نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۲۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۹ ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۷:۴۵ ب.ظ

رنج مقدس۲

کتاب رنج مقدس۲ : ادامه ای از یک کتاب بی نظیر…

 

کتاب رنج مقدس۲
نویسنده: نرجس شکوریان فرد
انتشارات عهد مانا

معرفی:

در ادامه کتاب پرفروش رنج مقدس، این‌بار خانم شکوریان‌ فرد سراغ سوژه‌ی فرعی داستان کتاب قبلی خود رفته است و داستان، درباره مصطفی و حوادث پیرامون او شکل گرفته است.
اگر با رنج مقدس، ارتباط برقرار کرده‌اید و از نکات شیرین سبک زندگی ایرانی اسلامی آن بهره بردید، پیشنهاد می‌کنیم، رنج مقدس ۲ را از دست ندهید.

 

 

دانلود کلیپ از آپارات نمکتاب

 
بریده کتاب رنج مقدس۲ :

 مصطفی فاصلۀ بین دو کلاس را تماس گرفت تا صدای لیلا را بشنود. از دیشب نخوابیده بود، جز دوتا نیم ساعت. نگران لیلا بود تا همین حالا که خاموشی موبایل لیلا نگران‌ترش کرد.

 شمارۀ خانه را گرفت و صدای گرفتۀ مادر لیلا دل‌ نگرانیش را بیشتر کرد.
مادر نمی‌دانست چه شده. چند باری بی‌ اختیار تا اتاق لیلا رفت و گوشی خرد شده را دید و برگشت. مانده بود چه کند. دلش نمی‌ خواست در این‌ همه گرفتاری تماس بگیرد با همسرش. او مأموریت بود و از تلفن پریشب شیرین نگران شده بود و برای اولین بار هم بیش از پنج بار تماس گرفته بود و جویای احوال لیلا شده بود.

مادر چشمانش را بست و برای چند لحظه توسل کرد. یک عقل کاملتری باید او را از میان این گرداب بیرون می‌کشید. قایق زندگی لیلا میان گرداب افتاده بود و کار یک بزرگ‌ تر بود.

 

 

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۹:۴۵
نمکتاب ...
سه شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۴۸ ب.ظ

قصه فرماندهان/ فوتبال و جنگ

کتاب فوتبال و جنگ: ببین کجاها می شود دق و دلی را تا جایی که می شود خالی کرد.

 

کتاب فوتبال و جنگ
نویسنده: محمود جوانبخت
انتشارت: سوره مهر

معرفی:

زدن همیشه هم کار بدی نیست، بعضی وقت ها فضا جان می دهد که یکی را بگیری و از خجالتش دربیایی و کینه ی عمرت را خالی کنی.
حالا برای اینکه بدانی چگونه و کجا و کی را می شود مشت و مال داد این کتاب را بخوان!

بریده کتاب:

کمی لاغر شده. صورت استخوانی اش، استخوانی ترشده.
نزدیک سه ماه زندانی بوده.
فرهاد می گوید: داش ناصر، آخر بی خودی که کسی را نمی اندازند زندان، جان فرهاد چه کار کرده بودی؟
ناصر می خندد.
می گوید: کشتی گیرهای آمریکایی را آورده بودند ایران برای مسابقه، اسمش را هم گذاشته اند جام آریامهر. پرچمشان را آتش زدم.
سه نفر ریختند سرم که از کشتی گیرهای آمریکایی بودند. خب دیگر …بد بود که ما از آن سه تا لندهور کتک بخوریم. تا آمدند به خودشان بجنبند زدم توی دک وپوزشان.

یکیشان افتاد زمین و شکمش را گرفت. آن یکی دیگر را هم چنان زدم توی ساق پایش که لی لی کنان دور خودش چرخید. سومی را هم با کله رفتم توی صورتش. حالا کل ماجرا هفت هشت ثانیه طول کشید که نگهبان ها از راه رسیدند و من را شناختند، من زدم به چاک. سه چهار روز این اطراف پیدام نشد تا اینکه توی دانشکده دستگیر شدم …

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۱:۴۸
نمکتاب ...
دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۴۷ ب.ظ

شما نخواهید خواست

کتاب شما نخواهید خواست: یک روایت عجیب که حقیقی بودنش، خواندنی ترش کرده است

 

کتاب شما نخواهید خواست
ویراستار: مریم مقانی، رضا رهگذر
مترجم: شکوه‌السادات حسینی
انتشارات: پرستا(وابسته به موسسه فرهنگی هنری پرستای حق)

معرفی:

به نظر شما می توان در شرایطی که در چند متری دشمن هستی، و هواپیماها مرتب روی سرت چرخ می زنند و با استفاده از عینک های مخصوص شب همه جا را رصد می کنند و… و مدام تو را دنبال می کنند و آخرسر بمبی در چن سانتی ات منفجر می شود و تو زنده بمانی!
این کتاب داستان حقیقی عجیبی است…

بریده کتاب:

به یاد تو افتادم! دلم خیلی برات تنگ شده، عزیز دلم! خیال تو مرا در خود غوطه ور ساخت و عطر لطیف زنانه و توجهات دخترانه ات، آرایشت برای من و خطی که شال سیاهت به گونه ی به رنگ نرگست ترسیم می کرد و من اجازه داشتم نگاه کنم و حدی را که باید در هنگام نشستن کنار هم در بالکن منزلتان رعایت می کردیم. صفحه۴۷

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۱:۴۷
نمکتاب ...
يكشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۱:۰۰ ب.ظ

آوای وحش

اید جک لندن را زنده کرد تا دوباره قلم بزند؛ با همین وقتی که در حال و احوال یک سگ داشته است. سگی که خانگی بوده و رام، به خاطر باخت در قمار واگذار می­ شود.
 

نقد رمان آوای وحش: رمانی بی محتوا با قلم و توصیف خوب که ارزش خواندن ندارد.

 

نقد رمان آوای وحش نوشته ی جک لندن
باید جک لندن را زنده کرد تا دوباره قلم بزند؛ با همین موقعیتی که در حال و احوال یک سگ داشته است. سگی که خانگی بوده و رام، به خاطر باخت در قمار واگذار می­ شود به عده ­ای که وحشیانه با او برخورد می­ کنند و سگ کم­ کم هم دزد می­ شود، هم وحشی و سر آخر هم با گرگ ­های وحشی همراه می­ شود و می­ رود.

نویسنده چنان عمیق در حالات این سگ دقیق شده است که فکر می­ کنی خودش دو، سه دوره سگانه زندگی کرده است یا اصلا از اول سگ بوده و حالا آدم شده است.
جک لندن نوشت ه­ایی دارد که فقط فایده ­اش یک هیجان کوتاه آن هم برای نوجوان و کودک است.

البته با توجه به خُلق و خوی صهیونیست­ ها و آدم­کشی ها و زندان­ های آمریکایی­ ها بد نیست از خدا بخواهیم که به جک لندن فرصت بدهد بیاید شخصیت سگ داستانش را تبدیل به یک خون­خوار و جنایت­کار جنگی امروزی کند و بنویسد…

بهر حال قلم و توصیف خوب نویسنده باعث شده است کتابی با این بی­ محتوایی جهانی شود. هر چند که غربی­ ها و امریکایی­ ها ان­قدر اعتماد به نفس دارند که با کمک رسانه همه ­ی دار و ندار خودشان را جهانی می­ کنند و همه­ ی دارایی­ های دیگران را ناچیز نشان می­ دهند.

 

نقد رمان آوای وحش را آوردیم تا گفته باشیم کتاب ارزش یک بار خواندن هم ندارد، مگر اینکه بگوییم:

هر کس می­ خواهد سرانجام پذیرش فرهنگ و ادبیات امریکایی را بداند این کتاب را بخواند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۳:۰۰
نمکتاب ...
يكشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۵:۰۰ ب.ظ

سرگذشت پیامبران

کتاب سرگذشت پیامبران : از اهالی آسمان... به گوشم، اخباری متفاوت از آنچه در زمین است
 

کتاب سرگذشت پیامبران: از اهالی آسمان… به گوشم، اخباری متفاوت از آنچه در زمین است

 

کتاب سرگذشت پیامبران (سلام الله علیهم)
نویسنده: لطیف راشدی
انتشارات: موسسه انتشارات حضور

معرفی:

اینجا آسمان است
صدای من را ازآسمان می شنوید.
هرکس می خواهد اخباری متفاوت از هرچه در زمین است رابشنود، با ما بیاید به سرزمین آسمانی ها. (انبیاء الهی)

بریده کتاب:

روزی حضرت ادریس اصحاب خود راجمع کرد وبه آن ها گفت: فرزندان حضرت آدم روزی در محضر آن حضرت اختلاف کردند که بهترین خلایق کیستند؟ برخی گفتند: حضرت آدم-….
برخی گفتند:فرشتگان…
برخی گفتند:جبرئیل امین…
در این باره سخن به درازا کشید تا اینکه خود آدم به آنها رو کرد وفرمود: آنچه شما گفتید هیچ کدام درست نیست، وقتی خدا من را آفرید وروحش را در من دمید برخاستم ونشستم و دیدم در عرش پروردگار پنج نور که در نهایت عزت و زیبایی و شکوه و کمال هستند به گونه ای که مرا شیدای انوار درخشش خود کردند به خدا گفتم اینها کیستند؟
فرمود: این ها بهترین خلایق من و واسطه های بین من وخلقم هستند. اگر اینها نبودند، آسمان و زمین وبهشت و دوزخ وخورشید وماه را نمی آفریدم، عرض کردم نامشان چیست؟ فرمود به عرش بنگر. دیدم ناگهان این نام های پاک را دیدم: محمد علی فاطمه حسن حسین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۷:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۵۳ ب.ظ

فقط بابا می تواند من را از خواب بیدار کند

 

فقط بابا می تواند من را از خواب بیدار کند: جالب است اگر بتوانی جای کلی آدم قرار بگیری

فقط بابا می تواند من را از خواب بیدار کند
نویسنده: مژگان بابامرندی
انتشارات: کانون پرورش فکری کودک و نوجوان

معرفی:

شاید هر کسی تو زندگی اش یکبار به این موضوع فکر کرده باشه که اگر من جای فلان کس بودم چی کار می کردم؟! می خوای تجربه کنی؟ واقع بینانه و دوست داشتنییه…!!!

خلاصه:

پسر نوجوانی در آرزوی دیدن پدرش که اسیر جنگ است روزها را سپری می کند. بعد از مدتی انتظار پدرش بر می گردد در حالی که بینایی اش را از دست داده است. پسرک با پدرش رابطه برقرار نمی کند، تا اینکه با جنگ و تبعاتش آشنا می شود و پدرش را قهرمان این جنگ می داند و با او آشتی می کند.

بریده کتاب:

حرف زدی، گریه هم می کردی، گفتی دلت نمی خواهد او پدرت باشد. یک عالم از رویاهایت را به هم زده است. تو می خواستی دستش را بگیری با هم بروید کوه، استخر، باشگاه بدن سازی … اما او نابیناست. گفتی حتماً اشتباهی پیش آمده و گرنه او کس دیگری است. صفحه ۸۴

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۱:۵۳
نمکتاب ...
جمعه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

خدایا با چشم زخم چه کنم؟

خدایا با چشم زخم چه کنم ؟ : کنکاشی نو درباره یکی از پر قیل و قارترین باورهای جهانی
 

خدایا با چشم زخم چه کنم؟: کنکاشی نو درباره یکی از پر قیل و قارترین باورهای جهانی

 

خدایا با چشم زخم چه کنم؟
نویسنده: زبیده خدایی
انتشارات قلم زنان

خلاصه:

آنچه در این کتاب می خوانیم:
– کنکاشی نو درباره یکی از رایج ترین و پر قیل و قارترین باورهای جهانی به نام چشم زخم
-اثبات حقیقت چشم و نظر از منابع دینی و علوم روز با ارائه ادله عقلی و نقلی
-بیان خرافات زمین گیر کننده و طرح حقایق امید آفرین در مقوله چشم شوری
-آشنایی با نیروهای قدرتمند چشم و چگونگی کنترل و بهداشت امواج بیناییی به منظور بهره گیری از الهامات و نورانیت عقل و قلب
-ذکر نمونه هایی از قدرت چشم انسان و حیوانات در ویرانگری و تولید سموم و امواج منفی – سفارشات و راهکارهای ارائه شده دینی در نوشتن …

بریده کتاب:

امام صادق(علیه السلام)فرموده اند: اگر قبرها شکافته شوند، خواهید دید که بیشتر مردگان شما از زهر چشم مرده اند؛ زیرا چشم زدن حق است.
۲- روزی پیامبر(صل الله علیه وآله): از قبرستان بقیع عبور می کردند. فرمودند: به خدا قسم بیشتر اهل این قبرستان به سبب چشم زخم در اینجا آرمیده اند.
۳- خیلی عجیبه! من خودمو چشم می زنم! هروقت فکر می کنم خیلی وقته دکتر نرفتم، خیلی سریع دچار بیماری می شم! یا با همسرم دعوامون نشده، همون شب اتفاقی می افته که نگو و نپرس ..

مرتبط با کتاب خدایا با چشم زخم چه کنم؟

بیشتر بخوانیم…
خدایا فرزند سالم و صالح می خواهم: بارداری برای نسلی سالم و صالح
خدایا چگونه شاد باشم؟ : قدرت اعجاز تربیت دینی در تولید سرور و نشاط

بیشتر ببینیم…
اندیشه خیر، خیر اندیش، توجه کن و بهش اعتماد کن.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

چهل تدبیر

عکس نوشته هایی پرمحتوا و متفاوت درباره مقاطع حساس تاریخ انقلاب از کتاب چهل تدبیر

 

مقام معظم رهبری با تاکید بر تغییر روند دیپلماسی ایران در پرونده هسته ای در دولت نهم فرمودند:
پس از مدت ها سرانجام غربی ها اذعان کردند که مسئله سلاح هسته ای مسئله آن ها نیست و آن ها با دستیابی ایران به «فن آوری صلح آمیز هسته ای» مخالفند، که این حرف برای ما به هیچ وجه شنیدنی نیست.
واکنش امام خمینی (ره) به سازمان مجاهدین در حالی که برای خیلی‌ ها هنوز ماهیت اصلی‌ اش نا شناخته بود:
من از مجموع اظهارات و نوشته‌ هایشان به این نتیجه رسیدم که این جمعیت به اسلام اعتقاد ندارد، لیکن چون می‌ داند که در کشوری مثل ایران که بیش از هزار سال است اسلام در رگ و پی این ملت ریشه دوانیده است جز با نام اسلام نمی‌ توان پیشرفت کرد، لذا اسلام را ملعبه کرده اند.

بیشتر…
نکنه گرفتار غرور بشویم، خاطره ای درباره غرور بادکنکی را از دست ندهید.

در تاریخ انقلاب اسلامی پس از گذشت زمان، شاهد گروه‌ ها و افرادی بودیم که مانند خوارج از دل انقلاب به دشمنی با آن پرداختند چنان‌ که امام خمینی در نامه عزل آقای منتظری در ۶ فرودین ۱۳۸۸ تصریح فرمودند:
“تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام”.
رادیو ضدانقلاب لوس آنجلس به تندرو ها توصیه کرد:
اصلاح طلبی را نباید با هدف های فردی و انحرافی مشغول کرد، بلکه باید آن را به سمت رو در رویی با ولایت فقیه برد.
ام خمینی(ره):
آقای رئیس جمهور حدودش در قانون اساسی چه هست، یک قدم آن ور بگذارد من با او مخالفت می کنم.
نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم، قانون تو را قبول ندارد!
نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت، که ما شورای نگهبان را قبول نداریم،
نمی‌ توانی قبول نداشته باشی مردم رای دادند به این‌ ها.

ضعف عمده دولت بازرگان:
۱. بینش آن ها قدرت تجزیه و تحلیل و درک درست واقعیت ها و شرط انقلاب را نداشت.
۲. نبود برنامه برای تغییر شرایط و کنترل حوادث.
۳. ناتوانی در وحدت نیروهای انقلاب برای حفظ دستاورد آزادی و حکومت ملی و مردمی
۴. ناتوانی در ایجاد حرکت سالم در مردم برای تشکیل واستقرار نهاد های مردمی، شورا و مجلس موسسان.
۵. عدم درک شرایط انقلابی وهماهنگی با آن
۶. ایجاد زمینه رقابت سیاسی جناح ها

منبع: کتاب چهل تدبیر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

سفر بر مدار مهتاب

کتاب سفر بر مدار مهتاب : کتابی برای جوانان نالان از پیچ و خم زندگی
 

کتاب سفر بر مدار مهتاب: کتابی برای جوانان نالان از پیچ و خم زندگی

کتاب سفر بر مدار مهتاب
نویسنده: مرتضی سرهنگی و هدایت الله بهبودی
انتشاراتسوره مهر

معرفی:

توجه توجه! این کتاب را جوان هایی بخونند که ازمشکلات جزئی زندگی خسته شدند ودائماً میگن چقدر زندگی سخته باخوندن این کتاب تازه می فهمیم بابا چقدر خوش بحالمونه خبر نداریم؟!!! مخصوصاً تازه عروس ها!!

بریده کتاب:

شهیداندرزگو چند سلاح کمری و خشاب داشت. گفت فردا باید برویم مشهد. آن وقت ها در پاسگاه های بین راه می گشتند. اسلحه ها را دربقچه ای پیچیدم ومن آن را به کمرم بستم چون حامله بودم خیلی به چشم نمی آمد. سواراتوبوس شدیم وبه طرف مشهد راه افتادیم.
دریکی ازپاسگاه ها گفتند: ((مسافرها پیاده شوند. می خواهیم همه رابگردیم)) وشروع کردند به گشتن. شهیداندرزگوهم آمد پایین و شروع کردن حرف زدن که ای بابا چقدرسخت است با زن مسافرت کردن.. من هم پیاده شدم وبه ایشون گفتم: ((اگربفهمند پدرمان را درمی آورند))
ایشان گفت: ((من الان به حضرت زهرا(س) می گویم خودشان مراقبت کنند. حالاببین مادرم چه می کند))
بعد به طرف رئیس پاسگاه رفت وگفت: ((خانمم حالش به هم خورده است و باردارهم هست))
رئس پاسگاه گفت: (اینکه غصه ندارد ببردش توی قهوه خانه آب وچای بده تا ما این مسافرها را بگردیم آن وقت شما بیایید و سوار شوید.)
بله! به همین سادگی رفتیم در قهوه خانه نشستیم وبعد ازچند دقیقه آمدیم وسواراتوبوس شدیم.

مرتبط با کتاب سفر بر مدار مهتاب 

بیشتر بخوانیم…
یکشنبه آخر : داستان لحظاتی که می توانست جور دیگری بگذرد، ولی او اینطور گذراند…

بیشترتر بخوانیم…
مختصر و مفید از شهید اندرزگو…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
سه شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۹:۳۸ ق.ظ

سیاه و سفید سرزمین من

کتاب سیاه و سفید سرزمین من : پهلوی ها را باید بشناسی تا کلاه سرت نرفته است...
 

کتاب سیاه و سفید سرزمین من: پهلوی ها را باید بشناسی تا کلاه سرت نرفته است…

کتاب سیاه و سفید سرزمین من
نویسندههادی قطبی
انتشارات بهار دلها

معرفی:

همسر امام می گفتند:”من شصت سال با امام زندگی کردم ولی ندیدم که ایشان یک معصیت بکنند، در عین حال به ما اصلاً سخت گیری نمی کردند، فقط نصیحت می کردند و همیشه به ما می گفتند: سعی کنید گناه نکنید، اگر نمی توانید ثواب کنید، سعی کنید لااقل معصیت نکنید.

بریده کتاب:

زمانی، طبق دستور رضاشاه به تمام پادگان ها بخشنامه شد که فرماندهان حق ندارند به سربازان فحش بدهند. فرمانده ی لشکرسرلشکر بوذرمهری بود. ولی بلافاصله به محض دریافت بخشنامه دستور داد شیبورافسرش بنوازند. وقتی تمام افسران لشکرجمع شدند، بوذرمهری بخشنامه راخواند و درتوضیح گفت: از امروزهر پدرسوخته ای که به سربازان فحش بدهد، دستورمی دهم پدر قرومساقش را جلوی روی سربازان دربیاورند. فهمیدید! بروید گورتان راگم کنید. ص ۲۸

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۳۸
نمکتاب ...