نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۳۱ مطلب با موضوع «نقد کتاب» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۶ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۰۸ ق.ظ

یک تکه زمین کوچک

نویسنده کتاب: الیزابت لرد

کتاب یک تکه زمین کوچک، داستانی است درباره فلسطین که توسط الیزابت لرد، نویسنده آمریکایی نوشته شده است.
نقدهایی به این کتاب وارد است:

  • در این کتاب فلسطینی ‌ها بسیار ترسو هستند و نسبت‌ به سرزمینشان به بی‌ خیالی رسیده‌اند. می ‌ترسند مبارزه کنند که از دست بدهند.
  • نسل جدید و بچه‌ ها و مادرها به‌ شدت مراقبت می ‌کنند که نروند جلوی اسرائیلی ‌ها ایستادگی کنند و می‌ خواهند زندگی کنند.
  • سربازهای اسرائیلی را یک مقدار ترسو نشان می ‌دهد. البته ما هم قبول داریم که واقعاً ترسو هستند. اما کتاب می ‌گوید اصلاً خشن نیستند. فلسطینی ‌ها آدم می‌کشند، اینها هم آدم می ‌کشند. یک فلسطینی عملیات انتحاری انجام می ‌دهد، ا خود شخص می‌ گوید الان عملیات انتحاری داشتیم، اسرائیلی ها کشته شدند، آنها هم گناه داشتند و چند دانش‌آموز بودند که کشته شدند. یعنی یک عملی او انجام می ‌دهد، یک کتکی می‌ خورند. جنگ دو طرفه است. البته اشاره می‌ کند که خب بله سرزمین ما را اشغال کرده ‌اند، اما آن‌ قدر ملیح اشاره می ‌کند که به ۴ – ۵ صحنه بیشتر نمی ‌رسد.
  • در داستان نشان می ‌دهد یک بچه فلسطینی چطور با رعایت نکردن حکومت نظامی توسط اسرائیلی‌ ها تیر خورده و الان قهرمان شده، یعنی تقصیر خودش بوده ‌است.
  • در دو سه جای داستان اشاره می ‌کند که اگر به امریکا برویم، آنجا زمینه پیشرفت و امنیت وجود دارد.
  • اصالت اشغال فلسطین توسط اسرائیل را اصلاً نمی‌ گوید. اشاره ای به پیشینه اسرائیل و این که اصلا وجود نداشته و سرزمین فلسطین را اشغال کرده است، نمی کند. انگار دو ملت هستند که با هم جنگ دارند. فقط دو صحنه نشان می ‌دهد که مثلا باغشان را گرفتند. اما همان هم از زبان شخص فلسطینی می‌ گوید؛« من خیلی فکر کردم دیدم اینها هم انسان ‌اند، اینها هم مثل ما آدم هستند، می‌خواهند زندگی کنند. یعنی حق را به اسرائیلی ‌ها می دهد که بیایند و باغ را بگیرند.»
  • فلسطینی ها بیشتر در فکر خور و خوابند، نه این‌ که سرزمینشان اشغال شده. کمی از نفهمی خودشان است که سرزمینشان اشغال شده.
  • بازی با کلماتش برای این ‌که جنگ فلسطین و اسرائیل را عادی نشان بدهد، عالی ‌است. زمانی‌که نوشته بسیار احساسی ا‌ست، خیلی نوجوان پسند و شیرین است، غالباً نوجوان رویکرد و نگاهش از آن خشونت زیاد و نفرت نسبت‌ به اسرائیل کم می ‌شود. نویسنده توانسته با نوشتن این رمان نفرت نسبت ‌به اسرائیل را کم کند.
  • از طرف دیگر، حس مظلومیت فلسطین را هم پایین می ‌کشد. مثلاً پدرشان را می ‌آورند پایین لخت می ‌کنند، اما عکس‌ العملی نشان نمی ‌دهند، برای این‌ که جلوی پخشش گرفته نشود. (دو سه تا صحنه دارد.) اسرائیلی ‌ها باغ شان را گرفته‌ اند، اما سر سفره شوخی می ‌کنند که از این به بعد اسرائیلی‌ ها زحمت چیدن زیتون هایمان را می‌ کشند؛ و بعد دیگر غصه ‌ای هم نمی ‌خورند. یعنی که مردم دنیا! فلسطینی ‌ها خودشان غصه نمی‌ خورند، شما چرا غصه می‌ خورید؟ خود فلسطینی ‌ها از مبارزه می‌ ترسند، شما چرا دارید مبارزه می‌ کنید؟ خود فلسطینی ‌ها از زندگیشان راضی اند، به شما چه ربطی دارد؟
  • هیچ نماد دینی اعتقادی و مقاومتی در این کتاب دیده نمی‌ شود. کتاب فوق ‌العاده زیرکانه نوشته‌ شده است. مثلاً در صفحه ۲۶۸ پسر فلسطینی دنبال رابطه با دخترهاست، مثل همه دنبال بازی‌ هایش است. هیچ نماد دینی مقاومتی دیده نمی‌ شود.
    در کتاب می ‌گوید جورج می ‌خواهد برود آمریکا، همه شان دارند می ‌روند. در صفحه ۳۶۸ می‌ گوید به این نتیجه رسیده بهتر است که برود به‌ خاطر خانواده‌ شان، شانس آورده ‌اند که چنین فرصتی نصیبشان شده است. در صفحه ۲۸۱ اشاره می‌ کند که
    آنجا می ‌شود رشد کند.
    جالب است که برخی چیزها را کنار هم قرار می‌ دهد و می ‌گوید: هنوز هم به تانک‌ ها سنگ پرتاب می‌کند، هنوز هم قلب دخترها را می ‌شکند. یعنی سنگ پرتاب کردن به تانک، مساوی شکستن قلب دخترهاست. یعنی این ‌هم از سر جوانی ‌اش است. شور است و شعور نیست.
  • از اسم کتاب هم می توان بی اهمیتی فلسطین را فهمید.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۰۲ ، ۱۰:۰۸
نمکتاب ...
جمعه, ۱۱ آذر ۱۴۰۱، ۰۸:۳۵ ب.ظ

میلیون ها

نقد کتاب میلیون ها

داستان با دستمایه طنز در یک خانواده ی معمولی در انگلیس اتفاق می افتاد که دو برادر یک دفعه یک پول زیادی بهشون می رسه. داستان تخیلی و سرشار از اغراق هست. با پول ها دست به کارهای عجیبی می زنند. آرزوهایی را که داشتند با پول برآورده می کنند، از خوراک تا وسایل بازی و تفریحی.

اما

نشان داد که تمام آرزوهای ما در پول خلاصه نمی شود. یک انسان می تواند پول داشته باشد و اخلاق داشته باشد و دست بخشنده. اما با آمدن پول، آنتونی و… تمام احترام و اخلاق خیرخواهانه ی خود را کنار گذاشتند. دوستانی داشتند به نام یوسف و عیسی، با این که دوستان شون خیلی بهشون محبت می کردند، بخیل بودن شون بیشتر به چشم می خورد.

تمام پول هاشون رو خرج آرزو هاشون کردند. پول ها تمام شد، اما آرزوهای آن ها تمام نشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۰۱ ، ۲۰:۳۵
نمکتاب ...
شنبه, ۷ خرداد ۱۴۰۱، ۰۶:۵۹ ب.ظ

ویکنت دو نیم شده

نقد کتاب ویکنت دو نیم شده

“نیاکان ما” در پی انسان کامل

ماجرا ازآنجا شروع می شود که ویکنت به جنگ می رود و بر اثر اصابت گلوله توپی، به دو نیم تقسیم می شود: نیمه شر و نیمه خیر. نیمه شر به شهر بر می گردد و باعث آزار و اذیت های فراوان می شود. کم کم سر و کله نیمه خیر هم پیدا می شود.

اگر چه ابتدا به نظر می رسد اوضاع با حضور خیر، به سامان است، اما کم کم مشکلات خیر هم برای مردم پدیدار می شود و معلوم می شود “این همه هم خوب شدن خوب نیست” و منفعت ندارد!

سرانجام پس از یک درگیری بین خیر و شر، پیکر هر دو در کنار هم قرار می گیرد و توسط یک پزشک به هم دوخته می شود و بعد از گذشت دوران نقاهت، ویکنتِ کامل شده، به دنیا باز می گردد…

نقد کتاب ویکنت دو نیم شده

ایتالو کالوینو، نویسنده ایتالیایی، سه گانه ای فلسفی از خود به جا گذاشته است به نام “نیاکان ما” ( بارون درخت نشین، ویکنت دو نیم شده، شوالیه ناموجود)، که در فضایی سوررئال جریان دارند.

کالوینو اگر چه مسائل فلسفی و اخلاقی مهم و بنیادینی را مطرح می کند، اما پاسخ کاملی به آنها نمی دهد و نوعی بدبینی به بشریت در آثار او جریان دارد. او در ویکنت دو نیم شده، ماهیت خیر و شر آدمی را به تصویر می کشد، و هیچ تلاشی هم نمی کند که تمثیلش تمیز از آب در بیاید! در نگاه اول به نظر می رسد در حالی که نیمه شر آدمی مصیبت زاست، حتما نیمه خیرش به روی دیگران لبخند می زند و زندگی را برایشان شیرین می کند. اما کالوینو معتقد است نه شر مطلق و نه خیر مطلق خوب است. بلکه آدمی باید آمیزه ای از هر دو باشد.

کالوینو در «بارون درخت نشین» می خواهد یک انسان طراز را عرضه کند، اما موفق نمی شود. چون شخصی که به تصویر می کشد، در دنیای واقعی نمی تواند وجود داشته باشد؛ انسانی که از لوث همنشینی با انسان ها دامن برچیند و در مکانی بالاتر جا گیرد. چنین انسانی اگر چه نگاه متعالی ای پیدا می کند، موجبات رشدش فراهم می شود، اما وقتی در فضایی دیگر زندگی می کند، چگونه می تواند مردمان را بفهمد؟

این نویسنده ایتالیایی اگر چه در پی ارائه انسان کامل است، اما به آن دست نمی یابد. چنان که در «شوالیه ناموجود»، صراحتا می گوید انسانی که ویژگی های خوب را داشته باشد، اساسا موجود نیست و خواص انسانی ندارد!

دستیابی به انسانی کامل و والا، آرزویی بوده به پهنه تاریخ. اما یافتن او در هر جایی ممکن نیست. به همین علت، آنها که نتوانستند بر این آرزو چشم بپوشند و به تفکر در این باره پرداختند اما او را نیافتند، وارد عرصه خیال پردازی در این باره شدند. اما قد انسان کامل، بلندتر از خیال آدمی است. و چون خیال به او قد نمی داده، اساسا وجود خارجی او را منکر شده، یا هیبتی معوج از او عرضه داشته اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۰۱ ، ۱۸:۵۹
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۱، ۰۶:۵۷ ب.ظ

جاده بهشت

 

نقد کتاب جاده بهشت : مطالبی عقیدتی و عدم ارتباط گیری جذاب با مخاطب

نقد کتاب جاده بهشت

۱-

در این کتاب محتوای مربوط به امام رو در حالی به مخاطب میده که انگیزه لازم برای دریافت و پذیرش اون رو در مخاطب بوجود نیاورده به همین دلیل هم مخاطب خیلی اثر خاصی ازین مطالب نمیگیره. یعنی مطالب عقیدتی کتاب حالت کلیشه ای داره و خواننده باهاش همزاد پنداری نمیکنه

۲-

در دو جای کتاب خیلی صریح بیان شده که کم فهمی و جهل مردم نسبت به امام شناسی و معارف دینی، تقصیر علما و از کم کاری علماست. این نکته شاید به خودی خود ایرادی نداشته باشه اما وقتی درکنار نکته بعدی قرار بگیره، نشان دهنده یک جهت فکری خاص هست:

۳-

نکته سوم : در دو یا سه جای کتاب، از زبان آدم های مقبول و شخصیت های خوب کتاب، بیان‌ میکند که آدم نباید به مسائل سیاسی کاری داشته باشه و هیچ کس روی زمین عرضه مدیریت آدم ها رو نداره و اصلا روی زمین نباید از کسی پیروی کرد و دور کسی جمع شد، فقط باید دنبال امام بگردی تا امام بیاد و جوامع رو درست کنه.
در این ‌میان هیچ اشاره ای به ولی فقیه و حکومت حقی که الان در عالم وجود داره نمی کند بلکه با تاکید بالا آن را نفی هم می‌ک ند. انگار کلا هیچ حکومت حقی روی کره زمین نیست و انسان ها بدون هیچ بروز و ظهوری از حق و رهبری اسلامی دارن زندگی می کنن. همچین میگه که آدم ها نباید دور هیچکس بروند و فقط باید دنبال امام باشند

۴-

شخصیت های مختلف کتاب گرچه شغل ها و تحصیلات مختلفی دارن ولی همشون درمورد امام مثل یک عالم و استاد دانشگاه و سخنران حرف می زنن!
همین‌ نکته هم پذیرش سخنان این شخصیت ها رو به شدت پایین میاره چون مخاطب احساس می کنه نویسنده بیشتر از اینکه بخواد شخصیت پردازی کنه و داستانشو بیان کنه، دنبال اینه که از زبون این شخصیت ها، حرف های خودشو بزنه!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۱ ، ۱۸:۵۷
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۱، ۰۶:۵۷ ب.ظ

کافه چرا

نقد کتاب کافه چرا

مردی که از زندگی روزمره خسته شده و می خواهد کمی حال و هوا عوض کند، سوار بر اتومبیل خود در جاده ای بیابانی سرگردان می شود، تا این که در ناکجا آباد به کافه ای برمی خورد. وجود کافه در دل سرگردانی، امیدی به او می دهد و وارد کافه می شود. پیش خدمت، فهرست غذا را جلوی او می گذارد؛ فهرستی که اگر چه نام غذاها در آن نوشته شده است، اما سه سوال مهم هم در بالای آن به چشم می خورد:
– چرا به این جا آمده ای؟
– آیا از مرگ می ترسی؟
– آیا راضی هستی؟
مرد به مرور در طی صحبت با افراد حاضر در کافه، به جوانب مختلف و پاسخ سوال ها می رسد و درهای جدیدی به رویش بازمی شود.

 

 ۱-کتاب “کافه چرا”،

نوشته جان. پی. استرلکی، را می توان در زمره ادبیات تعلیمی محسوب کرد. نویسنده به جای این که قلم در دست گیرد و مخاطب را با زبان وعظ و خطابه به سوی دیدگاه صحیح به زندگی رهنمون سازد، سخنانش را در قالب دیالوگ های بین شخصیت های داستان گنجانده است؛ مسائلی مانند:
– انتقاد به رسانه ها و نظام سرمایه داری و خرید کردن های زیاد.
– اگر به هدف وجودی ات دست پیدا کنی، دیگر از مرگ نمی ترسی.
– اگر خودت هدفت را مشخص نکنی، بقیه برایت مشخص می کنند.
اما مهم تر از همه، “کافه چرا” بنیادی ترین سوالاتی که انسان برای وجود و زندگی اش در دنیا باید از خود بپرسد را مطرح می کند. سوالاتی که اگر انسان به پاسخ صحیح و کاملی از آن ها دست یابد، می تواند یک انسان سعادتمند باشد. اما آیا پاسخ هایی که شخصیت اول داستان در کافه چرا دریافت می کند، صحیح است؟
بیایید با هم یکی از سوالات را مرور کنیم: “چرا این جایی؟” پاسخی که “کافه چرا” به این سوال می دهد، این است: “زندگی برای این نیست که تمام زندگی ات را صرف کار کردن و پول درآوردن و خرج کردن کنی و نهایتا به هیچ یک از آرزوهایت نرسی.” تا این جایش درست. اما جایگزین ایده آلی که ارائه می دهد چیست؟ این که: به دنبال کارهایی بروی که همیشه دوست داشتی انجام دهی.

۲-

اما آیا انجام کارهای مورد علاقه (رفتن به سفر، همنشینی با دوستان و…) نهایت هدف آدمی از آمدن به این دنیاست؟ گیرم که این کارها را انجام دهیم و یک دو روزی هم خوش باشیم، آن وقت چه؟ اگر هدف خداوند از خلقت این دم و دستگاه عالم، خوشی دو روزه ما بوده، اصلا چرا ما را از بهشت به این دنیا آورده؟ اگر توی همان بهشت می ماندیم که بهتر و بیشتر می توانستیم به این هدفمان برسیم! علاوه بر این ها، آیا این که من به دنبال خوشی هایم بروم، ممکن نیست باعث آسیب رساندن به دیگران و رها کردن مسئولیت هایم شود؟
اما نکته مهم تر در مورد پاسخ های “کافه چرا” به بنیادین ترین سوالات وجود آدمی، این است که معتقد است: آدم ها برای یافتن این پاسخ ها، روش های مختلفی دارند؛ اما جواب آماده ای وجود ندارد. هر کس خودش باید تلاش کند تا به جواب برسد.

۳-حال سوال من این است که

آیا انسان با علم ناقص و محدودی که هنوز حتی نتوانسته رمز و راز بدن خودش را کشف کند و یک ویروس فوق العاده کوچک او را از پا در می آورد، می تواند به سوالی به پهنه هستی پاسخ بدهد؟ آیا برای یافتن پاسخ هایش، نیازمند موجودی نیست که بر جهان تسلط داشته باشد و همه جوانب امور را بداند؟

“کافه چرا” اگر چه سوالات مهمی را مطرح می کند و پاسخ نسبتا خیالی می ‌دهد، پاسخی که در لحظه فرد را ساکت می ‌کند اما راهی نشان نمی دهد که کامل باشد وبرای یک زندگی هدفمند فرد را پر انرژی کند. انگار در ابتدای جمله نقطه گذاشته و جمله اش را به پایان نرسانده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۱ ، ۱۸:۵۷
نمکتاب ...
شنبه, ۶ شهریور ۱۴۰۰، ۱۱:۳۲ ب.ظ

افسانه دل

نقد کتاب افسانه دل : داستان ظلم پدری ثروتمند در حق فرزندش ...
 

نقد کتاب افسانه دل: داستان ظلم پدری ثروتمند در حق فرزندش…

نقد کتاب افسانه دل
فریده رهنما

“افسانه دل” داستان دختری است که پدر تاجرش در حق او ظلم می‌ کند و نمی‌ گذارد با خواستگاری که دوستش داشته ازدواج کند. دختر ۱۸ سال از عمر خودش را می سوزاند و تباه می کند و راضی به ازدواج نمی شود.

مادرش از شدت غصه او بیمار می شود، اما او همچنان سماجت دارد در عدم ازدواجش و هدر دادن عمرش. نهایتاً با خواستگارش روبه ‌رو می‌ شود، در حالی که همسر سابقش را طلاق داده است و یک دختر دارد. آن دو بالاخره با هم ازدواج می کنند، اما در ادامه داستان، مشکلات زیادی پیش می‌ آید.

نمی‌ شود گفت که این کتاب درس آموز نیست، اما بهتر است بگوییم کتاب نتایج ساده و واضحی دارد، ساده نوشته شده و پر از نوشته هایی است برای سرگرم شدن طولانی. هر چند که بهتر از تلویزیون دیدن است. اما کلاً از کتابی که پر از مصیبت و بی تدبیری است، خسته می شوم. جای عقل را هیچ وقت نباید خالی گذاشت…!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۰۰ ، ۲۳:۳۲
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

عظمت خود را دریابید

 

نقد کتاب عظمت خود را دریابید: «من». «من» به معنی کسی که همه چیز و همه کس است!

قد کتاب عظمت خود را دریابید
وین دایر
ترجمه:محمدرضا آل یاسین

می ‌دانید در این کتاب ‌ها چه چیزی موج می زند؟

«من». «من» به معنی کسی که همه چیز و همه کس است!
اگر مشکل در زندگی از «من» است و رفع مشکل با من است، علت عالم هستی «من» هاست. یعنی یک مشکل، یک آرزو، یک موجود موثر، یک هدف، یک برنامه در عالم است که فقط انسان است و لاغیر.
برای انسان هم اصل باید خودش باشد؛ یعنی من باید از این دنیا و در این دنیا بهره مند بشوم، دیگران خیلی مهم نیستند و بسیاری از اوقات اصلاً در اولویت نیستند. این با اندیشه درست ما نمی خواند.

اول این که

چرا دروغ است را بگویم. سوال من این است که: این طور که کتب روانشناسی به وفور دارد در کشور ما ترجمه و چاپ می‌ شود، در آمریکا و اروپا با تیراژ بالاتر موجود است و با وجود این که این همه روانشناس موفق، دائم برای مردم جلسه و سخنرانی و کتاب و… دارند، پس چرا آمارهای خودشان چیزی غیر از آرامش مردمشان را نشان می‌ دهد؟

میزان مصرف داروهای آرامش بخش و اعصاب و روان، آمار بالای قتل و خشونت، زندانیان، مصرف مشروبات و مواد مخدر، خشونت علیه زنان و کودکان، آمار بالای زندگی های بدون ازدواج و…؛
این آمار انسان را قانع می‌کند که اگر «من» در اولویت باشد، موفق نخواهد بود.

اندیشه صحیح می گوید:

همان که تو را خلق کرده است، از نیستی هست کرده، هیچ نداشتی و همه چیز به تو داده، او باید محور باشد؛ خدا! و البته دستورات خدا. این کتب روانشناسی سرشار از دستورات و توصیه های فراوان اند، اما این نکته جالب است که چرا ما انسان‌ ها از توصیه‌ های خداوند رو بر می گردانیم و دستوراتش را انجام نمی‌ دهیم، اما دنبال دستورات این نویسندگانی هستیم که مثل خود ما هستند و پر از اشتباهات. بشر با حماقت خودش، خودش را ویران کرده است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
دوشنبه, ۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

قلعه محافظان

 

نقد کتاب قلعه محافظان: داستانی مرموز متشکل از پارامترهای نادرست

نقد کتاب قلعه محافظان

ناشر کتابستان معرفت

نویسنده فاطمه مسعودی

نکات کتاب:

بسیاری از اسامی و شخصیت‌ هایی که نامشان در این کتاب آمده است، نمادهای مثبتی در اسلام هستند که در روایات به خوبی از آن ها یاد شده است؛ اما در کتاب، همه آن ها شخصیت منفوری اند و یا با بدی ذکر شده‌ اند.
در روایات ما آمده است که خروس تسبیح خداوند می‌ گوید.
و یا این که طاووس حیوان مثبتی بیان شده است.

حتی روایت داریم که “المهدی طاووس اهل الجنه”، یعنی امام زمان (عج) طاووس و بهترین اهل بهشت است، یا هدهد پرنده ‌ای است که جزو یاران حضرت سلیمان محسوب می ‌شود. نام ملک سلیمان را هم که همه شنیده ‌ایم و می‌ دانیم که حکومت حضرت سلیمان (ع) بسیار باشکوه بوده است.

این سه نام به صورت مرموزی در کتاب ذکر شده اند. در کتاب، خروس حیوانی است که صدایش همه را اذیت می کند و هدهد بسیار بداخلاق است. طاووس حیوان خوبی نیست و سلیمان فرصت نکرد کار درست را راه بیندازد.
هم‌چنین در این کتاب آمده است باید کتاب مرجع از بین برود. در صورتی که بین ما شیعیان کلمه مرجع یادآور کتب مهم مستند و رساله که کتاب مرجع تقلید است. اما در این داستان، “کتاب مرجع” کتاب منحوسی است که باید از بین برود.

علاوه بر این،

علی شخصیتی از داستان است که در طی داستان دچار مشکل می‌ شود و به سراغ مهره‌ های قدرت، ثروت و… می ‌رود، که بد است.
نهایتاً در عید غدیر به جای بیان یک پیام مثبت، پیامی ناامیدانه به مخاطب می ‌رساند: تو نمی ‌توانی علی‌ وار زندگی کنی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

کاهن معبد جینجا

 

نقد کتاب کاهن معبد جینجا: پیرامون سفرنامه ای به کشور ژاپن

نقد کتاب کاهن معبد جینجا
نوشته ی وحید یامین پور

 

نقد کتاب کاهن معبد جینجا، نوشته وحید یامین‌پور.
“کاهن معبد نینجا” سفرنامه ‌ای است به کشور ژاپن، کشوری که از نظر پیشرفت و امکانات و… مطرح است. آقای یامین پور در ابتدای کتاب، ژاپن را طوری توصیف می کند که این بت‌ شکسته می‌ شود.
آقای یامین پور از روابطش با همراهان مشهورش می نویسد، از درون گرا بودن خودش، از آداب و عادات ژاپنی ها که خیلی برای مردم ایران به عنوان الگو یاد می شوند و البته در سیر خوراک و نظم و حرکات و عاداتشان، مخصوصاً دوستی و دشمنی شان صحبت می شود.

 

در کل یک “سیروا فی الژاپن” برای خواننده اتفاق می افتد که خالی از لطف نیست.
جالب است بدانید ژاپن در برنامه بزرگداشت کشته‌ شدگان حمله اتمی، که ۱۰۲ هزار نفر بوده اند، از سفیر آمریکا هم دعوت می ‌کند و او حتی به عنوان سخنران صحبت هم می کند و با پررویی تمام می ‌گوید: در جهان باید صلح برقرار شود!!!

حتی وقتی از اوباما پرسیدند: حاضرید به خاطر بمب هسته ‌ای از کشور ژاپن عذرخواهی کنید؟ گفت: نه!
آقای یامین پور در این کتاب جواب این سوال را از زبان ژاپنی ‌ها می‌ دهد. سوال این است: “چرا آن قدر طرفدار آمریکا هستید و چرا نمی‌ خواهید از آن ها انتقام بگیرید؟”
و جوابی که می ‌‌شنود:

۱- آمریکایی‌ ها زخمی ‌های این حادثه را درمان کرده ‌اند. (البته باید گفت پول‌ شان را هم گرفته ‌اند.)
۲- ما ژاپنی‌ ها می‌ خواهیم کینه ‌ای نباشیم.

حتی بعد از این که ایرانی‌ ها استدلال می‌ آورند، ژاپنی ‌ها می‌ گویند: ادامه ندهیم!
چرا ژاپنی ‌ها این طور خودشان را خوار و خفیف می‌ کنند؟!
این کتاب نقاط مثبت زیادی داشت، اما از این مورد هم نمی ‌توان گذشت که یک صفحه و نیم درباره قلیان کشیدن صحبت شده است. در صورتی که باید درباره آن دقت نظر بیشتری می ‌شد. چرا قلیان‌ خانه ‌ها آن قدر تبلیغ می ‌شوند؟! آیا نویسنده حاضر است فرزندش روزی یک بار به این مکان ‌ها برود و قلیان بکشد؟

خوب است قسمتی از متن کتاب که درباره قلیان کشیدن است را با هم بخوانیم:

“به عادت همیشگی سراغ کافه‌ ای را می‌ گیرم که دمی بیاساییم زین حجاب ‌های ظلمانی. کافه‌ ای که کاری به کارمان نداشته باشد، زن و الکل نداشته باشد و فقط قهوه ‌ای و قلیانی و سکوت و خنکای کولر. نیست، یافت می‌ نشود. گویا ژاپن قهوه‌ خانه و قلیان ندارد. خسران و فقدان بزرگی است.

کاش می‌ توانستم به آن ها بگویم بد نیست بعضی کلاب‌ ها را به شکل قهوه‌ خانه ‌های ایرانی تغیر کاربری بدهند. مردهای خسته ژاپنی می‌ آمدند و چای داغ می‌ نوشیدند و دستی به زیر چانه، قلیانی دود می‌ کردند و در حرمان شاهد و حوری، شعرهای عاشقانه می ‌سرودند.‌ اگر هم به عادت همیشگی شان می ‌گفتند که وقت‌ مان تلف می ‌شود، می ‌گفتم ارزشش را دارد.

خرید و اجاره کردن چیزی که در طلب آنی، لذت کمتری دارد نسبت به آن جواهری که در طلب آن می‌ سوزی و می ‌گدازی؛ بد می ‌گویم؟ به خوانندگان بهداشتی این کتاب که از عنایت نویسنده به قلیان برآشفته ‌اند عرض می ‌کنم به گمان این حقیر قلیان، عارفانه‌ هایی دارد که باید در متن ادبیات و تاریخ تصوف و عشق و مهجوری، آن را یافت.

فقط به همین فقره فکر کنید که در همین ایران خودمان اگر بنا بود چیزی را جایگزین همین کلاب‌ های خاک‌برسری کنیم تا مرد خسته ایرانی بیاساید و انبساط خاطری به دست آورد، آن وقت بدون زن و الکل و رقص و مستی، چه چیز قابل ‌ارائه ‌ای غیر از قلیان وجود داشت که به او عرضه شود؟ خلاصه این که عرصه را آن قدر تنگ نکنید که فیل مرد اصیل ایرانی هم یاد هندوستان یا روپونگی و شیبویا کند.

به این می ‌اندیشم که اگر یکی از مسئولان کشور ژاپن از وزیر فرهنگ و ارشاد ایران بپرسد راهکار شما برای سرگرم کردن جوانان چیست، چه خواهد شنید؟ کشوری که بار و کلاب و لاوهتل و هوستس و اتاق ماساژ ندارد، پس دقیقا چه پیشنهاد جایگزینی برای دورهمی‌ های ارزان‌ قیمت و کم‌ حاشیه جوانان پیشنهاد می‌ دهد؟ پیشنهادی که هم تعرض و مزاحمتی در آن نباشد، هم امکان گفت‌ و گوی جمعی را محال نکند و هم دخلی به ارتکاب نواهی و رفتارهای خاک ‌برسری نداشته باشد.” (صفحه ۱۹۴- ۱۹۵)

یک سوال:

تا ده سال پیش که این همه قهوه خانه ها در ایران تبلیغ نشده بود و کشور ما که کشوری پر جوان است.
یعنی جوانان ما افسرده بودند چون تفریحی به نام قلیان نداشتند؟ در حالیکه خودمان هم می دانیم که جوان ده سال پیش نه افسرده بوده نه تنبل و ثمرات پر تلاشی آن نسل را حالا داریم می بینیم. این استدلال چندان خوشایند و به جا نیست!

در آخر نقد کتاب کاهن معبد جینجا

باید گفت آیا با وجود این که از نظر علمی برخی مضرات قلیان ثابت شده، باز هم باید از آن دفاع کرد؟ برای نمونه از مضرات قلیان می‌ توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- ابتلا به سرطان ‌های ریه، لب، دهان، حنجره،‌ مری، معده،‌ لوزالمعده، کبد و روده بزرگ از عوارض مصرف قلیان است.

۲- مواد سمی قلیان نه تنها کمتر از سیگار نیست، بلکه بعضی مواد خطرناک از جمله قیر یا دوده (ماده سرطان زا)، منوکسیدکربن (نوعی آلاینده) و نیکوتین (ایجادکننده وابستگی) موجود در دود آن از سیگار بیشتر است.

۳- در قلیان، برای گرم‌کردن تنباکو از زغال استفاده‌ می‌ کنند که باعث ایجاد دود حاوی میزان بالای مونوکسید کربن، هیدروکربن ‌های چندحلقه‌ ای آروماتیک سرطان‌زا (PAH) و دیگر مواد سرطان‌ زا می‌ شود. مطالعات دریافتند افرادی که قلیان می‌ کشند، سطح بالاتری از آنتی ‌ژن کارسینوامبریونیک (CEA) در خون خود دارند که با ایجاد تومور در ارتباط است.
باید دانست که آب قلیان هیچ محافظتی در مقابل دود ناشی از سوختن تنباکو ایجاد نمی ‌کند.

۴- تنباکو های تحت عنوان میوه ای و عطری نه تنها بی ‌ضرر نیستند، بلکه عوارض بیشتری نسبت به تنباکو های ساده دارند، زیرا ترکیبات حلقوی معطر موجود در آنها با سوخته شدن، خاصیت سرطان ‌ زایی و سمی پیدا می ‌کند و علاوه بر این، بو و مزه بهتر آنها باعث گرایش بیشتر جوانان و نوجوانان به سمت این مواد و ایجاد وابستگی در آنها می ‌شود.

خواندن این کتاب برای یک بار خوب است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۲۵ تیر ۱۴۰۰، ۰۶:۲۱ ب.ظ

سه پنجره، سه زن

 

نقد کتاب سه پنجره، سه زن: داستان پرفراز و نشیب زندگی یک دختر

 

نقد کتاب سه پنجره، سه زن
نویسنده: مژگان رفیعی
نشر علم

“سه پنجره، سه زن” داستان دختری است که ماجراهایی را پشت سر می‌ گذارد و دچار بلاهایی می شود. دختر با پیرمردی که ۶۰ سال بزرگتر از او است، به اجبار ازدواج می کند. پیرمرد که می میرد، ارثیه اش به دختر می‌ رسد و ثروتمند می شود؛ پس با شاهزاده ای ازدواج می کند. شاهزاده هم به جنگ می رود و کشته می‌شود.
در ادامه کتاب، خواهر شوهرش داستان خودش را می گوید و…

کتاب پر فراز و نشیبی است و برای افرادی که به دنبال سرگرمی می گردند خوب است و ۲۰ ساعتی مشغول شان می کند. اما اگر بخواهیم بگوییم واقعا مفید است یا نه، باید گفت: نه، سرگرمی است و برای کسانی که ذهن و فکر و عمرشان را دوست دارند توصیه نمی شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۰ ، ۱۸:۲۱
نمکتاب ...