نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۱ مطلب در مرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۶ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۰۸ ق.ظ

یک تکه زمین کوچک

نویسنده کتاب: الیزابت لرد

کتاب یک تکه زمین کوچک، داستانی است درباره فلسطین که توسط الیزابت لرد، نویسنده آمریکایی نوشته شده است.
نقدهایی به این کتاب وارد است:

  • در این کتاب فلسطینی ‌ها بسیار ترسو هستند و نسبت‌ به سرزمینشان به بی‌ خیالی رسیده‌اند. می ‌ترسند مبارزه کنند که از دست بدهند.
  • نسل جدید و بچه‌ ها و مادرها به‌ شدت مراقبت می ‌کنند که نروند جلوی اسرائیلی ‌ها ایستادگی کنند و می‌ خواهند زندگی کنند.
  • سربازهای اسرائیلی را یک مقدار ترسو نشان می ‌دهد. البته ما هم قبول داریم که واقعاً ترسو هستند. اما کتاب می ‌گوید اصلاً خشن نیستند. فلسطینی ‌ها آدم می‌کشند، اینها هم آدم می ‌کشند. یک فلسطینی عملیات انتحاری انجام می ‌دهد، ا خود شخص می‌ گوید الان عملیات انتحاری داشتیم، اسرائیلی ها کشته شدند، آنها هم گناه داشتند و چند دانش‌آموز بودند که کشته شدند. یعنی یک عملی او انجام می ‌دهد، یک کتکی می‌ خورند. جنگ دو طرفه است. البته اشاره می‌ کند که خب بله سرزمین ما را اشغال کرده ‌اند، اما آن‌ قدر ملیح اشاره می ‌کند که به ۴ – ۵ صحنه بیشتر نمی ‌رسد.
  • در داستان نشان می ‌دهد یک بچه فلسطینی چطور با رعایت نکردن حکومت نظامی توسط اسرائیلی‌ ها تیر خورده و الان قهرمان شده، یعنی تقصیر خودش بوده ‌است.
  • در دو سه جای داستان اشاره می ‌کند که اگر به امریکا برویم، آنجا زمینه پیشرفت و امنیت وجود دارد.
  • اصالت اشغال فلسطین توسط اسرائیل را اصلاً نمی‌ گوید. اشاره ای به پیشینه اسرائیل و این که اصلا وجود نداشته و سرزمین فلسطین را اشغال کرده است، نمی کند. انگار دو ملت هستند که با هم جنگ دارند. فقط دو صحنه نشان می ‌دهد که مثلا باغشان را گرفتند. اما همان هم از زبان شخص فلسطینی می‌ گوید؛« من خیلی فکر کردم دیدم اینها هم انسان ‌اند، اینها هم مثل ما آدم هستند، می‌خواهند زندگی کنند. یعنی حق را به اسرائیلی ‌ها می دهد که بیایند و باغ را بگیرند.»
  • فلسطینی ها بیشتر در فکر خور و خوابند، نه این‌ که سرزمینشان اشغال شده. کمی از نفهمی خودشان است که سرزمینشان اشغال شده.
  • بازی با کلماتش برای این ‌که جنگ فلسطین و اسرائیل را عادی نشان بدهد، عالی ‌است. زمانی‌که نوشته بسیار احساسی ا‌ست، خیلی نوجوان پسند و شیرین است، غالباً نوجوان رویکرد و نگاهش از آن خشونت زیاد و نفرت نسبت‌ به اسرائیل کم می ‌شود. نویسنده توانسته با نوشتن این رمان نفرت نسبت ‌به اسرائیل را کم کند.
  • از طرف دیگر، حس مظلومیت فلسطین را هم پایین می ‌کشد. مثلاً پدرشان را می ‌آورند پایین لخت می ‌کنند، اما عکس‌ العملی نشان نمی ‌دهند، برای این‌ که جلوی پخشش گرفته نشود. (دو سه تا صحنه دارد.) اسرائیلی ‌ها باغ شان را گرفته‌ اند، اما سر سفره شوخی می ‌کنند که از این به بعد اسرائیلی‌ ها زحمت چیدن زیتون هایمان را می‌ کشند؛ و بعد دیگر غصه ‌ای هم نمی ‌خورند. یعنی که مردم دنیا! فلسطینی ‌ها خودشان غصه نمی‌ خورند، شما چرا غصه می‌ خورید؟ خود فلسطینی ‌ها از مبارزه می‌ ترسند، شما چرا دارید مبارزه می‌ کنید؟ خود فلسطینی ‌ها از زندگیشان راضی اند، به شما چه ربطی دارد؟
  • هیچ نماد دینی اعتقادی و مقاومتی در این کتاب دیده نمی‌ شود. کتاب فوق ‌العاده زیرکانه نوشته‌ شده است. مثلاً در صفحه ۲۶۸ پسر فلسطینی دنبال رابطه با دخترهاست، مثل همه دنبال بازی‌ هایش است. هیچ نماد دینی مقاومتی دیده نمی‌ شود.
    در کتاب می ‌گوید جورج می ‌خواهد برود آمریکا، همه شان دارند می ‌روند. در صفحه ۳۶۸ می‌ گوید به این نتیجه رسیده بهتر است که برود به‌ خاطر خانواده‌ شان، شانس آورده ‌اند که چنین فرصتی نصیبشان شده است. در صفحه ۲۸۱ اشاره می‌ کند که
    آنجا می ‌شود رشد کند.
    جالب است که برخی چیزها را کنار هم قرار می‌ دهد و می ‌گوید: هنوز هم به تانک‌ ها سنگ پرتاب می‌کند، هنوز هم قلب دخترها را می ‌شکند. یعنی سنگ پرتاب کردن به تانک، مساوی شکستن قلب دخترهاست. یعنی این ‌هم از سر جوانی ‌اش است. شور است و شعور نیست.
  • از اسم کتاب هم می توان بی اهمیتی فلسطین را فهمید.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۰۲ ، ۱۰:۰۸
نمکتاب ...