امام من 2
معرفی:
در دنیایی که برای “ریزترین ” مشکلاتت
برنامه می ریزند
فروشگاه می زنند
و تبلیغ می کنند…
بی پناهی درد بزرگی است
که دیده نمی شود
ولی فهمیده میشود
امام تو را می بیند..تورا می فهمد
امام من
امام تو
عکس نوشته هایی که دلت را به کتاب نزدیک تر می کند:
بریده هایی از دل کتاب:
بریده کتاب(۱):
امید اصلا یک کلمه چهار حرفی نیست.
امید اصلا خلقت من و شماست!
حس خاص نیست، فکر و اندیشه نیست…
امید روح و عالم و آدم است…
جلوهای از روح الله است!
امید، مهدی فاطمه(س) است، عیسی مسیح(ع) است که همزمان با ظهور منجی میآید و در پشت سرش نماز میگذارد.
امید زنده میکند و میبردت تا بینهایت، تا خدا!
بریده کتاب (۲):
در اتاقش در آن قصر مجلل پادشاهی روم، ملیکا در خوابی آرام بود که پر شده بود از صحنههایی رویاگونه. ملیکا خودش را در جمعی میدید که روحش را به تلاطمی همراه با نسیم میانداخت.
یکی که عیسی بن مریم بود، میزبانی میکرد. احترام میگذاشت بر دیگرانی که درخشانتر بودند که نور همه خواب ملیکا از وجودشان بود. شنید که محمد(ص) است؛ محمد مصطفی(ص). شنید که بانوی همراهش فاطمه است. شنید خبری درباره خودش را.
خواستگاری او از عیسی بن مریم…
بریده کتاب(۳):
امام ساکن آسمانها بود در عرش خدا. پس خدا منت گذاشت بر من و شما و او را میان ما ساکن کرد.
ما ظلم کردیم در حق امام و البته بیشتر در حق خودمان؛ او را رها کردیم.
تعدادمان به ظاهر زیاد است، اما تشکیلاتمان، برای یاری امام آماده نیست!
در سراسر دنیا، مشکلات ما همه از جهالت ما است!
بریده کتاب(۴):
نام حجت ابن الحسن، صاحبالزمان(عج) که نزد امام رضا(ع) برده میشد، از جا برمیخاستند، دستی بر سر میگذاشتند و بر او سلام و درود میفرستادند…
دعای اللهم ادفع... یادگار امام رضاست برای شیعیان…
برکتی میدهد به جانت.
در مفاتیح، بعد از دعای عهد، این دعا را خواندی، یاد ما هم باش!