نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۰۰ ب.ظ

همیشه تلخ می­نوشم

همیشه تلخ می­نوشم: داستان زنانی با شخصیت و هویت سطح پایین

 

همیشه تلخ می­نوشم ، مائده فلاح، رمان تلگرامی

نسل امروز، متفاوت است.
خودشان می­ گویند که ما اهل دردیم. یعنی دوست داریم رنج بکشیم، اما راست نمی ­گویند. چون وقتی این حرف را می ­زنند و تو نگاهشان می­ کنی، در چشم­ هایشان اشک شوق نیست، اشک بی­چارگی است.
 

رمان­ های اینترنتی  نقش بزرگی در الگوسازی ایفا می­ کند. به قول بچه­ ها، وقتی در رمان می ­خوانیم که دختری کتک می­ خورد یا فحش می­ شنود و تحقیر می­ شود از کسی که دوستش دارد، حس می­ کنیم که فحش و کتک هم عشق است اما وقتی می­ رویم سر زندگی­مان یک اخم همسرمان می­ شود غصه و قهر.

رمان همیشه تلخ می­نوشتم… رمانی است از زندگی دختری که می­ خواهد انتقام خودکشی دوستش پریا را بگیرد.

پریا به خیانت حسام پی می ­برد و خودکشی می­ کند و حالا یکتا خودش را به حسام نزدیک می ­کند تا انتقام بگیرد. تن به هر خفت و خوای می­ دهد فقط برای انتقام، در این میان، شهاب، همکار حسام اول تحقیر و تهدیدش می­ کند و بعد هر دو عاشق هم می­ شوند.

سراسر رمان پر از صحنه­ های «نفهمی» یک دختر است. صحنه­ ی «لجبازی» و «غدگری» جنس زن.
تا آخرش هم همین است و جنس مرد که می­ خواهد این دختر وحشی را رام کند. حتی شهاب هم که بعدا عقدش می­ کند بارها می­ گوید که از رام کردن یکتا لذت می­ برد.

زن­ های داستان طور خاصی هستند:
مادر یکتا خودخواه است، زن بابایش دیوانه شده، پری و عمه­ اش ضعیف هستند و خودکشی می­ کنند، نوشین بی عفت است و حسام را کش می­ رود. یکتا لجباز و بی حیا است و برای رسیدن به هدفش …

چرا زن­ های ما این­ قدر عقب­ گرد کرده ­اند. ضعیف، حسود، بی­ حیا، لجباز، دزد زندگی، غیر قابل اعتماد …

زندگی­ ها، همه­ اش سختی و دل­شکستگی است. حتی یکتا لذت بودن با شهاب را با حماقت­ های کاری تبدیل به فشار و دوری می­ کند…

می­ دانم نسل امروز دنبال عشق است اما هوس ­ها دارد می­ کشدشان. واقعا چطوری می­ شود به شهابی که تا چند هفته قبل با دختری دیگر بوده اعتماد کرد و یکتا هم همین­ طور…

باور کنید که زندگی­ های امروز ان­قدر لذتش کم شده است که باید به زور از لابه ­لای بدبختی­ ها یک روزنه درآورد که شاید لذت باشد.

هر چند که سراسر این رمان تلخ بود … حالا ایمان آوردم به اینکه هر کس از یاد و نام خدا دوری کند، زندگی ­اش در سختی است …

نظرات (۱)

۲۲ تیر ۹۹ ، ۱۵:۰۲ میم مهاجر
خیلی موافقم
چون چندین تا پست گذاشتین در مورد نقد رمان های اینترنتی، کاش تو اینستا یا وبلاگ یه پست هم بذارین که به کلیت ماجرا پرداخته باشه
اینکه چرا نوجوان ها و حتی بعضا خانوم های جوان و میان سال هم سراغ این کتاب ها میرن؟ با در نظر گرفتن اون انگیزه چه جایگزینی میشه پیدا کرد به جای این رمان های سطحی و ضعیف؟
خواستم تو همین پست نظر بدم ولی چون مشخصا در مورد یک رمان نوشته شده فکر کردم کار درستی نباشه
پاسخ:
سلام و وقت بخیر

خوشحال میشیم نظرتون رو بگید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">