نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
شنبه, ۲۹ خرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

مهمان صخره ها

کتاب مهمان صخره ها : زندگی کامل یک خلبان ایرانی، حس افتخار را تجربه کنید.
 

کتاب مهمان صخره ها: زندگی کامل یک خلبان ایرانی، حس افتخار را تجربه کنید.

کتاب مهمان صخره ها
نویسنده: راحله صبوری
انتشارات سوره مهر

بریده کتاب:

وقتی به هوش آمدم خبری از تخته سنگ ها و سیاه چادرها نیست. باد مرا از آن جا دور کرده بود و کاملا به فضای دیگری برده بود. به میان دره وسیعی که اطرافش را کوه های بلند و جنگلی انبوه فرا گرفته بود. در آن جا بار دیگر، پنج شش نفر از عشایر، که انگار سقوط مرا از قبل دیده بودند، از میان شیارها و صخره ها بیرون آمدند و در حالی که با داد و فریاد چیزهای نامفهومی می‌ گفتند، دسته جمعی دویدند دنبال چتر. من با چشمان نیمه باز می دیدم به زمین نزدیک شده‌ ام. شاید پنج شش متر با زمین فاصله داشتم. می خواستم چنگ بزنم و دو دستی زمین را بگیرم، اما هیچ امکانی برای نشستن نداشتم.

بریده کتاب(۲):

بعد از چهار روز، مرا از چادر بیرون آوردند. آفتاب هنوز توی آسمان بود، اما گرمایش ملایم بود و رمقی نداشت. نسیم بعدازظهر که به صورتم خورد، حالم را کمی بهتر کرد. از آن ها خواستم مدتی مرا بیرون چادر نگه دارند تا به آسمان نگاه کنم و آفتاب بخورم. آن ها قبول کردند و ده دقیقه ای تخت خواب مرا بیرون چادر گذاشتند.

بریده کتاب(۳):

برگشتم اندیمشک. فکر می کردم اگر پدرم بفهمد، می خواهم خلبان بشوم حتماً عصبانی می شود. با خود نقشه کشیدم اگر چیزی پرسید، چه بگویم که نفهمند، اما برخلاف تصورم، وقتی پدرم شنید برای خلبان شدن اقدام کرده ام، خوشحال شد و تشویقم کرد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۳/۲۹
نمکتاب ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">