نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۴۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۶ ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۱:۲۳ ق.ظ

من محمد رضا 22 ساله هستم

من محمدرضا ۲۲سال دارم: زندگی نامه آقای شاه از زبان دوست صمیمی اش.

من محمدرضا ۲۲سال دارم: زندگی نامه آقای شاه از زبان دوست صمیمی اش.

 

از ایرانِ زمان محمدرضا چی میدونی؟ اصلا میدونی مردم ایران تو چه وضعیتی بودن؟ 

از خانوده شاه چی میدونی؟ خوندن این کتاب خیلی چیزا رو برات روشن می کنه؟

 

 

 خلاصه کتاب :

 

این کتاب شامل خاطرات محمد رضا پهلوی از زمان کودکی، تحصیل تا به سلطنت رسیدن و بعد از آن را از زبان حسین فردوست (تنها کسی که محمد رضا او را دوست صمیمی معرفی می‌کند) بیان میکند.

 

بریده ای از کتاب :

 

- -محمدرضا رژیم اسرائیل را به رسمیت شناخت و همین کافی بود تا اسرائیل به طور غیررسمی سفارت خود را در تهران دایرکند. این روابط به حدی گسترش یافت که محمدرضا چندین پایگاه برون مرزی خود با کشورهای عربی منطقه را به اسرائیل واگذار کرد و سازمان اطلاعات اسرائیل فعالترین سرویس اطلاعات درایران شد. اسرائیل رژیم محمدرضا را نه تنها دوست و متحد خود در منطقه تلقی می کرد و لذابه آموزش ساواک کمک شایانی نمود ولی محمدرضا به خاطر فرهنگ اسلامی مردم ایران و به خاطر حساسیت مردم عرب منطقه جرات نکرد روابط خودواسرائیل را رسمی کند. آمریکا و انگلیس نیز این کار را صلاح نمی‌دانستند زیرا ایران با نقش فوق بهتر می‌توانست بهترین حلقه اتصال اسراییل و کشورهای عرب باشد..

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۲۳
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۱:۱۰ ق.ظ

دختر شینا

 

 

دختر شینا: عاشقانه ای از زمین که وصل به آسمان می شود.

دخترشینا : بهناز ضرابی زاده

معرفی:

عزیز دردونه پدر بود وهروقت حرفی از خواستگار می آمد اخم پدر جواب ردی محکم به همه بود تا اینکه عاشقی دلباخته دختر فراری را همراه دلش می کند و معمای زیبا طرح های دلنشینی بر لحظه های زندگیشان می نشاند …
اگر مشتاقید بدانید، بخوانید…

 

درباره کتاب:


داستان دختری به نام قدم خیر که با به دنیا اومدنش حال پدر مریضش خوبِ خوب میشه و میشه عزیز دردونه پدر.
هر وقت خواستگار براش میومد پدرش قبول نمیکرد. تا اینکه یکی از پسرای فامیل عاشقش میشه، ولی قدم خیر هروقت پسر عاشق رو میدیده پا به فرار میذاشته. قضیه شون شده بود قضیه ی جن و بسم ا...
حالا اگر مشتاقید بدونید عشق اونا به کجا میرسه از صفحه40 به بعد رو حتما بخونید

بریده ای از کتاب:
چند روز بعد از عقد خدیجه زن برادرم من را به خانه شان دعوت کرد.
موقع خواب گفت: قدمخیر برو رختخواب بیار ....
رختخوابها در اتاق تاریکی بود که چراغ نداشت اما نور ضعیف اتاق کناری آن را روشن میکرد ...
وارد اتاق که شدم حس کردم صدایی می اید  میخواستم سکته کنم
گفتم: کیه؟
صمد بود گفت منم نترس. بنشین میخواهم باتو صحبت کنم باز میخواهی فرار کنی؟ گفتم بنشین
گفتم: تو را بخدا خوب نیست الان برادرهایم می آیند. تو را به خدا برو،آبرویم میرود.
گفت: زن برادرهایت میدانند. خدیجه خانم دعوتم کرده، آمده ام که باهم حرف بزنیم. ناسلامتی ماه دیگر عروسیمان است من شده ام جن وتو بسم الله محال است قبل از اینکه حرفهایم را بزنم وحرف دلت را بشنوم پای سفره عقد بیایم ...
فقط بگو دوستم داری یانه؟
جواب ندادم ....
گفت: قدم گفتم دوستم داری یانه؟ اینکه نشد هر وقت مرا میبینی فرار میکنی بگو ببینم کس دیگری را دوست داری؟
گفتم: وای نه نه. جان حاج اقایم نه، من کسی را دوست ندارم  فقط از شما خجالت میکشم
نفس کشید گفت:دوستم داری؟
گفت :میدانم دختر نجیبی هستی ومن این نجابت وحیایت را دوست دارم جان حاج اقایت جوابم را بده دوستم داری؟
اهسته گفتم: بله...
انگار منتظر همین یک کلمه بود گل از گلش شکفت وگفت:
به تو احتیاج دارم تو باید تکیه گاهم باشی...
صفحه 40

 

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۱۰
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۱۱:۰۳ ب.ظ

اخمویی که لبخند زد



خرس کوچولو عضو جدید مدرسه جنگل بود. معلم بسیار به خرس کوچولو توجه میکرد و مراقب رفتار او بود. خرس کوچولو با هم کلاسی هایش اخمالو بود. معلم از خرس کوچولو خواست تا از مهارت ماهی گیری خودش به بقیه یاد دهد و این باعث شد تا خرس با بقیه حیوانات بیشتر دوست شود....

مژگان میرمحمد صادقی


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۰۳
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۴۵ ب.ظ

اول میگم بسم الله

کتاب اول میگم بسم الله :بیان یک مفهوم اصیل و مهم با زبان شیرین شعر


ما همیشه به یاد او که تمام زیبایی ها از اوست هستیم...و در تمام کارها از او یاری می خواهیم و لب هایمان را با نام قشنگ او باز می کنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۴۵
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۳۹ ق.ظ

خواب باران

 

کتاب خواب باران : باران زندگی را زلال می کند...هرقدر که گل آلود و کدر شده باشد...

کتاب خواب باران نویسنده: وجیهه سامانی انتشارات: کتابستان

کتاب خواب باران : باران زندگی را زلال می کند…هرقدر که گل آلود و کدر شده باشد…

کتاب خواب باران
نویسنده: وجیهه سامانی
انتشارات: کتابستان

معرفی:

باران خواب ندارد! این آدم ها هستند که خودشان را به خواب می زنند اما باران که خیسشان کند شاید بیدار شوند. مخصوصاً دختر داستان ما که باران زندگیش را جاری کرد. باران محبت

بریده کتاب:

پاک بودن توی محیط امن و سالم، هنر نیست.هنر اینه که آدم تو دل نا پاکی ها، شرافت خودشو حفظ کنه..ص۱۳۶

«باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد»
«گاهی بهشت در دل آتش میسر است»

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۳۹
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۰۴ ق.ظ

آن ها



چای می‌نوشم که با غفلت فراموشت کنم

 

 

چای می نوشم ولی از اشک، فنجان پرشده است

 

 

آن ها: مجموعه غزل عارفانه،عاشقانه و آئینی

آن ها: مجموعه غزل عارفانه،عاشقانه و آئینی

بریده ای از کتاب(۱):

ما را کبوترانه وفادار کرده است                          آزاده کرده است و گرفتار کرده است
خوشبخت، آن ولی که گناه نکرده را                      در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است
تنها گناه ما، طمع بخشش تو بود                          ما را کرامت تو گنه کار کرده است
چون سرو، سر فرازم و نزد تو سر به زیر            قربان آن گلی که مرا خوار کرده است.

بریده ای از کتاب(۲):

نا گزیر از سنگرم، بی سرو سامان چون باد!         به”گرفتار رهایی”نتوان گفت آزاد…!
اینکه”مردم”نشناسند تو را، غربت نیست             غربت آن است که”یاران”ببرندت از یاد!
چشم بیهوده به آیینه شدن دوخته ای….             اشک آن روز که آیینه شد از چشم افتاد…!


#فاضل_نظری
#آن_ها

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۰۴
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۷:۰۸ ب.ظ

رنج مقدس

رمانی برای زندگی متفاوت: رنج مقدس

رمانی برای زندگی متفاوت: رنج مقدس

رنج مقدس
نرجس شکوریان فرد

عهدمانا


اگر از خواندن رمان­های بی محتوا و معمولی چیزی گیرت نیامده جز خیال­های طولانی بی سرانجام.این رمان لذت بودن های  عاشقانه ، ایستادن پای محبت­های عمیق و زندگی شیرین را برایت ملموس می­کند.




برش از کتاب

حس می کنم که دیگر می توانم قد بکشم،بلند بالا بشوم
فقط باید برای همیشه زیر سایه بمانم
که راه را نشانم بدهد.
دست گیری کند به وقته لغزیدن
پاک کند هنگام آلوده شدن...

 

عاشقانه ای عاقلانه,رمان عاشقانه

 

پوستر کتاب " رنج مقدس" را از اینجا دانلود کنید

5 دقیقه با رمان رنج مقدس را از اینجا بخوانید.

بنر رنج مقدس را از اینجا دانلود کنید.

 

نقد رمان رنج مقدس: رنج مقدس داستان یک زندگی است که بر ریلی، آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

 

نقد رمان رنج مقدس نوشته ی نرجس شکوریان فرد
رنج مقدس یک رمان نیست، یک زندگی است که بر ریلی آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

در این مسیر همراهانت را به خوبی به تصویر می‌کشد و تو را در وادی زندگی از تنهایی بیرون می‌آورد.

لیلا شخصیت اول این رمان نماد دختر باوقار و با محبت ایرانی، که سال هاست جایش در رمان و داستان بلند و فیلم‌ های ما خالی بوده است.

و اگر جامع‌ تر بخواهیم بگوییم جای چنین خانواده‌ای در بین رمان های ما خالی بوده است. این سال ها هر چه از زنان ما در محیط خانواده ترسیم می‌شده ، نمادی از زن نادان، فریبنده و بی‌هویت بوده است. اما آنچه که در این کتاب لذت‌بخش است نشستن شخصیت‌ها در قالب‌ها و شاخص‌های درست و دل‌نشین است.

شاید باید گفت نویسنده قید تمام بایدهای تمدن و فرهنگ وارداتی و تعصب و تقیدهای بی پایه‌ی متحجرانه داخلی را زده و (زن و مرد ) را در جایگاه خود نشانده و خانواده‌ای به تصویر کشیده که بی‌نظیر است، اما قطعا دور از دسترس و تنها یک آرزو نیست.

نه گرفتار تقدس زایی شده است و نه گرفتار غرب زدگی‌. هر کدام از شخصیت‌های داستان ممکن‌ الخطا هستند و می‌توانند در مسیری که خودشان می‌خواهند بروند و در مسیر زندگیشان نه بن بستی است و نه آزادی بی عکس‌العمل.
 لیلا دختری که نه با جسمش دلربایی می‌کند و نه عقل کل است، بلکه یک جوان است با معضلات خودش.
شیرین و صحرا هم نماینده‌ی گروهی دیگر با افکار و منشی دیگر…
خلاصه که داستان زندگی لیلا هم شیرین است و هم پر رنج اما یک رنج مقدس .

۱۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۰۸
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۵۶ ب.ظ

پسران دوزخ فرزندان قابیل

 

رمانی زیبا و در عین حال پاسخی دندان شکن به داعش و... : پسران دوزخ

رمانی زیبا و در عین حال پاسخی دندان شکن به داعش و… : پسران دوزخ

 

داعش، طالبان­، القاعده. . . چنان سر و صدا راه می­اندازند که گوش عالم را کر می­کند. این رمان با همین چند صفحه داستان جذاب، تو خالی بودن طبل هایشان را برایت روشن می کند و همچنین قدرت و عظمت تو را


دلم می خواست پول داشتم ،این کتاب را دست تمام برادران و خواهرانِ اهل سنتم می دادم.
بعد از تمام شدن کتاب دلم خواست گریه کنم به خاطر #مظلومیت #اسلام بین ما پیروانش.
حتما بخوانید
تا حالا فکر کردید واقعا اهل سنت و شیعه چه تفاوتی باهم دارند؟
یا اینکه داعش از کجا سر و کله اش در آمد؟
این کتاب جواب سوال شماست...

 


برای دانلود با کیفیت کتاب " پسران دوزخ فرزندان قابیل" روی عکس کلیک کنید.


برشی_از_یک_کتاب ✂️
 « این نماز است ام‌جمیل! روزه است! رضای خداست!
این یک اعدام مذهبی است! یک اعدام اعتقادی! تو فقط برای رضای خدا این زن را می‌کُشی!
حتی آن موقع که چاقو را می‌‎گذاری زیر گلویش...
هیچ نباید به عمه حمیرا فکر کنی؛ نه عمه حمیرا و نه هیچ کسِ دیگر... فقط خدا...
عمه حمیرا هم یک بهانه است تا رضایت خدا به دست آید!»

📚 #پسران_دوزخ_فرزندان_قابیل
✍️ #مجید_پور_ولی_کلشتری

 

عکس نوشته های جذاب کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل

عکس نوشته های جذاب کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل

عکس نوشته های جذاب کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل

قرار است با دست های خودم زنی را بکشم و در سحرگاه پاییزی او را زیر درخت سیب دفن کنم.
کشتن یک آدم خیلی سخت است.
این بزرگ ترین حقیقت کشف ناشده ی دنیاست که قاتل کسی را در یک لحظه
می کشد و خودش را طی سالیان سال!
با دشمن خدا مدارا نکن، ایمانت را قوی و محکم کن و بدان همواره
پیروزی از آن حق است.
عمق عشق,حقیقت عشق
حس می کنم توی عشق باید چیزهای بزرگتری هم وجود داشته باشد،
چیزی بیشتر از شیفته صدای کسی شدن…
توی عقیده باطل تو هر چه قدر معتقدتر باشی گمراه تری
سه: باهاش حرف نزن… حتی یک کلمه. دو: کوچکترین تکونی خورد بهش شلیک کن. یک: در تمام لحظات لوله اسلحه طرفش باشه،سه تا نکته مهم یادت نرود.
یک دریا به خودی خود معجزه نیست! یک فنجان هم به تنهایی معجزه نیست! اما اگر بتوانی از یک فنجان به اندازه یک دریا آب بیرون بکشی این معجزه است.

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۵۶
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۴۸ ب.ظ

تن تن و سندباد

 

 

کتاب تن تن و سندباد : یک کتاب استراتژیک نوجوانانه…خواندنش خالی از لطف نیست.

کتاب تن تن و سندباد
نویسنده: محمد میرکیایی
انتشارات قدیانی

 

♻️ کتاب تن تن و سندباد در حوزه ی ادبیات نوجوان یک کتاب استراتژیک است.
با نگاهی دقیق و نافذ و زبانی روان و جذاب به صورت استعاری و  غیرمستقیم به مسئله ی «تهاجم_فرهنگی» غرب به شرق پرداخت است.
نگاهی که نسل امروز باید آن را عمیقا درک کنند.

 

برشی_از_یک_کتاب✂️

علاءالدین پرسید: «چطور از آسمان حمله کرده‌اند؟»
پیرمرد آهی کشید و گفت: می‌گویند با ماهواره. صنعت این قرن است.
آن‌ها اینبار از بالا به سرزمین قصه‌های مشرق زمین حمله کرده‌اند. می‌گویند قصد کرده‌اند با این دستگاه همه چیز ما را عوض کنند. می‌خواهند رنگِ‌رو، زندگی، حرف زدن، راه رفتن، خورد و خوراک؛ پوشاک و همه‌چیز ما را به جانبی که خودشان صلاح می‌دانند ببرند.

 

#برای_کودکانمان_کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
📚 #تن_تن_وسندباد
✍️ #محمد_میرکیانی

 

پوستر کتاب تن تن و سندباد را از اینجا دانلود کنید

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۴۸
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۱۸ ب.ظ

پنجشنبه فیروزه ای

 

#پنجشنبه_فیروزه_ای
#سارا_عرفانی

#نیستان



📚 📚 📚
عاشق ها فکر می کنند رنگ آسمان فیروزه ای است،پنجشنبه ها فیروزه ای است. شاید آنها از پشت پنجره ی خاصی آسمان را فیروزه ای دیده اند، شاید پنجره شان فولاد بوده پنجره انداخته اند به شبکه های پنجره و آسمان را دزدیده اند راست می گویند: از پشت پنجره فولاد آسمان عاشقان فیروزه است....

خلاصه ی داستان👇

"پنجشنبه فیروزه‌ای" رروایتی از یک #دانشجو ست که به سادگی مخاطب با آن هم‌ذات پنداری می کند؛ دانشجویی که اهل ادا در آوردن نیست.
رمان وارد رابطه ظریف چند دختر دانشجو می­شود که برای زیارت راهی #مشهد شدند.
نویسنده با زیرکی و در عین حال توجه به جنبه های مختلف، مخاطب را به درون تو در توی ذهن #دختران_جوان_دانشجویی می­برد که  در این سفر همراهند.

این رمان، از لحاظ بیان رویدادهای داستانی اثری به شدت #امروزی است.
 به عبارت ساده­‌تر این رمان در زمره آثار آپارتمانی و لوکس و شبه­ روشنکفرانه است.

#یه_پاراگراف_بی_مقدمه

🔻پدر مریم آرام به شهاب گفت:
«می دونی از صبح تا الان که اینجا نشستم چند نفر از فامیل و دوست و آشنا، پیام دادن که #عکس دخترمو با توی یه لا قبا توی سایت دیدن؟!

احتمالا مادر و خواهر که داری...
پس می فهمی چی میگم.

 حالا مثل بچه آدم بلند شو از جلو چشمم تشریف ببر تا ادبیاتم عوض نشده! »

 

 
 

نقد رمان پنجشنبه فیروزه ای : بیان داستان یک جوانمرد و پرداختن به آرزوها و آسیب های قشر دانشجو

نقد رمان پنجشنبه فیروزه ای ، نویسنده: سارا عرفانی
پنجشنبه هم پایان است، هم آغاز شیرین.
داستان پایان جوانی کردن یک جوان و آغاز زندگی یک جوانمرد.
قهرمان داستان جوانی خوش قد و قامت است.
او به سبک همه امروزی ها برای خودش دنیایی از عشق و موتور و موسیقی و درس ساخته است.
او با یک اتفاق و یک حرکتِ جوانمردانه مسیرش تغییر می‌کند.
نویسنده سعی کرده است در فضای دانشجویی موجود کشور، آرزوها و آسیب های این قشر را با نگاهی واقع گرایانه و دقیق به تصویر بکشد.
از طرفی وضعیت فرهنگی جامعه هم از نگاه تیزبین خانم عرفانی دور نمانده است و مورد نقد و بررسی مختصری قرار گرفته است.


پیام اصلی داستان:
(۱) در این کتاب افراد با اختیار و انتخاب های خودشان، مسیر زندگی و آینده شان را رقم می زنند.
انتخابی که از نوجوانی و جوانی تبلور حرکتی در زندگی افراد پیدا می کند و در طول عمر، خوشبختی و بدبختی فرد را رقم می زند.
(۲) البته، نویسنده عمده وقت و همت خود را روی زندگی جوانی به نام سلمان می گذارد.
او در مسیری حرکت می کند که چندان به خیر نیست. 
اما در جریانی که برایش رقم می خورد در وادی دیگری قدم می گذارد.
وادی که  او را به اوج می رساند و دیگران را هم با خود همراه می کند.

پیام فرعی داستان:
طی طریق از من تا او، از شر تا خیر و از ظلمت به نور مفهوم عمیق این کتاب است.
باز کردن زوایای پنهان روحیات و اخلاق فردی شخصیت ها به کتاب جذابیت خاصی داده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۱۸
نمکتاب ...