نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲۱ مطلب با موضوع «2. جوان :: 1.11 شعر» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

آمدنت

کتاب آمدنت: دلتنگم و دیدار تو درمان من است… (مجموعه شعر انتظار)

کتاب آمدنت
نویسندگان: حسن بیاناتی, یوسف رحیمی
انتشارات پنج دری

بریده کتاب:

طلوع می ‌کند آن آفتاب پنهانی
ز سمت مشرق جغرافیای عرفانی
دوباره پلک دلم می ‌پرد نشانه ی چیست؟
شنیده ام که می ‌آید کسی به مهمانی
کسی که سبزتر است از هزار بار بهار
کسی شگفت کسی آن چنان‌ که می ‌دانی
کسی که نقطه ی آغاز هرچه پرواز است
تویی که در سفر عشق خط پایانی
تویی بهانه ی آن ابرها که می ‌گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
تو از حوالی اقلیم هرکجا آباد
بیا که می ‌رود این شهر رو به ویرانی
کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که یاد تو آرامشی است طوفانی

بریده کتاب(۲):

گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی

از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی

گاهی اگر در چاه مانند پدر آه

اندوه مادر را حکایت کرده باشی

گاهی اگر زیر درختان مدینه

بعد از زیارت استراحت کرده باشی

گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا

آیینه یی را غرق حیرت کرده باشی

در سال های سال دوری و صبوری

چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی

حتی اگر بی آن که مشتاقان بدانند

گاهی نمازی را امامت کرده باشی

یا در لباس ناشناسی در شب قدر

از خود حدیثی را روایت کرده باشی

یا در میان کوچه های تنگ و خسته

نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی

پس بوده یی و هستی و می آیی از راه

تا حق دل ها را رعایت کرده باشی

پس مردمک های نگاه ما عقیم اند

تو حاضری بی آن که غیبت کرده باشی!

بریده کتاب(۳):

چه روزها که یک به یک غروب شد، نیامدی
چه اشک ها که در گلو، رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم، نه
برای عده‌ای، ولی چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام
دوباره صبح، ظهر، نه، غروب شد نیامدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
شنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

ترنم داوودی سکوت

کتاب ترنم داوودی سکوت: مجموعه غزلیاتی با مضمون عارفانه و عاشقانه

کتاب ترنم داوودی سکوت
انتشارات نیستان
شاعر: قربان ولیئی

بریده کتاب:

باران! بگیر حافظه ام را، سپید کن

انبوه سطرهای سیاه کتاب من

طوفان ! بیا و خاطره های مرا ببر

خالی کن از جنازه ی تصویر ، قاب من

ای هرچه هرچه هرچه تو، من هیچ هیچ هیچ

بریده کتاب(۲):

اعجاب آوری، به تو باید نگاه کرد

از هوش می بری، به تو باید نگاه کرد

این چشم ها برای تماشای تو کم است

با چشم دیگری به تو باید نگاه کرد

پیکر تراش های نخستین نوشته اند:

سهل است بنگری، به تو باید نگاه کرد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

گزیده اشعار فاضل نظری

کتاب گزیده اشعار فاضل نظری
انتشارات مروارید
نویسنده: فاضل نظری

 

بریده کتاب:

یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار می برند که زندانی ات کنند

ای گل گمان مکن به شب جشن می روی
شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند

یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند

آب طلب کرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ای‌ ست که قربانی ات کنند

بریده کتاب(۲):

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم

یک قطره آبم که در اندیشه دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

خاموش مکن آتش افروخته ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

تو عاشقانه سفر کن

تو عاشقانه سفر کن: واژه و قافیه ها گاهی می شود ابزار یک سفر عاشقانه…

تو عاشقانه سفر کن

نویسنده: حمید سبزواری
انتشارات تکا

بریده کتاب:

ای به درد درد مندان آشنا
بر همه پیدا و پنهان آشنا

ای ز سوز سینه آزادگان
در دل تاریک زندان آشنا

ای ز حال زار ره گم‌ کردگان
در بیابان ‌های سوزان آشنا

دستگیرم شو که، ره گم کرده ‌ام
ای تو بر هر درد و درمان آشنا

بریده کتاب(۲):

درد مندم، آه درمانم فرست
مرهمی بر زخم پنهانم فرست

کسوت و اندام انسان دادی‌ ام
جان انسان، جان انسانم فرست

بریده کتاب(۳):

مرا که یار نباشد بهار را چه کنم؟
بهار بی ‌گل روی نگار را چه کنم؟

بهار با تو سفر کرد و بی تو باز آمد
من این ملازم بی اعتبار را چه کنم؟

گرفتم آن که شکایت ز بیش و کم نکنم
بلای هجر و غم انتظار را چه کنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

رقعه

 

کتاب رقعه: شعرهایی با مضمون آیینی و مذهبی و همچنین آزاد

 

کتاب رقعه 
نویسنده: حمیدرضا برقعی
انتشارات فصل پنجم

معرفی:

کتاب را باز می کنی،
می نشینی،
چای تازه دم را کنارت می گذاری،
بیت ها را جرعه جرعه نوش می کنی،
و شیرینی آن برایت تازه می ماند (:

بریده کتاب:

تمام پنجره را غرق حسن یوسف کن
دل اهالی این کوچه را تصرف کن

قدم بزن وسط شهر با صدای بلند
به عابران پیاده غزل تعارف کن

و بی بهانه تبسم کن و نگاهت را
شبیه آینه ها عاری از تکلف کن

سپس به مجلس ترحیم یک غریبه برو
و چشم های خودت را پر از تاسف کن

صدای ضبط، اتوبان، هوای بارانی
به خود بیا! نرسیده به قم توقف کن

سلام دختر باران! سلام خواهر ماه!
بهشت را به همین سادگی تصرف کن

بریده کتاب(۲):

نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر
بلند مرتبه پیکر، بلند بالا سر

فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد
که بنده‌ تو نخواهد گذاشت هر جا سر

قسم به معنی “لا یمکن الفرار از عشق”
که پر شده است جهان از حسین سر تا سر

نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن
به آسمان بنگر! ما رایت الا سر

سری که گفت من از اشتیاق لبریزم
به سرسرای خداوند می‌ روم با سر

هر آن چه رنگ تعلق، مباد بر بدنم
مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر

همان سری که یحب الجمال محوش بود
جمیل بود، جمیلا بدن، جمیلا سر…

بریده کتاب(۳):

همیشه قبل هر حرفی برایت شعر می‌ خوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمی‌ دانم

نمی‌ دانم چرا این قدر با من مهربانی تو
نمی‌ دانم کنارت میزبانم یا که مهمانم

نگاهم رو به‌ روی تو بلا تکلیف می‌ ماند
که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم

به دریا می‌ زنم، دریا ضریح توست غرقم کن
در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم

سکوت هر چه آیینه، نمازم را طمأنینه
بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم

اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست می‌ گویم:
که من یک شاعر درباری‌ ام مداح سلطانم

بریده کتاب(۴):

وقت پرواز آسمان شده بود
گوئیا آخر جهان شده بود

کعبه می رفت در دل محراب
لحظه گریه اذان شده بود

کوفه لبریز از مصیبت بود
باد در کوچه نوحه خوان شده بود

شور افتاد در دل زینب(س)
پی بابا دلش روان شده بود

در و دیوار التماسش کرد
در و دیوار مهربان شده بود

شوق دیدار حضرت زهرا
در نگاه علی عیان شده بود

بریده کتاب(۵):

رسیده‌ ام به تو حالا ولی نمی‌ فهمم
دلیل خشکی این چشمه‌ های جوشان را

چرا به داد دل من نمی‌ رسد اشکم
بخوان برای نگاهم نماز باران را

ضریح نو شده در پس زمینه‌ ای از اشک
سکوت کردم و زیبایی دو چندان را…

چه روزهای قشنگی که کربلایی کرد
ضریح تازۀ تو شهرهای ایران را

تو را گرفته در آغوش خویش شش گوشه
چنان که جلد طلاکوب، متن قرآن را

دوباره داغ دلم تازه شد کنار ضریح
خدا کند که بسازیم قبر پنهان را

برای حضرت زهرا ضریح می‌ سازیم
و دست فرشچیان طرح می زند آن را

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۷، ۰۳:۰۰ ب.ظ

گزیده اشعار قیصر امین پور

گزیده اشعار قیصر امین پور: مجموعه ای زیبا برای طراوت روح

گزیده اشعار قیصر امین پور: مجموعه ای زیبا برای طراوت روح

گزیده اشعار قیصر امین­ پور ، انتشارات مروارید

معرفی:

یک مجموعه جمع و جور از مجموعه های پراکنده مرحوم قیصر امین پور که می تواند روح شما را تر و تازه و پاکیزه و پر نشاط نگه دارد.
می تواند به شما امید، و به تفکراتتان بال و پر بدهد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۷ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
يكشنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۷، ۰۳:۰۰ ب.ظ

گل فروش مسلمان

گل فروش مسلمان : مجموعه شعر سپید و سفید

گل فروش مسلمان : مجموعه شعر سپید و سفید

گل فروش مسلمان ، نویسنده مجید سعدآبادی، انتشارات شهرستان ادب

بریده ای از کتاب:

می دانم شب ها را بیشتر دوست داری

دوست داری خورشید هرگز طلوع نکند.

و نبینی

چهره ی کثیف مردانی که

تنها روسری خواهرت را

برای پاک کردن کفش هایشان برداشتند.

می خواهی صبح دیگر نیاید.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۷ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۷، ۰۸:۴۷ ب.ظ

قبله مایل به تو

قبله مایل به تو : شعرهای از جنس آب

قبله مایل به تو : شعرهای از جنس آب

قبله مایل به تو ، نویسنده: سید حمید رضا برقعی
بریده ای از کتاب(۱):
من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می آیم
دست بر روی سینه هر بار از- سمت باب الجواد می آیم (صفحه۵۲)

بریده ای از کتاب(۲):
داشتم کنج حرم،جامعه را می خواندم- برگ در برگ مفاتیح پر از شبنم شد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت- یک قدم مانده به او،کار جهان مبهم شد.. ( صفحه۲۵)

بریده ای از کتاب(۳):
با همین چشم های خودم دیدم فزیر باران بی امان بانو.. -در حرم قطره قطره می افتاد،آسمان روی آسمان بانو
باز هم مثل کودکی هرسو…می روم در رواق تو در تو -دفترم دشت و واژه ها آهو..گفتم آهو ناگهان بانو..
شاعری در قطار قم مشهد..چای می خورد و زیر لب می گفت -شک ندارم که زندگی یعنی طعم سوهان و زعفران بانو (صفحه۲۶)

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۷ ، ۲۰:۴۷
نمکتاب ...
يكشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۷، ۱۰:۱۳ ق.ظ

آینه های سفالی

 

کتاب آینه های سفالی: شعر خوب بخوانید؛ مجموعه شعر در قالب غزل.

کتاب آینه های سفالی: شعر خوب بخوانید؛ مجموعه شعر در قالب غزل.

کتاب آینه های سفالی : محمدعلی مجاهدی، نشر فصل پنجم

 

آینه های سفالی     محمد علی مجاهدی    

 

هوای چشم توابری ، فضای چشم تو سبز/خوش است آب و هوای شمالی چشمت 

 

نهان نمی کنم از تو هنوز هم پیداست/کنار پنجره ها جای خالی چشمت 
قسم به لطف نگاهت که شعر و موسیقی/نمی رسند به نازک خیالی چشمت 
 
 
چشمی که به حسن تو ، نظر داشته باشد/حیف است ز خورشید خبر داشته باشد 
بگذار به یکتایی خود ، شهره بماند/حیف است ز یوسف که پسر داشته ص59
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۷ ، ۱۰:۱۳
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۷، ۰۴:۲۱ ب.ظ

گریه های امپراطور

 

 

گریه های امپراطور: اهل شعر باشی یا نباشی فرقی ندارد… شعر خوب خواندنی ست و لذت بردنی

گریه های امپراطور
نویسنده: سیدحمیدرضا برقعی
انتشارات فصل پنجم

 

بریده کتاب:

اگر خطا نکنم، عطر، عطر یار من است
کدام دسته گل امروز بر مزار من است

گلی که آمده بر خاک من نمی داند
هزار غنچه ی خشکیده در کنار من است

گل محمدی من، مپرس حال مرا
به غم دچار چنانم که غم دچار من است

تو قرص ماهی و من برکه ای که می خشکد
خود این خلاصه ی غم های روزگار من است

بگیر دست مرا تا ز خاک برخیزم
اگر چه سوخته ام، نوبت بهار من است

 

 

بریده کتاب(۲):

با هر بهانه و هوسی عاشقت شده ست
فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شده ست

چیزی ز ماه بودن تو کم نمی شود
گیرم که برکه ای، نفسی عاشقت شده ست

ای سیب سرخ غلت زنان در مسیر رود
یک شهر تا به من برسی عاشقت شده ست

آیینه ای و آه که هرگز برای تو
فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شده ست

 

***

در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم         -اصلاًبه تو افتاده مسیرم که بمیرم..
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم    -یا تنگ در آغوشم بگیر که بمیرم..
خاموش مکن آتش افروخته ام را           -بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم..  

  صفحه11

 

مرتبط با کتاب رقعه 👇🏻👇🏻👇🏻

بیشتر بخوانیم…
قبله مایل به تو : شعرهای از جنس آب

بیشتر ببینیم…
شعر خوانی حمیدرضا برقعی در دیدار شعرای آئینی با رهبر انقلاب


 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۷ ، ۱۶:۲۱
نمکتاب ...