نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نشر روایت فتح» ثبت شده است

يكشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۱۱ ق.ظ

اینک شوکران 1 (شهید مدق)

اینک شوکران۱ : مریم برادران، روایت فتح

در مورد کتاب
عاشق همدیگه بودن…
اما یکیشون دائم مریض بود و اون یکی دائم پرستار. اینقدر سختی های زندگیشون زیاد بود که آدم فکر میکنه اصلاً جایی برای شیرینی نمی مونه؛ مثل خیلی از ماها که سختی های زندگیمون شیرینی هاش رو محو کرده اما اونها اونقدر شیرین زندگی می‌کردن که ...
این داستان رو حتماً بخونید .

برشی از کتاب
شب سال تحویل بود تنها بودم .سفره انداختم و نشستم سر سفره . آلبوم عکساهان را نگاه کردم . همان جا کنار سفره خوابم برد . ساعت سه و نیم بیدار شدم . یکی می زد به شیشه پنجره ی اتاق . رفتم دم در . در را که باز کردم . یک عروسک پشمالو آمد توی صورتم . یک خرس سفید بود که بین دستهایش یه دسته گل بود . منوچهر آمده بود . نشستیم سر سفره . درکیفش را باز کرد و سوغاتی هایش را که برایم آورده بود درآورد . یک عالمه سنگ پیدا کرده بود به شکل های مختلف . با سوهان و سمباده صافشان کرده بود . رویشان شعر نوشته بود یا اسم من و خودش را کنده بود . ص 25

 

پوستر کتاب اینک شوکران را از اینجا دانلود کنید

پوستر کتاب اینک شوکران مدل 2

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۱۱
نمکتاب ...
شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۶، ۰۴:۰۴ ب.ظ

عمار حلب

 

این کتاب را نه تنها تخفیف نمی دهیم بلکه از بس زیبا و دلنشین است ارزش افزوده نیز می گیریم...

کتاب عمار حلب (شهید محمدحسین محمدخانی)
نویسنده: محمدعلی جعفری
انتشارت: روایت فتح

 

برشی از کتاب:
آدم مثل چاله می ماند دیگر.
 محمد حسین بیل اول را که ریخت هواخواهش شدم. از او چیزهای ظاهری یاد نگرفتم. الان هم لباس پوشیدنم مثل سابق است. او تیپ خودش را میزد، من هم تیپ خودم را. وقتی شیش جیب می پوشید، دل و روحم را می برد.
لاتی بود؛ ولی یقه آخوندی اش توی کتم نمی رفت. با آن موتور جنگی اش! انگار جنگ تحمیلی است.
قار قار قار می چرخید دور دانشگاه. منم تیپم تیریپ رنگی بود.
توی محله های پایین شهر تهران یا جاهای خلاف...کتانیzx، تی شرت، شلوار بگ و موی بوکسوری...

📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚

پوستر کتاب عمار حلب را از اینجا  دانلود کنید

 

عمار حلب : بعضی ها را اگر نشناسی نصف عمرت به فناست، ایشان از آن شناختنی هاست

بریده کتاب:

یکی از بچه ها توی وایبر شروع کرد لعن گفتن، محمد حسین قاطی کرد، عکس چند تا از رفیق هاش که سر بریده بودند را گذاشت گفت: آخر لعن میشه این ( ص ۲۲)

بریده کتاب(۲):

همین که خواست شروع کنه به خوردن گفتم: کوکاکولاست. لب نزد. گفت این نوشابه اسراییلی هست. هر کی نمیخواد نخوره. (ص ۳۴)

بریده کتاب(۳):

دوست داشت بالای سر کار بایستد، خیلی جدی می گفت ( اگر میتونی بسم ا… اگر نمیتونی یاعلی) این جمله معروفش بود یعنی جمع کن برو. ( ص ۵۰)

بریده کتاب(۴):

یک بار زنگ زدم گفتم کجایی: گفت نماز صبح حرم حضرت رقیه نماز ظهر حرم حضرت زینب نماز مغرب قسمت شد حرم امام رضا علیه السلام. (ص ۱۰۷)

بریده کتاب(۵):

یک بار توی سوریه پای سفره ناهار دراز کشیده بود که یک دفعه حاج قاسم سلیمانی پیج کردش، از جاش پرید نشست شروع کرد به صحبت. بچه ها این را دستاویز کردند، مگه حاجی تو را از پشت بیسیم می بینه؟ بهتر نبود بلند شی احترام نظامی بزاری؟ (ص ۳۴۵)

مرتبط با کتاب عمار حلب 👇🏻👇🏻👇🏻

بیشتر بخوانیم….
کتاب حاج قاسم : قاسم باشی و قاسمی زندگی کنی می شوی عزیز هم دنیا و هم آخرت…

بیشتر ببینیم…
کوکاکولا را گرم بنوشید!
بایکوت کالاهای اسرائیلی جواب داد / سهام کوکاکولا و مک دونالد سقوط کرد

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۰۴
نمکتاب ...