نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۲۰ مطلب با موضوع «7. چند رسانه ای(صوتی-تصویری) :: 7.1 تصویر» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۶، ۰۳:۲۵ ب.ظ

پادشاهان پیاده

داستان پیاده روی کربلا و کتاب پادشاهان پیاده

داستان پیاده روی کربلا و کتاب پادشاهان پیاده

 

 

پادشاهان پیاده / بهزاد دانشگر / محمدعلی جعفری

 در مورد کتاب:

کتاب پادشاهان پیاده بی‌آلایش باهات حرف می‌زنه.
هرکسی، تو هر لباسی؛ از زائر و موکب‌دار، کوچک و بزرگ، از هر شغل و حرفه‌ای که هستن.
مشهورند یا ناشناخته، همه‌شون زبان حال رو میگن.
هم قدمت می‌کنند با لحظه‌لحظه‌هاشون.....
 اینه که به دل می‌نشینه‌.
به جرات میگم یکی از بهترین کتابهایی بود که راحت باهاش ارتباط برقرار کردم.
توصیه می شود برای زائرها
و برای جامانده ها ...

 

برای دانلود با کیفیت کتاب " پادشاهان پیاده" روی عکس کلیک کنید.

برشی از کتاب:
💠 توی مسیر دیوانیه به نجف، دو قبیله عشایر با هم درگیری داشتند.
🔻 حدود ده سال قبل، یکی از قبیله ها سه نفر از آن قبیله را کشته بودند.
این ها ازشان دیه نمی‌گرفتند. می‌گفتند ما حق بچه هایمان را ازتان می‌گیریم.
باید سه تا از شما را بکشیم.
🔻 تا اینکه زیارت اربعین امام حسین علیه السلام شد.
🔻 هر دو عشیره موکب داشتند.
یک شب، عشیره‌ای که خون جوان‌هایش را طلبکار بود، مهمان نداشت.
پیغام فرستادند برای آن عشیره‌ی دیگر که اگر امشب زائرهایتان را بفرستید موکب ما، خون جوان‌هایتان را می‌بخشیم و از خون جوان‌هایمان می‌گذریم...

✅ به عشق امام حسین علیه السلام،  یک اختلاف و انتقام عشیره‌ای که می‌توانست باعث جنگ شود، تمام شد...

 

پوستر کتاب"پادشاهان پیاده" را از اینجا دانلود کنید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۲۵
نمکتاب ...
شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۶، ۰۴:۰۴ ب.ظ

عمار حلب

 

این کتاب را نه تنها تخفیف نمی دهیم بلکه از بس زیبا و دلنشین است ارزش افزوده نیز می گیریم...

کتاب عمار حلب (شهید محمدحسین محمدخانی)
نویسنده: محمدعلی جعفری
انتشارت: روایت فتح

 

برشی از کتاب:
آدم مثل چاله می ماند دیگر.
 محمد حسین بیل اول را که ریخت هواخواهش شدم. از او چیزهای ظاهری یاد نگرفتم. الان هم لباس پوشیدنم مثل سابق است. او تیپ خودش را میزد، من هم تیپ خودم را. وقتی شیش جیب می پوشید، دل و روحم را می برد.
لاتی بود؛ ولی یقه آخوندی اش توی کتم نمی رفت. با آن موتور جنگی اش! انگار جنگ تحمیلی است.
قار قار قار می چرخید دور دانشگاه. منم تیپم تیریپ رنگی بود.
توی محله های پایین شهر تهران یا جاهای خلاف...کتانیzx، تی شرت، شلوار بگ و موی بوکسوری...

📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚

پوستر کتاب عمار حلب را از اینجا  دانلود کنید

 

عمار حلب : بعضی ها را اگر نشناسی نصف عمرت به فناست، ایشان از آن شناختنی هاست

بریده کتاب:

یکی از بچه ها توی وایبر شروع کرد لعن گفتن، محمد حسین قاطی کرد، عکس چند تا از رفیق هاش که سر بریده بودند را گذاشت گفت: آخر لعن میشه این ( ص ۲۲)

بریده کتاب(۲):

همین که خواست شروع کنه به خوردن گفتم: کوکاکولاست. لب نزد. گفت این نوشابه اسراییلی هست. هر کی نمیخواد نخوره. (ص ۳۴)

بریده کتاب(۳):

دوست داشت بالای سر کار بایستد، خیلی جدی می گفت ( اگر میتونی بسم ا… اگر نمیتونی یاعلی) این جمله معروفش بود یعنی جمع کن برو. ( ص ۵۰)

بریده کتاب(۴):

یک بار زنگ زدم گفتم کجایی: گفت نماز صبح حرم حضرت رقیه نماز ظهر حرم حضرت زینب نماز مغرب قسمت شد حرم امام رضا علیه السلام. (ص ۱۰۷)

بریده کتاب(۵):

یک بار توی سوریه پای سفره ناهار دراز کشیده بود که یک دفعه حاج قاسم سلیمانی پیج کردش، از جاش پرید نشست شروع کرد به صحبت. بچه ها این را دستاویز کردند، مگه حاجی تو را از پشت بیسیم می بینه؟ بهتر نبود بلند شی احترام نظامی بزاری؟ (ص ۳۴۵)

مرتبط با کتاب عمار حلب 👇🏻👇🏻👇🏻

بیشتر بخوانیم….
کتاب حاج قاسم : قاسم باشی و قاسمی زندگی کنی می شوی عزیز هم دنیا و هم آخرت…

بیشتر ببینیم…
کوکاکولا را گرم بنوشید!
بایکوت کالاهای اسرائیلی جواب داد / سهام کوکاکولا و مک دونالد سقوط کرد

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۰۴
نمکتاب ...
شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۲۲ ق.ظ

از کدام سو


 

از کدام سو داستانی است کوتاه اما مفید که نوجوان با خواندنش،پاسخ بسیاری از سوال های ذهنش را می گیرد.
نویسنده توانسته با مخاطب برقرار کند؛ با توصیفات و قلمش،حس را به خواننده انتقال داده و خواننده خودرا کامل جای شخصیت داستان دانسته و موقعیت آن را به خوبی درک می کند.
شروع هرفصلی کمی مبهم است و حتی شاید خواننده مجبور باشد متن را چند باربخواند تا فهمد فهم از زبان کدام شخصیت است.
البته به نظر من این یک ویژگی خوب است،زیرا مخاطب لذت خواندن را می چشد و برای خواندن ادامه داستان سرکش و کنجکاوتر می شود!
رفتارهای شخصیت ها عینه واقعیت است و مخاطب خیلی زود با آن ها اخت می شود و آن ها را درک می کند.
از این که نویسنده خیلی رک و عامیانه گفت و گو های شخصیت ها را نوشته لذت می برم!
فضای گنگ و توصیف آشفتگی های "جواد" خواننده  را غرق در فضای کتاب و وادار به فکر می کند!
به این فکر که از کجا برود تا لذت های حرام نشود!

 

دانلود کلیپ از آپارات نمکتاب

 

 

 

برای دانلود با کیفیت بنر کتاب "از کدام سو" روی عکس کلیک کنید.

 

👉👆👉 خلاصه کتاب از_کدام_سو 👈👇👈


💠📚 جواد پسری دبیرستانی است و دور از هر قید و بندی همراه با دوستانش بیشترین لذتشان شکستن حد و حدودهاست..
🌀فرید که بزرگ تر جمعشان بود با سکته ی قلبی در اوج آرزوهایش جان می‌دهد و جواد و بقیه را در بهت و ترس فرو می برد😱
آن ها که لذت هایشان دچار خدشه شده است و سوال های زیادی از دنیا و داشته ها و نداشته ها ، برایشان پیش آمده .
خلاصه با هم درگیر می شوند و در این میان بدترین و رنج آورترین لحظات می شود سهم جواد قصه ما...
✅✅✅ و حالا جوادِ درمانده مواجه می شود با معاون مدرسه...
همراه شوید با جواد قصه ی ما،تا لحظاتی شیرین را تجربه کنید

 

 

دانلود کلیپ از نمکتاب آپارات

 

✂️ برشی از کتاب ✂️

از کدام سو بروم.
مگر دیونه ام که برای خود دغدغه میخرم
پشت می کنم به این دوراهی و راه خودم را می روم بدون دغدغه.
اما انگار با این انتخابم یک راه را از میان براداشته شد
انگار که در چهارسو فقط همین دوراهی است
اگر راهی را انتخاب کنم یکی از این دو است.
دوباره بر می گردم برسر دوراهی
نمی خوام بدون فکر راهی را انتخاب کنم
که انتهایش را نمی دانم فکر می کنم ; ازکدام_سو بروم ...

عهدمانا
ازکدام_سو
نرجس_شکوریان_فرد

 

پوستر کتاب از کدام سو را از اینجا دانلود کنید


ارسال به سراسر کشور  

 

۱۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۲۲
نمکتاب ...
جمعه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۲۸ ق.ظ

رویای نیمه شب



 

رمان عاشقانه ی متفاوتی که همه دوستش دارند: رویای نیمه شب

رمان عاشقانه ی متفاوتی که همه دوستش دارند: رویای نیمه شب

معرفی: اگر میخواهی از ته دل ذوق کنی ، اگر میخواهی هی با خودت تکرار کنی چه محشر بود ، چه محشر بود ،اگر میخواهی لب هات تا بناگوش باز بشه. اگر میخواهی بفهمی یه رمان عالی یعنی چی؟ اگر میخواهی یه عشق زیبارو ببینی این کتاب رو بخون

مقام رهبری خطاب به مظفر سالاری نویسنده این کتاب فرمودند:
این کتاب را خوانده ام.
خیلی خوب بود.
مستند بود.
در واقع شما یک واقعه حقیقی را باز کردید، و شکل رمان به آن دادید.
خیلی خوب بود.

 

خلاصه کتاب:
همه از زیبایی ظاهر و پاکی سیرت هاشم خبر دارند. پسری اهل_سنت که در دکان طلافروشی پدربزرگش، جواهر و زینت آلات می سازد.
هاشم اما رازی بزرگ در سینه دارد. ریحانه. دختر ابوراجح حمامی شیعه. خودش هم می داند ازدواج یک پسر اهل سنت با دختری شیعه غیرممکن است. از سوی دیگر خبر دارد ریحانه می خواهد به همین زودی ازدواج کند. قنواء دختر حاکم حله نیز پایش به ماجرا باز می شود و مشکلات را دوچندان می کند.
حالا هاشم میان این همه مشکل باید تصمیمات اساسی خودش را بگیرد. تصمیمی که با ضرب و شتم ابوراجح و خبر اعدامش رنگ و بوی خون و مرگ می گیرد.
رؤیای نیمه شب، در کنار مسئله  تقریب مذاهب و جذابیت های داستانی، مسئله مهم تری را طرح می کند؛ #امام_زمان و رابطه ایشان با شیعیان و  باورمندان به ایشان. که بدون شعارزدگی و توهین به عقاید متفاوت به خوبی شکل گرفته است و  مخاطب را با مفاهیم عمیقی آشنا می کند…..

بریده ای از کتاب(۱):
بیچاره قنوا که گمان می کند شما می توایند شوهر خوبی برایش باشید . بیچاره من که هیچ امیدی به زندگی ندارم . به کسی علاقه دارم که دست نیافتنی است ، قنوا که خواستگاران فراوانی دارد و سرانجام با یکی مانند خودش ازدواج خواهد کرد . امینه روی صندوق نشست و با پشت دست اشکش را پاک کرد . داستان عجیبی است . ریحانه به دیگری علاقه دارد ، شما به او ، قنوا به شما ، پسر وزیر به او ، من به پسر وزیر ، و این رشته سر دراز دارد . (ص ۹۵)

 

نقد رمان رویای نیمه شب : رمانی که هرکس خوانده مجذوبش شده و به دیگران به عنوان اولین رمان معرفی می کند.

نقد رمان رویای نیمه شب ، نویسنده: مظفر سالاری
خواب های شیرین و راست، گاهی نمایه ای برای شروع فصلی زیبا در زندگی می شوند .

می گویند رویایی که در نیمه سوم خواب، یعنی چیزی نزدیک سحر ببینی، صادقانه است؛ یعنی راست است و واقع می شود.
این رویای نیمه شب ، از همان دست خواب هایی ست که فقط گاه گاهی برای خیلی خواص رخ می دهد که نوش جانشان.
به قول عربها: هنیئا لک.

داستان ریحانه ی شیعه و هاشم سنی است.
دختر و پسری که از کودکی با هم بزرگ می شوند.
دختر پدری حمامی دارد و پسر پدری طلافروش.

زمان بینشان فاصله می اندازد و حالا هردو جوان شده اند . یکی پر حیا و خواستنی، دیگری خوش قد و قامت و زیبا؛
طوری که قنواء دختر حاکم خواهان به دست آوردن او می شود و چه تلاش هایی هم که نمی کند.
هاشم خواهان ریحانه است و می افتد به رسیدن و فهمیدن.

و ریحانه که دلش پیش هاشم است اما اهل ارتباط نیست، دعا می کند که زندگی اش کنار ریل هاشم قرار بگیرد.

داستان این رمان هم پر اتفاق است و هم پر مطلب:
– چه می شود که هاشم سنی سراغ اهل شیعه می رود؟
– حاکم چرا شیعیان را شکنجه می کند؟
– شیعیان چه برنامه ای برای رهایی دارند؟
– شیعیان و اهل تسنن با هم چگونه اند و سر آخر…

عشق ریحانه و هاشم هم اگرچه اصل داستان است؛
اما اگر هاشم دنبال حق نمی رفت،
اگر که نمی خواست خوشبختی را در آغوش بگیرد،
اگر ریحانه مثل قنواء تن به هرزگی و لذت می داد، شاید هیچ وقت این کتاب نوشته نمی شد.
اما داستان ها از استثناها متولد می شوند.

رویای نیمه شب، شاید یکی از رمان هایی ست که هرکس خوانده مجذوبش شده و به دیگران به عنوان اولین رمان معرفی اش کرده.

آن را از دست ندهید.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۲۸
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ق.ظ

تاب طناب داااااااار


 


************
تاریخ دوباره تکرار میشود ...
غافل شوی شکست را  مجدد تجربه خواهی کرد...
رمانی در مورد وقایع ۸۸ ،کاملا مستند و با تحقیق فراوان📚

برشی_از_کتاب ✂️

با عجله ای که برای فهمیدن داشتم ،
سر جمع با ترافیک یک ربعه داخل کوچه پزشکی قانونی بودم
حواس پرتی ام به حدی بود که حتی کیوسک نگهبانی را هم ندیدم چه برسد به خود نگاهبان
از غر و نق  های نگهبان که خلاص شدم موتور را بردم توی کوچه معراج
کوچه بغلی پزشکی قانونی
اولین بار بود بی هیاهو می دیدمش
توی دلم خالی شد ....
#تاب_طناب_دار 

پوستر کتاب تاب طناب دار را از اینجا دانلود کنید.

 

نقد کتاب تاب طناب دار: وجود شخصیت پردازی های آرام و عمیق با خوانش افکار و همراهی روحیات آن ها، تسلط به اتفاقات و روال زندگی انسان ها، فضاسازی درست و شکیل و تسلط به وقایع آن تکه تاریخ و معما گونه در آوردن رمان از نقاط قوت آن است.

نقد کتاب تاب طناب دار ، نویسنده: مهدی پناهیان

اولین بار نیست که کسی، قلمش را، داستانش را، هنرش را، بر روی کاغذ می آورد برای بیان گوشه ای از تاریخ کشورش.
اولین بار هم نیست که کسی اولین رمانش را با برگی از تاریخ می نگارد و حقایق را با ظرافت و دقت همراه می کند تا نسل امروز و فرداها بدانند .

اما قطعا این کتاب اولین کار مهدی پناهیان است که قوت و موضوع بی نظیری دارد و البته نویسنده شجاعتی به خرج داده است که در این زمان و با این هجمه زیاد فضای مجازی، موضوعی را به نگارش در می آورد که با چاپ آن تیرهای فراوان سمتش پرتاپ می شود.

داستان چند بعدی کتاب چه از لحاظ شخصیت ها و چه از نظر وقایع با قلم و ذهن نویسنده چنان خوب بر ورق ها نشسته است که:
خواننده مطمئن می شود با یک نویسنده و یک خبرنگار در صحنه، یا حتی یک فراری از زندان اشرف یا شاید هم با یک جوان دانشجوی بازی خورده طرف است.
نگاهی که از کنه وجود سمانه، از مجتبی، از واقعیت فتنه، از اردوگاه اشرف، از طراحی چند تکه ای چشم آبی ها در داستان وجود دارد این را به خواننده القاء می کنند.

وجود شخصیت پردازی های آرام و عمیق با خوانش افکار و همراهی روحیات آن ها، تسلط به اتفاقات و روال زندگی آن ها در طول داستان، فضاسازی درست و شکیل و تسلط به وقایع آن تکه تاریخ و معما گونه در آوردن رمان که تا آخرین صفحه باقی می ماند
همه نقاط قوتی است که در کنار نقطه اوج ها ی زنده به چشم می خورد.

هر چند فضای مجازی امروز جوانان ما را ترغیب می کند به ندانستن درست و قایع و نخواندن آنها
و حقایق را به صورت گزینشی و برشی و گاها به دروغ در اختیار مردم می گذارد اما باید به همت و شجاعت این نویسنده جوان آفرین گفت و منتظر آثار دیگر از او بود.

بهر حال کتاب داستان پسری دانشجو است بنام مجتبی که فریب دوستان تشکیلاتی اش به نام سهرابی و آتوسا را می خورد و برای نشان دادن فضای بد کشور در دانشگاه نمایشگاهی درست می کند تا انتخابات را به سمتی سبزگونه ببرد.

سهرابی و آتوسا نماینده های منافقین در ایران هستند که توانسته اند تشکیلات خوبی از ناراضی ها راه بیندازند.آتوسا خودش داستانی جدا دارد از نحوه و علت پیوستنش به منافقین و با آموزش و برنامه دقیق جلو می رود.
در این میان متین و مصطفی بچه های بسیج دانشگاه مورد اتهام قرار می گیرند و در جریان فتنه ۸۸ مجتبی متوجه اشتباهش می شود که قبل از آنکه متین را متوجه کند با تیر آتوسا کشته می شود….

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۶ ، ۱۰:۰۰
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۷:۰۸ ب.ظ

رنج مقدس

رمانی برای زندگی متفاوت: رنج مقدس

رمانی برای زندگی متفاوت: رنج مقدس

رنج مقدس
نرجس شکوریان فرد

عهدمانا


اگر از خواندن رمان­های بی محتوا و معمولی چیزی گیرت نیامده جز خیال­های طولانی بی سرانجام.این رمان لذت بودن های  عاشقانه ، ایستادن پای محبت­های عمیق و زندگی شیرین را برایت ملموس می­کند.




برش از کتاب

حس می کنم که دیگر می توانم قد بکشم،بلند بالا بشوم
فقط باید برای همیشه زیر سایه بمانم
که راه را نشانم بدهد.
دست گیری کند به وقته لغزیدن
پاک کند هنگام آلوده شدن...

 

عاشقانه ای عاقلانه,رمان عاشقانه

 

پوستر کتاب " رنج مقدس" را از اینجا دانلود کنید

5 دقیقه با رمان رنج مقدس را از اینجا بخوانید.

بنر رنج مقدس را از اینجا دانلود کنید.

 

نقد رمان رنج مقدس: رنج مقدس داستان یک زندگی است که بر ریلی، آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

 

نقد رمان رنج مقدس نوشته ی نرجس شکوریان فرد
رنج مقدس یک رمان نیست، یک زندگی است که بر ریلی آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

در این مسیر همراهانت را به خوبی به تصویر می‌کشد و تو را در وادی زندگی از تنهایی بیرون می‌آورد.

لیلا شخصیت اول این رمان نماد دختر باوقار و با محبت ایرانی، که سال هاست جایش در رمان و داستان بلند و فیلم‌ های ما خالی بوده است.

و اگر جامع‌ تر بخواهیم بگوییم جای چنین خانواده‌ای در بین رمان های ما خالی بوده است. این سال ها هر چه از زنان ما در محیط خانواده ترسیم می‌شده ، نمادی از زن نادان، فریبنده و بی‌هویت بوده است. اما آنچه که در این کتاب لذت‌بخش است نشستن شخصیت‌ها در قالب‌ها و شاخص‌های درست و دل‌نشین است.

شاید باید گفت نویسنده قید تمام بایدهای تمدن و فرهنگ وارداتی و تعصب و تقیدهای بی پایه‌ی متحجرانه داخلی را زده و (زن و مرد ) را در جایگاه خود نشانده و خانواده‌ای به تصویر کشیده که بی‌نظیر است، اما قطعا دور از دسترس و تنها یک آرزو نیست.

نه گرفتار تقدس زایی شده است و نه گرفتار غرب زدگی‌. هر کدام از شخصیت‌های داستان ممکن‌ الخطا هستند و می‌توانند در مسیری که خودشان می‌خواهند بروند و در مسیر زندگیشان نه بن بستی است و نه آزادی بی عکس‌العمل.
 لیلا دختری که نه با جسمش دلربایی می‌کند و نه عقل کل است، بلکه یک جوان است با معضلات خودش.
شیرین و صحرا هم نماینده‌ی گروهی دیگر با افکار و منشی دیگر…
خلاصه که داستان زندگی لیلا هم شیرین است و هم پر رنج اما یک رنج مقدس .

۱۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۰۸
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۵۶ ب.ظ

پسران دوزخ فرزندان قابیل

 

رمانی زیبا و در عین حال پاسخی دندان شکن به داعش و... : پسران دوزخ

رمانی زیبا و در عین حال پاسخی دندان شکن به داعش و… : پسران دوزخ

 

داعش، طالبان­، القاعده. . . چنان سر و صدا راه می­اندازند که گوش عالم را کر می­کند. این رمان با همین چند صفحه داستان جذاب، تو خالی بودن طبل هایشان را برایت روشن می کند و همچنین قدرت و عظمت تو را


دلم می خواست پول داشتم ،این کتاب را دست تمام برادران و خواهرانِ اهل سنتم می دادم.
بعد از تمام شدن کتاب دلم خواست گریه کنم به خاطر #مظلومیت #اسلام بین ما پیروانش.
حتما بخوانید
تا حالا فکر کردید واقعا اهل سنت و شیعه چه تفاوتی باهم دارند؟
یا اینکه داعش از کجا سر و کله اش در آمد؟
این کتاب جواب سوال شماست...

 


برای دانلود با کیفیت کتاب " پسران دوزخ فرزندان قابیل" روی عکس کلیک کنید.


برشی_از_یک_کتاب ✂️
 « این نماز است ام‌جمیل! روزه است! رضای خداست!
این یک اعدام مذهبی است! یک اعدام اعتقادی! تو فقط برای رضای خدا این زن را می‌کُشی!
حتی آن موقع که چاقو را می‌‎گذاری زیر گلویش...
هیچ نباید به عمه حمیرا فکر کنی؛ نه عمه حمیرا و نه هیچ کسِ دیگر... فقط خدا...
عمه حمیرا هم یک بهانه است تا رضایت خدا به دست آید!»

📚 #پسران_دوزخ_فرزندان_قابیل
✍️ #مجید_پور_ولی_کلشتری

 

عکس نوشته های جذاب کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل

عکس نوشته های جذاب کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل

عکس نوشته های جذاب کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل

قرار است با دست های خودم زنی را بکشم و در سحرگاه پاییزی او را زیر درخت سیب دفن کنم.
کشتن یک آدم خیلی سخت است.
این بزرگ ترین حقیقت کشف ناشده ی دنیاست که قاتل کسی را در یک لحظه
می کشد و خودش را طی سالیان سال!
با دشمن خدا مدارا نکن، ایمانت را قوی و محکم کن و بدان همواره
پیروزی از آن حق است.
عمق عشق,حقیقت عشق
حس می کنم توی عشق باید چیزهای بزرگتری هم وجود داشته باشد،
چیزی بیشتر از شیفته صدای کسی شدن…
توی عقیده باطل تو هر چه قدر معتقدتر باشی گمراه تری
سه: باهاش حرف نزن… حتی یک کلمه. دو: کوچکترین تکونی خورد بهش شلیک کن. یک: در تمام لحظات لوله اسلحه طرفش باشه،سه تا نکته مهم یادت نرود.
یک دریا به خودی خود معجزه نیست! یک فنجان هم به تنهایی معجزه نیست! اما اگر بتوانی از یک فنجان به اندازه یک دریا آب بیرون بکشی این معجزه است.

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۵۶
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۴۸ ب.ظ

تن تن و سندباد

 

 

کتاب تن تن و سندباد : یک کتاب استراتژیک نوجوانانه…خواندنش خالی از لطف نیست.

کتاب تن تن و سندباد
نویسنده: محمد میرکیایی
انتشارات قدیانی

 

♻️ کتاب تن تن و سندباد در حوزه ی ادبیات نوجوان یک کتاب استراتژیک است.
با نگاهی دقیق و نافذ و زبانی روان و جذاب به صورت استعاری و  غیرمستقیم به مسئله ی «تهاجم_فرهنگی» غرب به شرق پرداخت است.
نگاهی که نسل امروز باید آن را عمیقا درک کنند.

 

برشی_از_یک_کتاب✂️

علاءالدین پرسید: «چطور از آسمان حمله کرده‌اند؟»
پیرمرد آهی کشید و گفت: می‌گویند با ماهواره. صنعت این قرن است.
آن‌ها اینبار از بالا به سرزمین قصه‌های مشرق زمین حمله کرده‌اند. می‌گویند قصد کرده‌اند با این دستگاه همه چیز ما را عوض کنند. می‌خواهند رنگِ‌رو، زندگی، حرف زدن، راه رفتن، خورد و خوراک؛ پوشاک و همه‌چیز ما را به جانبی که خودشان صلاح می‌دانند ببرند.

 

#برای_کودکانمان_کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
📚 #تن_تن_وسندباد
✍️ #محمد_میرکیانی

 

پوستر کتاب تن تن و سندباد را از اینجا دانلود کنید

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۴۸
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۴:۴۵ ب.ظ

ادواردو

رمانی واقعی از پسر پولدارترین مرد ایتالیا : ادواردو

رمانی واقعی از پسر پولدارترین مرد ایتالیا : ادواردو

📚 کتاب : ادواردو
📝 نویسنده : بهزاد دانشگر
🗂 نشر : عهد مانا


 

دانلود کلیپ از آپارات نمکتاب

داستان تک پسر امپراطوری ایتالیا، مدیر شرکت فیات و فراری،لامبورگینی و مازراتی، مدیر باشگاه یوونتوس در دنیا سر و صدایی به راه انداخت که مجبور شدند برای خلاصی از سر و صدا او را از بالای پلی مرتفع به پایین بیندازند.چرا؟ باید از نگاه ادواردو جهان را ببینی...

 

 

خلاصه کتاب

قصه پسر یکی از ثروتمندان ایتالی است که ثروت هنگفت آن و شهرت و جایگاه آن خانواده زبان زد عام و خاص است. او پسر رئیس شرکت فیات است به طور اتفاقی با قرآن آشنا می شود، مسلمان می شود و بعد از چند سال هم شیعه. کتاب هول مرگ مشکوک و ناگهانی ادواردو می چرخد از دید چهار محقق و مستندساز ایرانی و هم زمان خبرنگار ایتالیایی که از همان اول به گزارش پلیس مبنی بر خودکشی ادواردو شک کرد و دنبال شواهدی در عدم خودکشی اوست. شواهد مبنی بر به قتل رساندن ادواردو می باشد...

 

 

#برشی_از_کتاب ✂️
#ادواردو
می گوید:«وقتی ادواردو آمد توی سفارت ایران همه‌ی کارمندان سفارت هول شدند.
آن‌هایی که ایتالیایی بودندگیج و مبهوت شده بودند. می‌گفتند این ولی عهد ایتالیاست.
این جا چه کار میکند؟
 ادواردو وقتی مذهب شیعه راقبول کرده بود پرسیده بود این را باید توی رسانه ها هم اعلام کرد؟
گفته بودند :«که نه.»ا
ین یک داستانی است بین تو و خدای تو.
 گفته بود خانواده ی من با مسلمان شدنم مخالف بوده‌اند حالا اگر بفهمند شیعه هم شده ام شاید کلا من را از ارث محروم کنند.»
#بهزاد_دانشگر
#عهد_مانا

پوستر کتاب را از اینجا دانلود کنید

پوستر دوم ادواردو

پوستر سوم ادواردو

پوستر چهارم ادواردو

فایل لایه باز پویش

 

نقد رمان ادواردو: رمانی که جواب خیلی از سوال های نوجوان ها را می دهد.

 

نقد رمان ادواردو ، نویسنده: بهزاد دانشگر
ادواردو را دوست دارم. رمانش را نمی گویم،
شخصیت وجودی پسری جوان به نام ادواردو را می گویم:
پسر امپراطورِ پولدار ایتالیا،
سرپرست تیم یونتوس،
شاهزاده اروپایی،
نه به خاطر چهره ی زیبای اروپایی اش، یا قد و قواره زیبا یا ثروتمندی اش که باعث شده بود نخست وزیر ایتالیا برای دیدار با آنها وقت بگیرد؛ بلکه به خاطر آزاد بودنش، رهایی اش از هرچه مثل طوق دور گردن انسان می افتد و اسیرش می کند.

به خاطر اینکه خودش بود و خودش ماند، تا اینکه کشتنش (بخوانید شهیدش کردند)

 قبلا کتاب هدیه مسیح را درباره ی ادواردو خوانده بودم؛ کوتاه و ناقص، دلم می خواست روزی برسد که رمانی مفصل راجع به او ببینم و بالاخره آن روز فرا رسید….

رمانی که جواب خیلی از سوال های مرا داد و ادواردو را مانند یک قدیس در ذهن من بالا برد.
رمانی که تمام اتفاقاتش در ایتالیا افتاده و با مهارت نویسنده از چند لایه و زاویه نگاشته شده که بر جذابیتش افزوده و کشش بالایی برای خواندن در خواننده ایجاد می کند. هر چند نمی دانم چرا نویسنده رمان را رنگ و بوی سیاسی می دهد. چه چیزی را می خواسته در کنار حقیقت جویی ادواردو بگوید؟!
حقیقت زیبای این رمان جوانی به نام ادواردو است که از سه هوی و هوس می گذرد:

۱) از فضای باز و مست کننده دین مسیح و یهود می گذرد…

۲) از پول و رفاه می گذرد…

۳) از خوش نامی می گذرد، به او تهمت می زنند و تنها می ماند…

و دست آخر به شهادت می رسد .

و چقدر تفاوت است بین ادواردو و شخصیت سیاسی که در این کتاب چند باری از او یاد می شود. 

 

 

عکس نوشته های کتاب ادواردو

عکس نوشته های کتاب ادواردو

 

کار سخت تر شد…
باید از کسی دفاع کنی که دوستش نداری!
اسپاگتی اصلی یعنی این!!!
داشتند با لذت خاصی بستنی می خوردند…
همیشه انسان هایی بوده اند که می خواستند از روزمرگی فرار کنند و دنیایی دیگر بسازنند…
هوا انگار خیس است…!
از خیابان ها می گذریم….
صدای موسیقی ملایمی پخش شد توی گوشش !
پس کوه ها هم می ریزنند ولی بهتر است تو شاهد فرو ریختن کوهی نباشی.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۴۵
نمکتاب ...
شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۵۹ ق.ظ

زنی در جزیره گمنام

زنی درجزیره گمنام

زنی درجزیره گمنام



درباره کتاب:
بی‌تاب و ذوق‌زده گفت : پیکر زنی درجزیره‌ای پیدا شده ...
خب !
پیکر او هنوز سالم است !
درحالی‌که حا خورده بود ، مکث کرد وگفت : جسد مربوط به هزاران سال پیش است . سالها پیش از میلاد مسیح !
این رمان شگفت انگیز و عجیب را دنبال کنید...

خلاصه کتاب:
گروه باستانشناسی مدیترانه توانست پیکر زنی را داخل تابوت چوبی سالم و تازه از زیر خاک بیرون بشکد بدنی سالم بعد از هزاران سال این جسد مربوط به سال‌ها قبل از میلاد مسیح است.



برشی از کتاب:
و دیگر هیچ نتوانستم بگویم . بغضم ترکید و مثل بچه‌ها شروع کردم به گریه کردن . سرم را میان دست‌ها گرفتم و سعی کردم خود را از نگاه دوربین‌ها مخفی کنم . اما دیگر هیچ چیز دست من نبود . بعدها رکسانا گفت :" صحنه ی عجیبی بود پرفسور ! با اشک‌هایتان احساسی را منتقل کردید که با هیچ کلمه‌ای قابل بیان نبود ."
نمی‌دانم دوربین کی از من فاصله گرفت . اما عده ی زیادی شیون مرا دیدند و با گریه ی من اشک ریختند . وقتی سارنا را داخل خاک گذاشتیم ، انگار مادری را از دست داده بودیم . اشک به چشم های همه راه یافته بود . حسی پاک و ناشناخته ما را در بر گرفته بود . حسی که هم آشنا بود ، هم بیگانه . هیچ کدام از ما ، چنین لحظه‌ای را تجربه نکرده بودیم . چه نسبتی بین ما و سارنا برقرار شده بود ؟
 سارنا را در خاک گذاشتیم و بنای یادبودی برای او بنا کردیم . روی تکه چوبی تصویر سارنا حک شده بود . روی آن نوشته بود :«اسطوره ای باور نکردنی»

 

زنی در جزیره گمنام : تقدیس خلقت زن در سایه تسیبح الهی

 

زنی در جزیره گمنام ، زهرا زواریان

فراتر از تمام فضاسازی ها و جریان های تولیدی ذهن نویسنده باید بگویم کتاب زنی در جزیره گمنام ، رمانی ست که تقدیس خلقت زن در سایه تسبیح الهی را به تصویر می کشد.

خلقتی که از آغازین لحظه پیدایش حضرت حوا مبنایی الهی داشته ، نه نگاه پست جنسیتی
و این مبنا جریان می یابد تا فی الحال که زن ها دارند خودشان را می کشند تا درکسوت مردانه ارج و قربی پیدا کنند شاید!!!

….. اهل متافیزیک است و با این رمان مردان بزرگ را در مقابل عفت و پاکدامنی و جایگاه خدایی او به زانو در می آورد و روند خدایی شدن یک انسان (چه زن چه مرد) را هر چند ناقص اما در حاشیه یک “روایت” به تصویر می کشد، و گمشده بشریت که رسیدن به بینهایت توانمندی ست را در دایره عالم خلقت با معادله ها و سنت های الهی به گونه ای نشان می دهد که هر خواننده ای امیدوار است که این رمان عین حقیقت باشد.

بهر حال فرای توانمندی ذهنی و قلمی نویسنده رمانی که به گفته خودش ۱۵ سال کشیده تا ظهور پیدا کرده، (ای کاش که مفاهیم ناب را بیشتر از این به صحنه ورق می آورد و بیشتر پردازش می کرد)
این حقیقت را خواندن و لذت آن را چشیدن چیزی نیست که نادیده گرفته شود. در میان تمام آثار خانم زواریان این اثر درخشندگی ویژه ای دارد.

داستان در مورد زنی پری روی است که مورد طمع آشنا و غیر است. اما اهل غیرت به ناموس الهی است چون درک درستی از خدای خویش دارد و چنان دچار سختی می شود که هر که جز او بود به کفر می رسید و او که نوه ی پیامبر بنی اسرائیل است با تمام مردان طماع می جنگد و عفت خود را نگه می دارد هرچند که سرپناه، آبرو و آرامشش را ازدست می دهد.
و خدا او را می پذیرد و اعتلا می دهد چون قدیسه ای می شود که حتی پیامبر زمانش برای شفای قومش به او متوسل می شود
و این گونه است که زنی در جایگاه خویش معنا پیدا می کند.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۵۹
نمکتاب ...