ناقوس ها به صدا در می آیند
رمانی پلیسی ، در مورد دلدادگی یک کشیش مسیحی :ناقوس ها به صدا در می آیند.
ناقوس ها به صدا در می آیند
📚💐📚💐📚💐📚💐📚💐
#ابراهیم_حسن_بیگی
بعضی ها گنج دارند و باز هم در فقر و نداری زندگی می کنند.آن وقت کسان دیگری از این گنج بهره می برند. این کتاب نقشه آن گنج است.در بهره بردن از این گنج تردید نکن.
ابراهیم حسن بیگی نویسنده ی توانمند و دست به قلمی است که داستان کتابش نه تنها خواننده را خسته نمی کند بلکه به راحتی، با بازی با کلمات، روح و روان خواننده را نیز به تسخیر در می آورد.
داستان ناقوس ها به صدا در می آیند داستانی جذاب در ارتباط با قدیسی بی نظیرِ جهان؛ حضرت علی علیه السلام است که:
یکی از نقاط قوت این داستان بیان از زبان یک کشیش مسیحی است
حمایت انتشارات عهد مانا نیز در موفقیت این کتاب نقش موثری داشته است.
خواندن این کتاب چکیده ای کامل و بی نقص از سخنان ایشان را آسان می کند و فعل و انفعالات جهان و افکار روزمره جدا می سازد و حداقل اثرش، تشویق مخاطبان به خواندن #نهج_البلاغه است.
برای دانلود با کیفیت کتاب " ناقوس ها به صدا در می آیند" روی عکس کلیک کنید.
سیر داستان
داستان دلدادگی یک کشیش مسیحی است که در مسکو زندگی میکند. او کتابها و آثار خطی و قدیمی بسیاری دارد و به این کار عشق میورزد. وقتی یک نسخه قدیمی از مردی تاجیک به دست او میرسد، علاقهمند میشود که کتاب را از او بخرد، اما مرد تاجیک کشته میشود و از اینجا به بعد، کشیش روسی پا در مسیری میگذارد که به شناخت امام متقین، امیرالمؤمنین، علی (ع) منتهی میشود. کشیش به خاطر حفظ جان خود مجبور به ترک مسکو میشود و به بیروت میرود. او کودکیها و بخشی از عمرش را در این شهر گذرانده و پسر، عروس و نوهاش در آنجا زندگی میکنند. علاوه بر این، او در پایتخت لبنان، دوستان و محققان فراوانی از جمله «جرج جرداق» نویسنده کتاب «الامام علی صوتالعدالهالانسانیه» را دارد که میتوانند در کشف شخصیت امام علی (ع) به او کمک شایانی کنند. این کشیش روسی با مطالعه آثار فراوانی از نویسندگان مسیحی و اهل تسنن، امیر مؤمنان را به نیکی میشناسد و از موعظهها و پندهای آن امام در سخنرانیهای خود استفاده میکند. او همچنین، سخنان شیوای حضرت علی (ع) را سرلوحه زندگی خود قرار میدهد و توصیههایی در باب مرگ و جهان پسین به فرزندش دارد. داستان با دستگیری جنایتکارانی که به خاطر به دست آوردن نسخه خطی، هم دست به قتل مرد تاجیک زده و هم از کلیسا و منزل کشیش سرقت کردهاند، خاتمه مییابد و کشیش که آرامش از دست رفته را بازیافته است، همراه با همسرش به مسکو برمیگردد؛ گویی که او تعالیم علی (ع) را به عنوان بهترین و ارزشمندترین سوغات بیروت به خانه برده است؛ چرا که چمدان حاوی کتاب قدیمی و سایر آثار خریداری شده از سوی کشیش در فرودگاه جابهجا شده و او با چمدان دیگری به خانه رفته است.
برشی از کتاب: ✂️
جرج گفت: کلام همه پیامبران و عدالت خواهان جهان ،شبیه کلام علی ست.برای همین من اسم کتابم را گذاشتم علی صدای عدالت انسان .
کشیش گفت: برای همین امروز پیش تو هستم تا درباره ی علی بیشتر بدانم .
جرج گفت: برای شناخت علی باید به وجدان خودت رجوع کنی پدر و تعصب مسیحیت را از خودت دور کنی و علی را با هیچکس قیاس نکنی جز خودش...
دلدادگی از جنس مسیحیت..
دلدادگی متفاوت..
معشوقی از جنس قدیس…
قدیسی که عشقش دامن گیر می شود…
عشقی از جنس حقیقت، حقیقتی از جنس عشق…
که آتشش از داستان مظلومیت معشوق شعله ورتر می شود.
قصه ی یک دلدادگی به سبک ناقوس هایی که به صدا درمی آیند.
کتاب ناقوس ها به صدا درمی آیند به قلم ابراهیم حسن بیگی
چاپ اول از غدیر۹۶تغدیر۹۷سی ودو چاپ و۴۲۰۰۰نسخه
معرفی:
- بعضی ها گنج دارند و باز هم در فقر و نداری زندگی می کنند. آن وقت کسان دیگری از این گنج بهره می برند. این کتاب نقشه آن گنج است. در بهره بردن از این گنج تردید نکن.
- چه حیف که در لابه لای صفحه های تاریخ, ظالمانه حقیقتی را پنهان کردند.
حقیقت یک نور را.
کسانی که به خاطر طمع خیانت کردند واز کنار حلاوت وشیرینی خوبی ها به راحتی گذشتند.
صدای طناز سکه ها لالایی چشم شان شد وخود را به خواب غفلت زدند, تا حقیقت نور وجود یک قدیس رادرتاریکی جهل پنهان کنند.
بریده هایی از کتاب که قطعاً ناقوس دل تو را نیز را به صدا در می آورد:
۱- جزایر قناری پیشکش ستاره های هالیوود، من اهل معامله با کتاب نیستم. لذت غایی، داشتن چنین کتاب است.
۲- تعصب ذهنی، همه را کور ساخته و تنگی افق دید، آنان را از تشخیص میان هدایت و گمراهی، عاجز ساخته است.
۳- از دین حصاری برای زندگی واندیشه هایت نساز پسرم! همه ادیان الهی درون مایه ی مشترکی دارند…این را بدان که خدای همه ی ما یکی است و خداوند چون ما، بندگانش رابراساس ادیانش طبقه بندی نمی کند. شاقول خدا بر روی اعمال ما می ایستد نه روی دینمان…
۴- کشیش فکر کرد علی نیز چون عیسی و موسی و نوح، از امت خویش چه زخم ها خورده است! بی مهری مردم نسبت به رهبری که پرچم هدایتشان رابه دست گرفته بود وآنها را به بهشت خدا دعوت می کرد، نهایت جهل و عناد بود…
۵- قلبی در سینه مردی از تپش افتاد که خسته بود.
از نافرمانی و نامهربانی امتش به ستوه آمده بود.
۶- یاد آور هنگامی که تو از خدا روی گردانی،
در همان لحظه او روی به تو دارد و تو را به عفو خویش می خواند.
۷- اگر حاکمی از حاکمان مسلمان یک بار نهج الباغه را با دقت می خواند و به آن عمل می کرد، امروز روزگارشان این نبود.
۸- کشیش نهج البلاغه را برداشت .
دیده بود که علی وصیت نامه ای
دارد. دلش می خواست بداند علی
پس از به خون در غلتیدن چه
وصیتی داشته است. کتاب را ورق زد…
۹- کاغذ پاپیروسی که چند قرن پیش،
مردی در جایی از کره زمین روی آن
نوشته بود، لمس کرد و بویید.
سعی کرد حدس بزند در قرن ششم
مردم دور از هیاهوی زندگی ماشینی
و ازدحام سرسام آور انسان ها چگونه
در کنار هم می زیستند!؟
۱۰- هر بزرگی در تاریخ موصوف به صفتی است. یکی ریاضی دان بزرگی است. یکی دلاور و جنگجوی نام آوری است، یکی اندیشمند و فیلسوف قدری است، یکی جامعه شناس و روان شناس نادری است، یکی حاکم عدالت گستری است، اما به عقیده ی من در علی همه ی این صفات جمع است و من نتوانستم در تاریخ کسی را پیدا کنم که موصوف به این صفات بزرگ باشد.
۱۱- علی قدرتمند تر از ماست اما ما قدرتی داریم که علی ندارد وآن خدعه و نیرنگ است.
ابزاری که در جنگ با علی بسیار به کار می آید.
۱۲- جرج گفت: کلام همه ی پیامبران و عدالت خواهان جهان, شبیه کلام امام علی است. برای همین است که من نام کتابم را گذاشته ام: امام علی صدای عدالت انسان.
۱۳- ای مردم! زهد یعنی کوتاه کردن آرزو و شکر گزاری در برابر نعمت ها و پرهیز از گناه. پس اگر نتوانستید همه ی این صفات را فراهم سازید، تلاش کنید که حرام بر صبر شما غلبه نکند.
جملاتی ناب:
- علی، شخصیتی است که به یک دین تعلق ندارد.
- غرق شدن در افکار و اندیشه های قدیسان و اولیای خدا، عین نجات است.
- من امروز از برکت نام علی در آرامشم.
- کتاب نهج البلاغه به اعتقاد کشیش، انجیل تازه ای بود!
- بزرگ که بشوی تو هم باید گم شده هایت را توی کتاب ها پیدا کنی!
- جرج آهی کشید و گفت: دعا کن حالا که با علی پیر شدم با علی نیز بمیرم.
- بدان! تو قبای کشیشی را با عبای علی ابن ابی طالب آمیختی. و روح عریانت را کسوتی پوشاندی.
مرسی بابت معرفیش چند ساعته تمومش کردم ...