نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اهل بیت - امام علی علیه السلام» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

یک صدف از هزار

کتاب یک صدف از هزار: کمی آشنایی بیشتر با پدر مهربانمان، عزیزتر از جانمان…

کتاب یک صدف از هزار
نویسنده: مرتضی دانشمند
انتشارات: بوستان کتاب قم

معرفی:

شب قدر که می شود، همه از جان و دل گدای امیر المومنین می شوند چون سرنوشت یک یکشان نوشته می شود. امام قبل و بعدش به مولا کاری ندارند.
این کتاب کمی و فقط کمی شما را با پدر مهربانت، امیرالمومنین آشنا می کند.

بریده کتاب(۱):

یا امیرالمومنین! کوفیان بیچاره شده اند. سیل هستی شان را تباه ساخته است. چاره کار تنها به دست شماست. امام روبه قبله ایستاد. با حالتی عجیب نماز خواند. این همان دست هایی است که به سر یتیمان کشیده شده است. برای خدا شمشیر زده است و حالا هم برای خدا بالا می رود. نماز امام تمام شد و برخاست . از محل نمازش چوبی برداشت، فرات کف بر لب آورده بود. چند بار با چوب به آبها زد. ای آبها شما به فرمان خدایید، به امر او آمده اید حالا هم با اجازه و قدرتش فرو روید. یک باره انگار چیزی به هم خورد.
مردم به آبها نگاه کنید، دارد پایین می رود. ص ۷۲

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۸ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۳۶ ب.ظ

امیر مهربان

کتاب امیر مهربان : روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)

کتاب امیر مهربان : روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)

 

کتاب امیر مهربان

معرفی:

روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)
این کتاب با بیان داستان هایی ایشان را به کودک معرفی می‌کند.
در این داستان ها به عدالت، جوانمردی و مهربانی حضرت اشاره دارد…
خواندن این کتاب را به تمام شیعیان امیرالمؤمنین توصیه می‌کنیم.

بریده کتاب(۱):

قاضی به امام گفت: آیا دلیلی داری که حرفت را ثابت کند؟
امام فرمود: نه‌
قاضی گفت: پس حق با مرد نصرانی است، مرد نصرانی خوشحال شد سپر را برداشت و رفت، اما دلش راضی نشد… برگشت و ماجرا را تعریف کرد…
گفت: در جنگ سپر از اسب امام افتاده و او برداشته
مرد نصرانی با دیدن رفتار امام مسلمان‌ شد، امام نیز سپر را با یک اسب به او بخشید…

بریده کتاب(۲):

حالا دشمن تشنه بود، رودخانه دست یاران امام بود، سربازان معاویه ضعیف شدند، تشنگی بی حالشان کرده بود… رفتند نزدیک آب..
امام دستور داد را آب را باز کنند.
سربازان تشنه با ترس خود را به رساندند و آب برداشتند و با تعجب به سمت لشکر معاویه رفتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۳۶
نمکتاب ...
دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۲۴ ب.ظ

دست های نیرومند

کتاب دست های نیرومند : دفاع شیرین و جانانه امام علی(ع) در دوران کودکی از پیامبر اکرم

کتاب دست های نیرومند : دفاع شیرین و جانانه امام علی(ع) در دوران کودکی از پیامبر اکرم

 

 

کتاب دست های نیرومند : غلامرضا آبروی، نشر حضور

 

معرفی:

گاهی انسان‌ دستش، پایش، چشمش، زبانش، قلمش، خلاصه تمام افعالش برای یاری دین خدا و یاری و دفاع از حجت خداست…
داستان دست های نیرومند، داستان دفاع شیرین و جانانه امام علی علیه السلام در دوران کودکی از پیامبر اکرم است مقابل کودکانی که ایشان را می آزردند.
داستانی ساده و روان که بر جان و دل کودک می نشیند

بریده کتاب(۱):

پسر بزرگتر گفت: او محمد است، زود باشید سنگ جمع کنید.
یکی از بچه ها گفت: پدرم می گوید او دیوانه است، خدایان ما را قبول ندارد.
پسر بزرگتر گفت : پدر من نیز همین را می گوید و سفارش کرده که هر جا او را دیدید با سنگ بزنید.
پسر بزرگتر سنگی برداشت و دستش را بالا آورد تا سنگ ها را به سوی پیامبر پرتاب کنند…

بریده کتاب(۲):

علی با خشم به آن ها نگاه کرد و گفت:هر کس به رسول خدا آزار برساند سزایش همین است.
دو پسر گریه کنان از آنجا رفتند.
کوچه خلوت بود، خورشید در دل آسمان لبخند میزد و نور می پاشید، هیچ صدایی جز صدای نرم قدم های پیامبر وعلی در کوچه نمی آمد…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۲۴
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۱۲ ق.ظ

عید غدیر

کتاب عید غدیر : توصیف حال و هوای عید به همراه تشریح وقایع این روز به زبان شعر

کتاب عید غدیر : توصیف حال و هوای عید به همراه تشریح وقایع این روز به زبان شعر

 

معرفی:

همیشه برای کودکان کم سن و سال تر کتاب های شعر جذابیت بیشتری دارد و دلنشین تر است…
این کتاب با توصیف حال و هوای دید و بازدید های عید غدیر و همچنین تشریح وقایع روز غدیر خم به زبان شعر می‌تواند عیدی خوبی برای عید غدیر به کودکان تان باشد…
تصویرگری شاد و جذاب نیز از ویژگی های هنری کتاب است.

 

 

بریده کتاب:

بابا بزرگم شاد است و خندان
در خانه دارد او چند مهمان
هم روز عید است هم روز تعطیل
در خانه ی او جمعند فامیل
بابابزرگم با رسم دیرین
هم کوچه کرده، هم خانه‌ آذین
بوی گلاب و مُشک است و عنبر
گویی که اینجاست ساقی پیمبر (ص)

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۱۲
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۵ ق.ظ

جشن بزرگ برکه

جشن بزرگ برکه : داستان غدیرخم به زبان شیرین رنگ آمیزی…

 

جشن بزرگ برکه : علی باباجانی، نشر بهاردلها

معرفی:

داستان غدیر خم را اینبار با رنگ آمیزی…
روایتی ساده و صمیمی از عید غدیر با زبانی کودکانه و تصویر های شاد و جذاب

بریده کتاب:

پرنده جلو آمد و گفت : یک خبر خوب دارم، پیامبر مهربان قرار است این جا نماز بخواند و سخنرانی کند…

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۰۵
نمکتاب ...
يكشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۵۸ ق.ظ

ده کودک، ده فکر

ده کودک، ده فکر : بیان ماجرای غدیر و فضائل امیرالمؤمنین از زبان کودکانی متفاوت

ده کودک، ده فکر : بیان ماجرای غدیر و فضائل امیرالمؤمنین از زبان کودکانی متفاوت

 

ده کودک، ده فکر : سیدمحمد مهاجرانی، نشرقبسات

معرفی:

بیان داستان های غدیر و فضائل امیرالمؤمنین از زبان کودک های متفاوت…
داستان بدین قرار است که ده نفر از بچه ها با آقای دانش اینبار به جای کلاس درس نخلستان را انتخاب کردند و قرار است در مورد جانشین پیامبر اسلام صحبت می‌ کنند و از اینجا بحث آغاز می شود…

بریده کتاب:

آقای دانش گفت : کاملا درست است، آن روز دقیقا روز هجده ذی الحجه بود و پیامبر خدا در حضور جمعیت بسیار زیادی که نزدیک به صد هزار نفر بود، سخنرانی کردند و بعد تصمیم گرفتند جانشین خود را بار دیگر به مردم نشان دهند…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۸ ، ۰۹:۵۸
نمکتاب ...
شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۵۰ ق.ظ

کتاب بچه ها غدیر

کتاب بچه ها غدیر : داستان آخرین حج پیامبر و واقعه غدیر خم این بار از زبان دو کودک…

 

معرفی:

داستان آخرین حج پیامبر و واقعه غدیر خم اینبار از زبان دو کودک…
هاجر و اسماعیل دو کودک که با پدر و مادرشان همراه می‌شود و در آخرین حج پیامبر با قافله ایشان همراه می‌شود…
تصویر های این کتاب به صورت رنگ آمیزی است و کودک با سلیقه و خلاقیت خودش رنگ آمیزی می‌کند .

بریده کتاب:

موضوع آن قدر مهم بود که عده ای سوار بر اسب حرکت کردند تا به آن ها که جلوتر رفته بودند خبر بدهند که برگردند همه ایستادند از شتر ها و اسب ها پیاده شدند و برای خود جا آماده کردند، آفتاب با حرارت زیاد می تابید، راه رفتن روی سنگ های داغ دشوار بود، آن طرف تر آبگیری بود من و هاجر رفتیم تا از آب زلال برکه بخوریم…

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۸ ، ۰۹:۵۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ

زیباترین عید، زیباترین جشن

زیباترین عید، زیباترین جشن : روایت زیباترین عید مسلمانان وماجرای برپایی جشنی زیبا

زیباترین عید، زیباترین جشن : روایت زیباترین عید مسلمانان وماجرای برپایی جشنی زیبا

 

زیباترین عید، زیباترین جشن : سیدمحمد مهاجرانی، نشر جمکران

معرفی:

بچرخان، بچرخان
کتاب را می‌گویم
بله درست حدس زدید این کتاب دو داستان دارد و دو جلد و از دو طرف خوانده می‌شود
داستان زیباترین عید روایتگری روز عید غدیر خم است.
و زیباترین جشن داستان برپایی جشن در محله توسط بچه هاست که با فراز و نشیب های جالبی رو به روست…
این کتاب با قطع بزرگ و تصویرگری انیمیشنی و زیبا می‌تواند بهترین و ماندگار ترین عیدی، عید غدیر کودکتان باشد.

زیباترین عید، زیباترین جشن : روایت زیباترین عید مسلمانان وماجرای برپایی جشنی زیبا

بریده کتاب:

بوی عطر شله زرد حیاط را پرکرده است.
مادرم می گوید:«ماشاالله! چه دیگ بزرگی! مگر چندنفر مهمان دارید؟»
مادربزرگ می گوید:«پنجاه و پنج نفر.»
– شله زرد این دیگ برای دویست نفر هنم زیاد است!
می خواهم بین همسایه ها و اهل محله و رهگذران هم تقسیم کنم.
– چه با سلیقه اید!
اشک از گوشه ی چشم مادربزرگ سرازیر می شود و می گوید:

«امام حسین(ع) در عیدغدیر، غذا کمی پخت و در بین مردم تقسیم می کرد»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۰۰
نمکتاب ...
يكشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۷، ۱۱:۰۲ ق.ظ

پدر

پویش کشوری کتاب پدر

کتاب پدر : کتابی با داستان های بسیار جذاب و جملاتی ناب برای تحول در احساس و فکر و ساختن زندگی مان

📚 کتاب : #پدر
📝 نویسنده : #نرجس_شکوریان_فرد
🗂 نشر : #عهدمانا
✨موضوع: #جوان_اهل_بیت
#امام_علی علیه السلام

پدر سایه‌ی سر است...
خصوصا این‌که پدر،
علی باشد...
همسر فاطمه...
من فرزند علی، امیرمومنان هستم....

 

دانلود کلیپ "پدر" از آپارات نمکتاب

 

 

کتاب پدر : کتابی با داستان های بسیار جذاب و جملاتی ناب برای تحول در احساس و فکر و ساختن زندگی مان

معرفی:

ستون خانه را…
«محکم ترین» جزء خانه می سازند..
تا هر کجا خواست فرو بریزد…
به ستون تکیه کند..
و بایستد..
هرجا خواستی بشکنی..
یاد «پدرت» بیفت..
که سالها قبل از توآمده است..
تا پناه سختی های روزگارت باشد..
واین کتاب..
حکایت «پدرانه هاست»..
تا تکیه کنی..
تا بایستی..

توضیحی مختصر:

از بین ۲۰۰۰۰ کتابی که مطالعه کرده بودیم، این کتاب جزو کتاب های منحصر به فرد بود،
کم حجم است، قلم و نوشتارش ذهنت را با خود انقدر همراه می کند که پس از بستن کتاب، فکرت را لای کتاب جا خواهی گذاشت.
من فکر میکنم این کتاب برای زیبا زندگی کردن نوشته شده…
آن را در ۳۰۰ مدرسه راهنمایی و دبیرستان به دانش آموزان معرفی نمودیم،
استقبال دانش آموزان بی نظیر بود ، تعداد زیادی این کتاب را خریدند و حتی بین دوستان و فامیل هایشان دست به دست شد و تعدادی زیادی آن را خواندند و عجیب اینکه همین نوجوانان که در عصر کلیپ و فیلم و بازی رایانه ای زندگی می کنند از ما می خواستند که کتاب های دیگری شبیه همین کتاب به آن ها معرفی کنیم.
در عرض ۳ ماهی که از چاپ آن می گذرد تقریبا ۱۵۰۰۰ نسخه از آن بفروش رفته،
این کتاب را باید بارها خواند و از تبلیغ و توضیح آن به دیگران دریغ نکرد،
دوستان خوش ذوق ما کلیپ و عکس هنری و عکس نوشته های زیبایی از آن تهیه کردند که آنها را در اختیارتان قرارمی دهیم

 

 

 

و اما لپ مطلب:

حیف است کتابی که انقدر می تواند در عمق جان انسان بنشیند و اثرگذار باشد تبلیغ نکنیم،
این فرصت یک ماهه پویش را دریابید
کلیپ، عکس نوشته، عکس هنری و بریده های زیبای این کتاب را برای بهترین دوستانتان ارسال کنید،
اگر به کسی هدیه می دهید سعی کنید این کتاب زیبا و معنوی را هم تقدیم کنید،
آن را. وی میز خانه تان بگذارید و به برادر و خواهر و مادر پدرتان توصیه کنید که بخوانند،
حتی اگر پرشور و نشاط هستید حتما این کتاب خاص و ویژه را به آشنایان و دوستان در فضای مجازی و مدرسه یا محله ، محل کار و … معرفی کنید و درصورت درخواست کتاب را برایشان تهیه کنید،
عکس هنری کتاب را روی پروفایلتان بگذارید و…

خب حالا میریم که داشته باشیم تعدادی بریده دلچسب:

بریده کتاب(۱):

دل خسته را می‌گویم که همه‌ی زار و نزار دنیا را ریخته دور و حالا دل، می‌خواهد، یک کسی را داشته باشد که نورانی باشد؛ سرعت نور حضورش و قدرت تابش وجودش، وجود را روشن کند، ذهن را آرام کند، تپش قلب را منظم کند، اشک چشم را راه بیندازید و…

بریده کتاب(۲):

وقتی که اول ورودی کنار در می ایستی و مقابلت او است. فقط یک جمله می‌توانی زمزمه کنی:
-السلام علیک یا بابا، السلام علیک یا علی.

بریده کتاب(۳):

افتخار سکونت سه روزه در خانه‌ی خدا نصیب علی و مادر‌علی‌(ع) شد.
و این احترام هنوز باقی است. از تولد علی (ع) تا سه روز همه می‌توانند خانه‌نشین مساجد بشوند. یک فلسفه‌ی اعتکاف، قدرشناسی مقام امیرالمومنین است.

بریده کتاب(۴):

مگر پسر عمویت نمی‌گوید حبیب خداست و از طرف او آمده؟ پس چرا از خدا نمی‌خواهد فقر و نداری تان تمام شود؟ علی(ع) سکوت را شکست: خدا بندگانی دارد که اگر از خدا بخواهند دیوار را برایشان طلا می‌کند.
مرد یهودی در چشمان علی(ع) حقیقتی دیگر می‌دید. نگاهش از چشمان او به دیوار رسید؛ دیوار طلا شده‌بود و می‌درخشید.

بریده کتاب(۵):

وقتی خواستند از جلسه بیرون بروند، امام دوباره سخن‌گو را خواست و از او بیعت گرفت.
باز برای سومین‌بار…
سخن‌گو گفت:
ای امیرالمومنین، به خدا سوگند، ندیدم با کسی مثل من برخورد کنی. فرمود: من زندگی و سعادت تو را می‌خواهم؛ تو کشته شدن من را.
سخن‌گو متحیر شد.
ابن ملجم‌مرادی… همان بهترین اهل یمن، همان مبارز و جانباز جنگ صفین، همان که علی(ع) برای نماز صبح بیدارش کرد.

بریده کتاب(۶):

تکبر ریشه‌ی ریزش است.
خودت را ببینی و معلومات را، خودت را ببینی و عبادتت را، خودت را ببینی و توانمندی‌هایت را… مقابل امامت هم خواهی ایستاد.
خدا را که همه چیز بببینی، خودت می‌شوی محور.

عکس نوشته کتاب پدر

عکس نوشته کتاب پدر

عکس نوشته کتاب پدر

 

 
دفاع از حریم کوچک و بزرگ نمی شناسد…
آنقدر شخصیت زینب بزرگ است که می شود زینب کبری(ع)
علی وار بار آینده را به دوش بکش…
ضعف خودت را ببین قوت و قدرت خدا پیداست.
تاریخ نباید تکرار شود.
خدا به احترام قدومش دیوار خانه اش را شکافت…
تکبرریشه ریزش است.
حسرت ندارد! در خانه ی اهل بیت به روی همه باز است.
دنیایت را روی هوست نبند، که اگر کم و زیاد شود به زانو درمی آیی..
با خدا باش پیروز باش…
روزی تان را ازدست پدر عالم بگیرید.
مسلمان شده ای مبارک باشد. زبانی اما کافی نیست، دلی هم کافی نیست، عرصه ی عمل صالح، عرصه ی اثبات تسلیم تو مقابل خداست.
مثل سلمان باش، پا جای پای امام بگذار همه ی خودت را فدای امام کن…رشد می کنی!

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۰۲
نمکتاب ...
يكشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۲۳ ب.ظ

ناقوس ها به صدا در می آیند

 

رمانی پلیسی ، در مورد دلدادگی یک کشیش مسیحی :ناقوس ها به صدا در می آیند.

رمانی پلیسی ، در مورد دلدادگی یک کشیش مسیحی :ناقوس ها به صدا در می آیند.



ناقوس ها به صدا در می آیند
📚💐📚💐📚💐📚💐📚💐
#ابراهیم_حسن_بیگی

بعضی ها گنج دارند و باز هم در فقر و نداری زندگی می کنند.آن وقت کسان دیگری از این گنج بهره می برند. این کتاب نقشه آن گنج است.در بهره بردن از این گنج تردید نکن.

 

 

دانلود



ابراهیم حسن بیگی نویسنده ی توانمند و دست به قلمی است که داستان کتابش نه تنها خواننده را خسته نمی کند بلکه به راحتی، با بازی با کلمات، روح و روان خواننده را نیز به تسخیر در می آورد.
 داستان ناقوس ها به صدا در می آیند  داستانی جذاب در ارتباط با قدیسی بی نظیرِ جهان؛ حضرت علی علیه السلام است که:

 

کتاب بررسی ابعاد وجودی، سیاسی، معنوی شخصیت ایشان از منظر مخالفان و معاندانی چون عمرو عاص را به تحریر درآورده است.
یکی از نقاط قوت این داستان بیان از زبان یک کشیش مسیحی است
 و همه ی این ها حاصل هنر غیر قابل انکار ابراهیم حسن بیگی است.
حمایت انتشارات عهد مانا نیز در موفقیت این کتاب نقش موثری داشته است.
خواندن این کتاب 
چکیده ای کامل و بی نقص از سخنان ایشان را آسان می کند و فعل و انفعالات جهان و افکار روزمره جدا می سازد و حداقل اثرش، تشویق مخاطبان به خواندن #نهج_البلاغه است.
 

برای دانلود با کیفیت کتاب " ناقوس ها به صدا در می آیند" روی عکس کلیک کنید.

 


سیر داستان
 داستان دلدادگی یک کشیش مسیحی است که در مسکو زندگی می‌کند. او کتاب‌ها و آثار خطی و قدیمی بسیاری دارد و به این کار عشق می‌ورزد. وقتی یک نسخه قدیمی از مردی تاجیک به دست او می‌رسد، علاقه‌مند می‌شود که کتاب را از او بخرد، اما مرد تاجیک کشته می‌شود و از اینجا به بعد، کشیش روسی پا در مسیری می‌گذارد که به شناخت امام متقین، امیرالمؤمنین، علی (ع) منتهی می‌شود. کشیش به خاطر حفظ جان خود مجبور به ترک مسکو می‌شود و به بیروت می‌رود. او کودکی‌ها و بخشی از عمرش را در این شهر گذرانده و پسر، عروس و نوه‌اش در آنجا زندگی می‌کنند. علاوه بر این، او در پایتخت لبنان، دوستان و محققان فراوانی از جمله «جرج جرداق» نویسنده کتاب «الامام علی صوت‌العداله‌الانسانیه» را دارد که می‌توانند در کشف شخصیت امام علی (ع) به او کمک شایانی کنند. این کشیش روسی با مطالعه آثار فراوانی از نویسندگان مسیحی و اهل تسنن، امیر مؤمنان را به نیکی می‌شناسد و از موعظه‌ها و پندهای آن امام در سخنرانی‌های خود استفاده می‌کند. او همچنین، سخنان شیوای حضرت علی (ع) را سرلوحه زندگی خود قرار می‌دهد و توصیه‌هایی در باب مرگ و جهان پسین به فرزندش دارد. داستان با دستگیری جنایتکارانی که به خاطر به دست آوردن نسخه خطی، هم دست به قتل مرد تاجیک زده و هم از کلیسا و منزل کشیش سرقت کرده‌اند، خاتمه می‌یابد و کشیش که آرامش از دست رفته را بازیافته است، همراه با همسرش به مسکو برمی‌گردد؛ گویی که او تعالیم علی (ع) را به عنوان بهترین و ارزشمندترین سوغات بیروت به خانه برده است؛ چرا که چمدان حاوی کتاب‌ قدیمی و سایر آثار خریداری شده از سوی کشیش در فرودگاه جابه‌جا شده و او با چمدان دیگری به خانه رفته است.


برشی از کتاب: ✂️

 

جرج گفت: کلام همه پیامبران و عدالت خواهان جهان ،شبیه کلام علی ست.برای همین من اسم کتابم را گذاشتم علی صدای عدالت انسان .
کشیش گفت: برای همین امروز پیش تو هستم تا درباره ی علی بیشتر بدانم .
جرج گفت: برای شناخت علی باید به وجدان خودت رجوع کنی پدر و تعصب مسیحیت را از خودت دور کنی و علی را با هیچکس قیاس نکنی جز خودش‌...

 
۱۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۲۳
نمکتاب ...