نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۲۱ مطلب با موضوع «2. جوان :: 1.11 شعر» ثبت شده است

شنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

لبخندت

کتاب لبخندت: مجموعه ای خواندنی و گلچین شده از اشعار فاطمی

کتاب لبخندت
به گزینش: حسن بیاتانی، یوسف رحیمی
انتشارات :پنج دری

بریده کتاب:

حُسنش رسیده است به فریاد زندگی
خُلقش به داد مردم دنیا رسیده است
مرتضی امیری اسفندقه_ص۳۲

بریده کتاب(۲):

برترین خلقت دنیاست، عجب نیست اگر
که علی نیز به زهرا متوسل باشد
محمدحسین ملکیان_ص۴۷

بریده کتاب(۳):

در خانه زهرا همه معراج نشینند
آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی
سید حمیدرضا برقعی_ص۴۴

بریده کتاب(۴):

تو نور نور علی نوری، ای تمامت نور
کدام ذره ندارد، سر ارادت تو؟
علیرضا قزوه_ص۳۴

بریده کتاب(۵):

با هر نفس تسبیح می گویی خدا را
از “حاء” تسبیح تو می گیریم حاجت
زهرا بشری موحد_ص۴۹

بریده کتاب(۶):

بی نگاهت… بی نگاهت… مرده بودم بارها
ای که چشمانت گره وا می کنند از کارها
سیده تکتم حسینی_ص۵۱

 
بریده کتاب(۷):

در شهر اگر هیچ کسی را غم دین نیست
تا فاطمه زنده است، علی خانه نشین نیست
مهدی جهاندار_ص۶۱

بریده کتاب(۸):

برای بغض علی وقت دیدنت چیزی
به قدر خنده تو تلخ و گریه آور نیست
محمد رفیعی _۶۵

بریده کتاب(۹):

مقصود خدا از دو جهان خلقت زهراست
المنه لله که این است و جز این نیست
مهدی جهاندار_ص۶۲‌‌‌

بریده کتاب(۱۰):

جهان شب زده در خواب غفلت است به هر حال
چرا که درک درستی از آفتاب ندارد
سید مهدی موسوی _ص۶۴

بریده کتاب(۱۱):

محشر به پا کن! شیعیانت را جدا کن
از مرگ باکی نیست، ای روح شفاعت
نام تو را بردیم در غم های دنیا
ما را صدا کن در هیاهوی قیامت
زهرا بشری موحد_ص۵۰

بریده کتاب(۱۲):

تو می روی و علی از علی غریب تر است
شبیه نام تو که از همیشه فاطمه تر
محمدجواد شاهمرادی_۸۰

بریده کتاب(۱۳):

فردا که برخیزی از خاک، امضای مظلومی توست
مُهر کبودی که مانده است، بر شانه و بازوانت
فاطمه سالاروند_۸۲

بریده کتاب(۱۴):

مادر صدا زده است تو را هربار، در کوچه در میان در و دیوار
این فاطمیه های عزاداری، در انتظار نیمه شعبان است
اعظم سعادتمند_ص۱۱۴

بریده کتاب(۱۵):

باور نمی کنم که تو دور از دل منی
هرجا دلی شکست، همان جا مزار توست
بانوی آب های جهان، آبروی ما
از اشک تو، عبادت تو، اعتبار توست
سیده فاطمه نوری_ص۱۰۴

بریده کتاب(۱۶):

شب شهادت زهرا، علی به خود می گفت
گل محمدی من چه زود پر پر شد
زکریا اخلاقی _ص۷۷

بریده کتاب(۱۷):

دست او بالا نمی آید ولی این روزها
نام ما را در دعایش، بیشتر می آورد
مجتبی حاذق_ص۱۰۲

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۲۰ بهمن ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

پیراهنت

کتاب شعر پیراهنت: مجموعه ای برگزیده از اشعار عاشورایی

کتاب شعر پیراهنت
مؤلفان: حسن بیاناتی، یوسف رحیمی
انتشارات پنج دری

بریده کتاب:

نمی دانم تو را در ابر دیدم یا کجا دیدم
به هر جایی که رو کردم فقط روی تو را دیدم
تو مانند ترنم مثل گل عین غزل بودی
تو را شکل توسل مثل ندبه چون دعا دیدم
علیرضا قزوه
ص۱۹

بریده کتاب(۲):

چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب شش گوشه یک غزل دارد
بگو چه شد که من آن قدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد
غلامتان به من آموخت در میانه خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد
حمیدرضا برقعی
ص۴۶

بریده کتاب(۳):

من هر چه توبه می کنم آدم نمی شوم
ای کاش تو به حال دلم می گریستی
باید چگونه روی دو پایم بایستم
وقتی به نیزه تکیه زدی تا بایستی
زهرا بشری موحد
ص۵۱

بریده کتاب(۴):

مانده ام با تن پاشیده ات آخر چه کنم؟
ای علمدار حرم مثل معما شده ای
مادرت آمده یا مادر من آمده است
با چنین حال به پای چه کسی پا شده ای
تو آن قدر رشیدی که پر از طوبی بود
در شگفتم که در این قبر چرا جا شده ای
علی اکبر لطیفیان
ص۲۲۲

بریده کتاب(۵):

این گل گل صد برگ نه، هفتاد و دو برگ است
لب تشنه و تنهاست چه مضمون غریبی
پیران همه رفتند، جوانان همه رفتند
جز تشنگی انگار نمانده است حبیبی
گاهی سر نی بود و زمانی ته گودال
طی کرد گل من چه فرازی چه نشیبی
سعید بیابانکی
ص۲۵۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۲۱ آبان ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

ضد

 

کتاب شعر ضد: ۵۱غزل جذاب و خواندنی از یک شاعر نو اندیش

کتاب شعر ضد
شاعر: فاضل نظری
انتشارات سوره مهر

بریده کتاب:

صفحه ۱۱
غم خوار من به خانه غم ها خوش آمدی
با من به جمع مردم تنها خوش آمدی

بین جماعتی که مرا سنگ می زنند
می بینمت برای تماشا خوش آمدی

راه نجاتم از شب گیسوی دوست نیست
ای دل به آخرین شب دنیا خوش آمدی

با برف پیری ام سخنی غیر از این نبود
منت گذاشتی به سر ما خوش آمدی

ای عشق! آی عزیزترین میهمان عمر
دیر آمدی به دیدنم اما خوش آمدی

بریده کتاب(۲):

صفحه ۳۷
فردا اگر بدون تو باید به سر شود
فرقی نمی کند شب من کی سحر شود

شمعی که در فراق بسوزد سزای اوست
بگذار عمر بی تو سراپا هدر شود

رنج فراق هست و امید وصال نیست
این «هست و نیست» کاش که زیر و زبر شود

رازی نهفته در پس حرفی نگفته است
مگذار درد دل کنم و درد سر شود

ای زخم دلخراش لب از خون دل ببند
دیگر قرار نیست کسی باخبر شود

موسیقی سکوت صدایی شنیدنی است
بگذار گفتگو به زبان هنر شود

بریده کتاب(۳):

صفحه ۳۹
باز در خود خیره شو انگار چشمت سیر نیست
درد خودبینی است می دانم تو را «تقصیر» نیست

کوزه دربسته در آغوش دریا هم تهی است
در گل خشک تو دیگر فرصت تغییر نیست

شیر وقتی در پی مردار باشد مرده است
شیر اگر همسفر کفتار باشد شیر نیست

اولین شرط معلم بودن انسان بودن است
شیخ این مجلس کهن سال است اما پیر نیست

در پشیمانی چراغ معرفت روشن تر است
توبه کن! هرگز برای توبه کردن دیر نیست

همچنان در پاسخ دشنام می گویم سلام
عاقلان دانند دیگر حاجت تفسیر نیست

باز اگر دیوانه ای سنگی به من زد شاد باش
خاطر آیینه ما از کسی دلگیر نیست

بریده کتاب(۴):

صفحه ۱۱۱
دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت
زندگی بعد تو بر هیچ کس آسان نگرفت

جز خودم هیچ کسی در غم تنهایی من
مثل فواره سر گریه به دامان نگرفت

دل به هر کس که رسیدیم سپردیم ولی
قصه عاشقی ما سر و سامان نگرفت

هر چه در تجربه عشق سرم خورد به سنگ
هیچ کس راه بر این رود خروشان نگرفت

مثل نوری که به سوی ابدیت جاری است
قصه ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت

بریده کتاب(۵):

صفحه ۳۵
ای پاسخ بی چون و چرای همه ما
اکنون تویی و مسأله های همه ما

کو آن که در این خاک سفر کرده ندارد
سخت است فراق تو برای همه ما

ای گریه شب های مناجات من
از تو لبخند تو آمین دعای همه ما

تنها نه من از یاد تو در سوز و گدازم
پیچیده در این کوه صدای همه ما

ای ابر اگر از خانه آن یار گذشتی
با گریه بزن بوسه به جای همه ما

ما مشق غم عشق تو را خوش ننوشتیم
اما تو بکش خط به خطای همه ما

گر یاد تو جرم است غمی نیست که عشق است
جرمی که نوشتند به پای همه ما

در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم
سوزانده شدن باد سزای همه ما

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
يكشنبه, ۲ آبان ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

آقایی که شما باشید

کتاب آقایی که شما باشید: مجموعه ای از چهل غزل جمکرانی

 

کتاب آقایی که شما باشید
شاعر: حسن بیاتانی
انتشارات: شهاب الدین

بریده کتاب:

چو به بارگاه جانان برسی صبا! خدا را
به امام ما فراوان برسان سلام ما را

بریده کتاب(۲):

ترکیب خون و عشق و تمنا، شهادت است
ثبت است در کتاب دل، این اختراع سرخ

بریده کتاب(۳):

ما به جز دولتش نمی خواهیم
شأن هرکس به قدر حاجت اوست

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

آقای تابستان

کتاب آقای تابستان: شعرهای مفید و موزون موثر در آموزش و گفتار کودکان

کتاب آقای تابستان
نویسنده: منیره هاشمی
انتشارات: کانون پرورش فکری کودک ونوجوان

معرفی:

شعر های موزون می‌ تواند در گفتار و آموزش کودک بسیار مفید و شیرین و موثر باشد.
امروزه یکی از درمان‌ های گفتار درمانی برای کودکان این است که مادران برای فرزندشان شعر بخوانند‌.
شعر های این کتاب زیبا و دلنشین و حقیقتا گوش نواز و وزین است.

بریده کتاب:

ای کوه پیر سنگی
کی آمدی به دنیا
آیا به یاد داری
روز تولدت را ؟

تو یادگار خوبی
از سال های دوری
پیری،ولی همیشه
زیبا و پر غروری

من می نشینم آرام
بر دامن قشنگت
صد حرف تازه دارد
هر دانه دانه سنگت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

حق السکوت

 

کتاب حق السکوت: لحظاتی با اشعار دلنواز و پرمعنا… آرامشت می دهد

 

کتاب حق السکوت
نویسنده: محمدمهدی سیار
انتشارات فصل پنجم

بریده کتاب:

خبر رسید که پاییز رو به پایان است
چه دل خوشید؟ که این اول زمستان است

تو ای خزان زده جنگل، مخوان سرود سرور
صبور باش که فصل درخت سوزان است
ص۲۶

بریده کتاب(۲):

دلم امروز گواه است کسی می آید
حتم دارم خبری هست گمانم باید…
فال حافظ هم هربار که می گیرم باز
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
شنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

طوفان واژه ها

کتاب طوفان واژه ها: مجموعه ای جذاب از اشعار آئینی به زبان ساده امروزی

 

کتاب طوفان واژه ها
نویسنده: حمیدرضا برقعی
انتشارات فصل پنجم

معرفی:

کتاب طوفان واژه ها در بردارنده اشعاری آیینی از شاعر جوان سید حمیدرضا برقعی است.
این کتاب در سال ۱۳۹۰ توسط انتشارات فصل پنجم چاپ شده است.
از دیگر آثار این شاعر اهل بیت، می‌توان به رقعه، تحیر و قبله مایل به تو اشاره کرد.

بریده کتاب:

مولای ما نمونه دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است

سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است

طوری زچارچوب، در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است!

یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود،
یا جبرئیل واژه بهتر نداشته است
ص۴۰

بریده کتاب(۲):

اگر چه مثل محرم نمی شوم هرگز
جدا ز حلقه ماتم نمی شوم هرگز

اسیر جاذبه حسن یوسف یاسم
که محو در گل مریم نمی شوم هرگز

نمی فرات بیاور، چرا که من قانع
به سلسبیل و به زمزم نمی شوم هرگز

قسم به قلب سپیدت سیاهپوش کسی
به جز شهید محرم نمی شوم هرگز

به جان عشق، غیر چهارده معصوم
به پای هیچ کسی خم نمی شوم هرگز
ص
۲۵

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

چمدان های قدیمی

کتاب چمدان های قدیمی
نویسنده: علیرضا قزوه
انتشارات شهرستان ادب

بریده کتاب:

شبی تب داشتم، رفتی و قرص ماه آوردی
برایم شیشه ای از عطر بسم الله آوردی
من از صد بار اسماعیل و هاجر تشنه تر بودم
تو این زمزم ترین را از کدامین راه آوردی؟
من از بی قبلگانم، کافری از من نمی پرسد
مسلمان کافر! کِی رو بدین درگاه آوردی؟

بریده کتاب(۲):

کربلا به اصل خود رسیدن است، هرچه می دوم به خود نمی رسم
چشم تا به هم زدم چه دیر شد، تا به خویش آمدم چه دیر بود

بریده کتاب(۳):

زمین را می کشند از زیر پامان مثل بم یک روز
نمی بینیم در آیینه خود را صبحدم یک روز
قیامت می شود صد بار از بم بیشتر، یک صبح
بساط هفت گردون باز می ریزد به هم یک روز
حدوثی ناگهان خواب جهان را بر می آشوبد
حیاتی تازه خواهد یافت آدم از عدم یک روز

بریده کتاب(۴):

بی تو ای جان جهان، جان و جهان را چه کنم؟
خود جهان می گذرد، ماندن جان را چه کنم؟
ماه شعبان و رجب، نم نم اشکی شد و رفت
خانه ابری است خدایا! رمضان را چه کنم؟
شانه بر زلف دعا می زنم و می گریم
موسی من! تو بگو روز و شبان را چه کنم؟

بریده کتاب(۵):

با تمام خویش نالیدم چو ابری بی قرار
گفتم ای باران که می کوبی به طبل بادها
هان بکوب اما با آن عاشق ترین عاشق بگو
زنده ای ای زنده تر از زندگی در یادها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
شنبه, ۴ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

رودخوانی

 

کتاب شعر رودخوانی: آمیختگی علم و دانش با زبان شعر… یک شاهکار ادبی

 

کتاب شعر رودخوانی
شاعر: محمدمهدی سیار
انتشارات شهرستان ادب

بریده کتاب:

تا پلک زدم خواب، مرا آمده برده
تا پلک زدم نامه رسان آمده رفته
امسال نبرده ست مرا روزه، فقط گاه
بر لب عطشی مرثیه خوان آمده رفته
من در به در او به جهان آمده بودم
گفتند: کجایی؟! به جهان آمده رفته
ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم
آن قدر به عمرم رمضان آمده رفته…

بریده کتاب(۲):

گفتیم: قهر نیست خدا… آشتی ست او
گفتیم: ما که این همه نازش خریده‌ ایم…

ما را به حال خویش نخواهد گذاشت، ما
سختی‌کشیده‌ ایم، یتیمی‌ چشیده ‌ایم

آخر خودش هم از دلمان در می آورد
دنیا و آنچه را که شنیدیم و دیده ‌ایم

دریا! مزن به سینه ما دست رد که ما
گر قطره ایم از آب وضویی چکیده ‌ایم…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

شمس تبریزی

کتاب شمس تبریزی: گزیده بهترین اشعار عاشقانه… لذت بخش و دلنشین

کتاب شمس تبریزی
مولف: رضا فهیمی
ناشر: نوید ظهور

بریده کتاب:

عمری عاشقی مدان به حساب کان برون از شمار خواهد بود
هر زمانی که می رود بی عشق پیش حق شرمسار خواهد بود
هر چه اندر وطن تورا بشکست ساعت کوچ بار خواهد بود
بر تو این دم که در غم عشقی چون پدر بردبار خواهد بود (ص۱۳۰)

بریده کتاب(۲):

مرا زکات تو باید، خزینه را چه کنم مرا میان تو باید، کمر چه سود کند
چو یوسفم تو نباشی مرا به مصر چه کار چو رفت سایه سلطان حشر چه سود کند
چو آفتاب تو نبود ز آفتاب چه نور چو منظرم تو نباشی نظر چه سود کند
لقای تو چو نباشد بقای عمر چه سود سپاه تو چو نباشد سپر چه سود کند (ص۱۴۰- ۱۴۱)

بریده کتاب(۳):

ای یار ما دلدار ما ای عالم اسرار ما
ای یوسف دیدار ما ای رونق بازار ما

ما کاهلانیم و تویی صد حج و صد پیکار ما
ما خفتگانیم و تویی صد دولت بیدار ما

ما خستگانیم و تویی صد مرهم بیمار ما
ما بس خرابیم و تویی هم از کرم معمار ما

بریده کتاب(۴):

خبر کن ای ستاره یار ما را
که دریابد دل خون خوار ما را

خبر کن آن طبیب عاشقان را
که تا شربت دهد بیمار ما را

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...