پیراهنت
کتاب شعر پیراهنت: مجموعه ای برگزیده از اشعار عاشورایی
کتاب شعر پیراهنت
مؤلفان: حسن بیاناتی، یوسف رحیمی
انتشارات پنج دری
بریده کتاب:
نمی دانم تو را در ابر دیدم یا کجا دیدم
به هر جایی که رو کردم فقط روی تو را دیدم
تو مانند ترنم مثل گل عین غزل بودی
تو را شکل توسل مثل ندبه چون دعا دیدم
علیرضا قزوه
ص۱۹
بریده کتاب(۲):
چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب شش گوشه یک غزل دارد
بگو چه شد که من آن قدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد
غلامتان به من آموخت در میانه خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد
حمیدرضا برقعی
ص۴۶
بریده کتاب(۳):
من هر چه توبه می کنم آدم نمی شوم
ای کاش تو به حال دلم می گریستی
باید چگونه روی دو پایم بایستم
وقتی به نیزه تکیه زدی تا بایستی
زهرا بشری موحد
ص۵۱
بریده کتاب(۴):
مانده ام با تن پاشیده ات آخر چه کنم؟
ای علمدار حرم مثل معما شده ای
مادرت آمده یا مادر من آمده است
با چنین حال به پای چه کسی پا شده ای
تو آن قدر رشیدی که پر از طوبی بود
در شگفتم که در این قبر چرا جا شده ای
علی اکبر لطیفیان
ص۲۲۲
بریده کتاب(۵):
این گل گل صد برگ نه، هفتاد و دو برگ است
لب تشنه و تنهاست چه مضمون غریبی
پیران همه رفتند، جوانان همه رفتند
جز تشنگی انگار نمانده است حبیبی
گاهی سر نی بود و زمانی ته گودال
طی کرد گل من چه فرازی چه نشیبی
سعید بیابانکی
ص۲۵۲