کتاب جاسوسان خط آتش
نویسنده: ساموئل کاتز
مترجم: محسن اشرافی
بریده کتاب:
در یکی از محله های فلسطین، یک خانواده تحصیل کرده و بزرگ یهودی به نام آرانسون، برای آنکه وضع یهودیان نزد انگلیسی ها بهبود یابد، به ابتکار خود و داوطلبانه برای آنها جاسوسی می کرد.
این محفل جاسوسی را نیلی نام نهاده بودند.
چند هفته ای نگذشته بود که سیل اطلاعات از سوی آرانسون به سوی قرارگاه انگلیسی ها در قاهره به راه افتاد.
انگلیسی ها به محفل جاسوسی نیلی اعتماد نداشتند و به آن ها مشکوک بودند: یک محفل جاسوسی که در مقابل خدمات خود، پول قبول نکند، به هرحال مظنون است!
بریده کتاب(۲):
اسرائیلی ها، هرچیزی را که برای تبدیل شدن به یک سرباز آلمانی لازم بود، به شاگردان یهودی آموزش می دادند.
در کلاس های درس، نقش یک سرباز آلمانی از زمانی که آموزش های ابتدایی را فرا می گیرد تا زمانی که به خدمت گماشته می شود، مورد مطالعه قرار می گرفت.
یهودیان را برای کار با همه سلاح های زرادخانه آلمان، آموزش می دادند.
همه مشخصات زندگی روزمره نظامیان آلمانی و برنامه های روز به روز آنها را به این افراد می آموختند.
سپس؛ کارا ترین این یهودیان آموزش دیده را به عنوان اسیر جنگی به اردوگاه های اسرای جنگی آلمانی در انگلستان می فرستادند و در آنجا این افراد با قاطی شدن با اسرای آلمانی، همه اطلاعات آنها را تخلیه می کردند و مقادیر قابل توجهی از انواع اطلاعاتی که از طریق بازجویی و یا عکس برداری هوایی قابل تهیه نبود، به دست می آوردند!
بریده کتاب(۳):
نتایج تقریبا مصیبت بارِ عملیاتِ «روتم» در اوایل سال ۱۹۶۱، موجی از شوک به ستاد کل ارتش اسرائیل وارد کرد.
مصری ها صحرای سینا را در اختیار گرفته و یک تشکل نظامی قوی در آن پدید آورده بودند. اسرائیل از این کار آنان دچار غافلگیری مطلق شده بود!
در این شرایط، اسرائیل با وضعیت فوق العاده خطرناکی روبرو بود که علت آن، ناکامی سازمان های اطلاعاتی اش در زمینه کسب اطلاعات و دادن هشدار به موقع، به وزارت دفاع اسرائیل در مورد حمله در شرف انجام بود.