نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۷۱ مطلب در آبان ۱۴۰۳ ثبت شده است

جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۱۰:۴۶ ب.ظ

تیپ ۸۳

تاب تیپ ۸۳ : خاطرات جمعی از روحانیون رزمنده

کتاب تیپ ۸۳

نویسنده: مجموعه ای از نویسندگان

انتشارات خط مقدم

معرفی:

کتاب تیپ ۸۳ خاطرات جمعی از روحانیون رزمنده است. این کتاب اسنادی زنده از مبارزه یکدست و یکرنگ روحانیان در جبهه های دفاع مقدس را در برابر دیدگان ما می گذارد.

بریده کتاب:

وقتی به من رسید، خیلی دوست داشتنی شده بود. آغوشم را باز کردم تا آن را بگیرم. ستاره هم آمد و در سینه من جا گرفت. آن وقت، چهار پرنده زیبا از آسمان به طرفم پایین آمدند. آمدند و دور من که روی چمن ها خوابیده بودم، حلقه زدند. انگار ملائک بودند…
ص ۱۶۶

بریده کتاب(۲):
دشمن به سختی تار و مار شده بود و جنازه های کثیف شان، در گوشه گوشه قله به چشم می خورد. روحیه بچه ها، با آن که مجروحان زیاد بودند، بسیار عالی بود. من با چشم خودم دیدم که یکی از بچه ها، با آن که سه تیر به شکمش اصابت کرده بود، در نبرد با دشمن چهار نفر آنها را به هلاکت رسانده بود. واقعا آنجا صحنه آزمایش بود.
ص ۲۳۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۲۲:۴۶
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۱۰:۴۵ ب.ظ

اقیانوس ها چرخ می زنند

کتاب اقیانوس ها چرخ می زنند : خاطرات ناوسران تکاور مهدی ارتیانی

کتاب اقیانوس ها چرخ می زنند

نویسنده: پری آخته

انتشارات سوره مهر

بریده کتاب:

حالا سال‌ هاست شب‌ ها در خواب می‌ بینم یک‌ دفعه می‌ روم هوا و اقیانوس‌ ها دور سرم چرخ می‌ زنند. هراسان چشم باز می‌ کنم و می‌ بینم روی تخت هستم و قادر نیستم خودم را تکان بدهم. سال‌ هاست به تخت دوخته شده‌ ام.

مرتبط با کتاب اقیانوس ها چرخ می زنند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۲۲:۴۵
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۱۰:۴۳ ب.ظ

مرتضی و مصطفی

کتاب مرتضی و مصطفی : خاطرات خودگفته شهید مرتضی عطایی

کتاب مرتضی و مصطفی

مصاحبه و تدوین: علی اکبر مزدآبادی

بریده کتاب:

حسابی حالم گرفته شد. همان جا دلم شکست. بغض کرده بودم. نمی‌ دانستم چه باید بکنم. شروع کردم با خدا حرف زدن که خدایا! من این همه زحمت کشیدم. چون خادم بارگاه آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام هم بودم، رو کردم به طرف حرم آقا. دیگر بغضم فرو ریخت و گریه ام گرفت، آن هم چه گریه ای. به آقا گفتم یا امام رضا علیه السلام! حاشا به کرمت! من چند سال نوکری در خونه ت رو می کنم، حاشا به کرمت اگه جواب من رو ندی! اشکم همین طور می آمد.
ص ۴۰

بریده کتاب(۲):
در عملیات تل قرین، زمانی که کار به اوج رسید و فکر زنده برگشتن را نمی کردم، در معرکه گلوله و خمپاره، صدایم را ضبط کردم و گفتم: “یا حسین‌! یا حسین! یا حسین! دقیقا مقابلمان تکفیری های لعنتی اند. تعداد زخمی هایمان رفته بالا. دل مان گرم است به حضرت زینب سلام الله علیها. دو تا شهید داشتیم، هفت هشت تا زخمی؛ ولی دلمان گرم است که راه خوبی را انتخاب کرده ایم. اگر ما را بعد دیدید که هیچ! توفیق از ما سلب شده است. یا حسین! اگر هم ندیدید، ما را حلال کنید، از ته دل حلال کنید. بندگی خدا را نکردیم.”
اینجا بغضم ترکید. با گریه ادامه دادم‌: “خدایا، بنده خوبی برایت نبودم. شرایط سختی است. گریه ام نه از سر ترس است، از این است که بندگی خدا را نکردم. یا حسین زهرا! این خمپاره آخری، پای یکی از بچه ها قطع شد. پاهایش تکه و پاره شد‌؛ پاهایش یک طرف، تنش یک طرف. دست های من هم پر از خون است، موبایلم هم همین طور.”
ص ۸۷

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۲۲:۴۳
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۱۰:۴۲ ب.ظ

با چه کسی ازدواج کنم؟

کتاب با چه کسی ازدواج کنم : یک پیشگیری آگاهانه

کتاب با چه کسی ازدواج کنم

نویسنده: فخری ملک محمدی

انتشارات قلم زنان

معرفی:

شنیده اید که می گویند: «پیشگیری مهم تر از درمان است.» ازدواج هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر جوانان ما قبل از ازدواج، با آگاهی هایی که کسب می کنند، قادر به انتخاب صحیح باشند و از گزینش غلط و نادرست بپرهیزند، از بسیاری از اختلافات که ممکن است در طول زندگی رخ دهد، جلوگیری خواهد شد.
کتاب «با چه کسی ازدواج کنم؟» با قلمی روان و محتوایی کاربردی به خوبی می تواند به انجام این انتخاب صحیح کمک کند.

بریده کتاب:

در ازدواج هایی که بر پایه ارتباط قبلی دختر و پسر شکل گرفته، برای طرفین «توهم شناخت» ایجاد می شود. آنها گمان می کنند که یکدیگر را به خوبی می شناسند؛ در حالی که دلبستگی و وابستگیِ ایجاد شده، سبب شده تا دو طرف در فضای احساس و هیجان ناشی از عشق ظاهری نتوانند به تفاوت ها و تضادهای شخصیتی، فرهنگی، خانوادگی و… بیندیشند. زمانی که زیر یک سقف قرار می گیرند و به طور طبیعی از شدت و حدّت آن احساس ها کاسته می شود، کم کم به عیوب و تضادهای یکدیگر پی می برند، و با اشکالاتی مواجه می شوند که فکر می کنند تازه به وجود آمده. در حالی که این مشکلات قبل از ازدواج هم بوده اند؛ ولی به دلیل هیجان عشق ظاهری، قادر به دیدن آنها نبوده اند. دقیقا همان کلامی که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرمایند: «دوست داشتن چیزی، انسان را کور و کر می کند.»
ص 154

بریده کتاب(۲):

برای شناختن طرف مقابل ابتدا باید خودتان را بشناسید؛ بنابراین نخستین گام برای یک انتخاب اصلح، خودشناسی است.
برای انتخاب همسر باید به دنبال کسی بگردید که در بخش هایی که برایتان مهم است، با شما هم جهت باشد و در بخش هایی که در خود ضعف می بینید، شما را تکمیل کند. برای اینکه به چنین فردی برسید، ابتدا باید بدانید خودتان چه هستید؛ بله، باید از خودتان شروع کنید.
ص41

بریده کتاب(۳):
وقتی زوایای وجودی، نوع خلقیات، افکار، عقاید و رفتارهایتان برایتان مشخص شد، آن وقت می توانید به این فکر کنید که چه ویژگی ها و حساسیت هایی باید در همسر آینده شما باشد باشد و چه مواردی نباید باشد. زمانی که نقاط ضعف و قوت خودتان را شناختید، می توانید به دنبال کسی باشید که او این محدودیت ها را بپذیرد و در یک کلام، شما در آن زمان قادر خواهید بود انتظاری را که از همسر آینده خود دارید، مشخص کنید.
ص45

بریده کتاب(۴):
معیارها باید واقعی باشند و بر اساس «آنچه هست، نه آنچه باید باشد» دسته بندی شوند. زمانی که شما در حال بررسی و شناخت خودتان هستید، باید از دو جهت به این خودشناسی بپردازید:
1. آنچه در واقعیت و در زمان حاضر در شما وجود دارد.
2. آنچه دوست دارید و مایل هستید داشته باشید و به آن برسید.
اینکه شما بتوانید در خودشناسی بین این دو را تفکیک کنید، مسئله بسیار کلیدی و مهمی است.
ص 50

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۲۲:۴۲
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۰۲:۰۳ ب.ظ

دختران هم شهید می شوند

کتاب دختران هم شهید می شوند : روایتی از شهادتی متفاوت

کتاب دختران هم شهید می شوند

نویسنده: آزاده فرزام نیا

انتشارات بوی شهر بهشت

بریده کتاب:

معصومه خانم جلوی مهری ایستاد و چند لحظه به چشمان سیاه دختر نگاه کرد:
_ دوست داری برای تو اَم ازش کتاب بگیرم؟
شادی عمیقی در صورت مهری دوید.
_ اصلا برای این که حسنم بهت گیر نده که این کتاب را از کجا گرفتی، به حمیدم نمی گم برا تو می خوام.
مهری که از شادی روی پاهایش بند نبود، ژاله دختر دومی معصومه خانم را توی بغلش گرفت و انداخت به سمت آسمان.
ص ۶۵

بریده کتاب(۲):

حمیده همان طور که سرش پایین بود، قطره های درشت اشک روی گونه هایش سُر می‌خوردند پایین. قلب مهری فشرده شده بود. دلش می خواست بلند شود برود در دفتر را باز کند و جلوی خانم افشاریان بایستد و داد بزند: “تو حق نداری دوست منو اذیت کنی! تو اصلا حق نداری به ما بگی چادرمونو در بیاریم. تو اگه مسلمون نیستی، ما مسلمونیم. ما حجاب مونو دوس داریم. ما به کوری چشم آدمایی مثل تو روسری مونو در نمیاریم.”
مهری عصبانی بود و با صدای بلندی که می لرزید، گفت:
_ به خدا حمیده! اگه گریه کنی، خودم می رم حال این خانم افشاریانو می گیرم.
همین حرف کافی بود که حمیده با صدای بلند بزند زیر گریه.
ص ۱۰۱

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۱۴:۰۳
نمکتاب ...

کتاب محبت زنان و کودکان در سیره ی پیامبر صلی الله علیه

کتاب محبت زنان و کودکان

نویسنده: حبیب الله فرحزاد

انتشارات طوبی محبت

معرفی:

برای دستیابی به جامعه ای ایده آل و متعالی، ناگزیر باید از جوامع کوچک، از جمله خانواده شروع نمود و رمز دستیابی به این تعالی، حاکمیت روابط محبت آمیز بین اعضای خانواده است. مهرورزی به همسر و فرزندان از دستمایه های یک زندگی سالم و بالنده است. از همین رهگذر است که همه معضلات خانواده ها اصلاح خواهد شد. کتاب «محبت زنان و کودکان در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله» با بیانی ساده به نقش محبت در حل معضلات خانواده می پردازد.


چرا برخی از خانه ها با این که بسیار زیبا و با شکوه اند، تاریک و بی روح اند؟
چرا بعضی از فرزندان از خانه گریزان اند؟
چرا برخی از همسران با شوق و میل به خانه نمی روند؟ حاضرند شرایط دشوار بیرون از خانه را تحمل کنند، اما دیر به خانه بروند؟
دلیل این بی رغبتی ها در کتاب «محبت زنان و کودکان در سیره پیامبر صلی الله علیه و آله» به رشته تحریر در آمده است.

بریده کتاب:

شیوه های رفتاری پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم با کودکان سرشار از مهر و لطافت بود. هم خود، کودکان را در آغوش می گرفت، می بوسید و دست مهر و محبت بر سر آن ها می کشید و هم به اصحاب و همه ی مسلمانان سفارش می نمود. می فرمود:
“مَن قَبَّلَ وَلَدَهُ کَتَبَ اللهُ لَهُ حَسَنَةً وَ مَن فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللهُ یَومَ القِیامَة؛ کسی که فرزندش را ببوسد، خداوند برای او حسنه ای می نویسد و کسی که فرزندش را شادمان کند، خداوند او را در روز قیامت شادمان می کند.”
مردی به محضر مبارک آن حضرت عرض کرد: من تا کنون کودکی را نبوسیده ام. حضرت فرمودند: این مردی است که از نظر ما بی گمان اهل آتش جهنم است.
کسی که مهر و محبت در دلش نیست و به کودکان بی اعتناست و محبت و رحمتی از او سر نمی زند، معلوم می شود اهل آتش است. بچه ها را باید بوسید، نوازش و محبت کرد و با مهربانی با آنان برخورد کرد.
ص247

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۱۴:۰۲
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۰۲:۰۰ ب.ظ

لاجورد

کتاب لاجورد : روایت تصویری از شهید اسدالله لاجوری

کتاب لاجورد

نویسنده: اکرم صادقی

انتشارات کتابستان معرفت

بریده کتاب:

مدام سوال در ذهنش ایجاد می کرد که اگر مثل حکومت های دیگر می خواهند عمل کنند، پس چرا مدعی هستند که با حکومت آخوندی فرق دارند، و هیچ وقت هم پاسخ مناسبی نمی‌ یافت. اگر مجاهدین خلق نیز به حکومت برسند، همانند دیگر حکومت ها عمل خواهند کرد. این حرف ها برایش قابل فهم نبود.
صفحه ۹

بریده کتاب(۲):

آنها به دستور میترا با حمله به مغازه پیرمردی که از طرفداران رژیم بود، او را تا سرحد مرگ کتک زده و صورتش را با کاتر دریده بودند.
صفحه ۶

بریده کتاب(۳):

من خیلی سعی کردم جلوی لاجوردی کم نیارم. باقدرت ایستادم و از آرمان هام دفاع کردم و گفتم کلیت قرآن و نهج البلاغه رو قبول دارم. ولی لاجوردی از قرآن و روایات استدلال هایی آورد که من هیچ وقت از مسئولان سازمان نشنیدم.
صفحه ۱۷

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۱۴:۰۰
نمکتاب ...

کتاب نفس های مسموم حلبچه : ورقاتی از صفحات غمگین جنگ

کتاب نفس های مسموم حلبچه

نویسنده: نصرت الله محمودزاده

انتشارات عماد فردا

سال چاپ: ۱۳۹۰

معرفی کتاب:
کتاب نفس های مسموم حلبچه، درباره سرکوب مردم شهر حلبچه عراق به دستور صدام است. ماجرا از این قرار بوده که مردم علیه ظلم های صدام قیام کردند، نیروهای ارتش صدام اول وارد شهر شدند و با مردم درگیر شدند، سپس دست به بمباران زدند. وقتی حریف مردم شهر نشدند، بمباران شیمایی کردند.
کتاب نفس های مسموم حلبچه، نوشته نصرت الله محمودزاده، توسط نشر عماد فردا منتشر شده است.

بریده کتاب(۱):

کینه فقط یک کلمه چهار حرفی نیست، کینه یک زخم عمیق است بر دل که توسط خود انسان به وجود می آید و می تواند بیش از پنج هزار نفر را دسته جمعی بکشد.
حلبچه شهری است بر وزن شلمچه و فاصله ای نه چندان دور.
حلبچه آنجاست که نفس ها بوی مرگ می گیرند به خاطر کینه صدام از مردمان کرد این دیار تا که عرب شوند، و هنوز هم عراق درگیر جنگ با ایران است…
صفحه ۴۵

بریده کتاب(۲):
صدای دل خراش انسان هایی که کمک می طلبند، از دل شیاری به گوش می رسد. انسان هایی که به درون غاری پناه برده اند، ولی پس از انفجار یک بمب شیمیایی در کنارشان هوای غار را مسموم و نفس کشیدن را بر آنها دشوار کرده است. آخرین نفراتشان حتی در واپسین لحظات عمرشان کمک می طلبند. چند رزمنده به طرف صدا هجوم می برند و با دیدن اجساد روی هم افتاده، چند لحظه ای وحشت زده چشم هایشان را می بندند. ناگهان صدایی که همچنان کمک می طلبد، آنها را به خود می آورد و به درون غار مسموم هجوم می‌برند. تعدادی در انتهای غار دراز کشیده اند و با صدای بلند نفس می کشند. در انتهای غار، آلودگی بیش تر است و هر کس در آن قسمت باشد، زودتر به شهادت می رسد.
صفحه ۵۶

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۱۳:۴۱
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۰۱:۴۱ ب.ظ

لطفا فریب نخورید

کتاب لطفا فریب نخورید : آسیب شناسی عرفان های نوظهور

کتاب لطفا فریب نخورید

نویسنده: محمدتقی فعالی

انتشارات دارالصادقین

بریده کتاب:

یوگا یا نوعی ورزش ذهنی است یا روشی برای تعادل ذهن و جسم یا راهکاری برای میل به آرامش جسمی و ذهنی. هیچ یک از این تعاریف، عرفان نیست. عرفان تقرب به خداست و یوگا راهی برای تقرب به خدا نیست. راه خدا با یوگا به دست نمی آید. راه خدا با تکنیک ها و تمرین هایی که محور آن آثار و فواید جسمی و ذهنی است، حاصل نمی شود.

ص ۱۵

بریده کتاب(۲):

در مکتب اشو علم و تکنولوژی نفی می شود، فلسفه نفی می شود، قانون نفی می شود، شریعت نفی می شود، فقه و مناسک نفی می شود، زیارت، دعا، نیایش، اعتقادات، توسل به واسطه، توبه و زهد نفی می شود. همه چیز تصادفی است؛ لذا تقدیر هم نفی می شود. مذهب هم سرانجام نفی می شود. اما از پی این همه نفی ها و کنار گذاردن ها تنها چیزی که اثبات می شود عشق است؛ آن هم عشق زمینی و خاکی که در نهایت به شهوت و سکس ختم می شود.
ص ۵۰

بریده کتاب(۳):

از تعالیم دالایی لاما بر می آید که او در زمینه ی معنویت و دینداری قائل به تنوع و تکثر و به اصطلاح پلورالیسم است. انتخاب یک دین مانند انتخاب یک غذا است. دین گزینی بستگی به سلایق و ذوق های متفاوت دارد. ذوق هر کسی با هر دینی سازگار شد، همان دین را می تواند انتخاب کند. اما اساسا گزینش دین سلیقه ای و ذوقی نیست.
ص ۹۶

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۱۳:۴۱
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۰۱:۳۹ ب.ظ

شنبه آرام

کتاب شنبه آرام : نگاهی به زندگی شهید فخری زاده

کتاب شنبه آرام

نویسنده: محمدمهدی بهداروند

انتشارات حماسه یاران

خلاصه کتاب:

«شنبه آرام» به زندگی سراسر عاشقانه و پرمشقت و پرمحدودیت شهید فخری زاده به روایت همسرشان می پردازد. در این بین، خاطراتی از نوجوانی و جوانی شهید در خانواده پدری نیز مطرح می شود و ما را با زوایای مختلف و جامع این شهید عزیز آشنا می ‌کند.
کتاب شنبه آرام، نوشته محمد مهدی بهداروند، در سال 1402 به همت انتشارات حماسه یاران، با 253 صفحه منتشر شد.

بریده کتاب:

. تنم پر از ترکش حاصل از انفجار وانت بود. درد در تمام بدنم موج می زد؛ ولی همه حواسم پیش محسن بود. محسن را در آغوش گرفته بودم. خون از کمرش جاری شده و کف آسفالت پهن شده بود. صحنه کربلا بود. پای برهنه بودم و التماس می کردم کسی به فریاد ما برسد. دور و برم کسی نبود. خدایا، من با این غربت چه کنم. خدایا، به غریبی دختر علی، به غریبی من رحم کن. هر لحظه احساس می ‌کردم قلبم از حرکت می ایستد. ص 11

بریده کتاب(۲):

برای لحظه ای رو در روی هم ماندیم و نگاهمان در هم تلاقی کرد. دوباره صدای گریه ام هوا رفت. دست خودم نبود. با همان حال گفتم: من ‌یک لحظه با تو بودن رو به تموم دنیا نمی دم. من دنیا رو به خاطر تو می خوام محسن. تو نباشی، دنیا زندون منه. تو نباشی، خونه جای من نیست. حرف می زدم و اشک می ریختم. ص 68

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۱۳:۳۹
نمکتاب ...