نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲۵ مطلب با موضوع «3. کودک :: کودک-موضوع :: اهل بیت» ثبت شده است

دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

مجموعه مژده گل

مجموعه مژده گل: مجموعه ای ناب و کودکانه از سیره عملی اهل بیت

 

مجموعه مژده گل
نویسنده: محمود پوروهاب و مجید ملا محمدی
انتشارات جمکران

معرفی:

مجموعه ای ناب و کودکانه
مجموعه مژده گل یک مجموعه ۱۴ جلدیست که در هر جلد به بیان زندگی یکی از اهل بیت علیهم السلام می پردازد.
قلم ساده و روان و همچنین مطالب ارزشمند و آموزنده از سیره عملی اهل بیت از ویژگی های این مجموعه است.

بریده کتاب:

پیرمرد به او خیره خیره نگاه کرد و یادش رفت سلام کند؛ اما مرد جوان به او سلام کرد و گفت: “این باغ برای شماست؟ من اجازه دارم از آب آن برکه بنوشم ؟”
پیرمرد فقط به سلام او جواب داد؛ اما بخاطر بوی خوشی که همراه مرد جوان بود, یادش رفت دنباله حرفش را بگیرد و به سوال او جواب بدهد!
مرد جوان خواست راهش را بگیرد و برود؛ اما دوباره آن سوال به زبانش افتاد: ” من تشنه هستم. آیا اجازه دارم…؟”
-بله پسرم! بله عزیزم! چه کسی بهتر از تو؟ هم مهربان, هم خوشرو و مومن و با خدا, هم خوشبو.

بریده کتاب(۲):

پیرمرد کاروان که افسار شترش را گرفته بود, گفت: ” از چه کسی حرف می زنی؟”
-آن جوان را می گویم. آنکه کنار چاه است!
همه نگاه ها به سوی جوان برگشت. یکی پرسید:” آن خدمتکار را می گویی؟ مگر او کیست؟”
-می گویی او کیست؟ او فرزند رسول خدا, علی بن حسین علیه السلام است.

بریده کتاب(۳):

مرد اسب سوار به آنها رسید. فوری از اسب پایین پرید, جلو آمد و نفس نفس زنان سلام کرد. آن چهار نفر خوشحال و خندان جلو رفتند. او خدمتکار امام حسن علیه السلام بود؛ همان مردی که به دستور امام, از آن چهار نفر پذیرایی خوبی کرده بود.
فرستاده امام گفت: ” ترسیدم که شما را پیدا نکنم…”
عبیدالله پرسید:” چیزی شده؟ از امام حسن پیغامی داری؟”
فرستاده امام کیسه ای ازروی اسبش برداشت: ” امام حسن علیه السلام این کیسه پول را به شما هدیه داده است.”

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۴۸ ق.ظ

چهره مهربان

کتاب چهره مهربان: داستان شیرینی از مهربانیِ امام مهربانی ها

 

کتاب چهره مهربان (دهمین کتاب از مجموعه چهارده خورشید)
نویسنده: غلامرضا آبروی
انتشارات عهد مانا

معرفی:

میهمان عزیز است و احترامش واجب
این منش و روش امام رضا، امام مهربانی هاست
اکنون هم که به مشهد می‌ رویم و میهمانش می شویم نه به کوله بار گناهانمان نگاه می ‌کند نه….
این داستان شیرین را از دست ندهید…

بریده کتاب:

مرد دستش را به طرف طاقچه برد تا چراغ را درست کند، اما ناگهان امام رضا (علیه السلام) دست او را گرفت و گفت :
ما خاندانی هستیم که مهمانان خود را به خدمت نمی گیریم و نمی گذاریم میهمانمان کار کند.
مرد مهمان تعجب کرد و دست خود را کنار کشید، امام رضا چراغ را برداشت و خودش شعله ی آن را درست کرد…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۹ ، ۱۰:۴۸
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۹، ۰۹:۰۰ ب.ظ

زیر آفتاب داغ

کتاب زیر آفتاب داغ: یک داستان زیبا برای انتخاب مسیری درست

کتاب زیر آفتاب داغ (هفتمین کتاب از مجموعه چهارده خورشید)
نویسنده: غلامرضا آبروی
انتشارات عهد مانا

معرفی:

اعتقاد دارم هر معضلی که در جامعه وجود دارد بر اساس تصور و باور اشتباهی است که در کودکی شکل گرفته است و یا ناشی از عدم آموزش در آن سنین است.
شاید خیلی از معضلات اجتماعی، بیکاری و تن پروری و علاقه به پشت میز نشینی جوانان مان ریشه در ندانستن راه و مشی اهل بیت باشد.
این داستان زیبا را برای کودکانمان بخوانیم…

بریده کتاب:

همان طور که در فکر رسیدن به خانه بودم، ناگهان در یکی از باغ ها چند نفر را مشغول کار دیدم.
اسب من با سرعت از کنارشان گذشت، در حال عبور از کنار آن ها نگاهی به پشت سرم کردم، چهره ی آرام یکی از آنها آشنا بود، افسار اسب را کشیدم، ایستادم و به او نگاه کردم.
زیر لب گفتم: امام محمد باقر اینجا چه می ‌کند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۹۹ ، ۲۱:۰۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۳۲ ب.ظ

بال های فرشته

کتاب بال های فرشته
نویسنده: غلامرضا آبروی
انتشارات: نشر حضور

معرفی:

معمولاً بچه های ما از امام حسین تنها داستان عاشورا را شنیده اند
این کتاب داستانی در وصف ولادت امام حسین است که شیرین و زیباست…
از دست ندهید.

بریده کتاب:

فطرس گفت: راستی چه خبر شده که فرشتگان به زمین آمده اند؟ مگر روز قیامت رسیده است؟
جبرئیل گفت: نه قیامت نرسیده است. پیامبر اکرم صاحب فرزندی شده و ما برای گفتن تبریک نزد ایشان می رویم. فطرس لبخندی زد و آه کشید.
به به! چه خبر خوشی! کاش من هم می توانستم در این ‌شادی بزرگ با شما شریک باشم. جبرئیل گفت: این نوزاد گرامی است و نزد خدا بسیار عزیز است…
فطرس گفت: مرا با خود می برید؟ شاید آن نوزاد برای من دعا کند تا خدا مرا ببخشد…

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۹ ، ۱۳:۳۲
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

پرستوی مهربان

کتاب پرستوی مهربان : بیان فلسفه غیبت امام زمان با مثالی شیرین

کتاب پرستوی مهربان نویسنده: سیده معصومه موسوی انتشارت: موسسه بنیاد فرهنگی مهدی موعود(ع)

کتاب پرستوی مهربان : بیان فلسفه غیبت امام زمان با مثالی شیرین

 

کتاب پرستوی مهربان
نویسنده: سیده معصومه موسوی
انتشارت: موسسه بنیاد فرهنگی مهدی موعود(ع)

معرفی:

شاید چندین بار از جانب کودکانمان با این سوال مواجه شده باشیم که چرا امام زمان بین ما نیست؟ و شاید خیلی از ما درمانده ایم در دادن پاسخ در فهم کودکمان.
نویسنده این کتاب در قالب یک داستان کودکانه با شخصیت های جذاب به این سوال پاسخ داده است و فلسفه غیبت امام را با مثالی شیرین بیان کرده است.

بریده کتاب:

پرستوی مهربان گفت: من خیلی شما را دوست دارم. آیا باز هم می توانم به دیدن شما بیایم؟
طاووس زیبا جواب داد: اگر مثل هدهد فداکار زندگی کنید، من به دیدن شما می آیم…

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۶:۴۲ ق.ظ

من عمه هستم تو بابا

من عمه هستم تو بابا : روایت کربلا از زبان حضرت رقیه(س) خطاب به علی اصغر

من عمه هستم تو بابا محرم محسن ربانی بوستان کتاب قم

من عمه هستم تو بابا : روایت کربلا از زبان حضرت رقیه(س) خطاب به علی اصغر

من عمه هستم تو بابا : محسن ربانی، بوستان کتاب قم

معرفی:

اینبار کربلا را از زاویه نگاه دختر امام بخوانیم
این کتاب را قلباً دوست دارم خیلی زیاد…
از زبان حضرت رقیه (س) خطاب به حضرت علی اصغر است که در دنیای کودکانه خود از ابتدای همراهی بابا تا شهادت حضرت را روایت می‌کند و این جمله زیبا که : رابطه من و تو مثل رابطه عمه زینب و باباست….

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۸ ، ۰۶:۴۲
نمکتاب ...
جمعه, ۸ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۳۶ ب.ظ

امیر مهربان

کتاب امیر مهربان : روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)

کتاب امیر مهربان : روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)

 

کتاب امیر مهربان

معرفی:

روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)
این کتاب با بیان داستان هایی ایشان را به کودک معرفی می‌کند.
در این داستان ها به عدالت، جوانمردی و مهربانی حضرت اشاره دارد…
خواندن این کتاب را به تمام شیعیان امیرالمؤمنین توصیه می‌کنیم.

بریده کتاب(۱):

قاضی به امام گفت: آیا دلیلی داری که حرفت را ثابت کند؟
امام فرمود: نه‌
قاضی گفت: پس حق با مرد نصرانی است، مرد نصرانی خوشحال شد سپر را برداشت و رفت، اما دلش راضی نشد… برگشت و ماجرا را تعریف کرد…
گفت: در جنگ سپر از اسب امام افتاده و او برداشته
مرد نصرانی با دیدن رفتار امام مسلمان‌ شد، امام نیز سپر را با یک اسب به او بخشید…

بریده کتاب(۲):

حالا دشمن تشنه بود، رودخانه دست یاران امام بود، سربازان معاویه ضعیف شدند، تشنگی بی حالشان کرده بود… رفتند نزدیک آب..
امام دستور داد را آب را باز کنند.
سربازان تشنه با ترس خود را به رساندند و آب برداشتند و با تعجب به سمت لشکر معاویه رفتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۳۶
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۱۲ ق.ظ

عید غدیر

کتاب عید غدیر : توصیف حال و هوای عید به همراه تشریح وقایع این روز به زبان شعر

کتاب عید غدیر : توصیف حال و هوای عید به همراه تشریح وقایع این روز به زبان شعر

 

معرفی:

همیشه برای کودکان کم سن و سال تر کتاب های شعر جذابیت بیشتری دارد و دلنشین تر است…
این کتاب با توصیف حال و هوای دید و بازدید های عید غدیر و همچنین تشریح وقایع روز غدیر خم به زبان شعر می‌تواند عیدی خوبی برای عید غدیر به کودکان تان باشد…
تصویرگری شاد و جذاب نیز از ویژگی های هنری کتاب است.

 

 

بریده کتاب:

بابا بزرگم شاد است و خندان
در خانه دارد او چند مهمان
هم روز عید است هم روز تعطیل
در خانه ی او جمعند فامیل
بابابزرگم با رسم دیرین
هم کوچه کرده، هم خانه‌ آذین
بوی گلاب و مُشک است و عنبر
گویی که اینجاست ساقی پیمبر (ص)

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۱۲
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۵ ق.ظ

جشن بزرگ برکه

جشن بزرگ برکه : داستان غدیرخم به زبان شیرین رنگ آمیزی…

 

جشن بزرگ برکه : علی باباجانی، نشر بهاردلها

معرفی:

داستان غدیر خم را اینبار با رنگ آمیزی…
روایتی ساده و صمیمی از عید غدیر با زبانی کودکانه و تصویر های شاد و جذاب

بریده کتاب:

پرنده جلو آمد و گفت : یک خبر خوب دارم، پیامبر مهربان قرار است این جا نماز بخواند و سخنرانی کند…

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۰۵
نمکتاب ...
شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۵۰ ق.ظ

کتاب بچه ها غدیر

کتاب بچه ها غدیر : داستان آخرین حج پیامبر و واقعه غدیر خم این بار از زبان دو کودک…

 

معرفی:

داستان آخرین حج پیامبر و واقعه غدیر خم اینبار از زبان دو کودک…
هاجر و اسماعیل دو کودک که با پدر و مادرشان همراه می‌شود و در آخرین حج پیامبر با قافله ایشان همراه می‌شود…
تصویر های این کتاب به صورت رنگ آمیزی است و کودک با سلیقه و خلاقیت خودش رنگ آمیزی می‌کند .

بریده کتاب:

موضوع آن قدر مهم بود که عده ای سوار بر اسب حرکت کردند تا به آن ها که جلوتر رفته بودند خبر بدهند که برگردند همه ایستادند از شتر ها و اسب ها پیاده شدند و برای خود جا آماده کردند، آفتاب با حرارت زیاد می تابید، راه رفتن روی سنگ های داغ دشوار بود، آن طرف تر آبگیری بود من و هاجر رفتیم تا از آب زلال برکه بخوریم…

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۸ ، ۰۹:۵۰
نمکتاب ...