نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید عبدالصالح زارع بهنمیری» ثبت شده است

شنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

عبد صالح

کتاب عبد صالح : روایت هایی از کودکی و جوانی و کار و زندگیِ عبدالصالح

 

کتاب عبد صالح (خاطرات شهید عبدالصالح زارع بهنمیری)
انتشارات موسسه فرهنگی هنری مطاف عشق

معرفی:

مادرها، آینه ی محبت خدا هستند. ذره ای از محبتی که خدا به بندگانش دارد، در وجود مادر قرار داده شده.
از وجودش مایه می گذارد تا دیگری را بپروراند. شاید توانش کم شود و سختی ببیند ولی فرزندش را عمیقا دوست می دارد.
آرامش و راحتی اش، موفقیت و خوشبختی اش، آرزوی مادر است. غمش را، دردش را، دوری اش را، ناراحتی اش را نمی خواهد… هر کاری می کند تا فرزندش را خوشحال ببیند.
اما بعضی از مادرها طور دیگری عاشقند.
عاشقند و عاشقی می آموزند. دعا می کند فرزندش به معشوقش برسد با اینکه فراقش را تاب ندارد…

خلاصه:

روایت هایی از کودکی و جوانی و کار و زندگیِ عبدالصالح، پسر شمالیِ زیبارویی که برای دفاع از حرم بی بی زینب سلام الله به سوریه رفت و «عند ربهم یرزقون» برگشت…

بریده کتاب:

اغلب روزهایی که بیشتر از ساعت اداری می ایستاد و به کارهای سپاه می رسید، برای خودش اضافه کاری نمی نوشت و توقعی هم نداشت. به همان حقوق اداری اش قانع بود. می گفت: «این مقدار را با خدا معامله و برای او کار کرده ام. دستمزدش باشد برای آخرت، آنجا با خدا حساب و کتاب دارم.»

بریده کتاب(۲):

بعضی وقت ها مجبور بودیم شب ها هم در پادگان بمانیم و به کارها سر و سامان بدهیم.
یک بار هم ندیدم به خاطر شب هایی که می ایستاد، برگه اضافه کاری پر کرده باشد. جالب آن که فردای همان شب هایی که تا صبح ایستاده بود و لحظه به لحظه اش را کار کرده بود، وقتی بر اثر فشار خستگی، احساس خواب آلودگی می کرد، می رفت برگه ی مرخصی می گرفت و پر می کرد تا آن دو ساعتی که در آسایشگاه به خواب رفته را جزو ساعت کاری اش حساب نکنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...