پادشاهان پیاده
داستان پیاده روی کربلا و کتاب پادشاهان پیاده
پادشاهان پیاده / بهزاد دانشگر / محمدعلی جعفری
در مورد کتاب:
کتاب پادشاهان پیاده بیآلایش باهات حرف میزنه.
هرکسی، تو هر لباسی؛ از زائر و موکبدار، کوچک و بزرگ، از هر شغل و حرفهای که هستن.
مشهورند یا ناشناخته، همهشون زبان حال رو میگن.
هم قدمت میکنند با لحظهلحظههاشون.....
اینه که به دل مینشینه.
به جرات میگم یکی از بهترین کتابهایی بود که راحت باهاش ارتباط برقرار کردم.
توصیه می شود برای زائرها
و برای جامانده ها ...
برای دانلود با کیفیت کتاب " پادشاهان پیاده" روی عکس کلیک کنید.
برشی از کتاب:
💠 توی مسیر دیوانیه به نجف، دو قبیله عشایر با هم درگیری داشتند.
🔻 حدود ده سال قبل، یکی از قبیله ها سه نفر از آن قبیله را کشته بودند.
این ها ازشان دیه نمیگرفتند. میگفتند ما حق بچه هایمان را ازتان میگیریم.
باید سه تا از شما را بکشیم.
🔻 تا اینکه زیارت اربعین امام حسین علیه السلام شد.
🔻 هر دو عشیره موکب داشتند.
یک شب، عشیرهای که خون جوانهایش را طلبکار بود، مهمان نداشت.
پیغام فرستادند برای آن عشیرهی دیگر که اگر امشب زائرهایتان را بفرستید موکب ما، خون جوانهایتان را میبخشیم و از خون جوانهایمان میگذریم...
✅ به عشق امام حسین علیه السلام، یک اختلاف و انتقام عشیرهای که میتوانست باعث جنگ شود، تمام شد...