تمنای وصال
برای کسانی که دوست دارند امام زمانشان را ببینند: کتاب تمنای وصال
درباره کتاب:
اگراین سوال در ذهنت است که چگونه میتوانی به امامت نزدیکتر شوی این کتاب را بخوان.(خواسته های امام زمان علیه السلام درتشرفات)
برشی از کتاب:
تا حرف من تمام شد صدای همگی آنها بلند شد که « بکشیدش چه حرف هایی می زند »؟ دیدم دیگر چاره ای ندارم فقط گفتم پس حالا که می خواهید مرا بکشید اجازه بدهید وضویی بگیریم و نمازی بخوانم اول قبول نکردند اما با اصرار این پیشنهاد را قبول کردند و برای اینکه احتمال میدادند من وضو گرفتن را بهانه کرده ام برای اینکه در حیاط فریاد کنم و به همسایه ها خبر دهم مرا در حلقه ای از افراد خنجر به دست به حیاط آوردند . من بعد از وضو نماز را شروع کردم و قصد کردم که در سجده ی آخر هفت مرتبه بگویم المستغاث بک یا صاحب الزمان عجل الله با حضور قلب مشغول شدم . در بین نماز بود که در خانه را زدند . آنها مردد بودند که در را باز کنند یا نه . ناگهان در باز شد و سواری وارد شد و پهلوی من آمد و منتظر ماند تا نمازم را تمام کنم .پس از تمام شدن نماز دست مرا گرفت و به قصد بیرون رفتن از خانه به راه افتادیم . این چند نفری که خنجر و چاقو به دست داشتند گویی همه مجمسه ای بودند که بر دیوار نصب شده اند . صدایی از آنها بیرون نمی آمد و ما از خانه خارج شدیم .ص 53 و 54
عکس نوشته هایی زیبا درباره محبت خدا و امام زمان (عج) برگزیده از کتاب تمنای وصال
بیشتر…
کلیپ کتاب تمنای وصال
بیشتر…
کلیپ هایی بسیار زیبا و جذاب درباره امام زمان (عج)
بریده ای از کتاب(۱):
و اما …
به اطراف نگاه کن بهتر از نگاههای بی تفاوت هر روزت ، غرق در نعمت هستی تا کلیه درد نگیری یا سنگی در آن پیدا نشود قدر آن نعمت را نخواهی دانست ، اصلا تا به حال به نعمت ابرو که سایه بان چشم است فکر که چه کرده ای می دانی بدون مو چقدر زشت می شوی خوش تیپ ! می دانستی این پاها را اگر خدا نخواهد حرکتی نخواهد داشت و چشم وگوش به لطف اوست که می بیننند و می شنوند …. می دانم آن قدر که باید ، نه به نعمت فکر کرده ای و نه به صاحبش اما بی انصافی نکن لحظه ای درنگ کن به نعمت هایی که غرق در آنی و غافل از آنها فکر کن بعد ببین برای تشکر از صاحب نعمت که بدون منت آنها را به تو ارزانی داشته چه باید کنی ؟ چه می توانی بکنی ؟ تو که عاجزی حتی از شناخت کوچکترین نعمتش ، راستی می دانستی اگر یک کروموزم کم داشتی الان حرف های مرا نمی فهمیدی … پس بیا سر بر سجده بگذار و بگو خدایا در مقابل نعمت هایت ازمن چه می خواهی ؟ تا خدای مهربان جواب دهد بنده من ، یک کلام عاشقانه و یک گفتگوی روزانه که مرا به یاد بیاوری کافی است . نمازت را بخوان تا پیش ملائک به تو مباهات کنم به تو بنده ی جوانم .(صفحه ۳۰)