شبیخون به خفاش
برای کسانی که رمان تعقیب و گریزی و پلیسی می خواهند: شبیخون به خفاش
خلاصه کتاب:
از فتنه ها و دسیسه هایی می گوید که ناپیدا و نانوشته اند! فتنه هایی که در سال1358 در حساس ترین منطقه کشور، آذربایجان، آتش دشمنی را بر نهال نورسیده ی انقلاب بر افروخت تا هرگز قامت راست نکند. از پرونده های محرمانه ای می گوید که پر بود از نقشه های ظریف و ناجوانمردانه برای نابودی و زوال انقلاب اسلامی مان. حکایت هیجانی و جذاب شبیخون به خفاش حکایت مردانی است که در لحظه و به موقع، این دسیسه را شناختند و در عملیاتی شگرف،خواب عمال استکبار را آشفته کردند.این کتاب پرده از حقایقی بر می دارد که چیزی جز واقعیت نبوده است؛ حقایقی بزرگ از پشت صحنه های کوچه های تبریز انقلاب.
برشی از کتاب:
خیلی خونسرد ولی اخم آلود از ماشین پیاده شد که بلافاصله بچهها ، گونی را از پشت روی سرش کشیدند و گفتند : اگر صدایت دربیاید ، یک گلوله حرامت میکنیم . به دستش دستبند زدیم و او را سوار ماشین خودمان کردیم . در یکی از کوچه باغ های اطراف، پس از بستن دهان و چشم و پاهایش ، او را در صندوق عقب جا دادیم و به سمت قراملک راه افتادیم. هنگام دستگیری میگفت من تبعه ی شوروی هستم ، شما حق ندارید مرا دستگیر کنید.... . صفحه90