شکاف
خلاصه کتاب:
رمان «شکاف»، روایت یک اتفاق نادر است که برای یک رفتگر شهرداری در شهر تهران اتفاق می افتد. آقا رسول فردی زحمتکش و مذهبی در یکی از شب ها که مشغول کار است با فردی در حال مرگ، مواجه می شود، او یک امانتی به رسول می دهد که زندگی و خانواده او را تحت تاثیر قرار داده و او را که تا قبل از این یک زندگی ساده و بی ارتباط با اتفاقات بزرگ را تجربه کرده، را وارد مرحله ای می کند که مرتبط با امنیت ملی است.
از طرفی نویسنده سعی داشته در دل این داستان به موضوع مهمی که باعث بروز فتنه در دل یک جامعه مذهبی می شود، اشاره کند و ارتباط بین روشنفکری مبتنی بر مبانی نظری غربی را با اتفاق شوم فتنه تبیین کند و دین و اعتقادات دینی را به عنوان عنصر اساسی تشکیل انقلاب و ادامه حکومت پایدار و موفق معرفی کند.
اتفاقات داستان که بعد از فتنه 88 رخ داده، نشان می دهد که بسیاری از مردم نسبت به موضوع فتنه بینشی عمیق پیدا کرده و برخی هم هنوز با شبهاتی درگیر هستند.
برشی از کتاب:
عباس سرش را روی میز گذاشت و علی چشمانش را بست و گیجگاهش را با انگشت مالید.حس میکردند توی این یکی دوروز، بمباران اطلاعاتی شدهاند.علی گفت:وای خدای من! عجب برنامه ریزی ای کرده بودند! بی خود نبود ماجرا این همه بزرگ شد و طول کشید...
آقای رسولی گفت:حرف هایی که شما خواهید زد اسرار افراد زیادیست و تا صدور حکم قاضی،فقط اتهام است نه جرم!پس از صدور حکم قاضی میشود جرم.آیا شما راضی به این هستید که کسی قبل از اثبات جرم،اسرار شما را فرد یا افرادی که هیچ تاثیری در تحقیق و تشخیص موضوع ندارند،بدانند؟ قطعا راضی نخواهید بود،دوستان ما هم همین طور.خودشان هم راضی نیستند که این اتهامت را بدانند.