گریه های امپراطور
گریه های امپراطور: اهل شعر باشی یا نباشی فرقی ندارد… شعر خوب خواندنی ست و لذت بردنی
گریه های امپراطور
نویسنده: سیدحمیدرضا برقعی
انتشارات فصل پنجم
بریده کتاب:
اگر خطا نکنم، عطر، عطر یار من است
کدام دسته گل امروز بر مزار من است
گلی که آمده بر خاک من نمی داند
هزار غنچه ی خشکیده در کنار من است
گل محمدی من، مپرس حال مرا
به غم دچار چنانم که غم دچار من است
تو قرص ماهی و من برکه ای که می خشکد
خود این خلاصه ی غم های روزگار من است
بگیر دست مرا تا ز خاک برخیزم
اگر چه سوخته ام، نوبت بهار من است
بریده کتاب(۲):
با هر بهانه و هوسی عاشقت شده ست
فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شده ست
چیزی ز ماه بودن تو کم نمی شود
گیرم که برکه ای، نفسی عاشقت شده ست
ای سیب سرخ غلت زنان در مسیر رود
یک شهر تا به من برسی عاشقت شده ست
آیینه ای و آه که هرگز برای تو
فرقی نمی کند چه کسی عاشقت شده ست
***
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم -اصلاًبه تو افتاده مسیرم که بمیرم..
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم -یا تنگ در آغوشم بگیر که بمیرم..
خاموش مکن آتش افروخته ام را -بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم..
صفحه11
مرتبط با کتاب رقعه 👇🏻👇🏻👇🏻
بیشتر بخوانیم…
قبله مایل به تو : شعرهای از جنس آب
بیشتر ببینیم…
شعر خوانی حمیدرضا برقعی در دیدار شعرای آئینی با رهبر انقلاب