یک دختر جلف
یک دختر جلف : مجموعه داستانی درباره دختران
کتاب «یک دختر جلف» مجموعه داستانی است که در هر یک از داستانهایش دختری در آن نقش مهمی دارد. هر کدام از این دختران ویژگیهای خاصی دارند که مادر اطرافیان خود و در جامعه نمونههای بارزی از آنها را میبینیم.
برشی از کتاب:
....- تو دیگه چی میخوای؟ - من ... هیچی، مشکلی پیش اومده؟! خونتون همین اطرافه؟ میخواین براتون پتو بیارم...؟ - چقدر پول داری؟خوب منو شناختی!... تو هم مثل همونایی هستی که دو هفتهست باهاشون سر و کار دارم. همتون مثل همید... اولش عاشق آدم میشید ولی بعد که کارتون تموم شد مثل یه آشغال پرتم میکنید تو خیابون... بهتره به فکر یکی دیگه باشی آقا پسر! نمیدانم چرا حضور شخص سومی را حس کردم که از این گفتگوها لذت میبرد. سکوت مرگباری خیابان را پر کرده بود... - اشتباه میکنید ... من ... - ... گمشو کثافت! .... صبح نزدیک ساعت 8 بود که با جر و بحث پدر و مادر در آشپزخانه از خواب پریدم. - کشته بودنش؟ - نه بابا میگفتن از سرما یخ زده. - چند سالش بود؟ - 17-18 سال. - بردنش؟ - نه...! |
سریع کاپشنم را برداشتم و از خانه بیرون زدم، دائم به خودم میگفتم حتما زنده است...