دشتبان
دشتبان ، نوبسنده: احمد دهقان، انتشارات نیستان
دشتبان: نوجوانی ترسو در صحنه های جنگ و مسئولیت هایی که قبول می کند…
خلاصه کتاب: ناصر همراه پدر و مادرش برای خرید وسایل مدرسهاش به شهر میروند که همزمان میشود با حمله عراق. همه مردم از ترس سر به کوه و بیابان میگذارند فضای ترس و دلهره و بمب و آوارگی، تجربه ی جدیدی برای نوجوان قصه پیش میآورد. در این فضا فرمانده جنگ از ناصر میخواهد که برترسش غلبه کند و او را در کارها یاری کند…
بریده ای از کتاب(۱):
خانواده ای یک گاری دستی را لبریز از خرت و پرت کرده بودند و میرفتند و… مردی کوتاه قد و خپل سوار بر الاغ لاغرمردنی کنار گاری میرفت و هر بار به یکی امر و نهی میکرد…
کم کم وقتی بهشان رسیدیم، بابابزرگ عمدی پا به پای الاغ شد. اول چند بار کلام را توی دهان قرقره کرد و بعد بلند گفت : ” خسته نباشی! ” مرد برگشت طرف بابابزرگ . غبغبغش چند بار پر و خالی شد و با اوقات تلخی گفت : ” میبینی که خسته نیستم ، سوار الاغم “
بابابزرگ هم، نه گذاشت نه برداشت و گفت : “من هم به الاغ بیچاره خسته نباشید عرض کردم ، وگرنه معلوم است که شما _ماشاء الله_ خسته نیستید!”…. (صفحه ۴۷ و ۴۸)
بریده ای از کتاب(۲):
… خنده کنان گفت : ” تو این مدت ، حواسم بهت بود. حسابی مرد شدی . خوب کار کردی، خیلی خوب.”
بابابزرگ ، تکیهاش را داد به نرده ی آهنی ، از زیر ابروهای سربی رنگش ، نگاهی از خستگی بهم انداخت و گفت : ” جنگ همه را مجبوری مرد میکند! وقتی جنگ میشود، دیگه هیچ کس زن نیست، بچه نیست، پیرمرد نیست، همه به یک اندازه رزمنده هستن. “
دشتبان: یک کتاب جهانی
دشتبان ، نویسنده: احمد دهقان ، انتشارات: نیستان
دشتبان، یک کتاب جهانی است داستان نوجوانی خاصه ی ایران نیست. اگر ترجمه شود خیلی راحت می تواند داستان یمن باشد، نوجوانی سوریه، آوارگی عراق، بیابانگردی افغانستان و …. نویسنده می خواسته بخشی از مصیبت تاریخ ایران را بگوید و مظلومیت و … را به تصویر بکشد.
اما کفایت می کند؛ هر کشوری که جنگ را تجربه کرده است اسم شخصیت های داستان را جا به جا کند آن وقت است که می بیند چقدر با حال و روز جنگ زدگیش همراه است.
توصیف فضا و شخصیت ها، در حدی است که تو را با قهرمانان داستان همراه می کند و با آنها برای زنده ماندن و اسیر شدن و نجات دیگران به تلاش وا می دارد.
داستان آوارگی خانواده ای که در جنگ عراق سر به کوه می گذارند و غارنشین می شوند. سرمای هوا، گرسنگی، کودکان مظلوم، پدری که همراه رزمندگان می شود، مادری که باردار است و … و مقاومت و روحیه و انرژی عجیبی که در این خانواده دیده می شود. طوری که در تمام داستان با اینکه دائم درد دارد و رنج ها را می گوید، اما خواننده به خاطر روحیه ی عجیب خانواده، حس می کند که از امیدش به زندگی و جنگیدنش با مشکلات خسته و ناامید نمی شود و می داند که پیروز میدان است.
این کتاب در مقابل تمام کتاب های خارجی که یأس و خستگی و سردرگمی بشر غربی، آمریکایی را نشان می دهد و فضا کاملا مأیوس کننده است، برهان و دلیل خوبی بر حقانیت انسان هایی است که متفاوت می اندیشند، متفاوت زندگی میکنند و حتی متفاوت می میرند.