تا همیشه آشنا
تا همیشه آشنا : زندگی حضرت روح ا… به روایت تصویرهایی کوتاه و منقطع
تا همیشه آشنا : محمود محمدی نسب، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)
معرفی:
این مجموعه تصویرهایی است از زندگی مردی خواستنی تر از باران، تصویرهایی کوتاه و منقطع مثل خود باران، همیشه آشنا.
بریده کتاب(۱):
دوسه نفر از ایران آمده بودند آقا را ببینند یکی شان آشنا بود وقتی آمدند تو حاج مهدی دست امام را بوسید وگریه کرد حبس طولانی وشکنجه موهای سر وصورتش را سفید کرده بود. آقا نشناختش.
گفتم: ایشان آقا مهدی عراقی اند.
دست کشید به سرش وگفت: مهدی من چرا اینقدر پیر شده؟ مهدی سرش را گذاشت روی پای آقا.
بریده کتاب(۲):
چند دانشجوی فرانسوی هر شب می آمدند پای سخنرانی آقا.
ازشان پرسیدم: مگر شما فارسی بلدید؟
گفتند: نه! وقتی می آیم وایشان صحبت می کند حس معنوی خوبی بهمان دست می دهد.
بریده کتاب(۳):
امام چند بار طلبه ها را جمع کرد وگفت: اگر برای من کار می کنید وزندان می روید، من اجری ندارم به شما بدهم ، نکنید. اگر برای خدا کار می کنید نباید از من توقع داشته باشید برایتان کاری کنم.
بریده کتاب(۴):
می خواست از هواپیما پیاده شود ۱۲ بهمن بود حاضر نشد جلوتر از برادر بزرگش برود.
کتاب اصراف زیادی شده
قطعا این سیره امام نیست
امام کسی بود که اگر با لیوانی آب می خوردند و نیمی از آب باقی می ماند ، آ« را نگه می داشتند و استفاده می کردند
کاش موسسه نشر آثار امام لااقل تایید نمی کردند. البته از اونا هم انتظاری نیست با اون عظمت و دستگاه عریض و طویل که بهم زدن