تشکیلات
گزیده ای از سخنان تشکیلاتی بزرگان
آیه ی قرآن می فرماید: «محمد رسول الله و الذین معه اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم» اشداء بر کفار معنایش این نیست که با کفار دائم در حال جنگند. اشداء، شدت، یعنی استحکام ... استحکام یک وقت در میدان جنگ است، یک جور بروز می کند؛ یک وقت در میدان گفتگوی با دشمن است، یک جور بروز می کند. شما ببینید پیغمبر در جنگ های خود، آنجایی که لازم بود با طرف خود و دشمن خود حرف بزد، چه جوری حرف می زند. سر تا پای نقشه ی پیغمبر استحکام است؛ استوار، یک ذره خلل نیست. در جنگ احزاب پیغمبر با طرف های مقابل وارد گفتگو شد، اما چه گفتگویی! تاریخ را بخوانید. اگر جنگ است، با شدت؛ اگر گفتگو است، با شدت؛ اگر تعامل است، با شدت؛ با استحکام. این معنای اشداء علی الکفار است. رحماء بینهم، یعنی در بین خودشان که هستند، نه؛ این جا دیگر خاکریز نرم است، انعطاف وجود دارد؛ این جا دیگر آن شدت و آن صلابت نیست. این جا باید دل داد و دل گرفت. این جا باید با هم با تعاطف رفتار کرد.
(سوره مبارکه الفتح آیه 29)
بیانات در دیدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و آله وسلم 9/5/87.
**
ثواب الهی را نباید نادیده گرفت. بدانید، هر شبی، هر ساعتی و هر لحظه که شما رنجی میبرید، مراقبتی میکنید، زحمتی میکشید، کرام الکاتبین آنرا مینویسد و هنگامی که نهایت نیاز را به آن دارید، عین همان عمل صالح برای شما حاضر و ناظر است و به کمکتان می آید. 76/4/25
**
اگر تشکیلاتی بوجود آمد، اما هدف روشنی نداشت، یا هدف داشت ولیکن برنامه ریزی برای رفتن به سمت آن هدف انجام نگرفت و تشکیلات بیکار ماند، به خودی خود، تشکیلات از هم خواهد پاشید و اگر هم بماند، صورت بی جانی خواهد بود. خاصیت تشکل انسانی این است. هدف را محدّد کنید و مشخص نمایید که میخواهید چه کار کنید.
همدیگر را حفظ کنید و نگه دارید؛ مثل کوهنوردها در جاهای خطرناک که با ریسمان یکدیگر را، کمرها را، به هم وصل میکنند؛ یکی اگر پایش بلغزد، پرت نمیشود تا آخر کوه؛ وقتی به همدیگر وصل شدند، ریسمان بستند، اگر یکی لغزید، دیگران که هنوز نلغزیدهاند، او را نگه میدارند و بالا میکشند؛ ارتباط و اتّصال، اینجوری است.
وتواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر؛ هم به پیمودن راه حق یکدیگر را توصیه کنید، هم به صبر؛ صبر یعنی استقامت، ایستادگی، ثبات قدم، در مقابل حوادث تلخ نلغزیدن، نلرزیدن، مردّد نشدن؛ این عرض ما با شما است.
**
یک کار جمعی خصوصیتش این است که فرد باید خودش را در جمع حل کند، گُم کند؛ که این گُم کردن، عینِ بازیافتن به نحو درست است. چیزی کم نمیشود از آدمها، چیزها افزوده میشود. من مثال میزنم به این لیوان آبی که توی آن یک حبّه قند را میاندازید. این یک حبّه قند یک چیز مشخصی است، به قدر خودش شیرینی دارد، به قدر خودش همهی چیزهایی که توی قند هست، در این هست. وقتی در لیوان آب انداختی، تمام است؛ یعنی یک ذرّه از این ذرّات ریزی که زیر دندان میآمد و صدا میکرد و خودش را نشان میداد که هان! مَنَم، یک دانه از اینها باقی نمیماند؛ تمام حل میشود در آب.
در رابطه با اخلاق تشکیلاتی، اصل همین است، بایستی جوری باشد که انسان منیّت های خودش را، آن خود محوری ها را در قبال جمع کنار بگذارد.
2/3/1359
**
سازمان های بشری با کار زندهاند. مثلاً اگر شما به یک یگان نظامی، تحرک و برنامه و دستور ندهید، یک ماه که در یک جا بماند، به خودی خود منحل میشود. لازم نیست کسی آن را منحل کند؛ به خودی خود منحل میشود! قدرت و نفوذ فرماندهی در سراسر تمام اجزای این مجموعه است که آن را به حرکت و نشاط در میآورد و حیات جمعیشان را حفظ میکند. شما این کار را بکنید؛ یعنی در مجموعهی خودتان کار را چنان بدمید که تحرک آن دائمی باشد و اصلاً این فکر به ذهن کسی نیاید که ممکن است روزی این مجموعه منشعب یا منحل شود. (1381/11/08)
**
باید مسأله فرهنگ را با کلیتش، مسأله اول این کشور به حساب آورد.
**
امروز هیچ کس نمی تواند انکار کند که فوری ترین هدف دشمنان جمهوری اسلامی، تسخیر پایگاه های فرهنگی کشور است. 10/6/1380
**
در عرصه ی فرهنگ، بنده به معنای واقعی کلمه، احساس نگرانی می کنم و حقیقتا دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه هایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصف شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرّع کند.
جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است.
**
باید طلبگی کار کنیم، باید فقیرانه کار کنیم. نه اینکه پول نخواهید، نه اینکه امکانات نخواهید، نه اینکه دنبالش نروید. چرا بروید، اما اگر نشد؛ ره چنان رو که رهروان رفتند؛ یعنی با همان کمبود و فقر.
**
سعی کنید در زیبایی کوشش کنید، سرمایه گذاری کنید، نگویید آقا ما اهل این چیزها نیستیم، این زر و زیورها نیستیم، ما اهل دنیا نیستیم، نه آقا! این دنیا نیست، این آخرت است؛ به گردن من. در زیباییِ کاری که انجام می گیرد، کوشش کنید و پول خرجش کنید، هیچ اشکالی ندارد. البته زیبایی که می گویم، نه کارهای تجملاتی زرق و برق دارِ بی محتوا.
**
همه کارها را خبره ها انجام می دهند؛ چرا کار فرهنگی را خبره ها نباید انجام بدهند و هر کسی وارد میدان کار فرهنگی بشود و چیزی بگوید و نظری بدهد و اقدامی بکند؟
هر پیامی، هر دعوتی، هر انقلابی، هر تمدنی، هر فرهنگی مادامی که در قالب هنر ریخته نشود شانس ماندن ندارد.
**
وجدانِ کار یعنی اینکه اگر کاری برعهده گرفتیم و انجام آنرا تعهد کردیم - چه کار برای شخص خودمان یا خانواده خودمان، جهت نان در آوردن باشد و چه کاری اجتماعی و مردمی مربوط به دیگران باشد؛ مثل امور مهم اجتماعی و مسئولیتهای کشوری - آن را خوب و کامل و دقیق انجام دهیم. به تعبیر معروف، برای آن کار سنگ تمام بگذاریم.
**
تشکیلات میتواند معبد باشد ولی مبادا تبدیل به معبود گردد. اصول و ارزشهای عقیدتی و معنوی خویش را در قالب تشکیلات حفظ و بر صمیمیت و همدلی بین اعضاء تاکید کنید.
1373/1/1
از جمله کارهایی که باید بکنید، یکی این است که مخاطب خودتان را خلق کنید.
یک تشکیلات واحد، اولین و واضح ترین معنایش این است که افرادی که در این تشکیلات کار می کنند. این ها به دنبال یک جهت واحدی، به دنبال گمشده ی واحدی می گردند، آن هم با همکاری و همراهی و همگانی با یکدیگر. پس اخلاق تشکیلاتی یعنی اخلاق اسلامی.
**
خیلی از ماها نیتهایمان خوب است و با نیتِ خوب وارد میشویم؛ اما نمیتوانیم این نیت را نگه داریم؛ این نیت در اثنای راه به موانعی برخورد میکند؛ سایش پیدا میکند؛ کمرنگ و ضعیف میشود و احیاناً یک جاذبهی قوىِ معارضی دل را - که جایگاه نیت، دل است - به سوی خودش جذب میکند؛ یک وقت نگاه میکنید، میبینید اصلاً نیت رفت؛ نیت یک چیز دیگر شده؛ آن وقت راه انسان عوض میشود.
**
یک کادر برجسته و لایق، کسانی نیستند که لزوما درس مدیریت یا دوره علوم سیاسی را گذرانده باشند؛ کسانی هستند که هدفها را خوب بفهمند، راهها را خوب تشخیص بدهند، بتوانند خوب تصمیم بگیرند و خوب اقدام کنند. (1377/11/13)
**
یک جبهه ای دارد حق را دنبال می کند؛ جبهه ی مقابل او به دنبال باطل است. یک وقت هست که این جبهه ی حق می ترسند؛ خب بله، معلوم است که شکست می خورند؛ حقند، اما شکست می خورند. یک وقت هست که بی صبری نشان می دهند، البته شکست می خورند؛ یک وقت حرف حق دارند، اما به لوازمش عمل نمی کنند، دنبال دنیا و مادیت و عشرتند، البته شکست می خورند. خدای متعال چک سفیدی نداده است که شما چون بر حقید، حتما پیروز خواهید شد؛ نه، شما پیروز خواهید شد، چون بر حقید، و چون ایستادگی می کنید. اگر بایستید، پیروز خواهید شد. ولی تا فرا رسیدن آن پیروزی نهایی، مبارزه، درگیری و چالش ادامه دارد.
بیانات در دیدار بسجیان استان کرمانشاه؛ 22/7/90
**
هشت سال جنگ بود. شوخی که نیست! ما برای چه این همه در مقابل دشمن مقاومت کردیم؟ دشمن از ما چه میخواهد که اینطور فشار وارد میکند؟ اینکه دیگر جای ابهامی ندارد. پای این فکر و پای این «بلی» را گفت: گفتی این بلی روز الست - با خرید هزاران «بلا» امضا کردند و خودتان بیشتر از همه باید پای این اصول بایستید. باید مقاومت کرد. البته من قبول دارم که مقاومت سخت است و عدهی کمتری آن را برمیتابند. اما این عدهی کمتر، همان کسانی هستند که «کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن الله(3)». و شما، آنهایید.
**
تکلیف این است که ما اصلی را که به آن اعتقاد پیدا کردیم، پای آن را امضا کردیم، با خون هم امضا کردیم، رها نکنیم.04/11/1371
**
با برگشتن یک عده ای از این قافله ی عظیم، هرگز این قافله از راه باز نمی ماند؛ «من یرتدّ منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبّهم و یحبّونه»؛ ... رویش هایی به وجود خواهد آمد. یکی از این رویش ها، خود شما جوان ها هستید. شما که دوران جنگ را ندیدید، شما که امام را ندیدید، شما که در عرصه های جنگ نبودید؛ اما امروز سر تا سر کشور اسلامی و انقلابی ما از روحیه ی ایستادگی و ثبات و افتخار و احساس عزت، لبریز است.
(سوره مبارکه مائده، آیه 54)
بیاینات در دیدوار خانواده های شهدا و ایثار گران استان خراسان شمالی؛ 22/7/91.
***
آنان که کمر بسته اند برای اسلام باید اشخاصی باشند که اگر همه رفتند آن ها بمانند بروید سراغ کارهای نشدنی تا بشود. تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین تا بردارید.
(و لا یخشون احد الا الله).
خب زحمت هایش چه؟ جوابش این است که (و کفی با الله حسیبا). خدا را فراموش نکن. خدا حسابت را دارد. در میزان الهی، رنج تو، محرومیت تو، کف نفس تو، حرصی که خوردی، زحمتی که کشیدی، کاری که کردی، خون دلی که خوردی، دندانی که روی جگر گذاشتی، این ها هیچ وقت فراموش نمی شود.
**
در جمهوری اسلامی، هر جا که قرار گرفته اید، همان جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه ی کارها به شما متوجه است. چند ماه قبل از رحلت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف، مرتب از من می پرسیدند که بعد از اتمام دوره ی ریاست جمهوری می خواهید چه کار کنید. من خودم به مشاغل فرهنگی زیاد علاقه دارم؛ فکر می کردم که بعد از اتمام دوره ی ریاست جمهوری به گوشه ای بروم و کار فرهنگی بکنم. وقتی از من چنین سؤالی کردند، گفتم اگر بعد از پایان دوره ی ریاست جمهوری، امام به من بگویند که بروم رئیس عقیدتی، سیاسی گروهان ژاندارمری زابل بشوم- حتی اگر به جای گروهان، پاسگاه بود من دست زن و بچه ام را می گیرم و می روم! والله این را راست می گفتم و از ته دل بیان می کردم؛ یعنی برای من زابل مرکز دنیا می شد و من در آن جا مشغول کار عقیدتی، سیاسی می شدم! به نظر من بایستی با این روحیه کار و تلاش کرد و زحمت کشید؛ در این صورت، خدای متعال به کارمان برکت خواهد داد. 5/12/1370
**
شما هر جا هستید و هر جا مشغول کارید، بدانید همان جا یک گوشه ای از این جبهه ی وسیع است؛ اگر همان جا خوب منظبط و وفادارانه و با مهارت کار کنید، در این جبهه اثر گذاشته اید. 6/2/1385
**
بگذارید به خاطر شعار شما، بعضی ها از شما اجتناب کنند. من این را می خواهم که عده ای حریم انقلابی را حفظ کنند. الآن عده ای روی مسائل اصلی انقلاب جرأت پیدا کرده اند! مثل همان که می گفت؛ به بدهکار که رو بدهی، طلبکار می شود.
**
در زمینه ی کار سازمانی و تشکیلاتی از کاغذبازی و اداره بازی پرهیز کنید. این توصیه را جدی بگیرید و هر چه میتوانید مورد توجه قرار دهید که بسیار مهم است.
**
حقیقتا این واقعیتی است که برای یک انقلاب، انسان سازی از همه چیز مهم تر است. اگر انقلاب، انسان سازی نکند، هیچ کاری نکرده است.10/10/1369.
**
برای یک کشور، نیروی انسانی همه چیز است. ما اگر نیروی انسانی نداشته باشیم، هیچ چیزی نداریم. 21/9/1368
**
دشمن اسلام هر کس که باشد ضعیف است. به قدرت های ظاهری و سر و صدای شان نگاه نکنید. آن ها در مقابل مثل خودشان خوبند؛ در مقابل اسلام و معنویت و نیروی ایمان و اتکای به خدا، ضعیفند. تجربه ... این را به ما نشان داده است.
4/6/1369.
**
کشور و آینده آن، متعلق به شما است خود را برای فتح افق ها دور دست و انجام کارهای بزرگ آماده کنید.
بیانات در مراسم دانش آموختگی دانشجویان افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین علیه السلام؛ 31/2/93.
**
اگر برای خدا پا در میدان گذاشتید و ایستادگی کردید، پیروزی قطعی است؛
«و لو قاتلکم الذین کفروا لولّوا الأدبار ثمّ لا یجدون ولیّا و لا نصیرا* سنّة الله الّتی قد خلت من قبل و لن تجد لسنّه الله تبدیلا»
(سوره مبارکه فتح، آیات 22-23)
بیانات در دیدار مردم قم؛ 19/10/91.
**
اگر نصرت خدا بکنیم- نصرت خدا یعنی فکر کردن، اندوختن اندیشه های ناب، مطرح کردن درست آن در عالم، پای آن ایستادن، تدبیر برای پیشبرد آن به کار بردن، در مقابل خطرات آن سینه سپر کردن - «لینصرنّ الله»؛ خدای متعال حتما و قطعا نصرت خواهد کرد. معنای «لینصرنّ» این است؛ یعنی خدا حتما و قطعا نصرت می کند. «و من اصدق من الله قیلا»؛ از خدا راستگوتر کیست؟
(سوره مبارکه نساء، آیه 122)
بیانات در دیدار مردم قم؛ 19/10/91
**
خدای متعال وعده ی پیروزی بدون حرکت به هیچ کس نداده است. صرف مؤمن بودن هم کافی نیست؛ مجاهدت لازم است، صبر لازم است؛ «و لنصبرنّ علی ما ءاذیتمونا»
سوره مبارکه ابراهیم آیه 12.
بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی؛ 20/3/91
**
عزیزان من! مواظب باشید دشمن حرکت شما را متوقف نکند خدای متعال در دو جای قرآن به پیغمبرش می فرماید: «فاستقم کما امرت» «استقامت کن». استقامت یعنی ایستادگی کردن، ادامه دادن، راه را دنبال کردن، متوقف نشدن؛ این رمز کار است باید پیش برویم.
(سوره مبارکه الشوری آیه 15)
10/11/90.
**
«و لله جنود السماوات و الأرض» از چه می ترسید؟ سپاه زمین و آسمان؛ مال خداست. با خدا باش، این سپاه زمین و آسمان مال شماست؛ در اختیار شماست. این سنت الهی است.
(سوره مبارکه الفتح آیه 4)
بیانات در دیدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و آله وسلم؛9/5/87.
**
« و لو قاتلکم الذین کفروا لولّو الأدبار ثمّ لا یجدون ولیّا و لا نصیراً»
و اگر کافران (در سرزمین حدیبیّه) با شما پیکار می کردند بزودی فرار می کردند، سپس ولیّ و یاوری نمی یافتند!
اگر بایستید، اگر استقامت کنید، اگر هدف را گم نکنید، اگر تلاش را متوقف نکنید، بدون تردید غلبه تردید غلبه در این عرصه با شماست. حاصل حرف من همین است با شما جوانان عزیز.
بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه های شیراز؛
(سوره مبارکه الفتح آیه 22)
14/2/87
**
خوف از دشمن در دل جوانان ایرانی نیست. جوانان ما از دشمن نمی ترسند. حزن و اندوه بر این که زیر سلطه ی دشمنند، در دل آن ها نیست. «الّا تخافون و لا تحزنوا»؛ خوف نداشته باشید، حزن و اندوه نداشته باشید. این پیام ملائکه ی الهی و فرشتگان الهی به شماست.
(سوره مبارکه فصلت آیه 30)
بیانات در دیدار دانش آموزان و دانشجویان بسیجی؛ 9/8/86
**
توکّل معنایش این نیست که کار را رها کنید بنشینید تا خدا بیاید عوض شما کار را انجام بدهد؛ این نیست؛ توکّل این است که شما راه بیفتید، عرق بریزید، تلاش کنید، آنوقت یقین داشته باشید که خدای متعال شما را کمک خواهد کرد؛ امروز مسئلهی جمهوری اسلامی این است.
**
انقلابىِ مثبت حتّى اگر هیچ کاره هم باشد، خودش را مسئولترین افراد میداند و وارد میدان میشود. من میخواهم به شما عرض کنم: عزیزان من! جوانان! انقلابىِ مثبت باشید. 1379/12/09
**
امام بزرگوار ما در راه حق و عدالت قائل به رودربایستی و ملاحظه ی این و آن و ترس و ضعف و عقب نشینی نبود؛ او هم همان طور که امیر المؤمنین علیه السلام توصیه فرموده بود که: «لا تستوحشوا فی طریق الهدی لقلّه اهله»، از تنهایی نمی ترسید؛ از این که تنها بماند، نمی ترسید، واهمه نداشت؛ حق با اوست، پس خدا با اوست.
(نهج البلاغه، خطبه201)
6/5/86
**
اگر می بینید بعضی ها «ربّنا الله» را گفتند، اما امروز به جای کعبه رو به بتکده دارند؛ شعارِ خوب را دادند، اما امروز 180 درجه در جهت عکس آن شعار حرکت می کنند، عاملش این است؛ نتوانستند نگه دارند، چرا نتوانستند؟ چون در اثنای راه، جاذبه ها پیدا می شود.
بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت، 8/6/84
**
امیر المؤمنین علیه السلام یکی از القابش «کرّار غیر فرّار» است ... یعنی مهاجم، مقتدر، دارای فکر و بدون عقبگرد. مواضع محکم، ایستادگی بر مبانیِ مورد قبول و مورد اعتقاد، از موضع تدافعی خارج شدن و نسبت به کجی ها و زشتیها و بدی ها و ظلم ها و بی عدالتی های دنیا در موضع تهاجمی قرار گرفتن؛ این همان صفت کرّار غیر فرّار امیرالمؤمنین علیه السلام است.
بیانات در خطبه های نماز جمعه، 28/5/84
**
شک نداریم وعده ی الهی که فرمود: «وعد الله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنّهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الّذی ارتضی لهم» وعده ی عملی است و تحقق پیدا خواهد کرد. شرط آن، ایستادگی استقامت، راه را گم نکردن، هدف را گم نکردن، وحدت را حفظ کردن و به خدای متعال توکل کردن است.
(سوره مبارکه النور آیه 55)
بیانات در دیدار کارگزاران نظام، 6/2/84
[نبیِ اکرم صلی الله علیه و آله و سلم] خطاب به «عبدالله بن مسعود» - صحابی معروف می فرمایند: «یابن مسعود! اذا عملت عملا فعمل یعلم و عقل»؛ ای پسر مسعود! هر کاری که می خواهی انجام بدهی، با دانش و خرد انجام بده. این، استثناء ندارد و شامل همه ی کارها می شود؛ ... «و ایّاک و ان تعمل عملا بغیر تدبیر و علم»؛ مبادا هیچ کاری را بدون تدبیر و دانش انجام دهی؛ همه ی کارها باید سنجیده و علمی صورت گیرد. «فأنّه جلّ جلاله بقول: و لا تکونوا کالّتی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا»؛ چون خداوند می فرماید: مثل آن پیر زنی نباشید که پشم را نخ می کرد، بعد نخها را دوباره پشم می کرد. اگر کار را بی منطق و بی دانش و بی تدبیر انجام دهید، قوّتی را که خدا به شما داده، واژگون کرده اید.
و ذخیره ی علم و عقل را به زمین ریخته اید و به عقب برگشته اید. ما نباید به عقب برگردیم.
(مکارم الاخلاق رضی الدین حسن بن فضل طبرسی ص 446؛ بحارالانوار، علامه مجلسی ج 74 ص 112)
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان زنجان، 22/7/82.
**
دفاع مقدس وسیله ای شد برای اینکه استعدادهای مکنون در انسان ها به شکل عجیبی بروز کند. مثلا شهید حسن باقری، بلا شک یک طراح جنگی است. کی؟ در سال 61؛ کی وارد جنگ شده است؟ در سال 59 این مسیر حرکت از یک سرباز صفر با یک استراتژیست نظامی، یک حرکت بیست ساله، بیست و پنج ساله است؛ این جوان در ظرف دو سال این حرکت را کرده است! این ها معجزه انقلاب است.
**
امروز هم جنگ بدر کبری است. ای بسا همین هایی که در این بدر کبری امروز شرکت خواهند کرد، ان شاءالله همانهایی باشند که در ظهور ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هم جزو آن 313 نفر هم باشند، یعنی اگر زنده بمانند این هایی که تو این مجموعه هستند، بلاشک توی آن مجموعه هم خواهند بود مگر به شهادت یا به مرگ صحنه را خالی کنند. 22/4/1373
**
آن گروهان یا گردان یا لشکر سربازی که در جبهه ی جنگ، قلعه و دژی را فتح می کند و بعد دچار غفلت می شود، این غفلت از کجا حاصل می شود؟ عواملی وجود دارد که این غفلت را به وجود می آورد. اولین عامل، بی انگیزگی، ضعیف شدن انگیزه و غیرت، ضعیف شدن ایمان و ضعیف شدن همبستگی و شجاعت است. 19/10/1379
**
امروز جمهوری اسلامی و نظام اسلامی با یک جنگ عظیمی مواجه است؛ لیکن جنگ نرم
؛جنگ نرم، راست است؛ این یک واقعیت است؛ یعنی الان جنگ است! 4/6/1388
**
عرصه ی جنگ نرم، بصیرتی عمّار گونه و استقامتی مالک اشتروار می طلبد؛ با تمام وجود، خود را برای این عرصه آماده کنید. 23/11/1392
**
این ملت، برای اینکه حیثیتش و کیان حقیقی و انسانی و اسلامی و انقلابی و فرهنگ ملی اش حفظ شود، احتیاج به مجاهدت و مقاومت و ایستادگی در مقابل تهاجم دشمن و تهاجم کردن به نقاط ضعف دشمن دارد. این را خودی ها می توانند بکنند. من فقط حرفم همین است. 21/5./1371
**
جنگ فرهنگی کار آسانی نیست؛ کار زبدگان است. 9/12/1379
**
امروز بزرگترین جهاد در میدان تبلیغات این است که کسی بتواند ملت ایران را به عاقبت و فرجام این راه امیدوار کند.6/1/1372
**
این جبهه فقط با تقوا پیش خواهد رفت. این نظام جز با رعایت تقوا و طهارت و پاکی و محاسبه دقیق و صحیح و حسابرسی هر کدام ما از خودش - «حاسبو انفسکم» - پیش نخواهد رفت. 23/5/1370
**
مادامی که هوشیارانه، آگاهانه در میدان نباشیم، تدبیر لازم را به کار نبریم، کمک الهی به سراغ ما نخواهد آمد. 2/7/1388
**
نقطه قوت شما ایمان، و ایثار و دل دادن به مجاهدت و همچنین همبستگی و همدلی شما با هم است. 3/3/1384
**
یک جوان دانشجوی کم سال با یک مجموعه معدودی که خودش اسم آن را گذاشته تیپ صد نفر آدم یک تیپند؟! صد و پنجاه نفر آدم یک تیپند؟! او خودش می گوید تیپ! می رود به غرب کشور یا جنوب، با این تیپ مؤمن و مخلص، در مقابل جبهه ی دشمن با یک واحد رزمی مجهز و یک فرماندهی سابقه دار می جنگد. این ابزاری ندارد، جز همین ابزارهای ابتدائی، اما او به برترین ابزارها مجهز است؛ این تجربه ی فرماندهی ندارد، اما او به قدر عمر این، فرماندهی کرده. این ها در مقابل هم قرار می گیرند، این بر او غلبه پیدا می کند؛ تانک او را مصادره می کند، امکانات او را مصادره می کند، پیروز برمی گردد. این با خودسازی به وجود می آید. بدون خودسازی نمی شود وارد این میدان ها شد. 24/7/91
**
آن وقتی که از کار خسته می شوید، آن وقتی که احساس می کنید چه لزومی دارد کار را دنبال بکنم، آن وقتی که پای یک رفاقت در میان می آید، آن وقتی که پای یک افزون طلبی و خودخواهی و شخصی اندیشی در میان می آید، آن وقتی که پای یک قضاوت باطل نسبت به برادر مسلمان در میان می آید، آن جا به یاد این آیه بیفتید: «مال هذا الکتاب لا یغادر صغیرة و لا کبیرة إلا أحصاها» 23/5/1370
**
این چه دست قدرت الهی است که این جور دل هایی ما را، جان های ما را به سمت اهداف خودش حرکت می دهد؟ کار خداست. خدا با شماست. این خداست که شما را هدایت می کند. این خداست که دل های من و شما را متوجه به راه درست می کند. 8/10/1389
**
با یک لحظه و یک برهه خوب بودن. فرشتگان خدا بر انسان نازل نمی شود، نور هدایت و دست کمک الهی به سوی انسان دراز نمی شود و انسان به مرتبه ی عبادالصالحین نمی رسد. باید این را ادامه داد و در این راه باقی ماند؛ ثم استقاموا. اگر بخواهید این استقامت به وجود آید، باید به طور دائم مراقبت کنید که این بار مبنای معنویت از سطح لازم پایین نیفتد . 17/7/81
**
عامل دیگر که امتحان بسیار بزرگی بر سر راه همه است، عامل دنیا و جلوه های فریبنده ی آن بود. اگر در جبهه ی خودی، برخورداری مادی کم و امکانات، ناچیز بود. جلوه های دنیا پر جاذبه است و چشم ها و دل ها را می فریبد؛ چنان که بعضی از کسان را فریفت. ماهی وقتی به طمع خوردن کرم، قلاب را فرو داد، دیگر کار تمام شده است! 30/5/82
**
تقدیر الهی، یعنی اندازه گیری های دقیق پروردگار؛ این لایتخلف است. چنانچه ما اندازه ها را عوض کردیم، خدای متعال هم نتایج را عوض خواهد کرد. 5/12/77
**
شما حرکت را علی باب الله و متوکلا علی الله و قاصدا لوجهه الکریم ادامه دهید. تا ان شاء الله خدای تعالی از شما قبول کند.
**
اگر اهل جهاد باشیم، هر جا هستیم، سنگر است. 13/6/1370
**
مهم این است که ما این ید بیضا را از جیب مان بیرون بیاوریم و نشان بدهیم؛ مهم این است که ما این عصای موسوی را بیندازیم؛ این همان ابتکار را لازم دارد.5/12/70
**
وقفه در راه خدا نارواست. استفاده از این فرصت و موقعیت هم که خدا به ما داده است تا بتوانیم این بار را برداریم. بزرگترین کار ماست. الان بزرگترین افتخار این است که خدا ما را بنده ی خودش بداند و از ما بخواهد این بار را برداریم. لذاست که من عرض می کنم شما باید تلاش کنید تا جبهه ی خودی و آن جمع سیصد و سیزده و نفری بدر کبرای امروز، سایش پیدا نکند.
**
سدّ واقعی، اسلام واقعی و اسلام قرآن است. اسلام «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» و «ان الحکم الا لله» است. اگر کمی دایره را ضیق کنید و به وسط دایره نزدیکتر شوید، اسلام «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بأن لهم الجنه» است. اسلام شماست که بدن هایتان پر از ترکش است. بر سر تا پای شما نشانه ی عملیات و جنگ و جهاد فی سبیل الله و امثال آن است.24/9/1375
**
قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحت طلبی و عافیت نیست. ... قبل از ظهور مهدی موعود، در میدان های مجاهدت، انسان های پاک امتحان می شوند؛ در کوره های آزمایش وارد می شوند و سر بلند بیرون می آیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود (ارواحنا فداه) روز به روز نزدیکتر می شود؛ این، آن امید بزرگ است. 30/11/1370
**
شما نمی گویید که «جوانان میدان جنگ در آن برهه آن هایی که شهید شدند- یک دوران استثنایی داشتند و گذشت. جنگ تمام شد؛ آن دوران هم تمام شد». عین همین حرف در دوران جمهوری اسلامی وجود دارد. امروز شما موظفید و باید این نظام را حفظ کنید؛ آن هم پیراسته، سالم، به شکل خالص و به همان شکلی که بشود آن را به ولیّ عصر ارواحنا فداه تحویل داد؛ این، وظیفه بزرگ شما جوانان مؤمن است. 6/11
**
اساس مشکل در دنیای اسلام، آمریکاست ... حضور آمریکا بزرگترین مشکل است. گفت: «وجودک ذنب لایقاس بها ذنب». از همه ی بدبختی های دنیای اسلام بزرگتر، امروز حضور آمریکاست؛ این را باید علاج کرد. باید آمریکا را از عرصه دور کرد، او را تضعیف کرد. 1/12/89
**
انبیاء علیهم السلام برای انسان آمدند، برای انسان سازی آمدند هیچ کار دیگری نداشتند. صحیفه امام، ج 15، صص 494 و 495 (23/10/1360)
**
عمده این است که ما بفهیمیم که سرچشمه همه امور حق تعالی است و ما خودمان را یک وقت بازی ندهیم که ما در یک کاری، انجام کار را ما دادیم و منم، این منم که دارم این کار را می کنم! اگر کار یک وقت پیش آمد، شکست دنبالش است. شکست معنویش که معلوم است، شکست صوری اش هم می شود. صحیفه امام، ج 20، ص 472 (21/11/66)
**
کار بکنید که این کلمه «ید الله مع الجماعه»از دستتان نرود. اگر جماعت ها همه با هم باشند و ایده اسلامی باشد، دست خدا همراهشان است. صحیفه امام، ج12، ص 448 (27/3/59)
**
آن روز آسیب به ما می رسد که از باطن بگندیم، افراد باطن شان بگندد. صحیفه امام، ج 17، ص 124 (11/9/61)
**
باید مجهز بشوید، دست های دشمن های کثیر برای شما هست از هر طبقه، مجهز بشوید، تهذیب کنید خودتان را آقا، اخلاقتان را تهذیب کنید، حب دنیا را از دلتان بیرون کنید، این دنیای ناداشته. آن ها حب دنیا دارند، دنیایش را هم دارند، من و شما حبش را داریم، آن مفسده اش را داریم، آن مصلحتش را نداریم، خودش را نداریم، حبش را داریم. «حب الدنیا رأس کل خطیئه».
**
کاری که شما باید بکنید این است که اوّل این انجمن را محکم نگهدارید؛ یعنی مانعِ لق شدن خشتها و پایههای این تشکیلات شوید. کار دوم این است که برای نگهداشتنِ آن بلاشک احتیاج دارید به اینکه مرتّب نفَس و خون جدید وارد آن کنید؛ چون یک مجموعه بسته و بدون تبدّل خون و هوای آزاد، بعد از مدّتی بهطور طبیعی فرسوده و کهنه خواهد شد. شما باید خونهای جدید را وارد کنید. البته خون سالم وارد کنید و حواستان جمع باشد که خون هپاتیتی یا ایدزی وارد نکنید! اما به هر حال صافی داشته باشید و بدانید که خون هپاتیتی و ایدزی هم هست و وارد میشود! ولو نشاطی هم ایجاد میکند؛ لکن آدم را در بلندمدّت دچار بیماریهای مهلک و علاجناپذیر میکند. برای این کار دوم (که وارد کردن خون جدید و پاک است) احتیاج است به اینکه شما بعضیها را رشد دهید. پس کار سومی بهوجود میآید که عبارت است از جستجو کردن استعدادهای خوب و تابناک، گزینش کردن صحیح و عادلانه، آوردن و وارد مجموعه کردن آنها. بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمن قلم
**
امام زمان
من در اداره امور کشور بعضی وقت ها حل مسائل برایم مشکل می شود و دیگر هیچ راهی پیدا نمی شود، به دوستان و انصار می گویم که آماده شوید به جمکران برویم راه قم را در پیش می گیریم و راهی مسجد جمکران می شویم. بعد از راز و نیاز با آقا من احساس می کنم همان جا دستی از غیب مرا راهنمایی می کند و من در آن جا به تصمیمی می رسم و مشکل بدین صورت حل می شود و همان تصمیم را عملی می کنم.
**
ما به ظهور امام زمان ارواحنا فداه، این محبوب حقیقی انسان ها، نزدیک شده ایم. ملت ایران، به فضل پروردگار و با هدایت های معنوی ولی الله الاعظم ارواحنافداه حواهد توانست کاخ با عظمت تمدن اسلامی را بار دیگر در عالم برافراشته نماید.
این آینده قطعی شماست. جوانان خودشان را برای این حرکت عظیم آماده کنند! نیروهای مومن و مخلص این را هدف قرار بدهند! شما جوانان به کمک خدا و به امید او، آن روز را خواهید دید و به دست خودتان ان شاءالله آن روز را خواهید ساخت.
**
بزرگ ترین وظیفه منتظران امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنجه در افکندن با زورگویان، خود را آماده کنند. 30/7/1381
**
انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای سربازی امام زمان عج الله فرجه الشریف آماده کنیم. سرباز امام زمان عج الله فرجه الشریف، کار آسانی نیست. سربازی منجی بزرگی که می خواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بین المللی مبارزه کند، احتیاج به خودسازی و آگاهی و روشن بینی دارد. 30/7/1381
**
برای این ملت، قضیه بنای یک نظام و تمدن اسلامی و یک تاریخ جدید، قضیه ای جدی است. آن را جدی بگیرید. 12/11/1368
**
بخش مهمی که قدرت ملی ما را تشکیل داد، همین روحیه ایثار بود که در جنگ به صورت شهادت طلبی شد. در میدانی هم که امروز در مقابل خود داریم، که یقینا از میدان جنگ پیچیده تر و دشوارتر است، نیروی ایثار و فداکاری که همه معادلات را به هم می ریزد- باید مطرح شود. اگر ما بتوانیم این را در خودمان تقویت کنیم، هم معادلات قدرت در دنیا به سود ما به هم خواهد ریخت.15/5/1382
**
هنگامی که دشمن حمله می کند، ابتکار عمل در دست اوست؛ شما باید کاملا حواستان جمع باشد و مثل جبهه جنگ، آمادگی خود را حفظ کنید؛ چون ما نمی دانیم که دشمن از کجا حمله خواهد کرد؛ ممکن است از جبهه میانی یا بالا و پایین حمله کند. به هر حال باید در همه جا بیدار باشیم. باید در طول جبهه ای که یقینا از لحاظ معنوی به مراتب طولانی تر از مرزهای ماست؛ دائما بیدار باشید و فورا به خودشان برگردانید.
حدیث ولایت، ج 1، ص237 (18/4/1368)
**
ان شاءالله همهی شما و همهی ما، هم این توفیق را پیدا کنیم که روزی در رکاب آن بزرگوار باشیم، برای خدا تلاش و مجاهدت کنیم، در مقابل چشم آن بزرگوار، در راه خدا جانمان را از دست بدهیم و به فیض شهادت برسیم، بزرگترین شرف و افتخار است. هم تا قبل از ظهورشان، در زمان غیبت، خدای متعال توفیق بدهد که ما سربازان آن بزرگوار، متوسل و متذکر آن بزرگوار باشیم؛ انس و رابطه قلبی و روحی با آن بزرگوار داشته باشیم. اگر شما از این طرف انس داشتید، از آن طرف هم جلب توجه، جلب تذکر و جلب لطف و محبت خواهد شد. 25/9/1376
***
این که امام فرمودند: «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» ... آمریکا را از باب مثال گفتند؛ بله، آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند ... قدرت های دیگر هم همین جور؛ آن ها هم هیچ غلطی نمی توانند بکنند. این غلطی که نمی توانند بکنند فقط غلط نظامی نیست؛ به معنای جامعِ کلمه، هیچ غلطی نمی توانند بکنند؛ نمی توانند ... به خیال خودشان ملت ایران را به زانو در بیاورند؛ ملت ایران به زانون در نخواهد آمد.
23/2/93.
**
[این که] یک ملت و یک کشور و یک نظام با استغنای از زورگویان و باج بگیران و سرگردنه بگیران بین المللی، با بیاعتنایی به آن ها، حتی با مخالفت و دشمنی آن ها بتواند خود را از مشکلات بیرون بکشد، عرض اندام بکند و حضور خود و نفوذ خود را علی رغم آن ها و به کوری چشم آن ها، بر آن ها تحمیل بکند است ... آن ها را عصبانی کرده است. عصبانی شده اند؛ عصبانی بشوند و به تعبیر شهید عزیزمان مرحوم شهید بهشتی، از عصبانیت بمیرند. 31/2/93
**
آنچه که من می فهمم و احتمال زیاد میدهم، این است که آمریکا نه دخالت نظامی در ایران می خواهد بکند و نه حصر اقتصادی، ا گر هم حصر اقتصادی بکند، ناجح نمی شود. خودش هم می داند. لکن از راه اساسی تر پیش آمده و آن راه، این است که ما را از باطن خودمان آسیب پذیر کند و ما را بگنداند از باطن خودمان.
صحیفه امام، ج12، ص 93 (20/10/58)
**
داعیه ی ما ... «ضدیت با نظام سلطه» است. ما می گوییم دنیا را سلطه گران عالم تقسیم کرده اند به دو قسم: سلطه گر و سلطه پذیر. ما با این مخالفیم. سلطه گران غلط می کنند که بر دنیای غیر کشور خودشان می خواهند سلطه پیدا کنند. 27/2/1386
**
همه دنیا باید بدانند که این ملت به سمت کمال و رفاه و علم و معرفت و گسترش فرهنگ و به سمت همه نیکی ها و زیبایی ها پیش خواهد رفت؛ اما حتی یک روز هم تسلیم فشارهای دشمنان نخواهد شد. 14/3/1376
**
بهترین راه مبارزه با استکبار و دشمنان همین است که ما در ساختن و پیشرفت کشورمان هر چه می توانیم سعی کنیم. پیشرفت علمی، پیشرفت فناوری، پیشرفت اخلاقی، همبستگی ملی و محکم کردن پایه ی ایمان و انگیزه های معنوی؛ هر چه که در این چیزها پیشرفت کنیم، دشمن بیشتر عقب می نشیند و این مهمترین مبارزه ملت ایران است.6/2/1385
**
ما نیروی نظامیان با آمریکا قابل مقایسه نیست نیروی اقتصادی مان، امکانات مالی مان، امکانات تبلیغاتی مان، گستره ی فعالیت سیاسی مان با آمریکا قابل مقایسه نیست؛ اما در عین حال ما قوی تر از آمریکائیم. با اینکه او پول دارتر است، او مسلح تر است، او امکانات تبلیغاتی اش بیشتر است، او امکانات مالی و سیاسی اش بیشتر است؛ اما در عین حال او ضعیف تر است و ما قوی تریم. دلیل قوی تر بودن ما این است که در همه ی این میدان هایی که ما و آمریکا با هم مواجهیم، او قدم به قدم عقب نشینی می کند؛ ما عقب نشینی نمی کنیم؛ ما جلو می رویم. این نشانه؛ این به برکت اسلام است؛ این به برکت کمک الهی و کمک ملائکه الله است. ما به این ها اعتقاد داریم، این ها را باور داریم، این ها را به چشم خودمان داریم می بینیم. و إن شاءالله آن روزی را که قدس شریف ... به دست مسلمان ها بیفتد، شاید خیلی از شماها آن را ببینید. 8/12/1388
**
بر شما جوانان مسلمان لازم است که در تحقیق و بررسی حقایق اسلام در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره، اصالت های اسلامی را در نظر گرفته و امتیازاتی که اسلام را از همه مکاتب دیگر جدا می سازد، فراموش نکنید. مبادا قرآن مقدس و آئین نجات بخش اسلام را با کتب های غلط و منحرف کننده ای که از فکر بشر تراوش کرده است خلط نمائید.
22/4/51 صحیفه نور، ج1، ص 185.
***
آرمان ما این است که احکام اسلام در همه جا، در هم قشرها، در همه وزارت خانه، در همه مملکت، هر جا که هست؛ در بازارها، در کشاورزی ها، در دور و نزدیک مملکت، همه جا احکام اسلام جاری باشد. صحیفه امام، ج 10، ص 19 (10/ 7/1358)
**
مقصود ما این است که هر جای این مملکت برویم اسلام را ببنیم.
صحیفه امام ج8، ص 201 (28/3/58)
**
ماخیلی آسان می توانیم در مقابل آمریکا بایستیم او ممکن است ما را از بین ببرد ولی انقلاب ما را نمی تواند و به همین دلیل است که می گویم ما پیروز هستیم. به شعارها توجه کنید می گویند «ناو هواپیما بر دیگر اثر ندارد از منطق شهادت کارتر خبر ندارد؛ آمریکا چه می فهمد شهادت چیست و به همین دلیل ما همه مسایل را حل می کنیم. 9/9/58
**
اسلام امروز امانت است در دست شما، خیانت نکنید به این امانت.
صحیفه اما، ج 8، ص 480 (15/4/60)
**
منطق ملت ما، منطق مؤمنین، منطق قرآن است، «انا لله و انا الیه راجعون» با این منطق هیچ قدرتی نمی تواند مقابله کند.
صحیفه امام، ج 15،ص 134 (9/6/60)
**
آمریکا با همه ی قدرت نمائی هایش، با همه ی هیاهوها و جنجال هایش، امروز در موضع ضعف و موضع متزلزلی است. 1/1/91
**
طبیعت باطل این است که جولان می کند. «للباطل جولة»؛ الآن آمریکا در دنیا جولان می کند. گاهی هم به رخ ما می کشند که ما هم در دروازه ی غربی شما هستیم. هم در دروازه ی شرقی شما در عراق و افغانستان، راست هم می گویند؛ اما آیا این برای آمریکا قدرت است یا ضعف؟ 16/4/1383
**
امپراتوری نظامی و مالی و تبلیغاتی و سیاسی مسلط بر دنیا (یعنی شیطان بزرگ، آمریک) با همه ی توان، با همه ی آنچه که در چنته داشت، به میدان نظام جمهوری اسلامی آمد، به میدان انقلاب آمد و خاطر جمع بود که انقلاب را به زانو در می آورد. امروز بعد از سی سال، شما نگاه کنید ببینید چه اتفاقی در دنیا افتاده؛ آن ها به زانو در آمدند. 10/3/1390
**
امام روح الله
فتح الفتوح انقلاب ما تربیت این جوان هاست
ملتی که دنبال شهادت است، ملتی که افرادش این است که دست و پایشان وقتی قطع می شود، گله می کنند که خدایا! چطور؟ مگر ما لایق نبودیم که جان ما را بگیری، یک همچو ملتی را نترسانید از این که ما چه می کنیم؟ شما هر غلطی می خواهید بکنید و نمی توانید هم بکنید. 9/3/66
**
آن کسانی که امروز در مقابل تهاجم و توطئه آفرینی های دشمنان ما در جبهه استکبار، در کار جهادی و سیاسی ایستادگی می کنند، کار حسین بن علی علیه السلام را می کنند. 24/9/1375
**
ما تا آن جا که صدای مان می رسد، فریاد روشن گرانه خود را به یطح آفاق عالم می رسانیم.
18/2/1372
**
معنای صدور انقلاب القاء روح پایداری و خودباوری در ملت های دنیاست. 22/12/68
**
انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصلاةو السلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا؛ این معنای انتظار فرج است. 27/5/1387
**
انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای سربازی امام زمان آماده کنیم ... سربازی منجی بزرگی که می خواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بین المللی مبارزه کند، احتیاج به خودسازی و آگاهی و روشن بینی دارد. 3/7/1381
**
اخلاق تشکیلاتی
امام خامنه ای: اینکه هر کس خودش بخواهد کاری بکند، این هرج و مرج همیشه غلط بوده. هر امری باید یک نظمی داشته باشد. 31/5/61
***
شهیدباقری:
اگر بین بسیجی ها حرف میشد میگفت
اگه از دست هم ناراحت شدید
دو رکعت نماز بخوانید بگید خدایا این بنده توحواسش نبودمن گذشتم توهم ازش بگذر
این طوری مهر و محبت زیاد میشه
**
شهید بهشتی: به موقع آمدن و به موقع رفتن وظیفه است، دیر آمدن و دیر رفتن بی نظمی است، دیر آمدن و زود رفتن خیانت است، زود آمدن و دیر رفتن ایثار است.
استاد رحیم پور ازغدی: هرچه مقام و مسئولیت تو بالاتر رفت باید در مقابل مردم متواضعتر با ادبتر و فحشخورتر باشی.
***
استاد پناهیان:
تشکیلات مردمی یعنی این که عدهای از مؤمنین جمع بشوند و یک بخش غیررسمی، در موضوعات مختلف تشکیل دهند و در امور شهر اثرگذار باشند.
***
استاد پناهیان :گناه اصلی که ظهور را به تأخیر میاندازد، ناتوانی مدعیان ولایت مداری در زندگی دسته جمعی است. 95/3/2
**
استاد پناهیان: رشدِ تو در ارتباط گرفتن و تحمل کسانی است که با تو جور نیستند.
دانشگاه امام صادق(ع) - 95/3/2
**
تا چهار نفر در یک تشکل دینی، مثلاً در یک هیئت، کنار هم کار میکنند، یکدفعهای شعبه میزنند و دو تا هیأت دیگر درست میشود؛ چون نمیتوانند با هم کار کنند! البته تکثر هیئتها خوب است، ولی عدم تحمل همدیگر خوب نیست، چون موجب میشودعناصر تشکیلاتی برای امام زمان(ع) تربیت نشوند! در حالی که هیئت باید در درجة اول، خودِ ادارهکنندگان هیئتها را رشد بدهد. ولی متأسفانه اینقدر رشدنایافته هستیم که در اثر کوچکترین اختلافی از هم جدا میشویم و برای هم فداکاری نمیکنیم.
شاید خودتان باور هم کردید که دنبالهرو اسلام و اهلبیت هستید؛ اما در امتحان اینجور کم آوردید، در فتنه اینجور کوری نشان دادید. «هل فیکم الّا الصّلف و العجب و الشّنف و الکذب و ملق الاماء و غمز الاعداء»؛ شما رفتارتان، زبانتان با دلتان یکسان نبود. به خودتان مغرور شدید، خیال کردید ایمان دارید، خیال کردید همچنان انقلابی هستید، خیال کردید همچنان پیرو امیرالمؤمنین هستید؛ در حالی که واقع قضیه این نبود. نتوانستید از عهدهی مقابلهی با فتنه بربیائید، نتوانستید خودتان را نجات دهید.
امام خامنهای 95/2/1
بسم رب المهدی
جملات تشکیلات امام خامنه ای ( حفظه الله)_ کتاب کار باید تشکیلاتی باشد
1-یکی از آسیب های سبک زندگی ما،فرد گرایی و کم مهارتی در کار جمعی است.
2-تشکیلات یعنی نظم،یعنی تقسیم وظایف،یعنی ارتباط و اتصال و زنجیره یی کار کردن.
3-در ایجاد تشکیلات نباید خیلی معطل ماند.
4-تشکیلات،بودن مسئول و وجود یک مرکز فکر است.
5-هر آنچه که یک جمع متعهد صاحب اندیشه و هنر را دور هم جمع کند و بتواند مثل نخ تسبیح اینها را مجتمع نماید،یکی از بزرگترین رحمت ها و نعمت های الهی است.
6-شکل کامل یک تشکیلات درست،این جوری است که باید فرد در جمع حل بشود.
7-اسلام همه چیز را جمعی دارد حتی عبادت.
8-ما از این روح جمعی اسلام دور مانده ایم.
9-اخلاق تشکیلاتی،یعنی اخلاق اسلامی؛اخلاق تشکیلاتی،یعنی اخلاق اسلامی منظم،یعنی چگونگی برخورد دو برادر.دو همفکر،دو هم آهنگ،دو هم جهت.
10-مجموعه ی تشکیلاتی، حیاتش به این است که از بالا مرتب زیر نظر باشد.این نگاه مثل چراغ قوه است و تا زمانی که به یک نقطه افتاده باشد،آن نقطه روشن است.
11-از میان خودتان یک مجموعه ی سه الی پنج نفری،انتخاب کنید.ولو فردی را در این مجموعه ی کوچک،چندان هم توانا نمی دانید؛ولی هنگامی که این مجموعه ی سه الی پنج نفری،مطلبی را عنوان کرد و سخنی گفت،همه قبول کنند.البته مجموعه ی منتخب هم احترام خودشان را نگه دارند،و زیاده گویی نکنند....اگر چنین مجموعه ای به وجود بیاورید،خیلی خوب است.
12- تشکیلات باید منسجم باشد تا مورد اعتماد قرار بگیرد.
13-آنجائی که انسان ها را از هم جدا می کند،یا به هم نزدیک می کند،اصول و مبانی معرفتی است.
14-یکی از چیزی خوشش می آید،یکی خوشش نمی آید؛این ها را مایه ی جدائی بین خودتان قرار ندهید،که به نظر من خیلی مهم است.
15-بدون سازماندهی، بدون تشکیلات،مدیریت امکان ندارد و کار هم پیش نمیرود.
16-عامل مهم مدیریت جهادی عبارت است از خودباوری و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهی..
17-اگر تشکیلاتی به وجود آمد،اما هدف روشنی نداشت،یا هدف داشت ولیکن برنامه ریزی برای رفتن به سمت آن هدف انجام نگرفت و تشکیلات بی کار ماند،به خودی خود،تشکیلات از هم خواهد پاشید و اگر هم بماند،صورت بی جانی خواهد بود. ما این اهداف را مشخص کنیم و بنویسیم.جا پاهای ما معلوم باشد،کتاب نوشته باشیم،در واقعیت زندگی و دنیا اثر گذاشته باشیم.
18-اساسی ترین کار این مجموعه،این است که بر اساس آن هدف ها و سیاست هایی که گفته شده،برنامه ریخته بشود و معلوم گردد که ما از اول تا آخر امسال،چه کارهایی را باید بکنیم و تا کجا باید پیش برویم.بعد آخر سال بسنجیم،ببینیم شد یا نشد.ما باید عن بصیرۀ پیش برویم.
19-قانون گرایی خیلی مهم است .قانون ریل است.
20-گاهی قانون ناقص است،گاهی قانون معیوب است؛اما همان قانون معیوب هم اگر چنانچه عمل نشود- که منتهی به بلبشو و هر که هر که خواهد شد-ضرر آن عمل نشدن،بیشتر از ضرر عمل کردن به قانون است.
21-قانونمندی مجموعه را به هیچ قیمتی از دست ندهید.
22-این فرمان را طوری درست کرده اند که هر طرف شما می خواهید،بچرخد؛مهم این است که شما بدانید کجا باید فرمان را چرخاند و چه موقع باید چرخاند.
23-شما باید خون های جدید را وارد کنید.البته خون سالم وارد کنید و حواستان جمع باشد که خون هپاتیتی یا ایدزی وارد نکنید!
24-تشکیلات بایستی مردمی بشود،تا مثل نیمه ی شعبان برگزار گردد.
25-باید حرف حق را وسط بگذارند و جانب داریها و مخالفتها از استدلال و منطق ناشی شود.
26- معنای وفاق این است که نسبت به هم خوش بین باشند؛ ((رحماء بینهم)) باشند؛همدیگر را تحمل کنند؛در جهت ترسیم هدف های والا و عالی و برای رسیدن به آن ها به یکدیگر کمک کنند و از ایجاد تشنج، بد اخلاقی،درگیری،اهانت و متهم کردن بپرهیزند.
27-اختلاف سلیقه ها را کنار بگذارید،دنبال وجوه مشترک بگردید.با برادران مسلمانشان حاضر نیستند وجه مشترکی پیدا کنند.
28-کار یک مجموعه،هر چه تند تر و پر معناتر باشد،ماندگار تر خواهد شد.
29-گاهی در بعضی از سازمان ها انسان می بیند که مقدمات کار،مخارج بیشتری بر می دارد،تا اصل آن کار؛سفر های بیخودی،سازماندهی های بیخودی و توسعه های بی معنی و بی هدف.
30-آرایش سازمانی و رسانه ای ما باید به گونه ای باشد که؛در برخورد با مسائل گوناگون،توانایی،سرعت و چالاکی داشته باشد؛بتواند موضع خودش را اتخاذ کند و کار ساز باشد.
31-یک وظیفه ی عمده ی همه ی مسئولان در بخش های مختلف،این است که دائما خود را رصد کنند؛خطاهای خودشان را شناسایی کنند و آن خطا ها را اصلاح کنند و از خطاهای گذشته خودشان عبرت بگیرند.
32-مراقب باشید تشکل های دانشجویی تحت تاثیر اختلاف سلیقه ها،نه خودشان دچار انشعاب بشوند،نه باهم دیگر اصطکاک و تصادم پیدا کنند.
33-تناقض در تصمیم گیری ها به وجود می آید.وقتی دو دستگاه مسئول یک کاری هستن،این یک تصمیم می گیرد،آن هم یک تصمیم دیگر می گیرد.و از همه بالاتر مسئولیت لوث می شود.
34-وقتی کار موازی انجام گرفت،مسئولیت لوث می شود.
35-کلید همه ی اقدام های مثبت سازمان یافته ی قابل انتظار نتیجه که آدم بتواند نتیجه را از آن ها انتظار ببرد،مدیریت است.
36-قدرت و نفوذ فرماندهی در سراسر و تمام اجزای این مجموعه است که آن ها را به حرکت و نشاط در می آورد و حیاط جمعی شان را حفظ می کند.
37-فرماندهی باید جوهری از رهبری در خودش داشته باشد و بدون آن،فرماندهی نیست.فرماندهی،فقط فرمان دادن نیست که بکن یا نکن.فرماندهی،یک امر معنوی،یک نوع رهبری،یک نوع اداره ی همه جانبه و یک چیز متکی به ذهن و احساس و عمل وجسم و روح و با سازماندهی به شکل سازمانی صحیح است.
38-مدیران به امر سازماندهی اهمیت بدهند.
39-تقوا زره ای است که اگر انسان آن را پوشید،تیر های زهر آگین فساد و گناه در او کارگر نخواهد شد.
40-((ما حالا یک وزیر خوب را اینجا گذاشتیم؛همه چیز تمام شد.))نه! آن وزیر هم باید معاونین خوبی بگذارد.
41-به گزارش ها ترتیب اثر بدهید و روی آن ها حساس باشید.
42-مجموعه های انسانی مثل ماشین نیستند که انسان یک دکمه ای را بزند و این ماشین به خودی خود شروع کند به کار کردن.مجموعه های انسانی مجموعه هایی از اراده ها،فکر ها،نظرها،سلیقه ها،و خواهش های نفسانی صحیح و غلط هستند.
43-مربی با کسی رودربایستی ندارد؛هیچ بازیکنی هم از هیچ مربی ای گله مند نمی شود.مربی این ملاحظه را نمی کند که اگر خواست فلان بازیکن را بیرون کند،او می گوید من هنوز می توانم بازی کنم؛چرا نگذاشتی.این حرف ها وجود ندارد.شما همین گونه به مدیرانتان نگاه کنید.البته همیشه ذخیره داشته باشید.
44-آن چیزی که ضامن است،این است که شما برای نظارت،صرف وقت کنید.مسئله ی پیگیری هم بخشی از همان نظارت است.
45-مدیر خوب کسی است که در اتاق خود،باشد و نباشد.نباشد،یعنی اینکه در دستگاه،دائم در حال گردش و دوران باشد.
46-باید مواظب باشیم که اولا کار انجام بگیرد؛ثانیا درست انجام بگیرد.اولا اصل انجام گرفتن است؛ثانیا در جهت بودن و درست بودن است؛ثالثا محکم کاری است؛رابعا سرعت عمل است.
47-اگر یک مدیر بخواهد حیطه ی کار خود را سلامت نگه بدارد،باید تا پایین ترین رده ای را که در انجام کار تاثیر دارد،مراقبت کند.
48-دیده اید که نگهبان ها در شب نورافکن هایی را دائم می چرخانند و گوشه هارا نگاه می کنند؛ شما هم همینطور باید به طور دائم امور را زیر نظر داشته باشیم.
49-ادامه راه با استحکام زیر ساخت ها ممکن است.
50-اولویت های کاری را مشخص کنید.بحث اولویت هاست.
51-چنانچه مردم خودتان،شمارا،فکرتان،راهتان،هدف انقلابیتان را نشناسند،این جا ضربه خواهید خورد.
52- از جمله مصادیق امانت،رعایت اولویت ها در هزینه کردن است.اولویت ها را با امکانات چفت کنید.
53-پرهیز از تبلیغات قبل از اتقان کار ها.
54-برای نگه داشتن آن انجمن احتیاج دارید به اینکه مرتب نفس و خون جدید وارد آن کنید.
55-احتیاج است به اینکه شما بعضی ها را رشد دهید.
56-وظیفه ی اول شما مسئولان این است که هر کدام برای خودتان یک جانشین یا تربیت کنید،یا فکر کنید و پیداکنید.
57طبق فرمایش مولای متقیان،آن جایی که بین خواست نخبگان و خواست مردم-عامه ی مردم-تعارض وجود دارد،خواست عامه ی مردم مقدم است.
58-عزیزان من!ایمان را تقویت کنید؛هم در خودتان،هم در مجموعه ی زیر دستتان.یک مدیر در هر سطحی که هست،تاثیر مستقیم روی زیر مجموعه اش دارد؛آن ها به شما به رفتارتان،به حرکاتتان، به برخوردتان، به خدمتتان و خدای نکرده به گناهتان نگاه می کنند؛ این طور هم نیست که گناهان ما را کسی نفهمد:لطف حق با تو مدارا ها کند چون که از حد بگذری رسوا کند
59-جستجو کردن استعداد های خوب و تابناک،گزینش کردن صحیح و عادلانه،آوردن و وارد مجموعه کردن آن ها.
60-((ثم انظر فی امور عمالک)) کارها و امور کارگزاران خودت را مورد توجه قرار بده.
61-((فاستعملهم اختبارا))با آزمایش آن ها را انتخاب کن .
62-((و لا تولهم محاباۀ و أثرۀ)) نه از روی دوستی و رفاقت کسی را انتخاب کن،که ملاک ها را دراو
رعایت نکند فقط چون رفیق ماست،انتخابش می کنیم نه از روی استبداد و خودکامگی.
63-نیروهای انسانی را رها نکنید.نیروی انسانی،دائم به تدارک و پشتیبانی معنوی احتیاج دارد..ارتقای کیفیت نیرو های انسانی از لحاظ ایمان،در درجه اول اهمیت است.
64-در سطوح بالا، آن نیروی مومن و با اخلاص را جستجو بکنید.
65-باید آدم های متدین بر سرنوشت تشکیلات حاکم باشند.باید افرادی باشند با روحیه ی انقلابی و اسلامی عمیق.
66-نقاط ضعف و قوتتان را بسنجید و بدون تعصب داوری کنید.
67-اگر باید اقدامی صورت گیرد..نباید بگذارید شما را از پیشرفت آن بی خبر بگذارند؛یعنی باید دائم سوال و پی گیری کنید.این خودش ایجاد نشاط می نماید.
68-کارهایی را که انجام داه اید،بزرگ نمایی نکنید.خلف وعده هم با مردم نکنید.آنچه به مردم وعده می دهید،اصرار داشته باشید که آن را انجام دهید؛یعنی خودتان را گردن گیر آن وعده بدانید.
69-منت، احسان را باطل می کند و بزرگ نمایی نور حق را از بین می برد.
70-خلف وعده موجب می شود انسان،هم از چشم مردم بیفتد و هم از نظر خدای متعال.
71-هیچ ضرر نمی کنید از اینکه از شما انتقاد کنند.البته این انتقاد هائی که می شود،همه یک جور نیست.بعضی ها به قصد اصلاح نیست،بلکه به قصد تخریب است.لیکن در کنار این ها،نقد وجود دارد،نقد های مصلحانه،خیر خواهانه.
72-متاسفانه خیلی ها تخریب می کنند،ولی اسمش را می گذارند انتقاد.
73-از احتمال خطای خودمان کم کنیم،باید از سخن درشت خیر خواهان نرنجیم.اما کسی که می دانید قصد عناد و دشمنی ندارد،ولو با لحن درشتی هم حرف میزند،از او نباید برنجید.
74-تنبلی و بی حالی و سهل انگاری و کار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن،اولین بلایی است که ممکن است یک مدیر را از صلاحیت کافی و لازم ساقط کن.
75-جدی بودن در کار،آرام نداشتن در کار،احساس مسئولیت برای اصل اقدام و کار و و ظیفه ای که بر عهده گرفته است بسیار مهم است.
76-خود را به خدا وصل کنید.قرآن خواندن هر روز را فراموش نکنید.
77-اگر شما می خواهید بر مخاطبانتان تاثیر بگذارید..باید با اخلاق با آن ها مواجه شوید.
78-صدق و اخلاص،شرط اول است.
79-اخلاق انسان،خصوصیات و خصال اخلاقی انسان ها،عمل آن ها را جهت می دهد و ترسیم می کند.
80-دنیا طلبی ریشه و مرکز اصلی همه ی خطا های ماست.
81-مراقب باشید تحرک خود را از دست ندهید و از تنبلی بپرهیزید.
82-یک وقت،بهترین استفاده از یک انسان زنده و عاقل و باشعور این است که مثل نردبان بشود و یک نفر پایش را روی دوش او بگذارد تا دستش به جایی برسد که کاری انجام بدهد.
83-هر جا هستید،هر کاری که احساس می کنید انقلاب بدان نیاز دارد،آن را انجام بدهید.
84-مسئله ی توکل و توجه به خدای متعال برای این است که باطن خودتان و دل خودتان را بتوانید مستحکم و قوی نگه دارید.
85-اگر ما در درون خودمان،ساخت درونی محکم باشد،هیچ مشکل بیرونی نخواهد توانست بر ما فائق بیاید.
86-بر حذر باش از اینکه خود شیفتگی به سراغ تو بیاید.اعجاب به نفس،یعنی خودشگفتی؛ اینکه انسان از خودش خوشش بیاید.معنایش این است که با دیدن این امتیازات،عیوب را در کنارش نمی بینید.بدانید که این خطر است.
87-به آن چیزی که در وجود تو هست و تو را شیفته ی خودت می کند،اعتماد نکن.
88-از علاقه ی به ستایش شدن از طرف دیگران بر حذر باش.
89-این طور نباشد که تو بگویی چون در این کار به من مسئولیت سپرده شد،من باید دستور بدهم و دیگران از من اطاعت کنند.
90- از مسئولیت نباید هراس داشت.
91-احساس مسئولیت داشته باشیم و کار را بر مبانی منطقی استوار کنیم،چنانچه نقصی هم در کار به وجود آید،علاوه بر اینکه خدای متعال ما را مواخذه نخواهد کرد. چون ((لا یکلف الله نفسا الا وسعها))مردم هم ما را مواخذه نخواهند کرد.
92-در خیلی از موارد خلافی انجام نگرفته؛اما خلاف این بوده که کار های زیادی باید انجام می گرفته،ولی انجام نگرفته.کار نکردن به مقدار لازم هم یک نوع تخلف است.
93-صداقت و مسئولیت پذیری باید در مدیران وجود داشته باشد.
94-بر مبنای یک پایه ی منطقی،کار را انجام دهید و مسئولیتش را هم به گردن بگیرید.
95-در کارها پیش از موعد عجله نکنید و شتابزدگی به خرج ندهید.
96- رسیدیم به جایی که دیگر واضح شد غلط است؛اینجا حرفتان را پس بگیرید؛هیچ اشکالی ندارد.پس لجاجت به خرج ندهید.
97-هنر مدیریت همین است که از موانع عبور کند.
98-سرعت را با دقت همراه کنید.
99-انسان وقتی که دست پاچه شد،حتی گاهی همان کاری هم که در فرصت معینی می توانست انجام بدهد،آن را هم نمی تواند انجام بدهد.
100-اگر در جایی احساس کردید که مسئولیت شما موجب این است که کارها راکد بشود،حتما مسئولیت را واگذار کنید.
101-این طور نباشد که برای ما،شغل مساله ی اول باشد.مساله ی اول،کار است.
102-برادر ها و خواهر ها!تقویت مبانی معرفتی را جدی بگیرید.از خودتان شروع کنید.تقوا یعنی مواظب خود بودن.خیلی اوقات هست که چشم ما به خطاهای دیگران باز است.
103-یک تقوای جمعی هم داریم.بنابر این تقوای جمعی لازم است.
104-هم خودتان و هم کسانی که با شما مربوط هستند را توجه بدهید به خودسازی جهاد اکبر این است.