حجره پریا
نقد رمان حجره پریا: نگاهی به ابعاد مختلف کتاب حجره پریا
نقد رمان حجره پریا نوشته ی محمدرضا حدادپور جهرمی
ابعاد داستان
حجره پریا داستانی چند بعدی است و اگر منصفانه بخواهد در ترازوی نظر بنشیند، باید از تمام زاویه ها مورد بررسی قرار بگیرد.
ظاهر داستان اجتماعی است، باطنش امنیتی سیاسی است.
و ظاهرش و باطنش، فریاد تهاجم فرهنگی است.
توهم دشمن، توهم این که برای براندازی ما دارند برنامه دقیق و همه جانبه می چینند، توهم این که ما اینقدر مهم هستیم که زمین و آسمان را به هم بدوزند تا ما را از بین ببرند،
شاید توسط عده ای مورد تمسخر قرار بگیرد اما حقیقت مثل روز روشن است و انکار نشدنی. این دست مطالب باید به گوش نسل امروز برسد تا بخوانند و از خواب خرگوشی بیرون بیایند.
اما بعد….
نگاه نویسنده به فضای طلبگی:
نگاه منتقدانه و شجاعانه ی نویسنده حجره پریا به فضای خواب آلود طلبگی، به دور از تعصب و با چشم تیزبین و دل درد مند قابل تقدیر است و صد البته درست،
چه اگر حوزه های علمیه و طلاب ما وظیفه ی تبلیغی و تبشیری خود را متناسب با زمانه و با روحیه ی انقلابی انجام داده بودند،
فی الحال این طور نبود که هفتاد در صد جامعه را ماهواره گرفته باشد و کمتر از ۴۰ درصد جوانان ایران نماز بخوانند و ایران اولین کشور وارد کننده لوازم آرایشی باشد،
چه برسد به فضای مجازی که خود قصه و غصه دیگری است
و حوزه ی علمیه عقب است از همت بلند جوانان غیور ما.
واقعیت موجود حوزه های خواهران اسفناک تر از اینی است که نویسنده ترسیم کرده است،
چه این که خواهران طلبه ای که برای سند ۲۰۳۰ امضاء جمع می کردند توسط مسئولین حوزه خواهران مورد توبیخ قرار گرفتند و امضاء و… تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…
نگاه مسئولین کشور به مسایل امنیتی:
از نظر امنیتی هم که وقتی بزرگِ تشخیص مصلحت، می گفت تسلیحات نظامی نمی خواهیم
و بزرگِ دستگاه اجرا، نیروی نظامی را تحقیر می کند
و بزرگِ دستگاه اطلاعات فقط به خاطر اینکه سید است وزیر اطلاعات شده است نه به خاطر توانمندی اش،
خب جاسوس ها می آیند و می روند و می مانند همین جوان های مظلومی که جان بر کف نظام را نگه داشته اند…
هر چند خوب بود و جا داشت نویسنده با سرعت نگذرد از این مقوله و کمی بیشتر به این درد بپردازد.
کتاب امنیتی حجره پریا:
به هر حال کوتاه سخن اینکه حجره ی پریا، نه اولین پرونده ی امنیتی ما و نه پیچیده ترین آنهاست.
نه سربازان گمنام امام زمان(عج) کارشان به این سادگی است
و نه ما مطلعیم که دشمن چه کرده و چه ها دارد می کند.
نه مسئولین ما که عده ای شان نفوذی هستند کوتاه می آیند، مگر به قیمت تغییر حکومت و نه مردم ما می گذرند این اتفاق بیفتد.
نه دشمن را باید دست کم گرفت و نه دوست را تنها گذاشت.
نه می شود بی خیال نظام جمهوری اسلامی شد
و نه خدا ما را می بخشد اگر سرمان گرم زندگی خودمان باشد فقط.
و نه مامورین ما این قدر که در کتاب آمده سر به هوا هستند که نتوانند جان چند دختر را حفظ کنند و در این کتاب در حقشان ظلم شده است که ضعیف و سر به هوا نشان داده شده اند.
نه دشمن این قدر پر قدرت است که بیاید بزند و بکشد و برود
و مامور ما نتواند هیچ کاری کند که اگر این طور بود الان کشور شده بود افغانستان.
نه ترسی مقابل دشمن هست و نه ضعفی.
اقتدار ما پابرجاست به هوشیا ری نیروهای ما!
و نه آقای حداد پور حاضر است کمی،
فقط کمی
قلمش را بهتر کند و این رمان ها را سر و سامان بهتری بدهد که حیف نشود.
تا اعتراض هم می کنی در کانالش رای گیری راه می اندازد…