میرانا و ۷ جن بدبخت( هفت جن)
میرانا و ۷ جن بدبخت: کتابی پرکشش اما آسیب زا
میرانا و ۷ جن بدبخت (هفت جن) –امید کوره چی
کتاب مبارزه آخر الزمانی بین اجنه و انسان ها را ترسیم کرده است. اجنه دخالت زیادی در زندگی انسان ها می کنند و انسان ها را تحت فشار و سختی می گذارند. فردی دست به کار می شود و با کمک اذکار و اوراد و علوم غریبه به مبارزه با اجنه می رود.
او برای نجات جان دختری به نام میرانا که تحت سیطره ی اجنه است با ۷ جن مبارزه می کند و البته از اجنه ی مسلمان هم کمک می گیرد.
در این مبارزه و نجات جان دختر، او موفق می شود و در آخرین مرحله نزدیک است که انسان پلیدی به نام درویش (فودی اسرائیلی) که اجنه ی کافر را تسخیر کرده تا به رموز مدفون در قدس شریف دست یابد تا دنیا را به نابودی بکشاند، را از پا در بیاورد؛ که امام زمان به کمکش می آید و تمام شیاطین را نابود می کند و دنیا نجات می یابد.
داستان از کشش بالایی برای همراه کردن مخاطب برخوردار است.
فقط چند نکته می ماند:
- فردی که به مبارزه با اجنه می رود، ترک دنیا کرده است، امری که در اسلام مذموم است. ما زندگی تارکانه نداریم.
- او برای به دست آوردن یکی از علوم غریبه دست به دامان درویشی صهیونیست میشود و جالب است که در آخر امام زمان به او که علم مذموم دارد کمک هم می کند. (دشمن انسانها)
- در اسلام کمک گرفتن از اجنه و تسخیر آنها حرام است حال آن که این فرد توفیق یاری امام زمان را هم پیدا می کند…
- روی آوردن به رهبانیت او در حالی است که او با خانواده اش قطع ارتباط کرده است در حالی که در اسلام گناه توفیق عمل خوب را از انسان می گیرد….
- قهرمان این داستان هم، راه های عجیب و غریب را طی می کند و اذکار و اوراد و دعاهایی را به کار می برد و تشویق می کند به رو آوردن سمت این کارها، به همین خاطر هم برای نسل امروز که اهل خواندن کتب هری پاتر است جذابیت داستان زیاد است.
- کسی که در انجام واجباتش کمی لنگ می زند چنان توانمند است که کارهای بزرگی انجام می دهد فراتر از حد تصور… جادو، تسخیر، علوم غریبه امری نیست که در زندگی روزمره ی مردم ما ضرورتی داشته باشد چه برسد که به درد یاری امام زمان بخورد و مورد تایید ایشان باشد….
بهر حال نویسنده کتاب ۷ جن با دست گذاشتن روی موضوعی که برای خواننده اش عجیب و مجهول است ظاهرا توانسته موفقیت خوبی به دست آورد اما ایا تولید کنندگان این کتاب می دانند که چه اشتباهی مرتکب شده اند..
این که آیا پرداختن به چنین موضوعاتی آن هم در جامعه ی کنونی ما که رویکرد بسیاری از افراد ناآگاه به سمت این اذکار و اوراد بسیار زیاد شده است چقدر ضرورت دارد؟ دیگر اینکه پرداختن به جزئیات و بیان راه ها و کارهایی که نقش اول داستان انجام می دهد مخاطب را به توهم رو آوردن به این موضوعات وا می دارد هر چند نویسنده تلاش کرده است که ظاهرا همه را مستند نشان دهد.
نقد دوم
نقد کتاب هفت جن
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد کتاب: هفت جن
نویسنده کتاب: امید کوره چی
از کودکیام داستانهای جن طرفدار داشت، حالا هم کتابهای جادو سحر و اجنه!
اوایل ترجمههای پرفروشی چون هری پاتر نشست وسط کتابها و حالا داخلیها هم دست به کار شدند! هم فروش خوبی دارد و درآمد زا و هم نتیجهاش معروف شدن است!
می ماند یک سوال: ترس تا چه حد به روان انسان آسیب میزند؟ اصلاً دانستن سحر و جادو و خواندن کتبی با پسزمینه وحشت و ترس، چقدر نیاز است؟ یک وقتی پای لذت در میان است و یک وقتی پای نیاز. لذتهایی که نیازی به آنها نیست، مثل نوشابه است، مثل مواد مخدر، خوشمزه و سکرآور!
و البته «بیمار کننده»!
نمیخواهم آسیبهای روانی کتب و فیلمهایی از این دست را بنویسم. هر فرد با مرور زندگی قبل از خواندن این کتب و بعد از خواندن آنها، تاثیر منفی که در روح و روان و اندیشه خود میبینید، متوجه میشود. یکی از این کُتب کتاب «هفت جن» است.
– این کتاب دو موضوع را خیلی دقیق و بسیط و با توصیفات فراوان و عینی توضیح داده است: یکی طوایف مختلف جن و دیگری طرز تهیه طلسم های مختلف.
در مورد اجنه توضیحات دقیق و توصیفات وحشتناکی را آورده است، و هیات و رفتار جن ها را بسیار دقیق توصیف می کند. مثلا یک نفر خوابیده و جن ها می آیند و می خواهند از وجود او روحش را بیرون بکشند، آن شخص هم زجر و درد می کشد. نویسنده مو به مو توضیح می دهد که…
حتی شما اگر شخصا آدم تقریبا شجاعی باشید و رمان وحشتناک بخوانید، وقتی این کتاب را میخوانید، شب ها موقع خواب مدام اطراف را می پایی! حالا فکر کنید کسی که روح لطیفی داشته باشد، چقدر این کتاب اذیتش خواهد کرد.
موضوع بعدی که دقیق توضیح می دهد، نحوه درست کردن طلسم های مختلف است، به طوری که اگر خواننده کنجکاو باشد، متاسفانه آن کارها را انجام می دهد.
بعد از خواندن کتاب، مصاحبه نویسنده را بخوانید. مصاحبه گر همین نکته را پرسیده بود. گفته بود شما این طلسم ها را این قدر با دقت توضیح داده اید، فکر نکردید که کسی بخواهد امتحان کند؟ نویسنده گفته بود که من طلسم ها را تغییر دادم تا اگر کسی امتحان هم کرد، به نتیجه نرسد.
شخصیت اصلی کتاب با جن ها در نبرد است و طلسم ها و وِردهایی را انجام می دهد. این گزاره در ذهن انسان شکل می گیرد که «این فرد، مسلمان است» اما نکته اینجاست که تمام طلسم ها و وردها و ذکرها و مهارت هایش را از استادی بی دین و ملحد یاد گرفته است. او در طی داستان طلسم هایی که یاد گرفته است را انجام می دهد و این روند تا آخر داستان که در شرایط دشواری قرار می گیرد، ادامه دارد و نهایتا جایی که دیگر راه فراری ندارد موقعی است که از امام زمانعج کمک می خواهد. این نکته برای کسی که دید عمیق داشته باشد، به چشم می آید که چرا قبل از این همه کار سخت از امام شیعیان کمک نخواست؟
اما برای کسی که کتاب را با نگاه تحلیلی نمی خواند، سوال پیش نمی آید. بلکه در ذهنش این گزاره شکل می گیرد که: آدم می تواند مبنای علمش را از لجنزار بگیرد غرق نشود و با حرام بسازد، تمام راه ها را تجربه کند؛ اگر به هیچ نتیجه ای نرسید، در آخر متوسل به امام معصوم(ع) شود. امام معصوم هم که مهربان است و همیشه کمک می کند، خانه حرام و لقمه حرام و کار حرام را اصلاح میکند و شخص را نجات می دهد.
حال این سوال پیش می آید در کل داستان، امام زمان کجا بوده است؟ چرا شخصیت داستان از همان اول از امام زمان کمک نخواست؟ این همه بیچارگی و زجر و سختی و مصیبت کشید.
گفتنی است که حتی طرز تهیه طلسم ها هم وحشتناک است. مثلا می نویسد که برای تهیه طلسم به عصاره عقرب نیاز است! و طرز تهیه عصاره عقرب را توضیح می دهد؛ می گوید چهل عقرب می گیرند و به چهار دسته ده تایی تقسیم می کنند و چهار تا چاله می کنند و آنها را ده تا ده تا توی زمین چال می کنند. عقرب ها از گرسنگی شروع به خوردن همدیگر می کنند. نهایتا از هر ده عقرب یکی باقی می ماند که جمعا چهار عقرب می شود. این چهار تا را دوباره به جان هم می اندازند و غیره.
خلاصه بعضی از کتب دردی دوا نمیکند اما درد اضافه میکنند باورها را جابجا میکنند و باوری کاذب اضافه میکنند باوری ترسناک و دلهره آور.