کف خیابان2
نقد کتاب کف خیابان ۲ : خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج. . .
مجموعه اطلاعات؛ چه سپاه، چه… باید به یک مدل برسد. مدل ارائه واضح از حضور و وجود خودشان در اذهان مردم و در فضای جامعه! اگر این کار را زودتر انجام ندهند، به همین زودی، با یک پازل نامرتبی روبرو خواهند شد از نویسنده ها و انگیزه هایشان، قلمشان، اندیشه شان و البته اگر نگوئیم اغراض و امراضشان، که دیگر جمع نخواهد شد! باید بپذیرند که مدیریت محتوا را از هر قلم به دستی بگیرید و در محدوده و چارچوب تعریف شده ای دربیاورید تا نخواهند بعدها هزینه کنند!
شاید بتوان گفت آقای حدادپور شروع مسیرکجی هست که با پشتیبانی، کم اطلاعی، صفحات مجازی، بد قلمی، ساده گی مخاطب، این سیر را افتتاح کرده است و متاسفانه جای پایی هم بین طرفداران انقلاب و کم کتاب خوانده اند و هبجانات را دوست دارند باز کرده است!
نفرات بعدی هم در راه هستند. دیر یا زود. (کتاب”برنگرد” را بخوانید. این کتاب ماجرای گروهک ضدانقلاب خارج از کشور و مدیریت و آموزش و اجرای برنامه اش در داخل کشور را بازخوانی می کند، و البته بیشتر جنگ و موفقیت “مجازیات” و اثر آن بر روی اذهان عمومی و استفاده از نیروهای جوان و ناآگاه و گولخورده را نشان می دهد)
چند نکته:
۱- اینکه نویسنده تلاش کرده تا اطلاعات عمومی مردم و آگاهی سازی نسبت به مکر دشمن را انجام دهد. درست اما:
الف: قلم ایشان… و کوچه بازاری! خودشان هم می گویند نویسنده نیستند، پس چه اصراریست که بنویسد.
این مدل نوشتن، مثل مجلات زرد است، حیف این موضوعات با این سطح!
ب: آقای حدادپور را باید یک دور از صحنه ها و الفاظ پورن پاکسازی کنند. چرا باید این کلمات، این صحنهپردازی ها، این…
یک حیایی در جامعه مومنین بود که این کلمات یا شوخی ها یا تصویرسازی ها را نداشتند، اما همین جامعه مومنین به یک نویسنده به اصطلاح طلبه اعتماد می کند، کتابی با موضوع به اصطلاح نیروهای انقلابی و سربازان گمنام دست می گیرد تا بخواند…
نتیجه:
صحنه ها و کلمات و فضاسازی هایی را مطالعه می کند که تا به حال یا نداشته یا اگر در کتابی دیگر دست فرزند خودش می دید، اسمش را می گذاشت: کتب مستهجن یا ضاله!
کتب این آقا مثل برنامه خندوانه است. برنامه ای که در قالب ظاهرا موجه، موسیقی را به خانه مومنین تزریق کرد. هر کس که مراقب بود موسیقی در ذهن و قلبش ننشیند، با یک ترفند ساده صدا وسیما و البته گاهی دعوت از مهمانانی مثل: جانبازان و خانواده شهدا و… موسیقی را هم پذیرفت. بعد رامبد جوان پشت کرد به همه آرمان های همین شهدا و کشف حجاب همسرش رو راحت رسانه ای کرد، رقص رو، عدم افتخار به ایرانی بودن رو….
ج: نیروی اطلاعات برای مردم ناشناخته اند و بوده اند، در سیر کتب آقای جهرمی و البته این کتاب، راحت دستتان می آید چند چیز:
۱-داخل خانه مهربانند و زندوست(خوب است) اما
۲-بیرون عصبی، بدبرخورد، گاهی وحشی
۳-شکنجه، اصلی در اعتراف و بازجویی است
۴-بی برنامگی و سر دنبال دشمن داشتن و دور خوردن ها، از چند زن و مرد جوان!
۵-آسیب پذیر بودن
۶- غالبا وقتی به خودشان می آیند که چند بار رو دست خورده اند و کم آوردهایم!
۷-خلاصه اینکه بی برنامگی و عدم تسلط را با توسل می شود حل کرد!
د: خوب است که ما تسلط اطلاعات برون مرزیمان را کمی به رخ بکشیم نه اینکه تنها تعقیب کننده خوبی باشیم!