مجموعه مولای ما این چنین بود
مجموعه مولای ما این چنین بود: کتابی زیبا در وصف یک خوبِ بیهمتا
مجموعه مولای ما این چنین بود
مؤلف: موسسه فرهنگی علوی
معرفی:
بعضی آدم ها نه در وصف می آیند نه در در قلمِ نویسنده می گنجند…
بعضی ها فراتر از باور ما هستند و ما را از این دنیا به آسمان ها رهنمون می کنند و مولای ما چنین بود..
مجموعه ” مولای ما این چنین بود” کتابی زیبا در وصف یک خوبِ بی همتا، حضرت علی «علیه السلام» که از بزرگی و عظمت شخصیت والای او به زبان کودکانه داستان را روایت می کند.
بریده کتاب:
آن روز مردم در مسجد کوفه جمع بودند و امام و مولایشان حضرت علی بر بالای منبر مسجد مشغول خواندن خطبه بودند. در بین فرمایشاتشان فرمودند: «ای مردم از من سوال کنید پیش از آنکه مرا از دست بدهید. از راه های آسمان بپرسید که من به راه های آسمان داناتر از راه های زمین هستم!»
مردی از بین جمعیت برخاست و پرسید: یا امیرالمومنین، اکنون جبرئیل در کجاست؟
امام فرمودند: «صبر کن تا ببینم!» آنگاه نگاهی به بالا و پایین و به راست پ چپ نمودند و فرمودند: «تو خود جبرئیل هستی؟»
در این زمان جبرئیل از میان مردم بال کشید و سقف مسجد را شکافت و رفت.
بریده کتاب(۲):
یهودی گفت: پسرعموی شما گمان میکند که او حبیب خدا و برترین پیامبران است، چرا از خدا نمی خواهد که به شما مال و ثروتی بدهد که از این فقر و بیچارگی نجات پیدا کنید؟!
حضرت علی سر مبارکشان را به زیر انداختند، سر را بلند کرده و پس از کمی صبر فرمودند: «ای برادر یهودی، به خدا قسم از برای خدا بندگانی است که اگر از خدا تقاضا کند که این دیوار را برای آن ها طلا کند، خداوند خواهد کرد.»
ناگاه چشم مرد یهودی به دیوار روبرو افتاد، عجیب است، دیوار به طلا تبدیل شده و نور و برق آن چشم را می زند.
مرتبط با مجموعه مولای ما این چنین بود