سارا کورو
نقد کتاب سارا کورو : سبک زندگی غلط
نقد کتاب سارا کورو
نویسنده کتاب: فرانسس هاجسن برنت
ناشر: چشمه
رمان سارا کورو را که تازگی خواندم، فهمیدم با دیدن کارتون سارا در دوران کودکی چه کلاهی سر ما رفت، چون او را به عنوان قهرمان دوست داشتیم. اما الان که بزرگ شده ام و این کتاب را خواندم، دیدگاهم به کلی تغییر کرد. الان می فهمم سارا کورو یک دختر ثروتمند است که بسیار تجملی زندگی می کند و فقط در حد یک کیک به نیازمندان کمک می کند. یک تکه از کیکش را به فقیر می دهد، ولی پدرش یک دریا شاهزادگی برایش خرید میکند.
ما اصلاً حواسمان نبود کارتون هایی که در کودکی می دیدیم، روی ما خیلی اثر می گذارد. الان که کتابش را خواندم، دیدم ما چقدر در دوران کودکی کارتون در این سبک می دیدیم.
سیری تخیل دارد و ما اصلاً متوجه نمی شویم. این خیال پردازی را در کودکی در ناخودآگاه ما ثبت می شود. این مسئله در داستان قانون جذب هم بود. قانونی که می گوید به هر چه فکر کنی، به آن می رسی. سارا کورو آن قدر قوی در خیالش می گردد که فکر می کرده شاهزاده می شوم؛ شاهزاده بوده ام و الان هم شاهزاده ام. حتی دوباره ثروتمند و شاهزاده و… می شود.
هرچند دوباره که ثروتمند می شود، چه کار می کند؟ همان دختر را می آورد و خدمتکار خودش می کند. دوباره به اندازه کلوچه به فقرا کمک می کند و خب مثل سابق ریخت و پاش می کند، یعنی شأنش این ریخت و پاش است.
در حقیقت این داستان که بعد کارتون و فیلم می شود آموزش یک اندیشه متوهمانه و خیالی است که در پرده روحیه داشتن ارائه میشود!
در کشورهای اروپایی، دینشان مسیحیت است و راجع به مسیحیت صحبت می کنند. سیاه نمایی بی نظیر است، اما واقعی است (مثل کتاب گوژپشت نتردام). اگر ما نوشته بودیم، می گفتند سیاه نمایی است. اما وقتی این کتاب ها را می خوانیم، از فضای تاریک داستان متاثر می شویم. برای آگاهی از حقیقت اروپا، کتاب «هیس طوری» را بخوانید.