نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۵ مطلب با موضوع «2. جوان :: 1.10فرقه ها» ثبت شده است

جمعه, ۹ شهریور ۱۳۹۷، ۰۸:۱۲ ب.ظ

فرمانروای مه

دکان باز کرده بود
"هر کس هر چه من بگویم انجام دهد، به هر چه دلش بخواهد می رسد، هر کاری دلش بخواهد می تواند انجام بدهد و کم کم هر جایی که بخواهد می تواند برود."
مرد و زن، جوان و کودک مریدش شده بودند و دستوراتش را انجام می دادند و البته نتایجی هم گرفته بودند...

 

برشی از کتاب(۱):

. راستی سودابه تنها اومدی؟
- نه محمود منو آورد.
- فقط یه سوال! اون خانمی که صورتشو انگار با گچ سفید سفید کرده بودن چی؟ اون چیکار کرده؟
- سودابه می خندد و می گوید: اون به خاطر کینه ای که با افراد گروه داره، به این صورت در اومده، خیلی کینه اییه.هیچ کس از موضوع چشم بصیرتت نباید خبردار بشه، یادت باشه. ص۳۶۶

 

برشی از کتاب(۲):

فرشته به من اشاره می کند که به اتاق بچه ها بروم. دنبالش می روم. می گویم: چیزی شده؟
- نمی خواستم مامانم و زن دایی چیزی بفهمن. امروز سودابه به من زنگ زد.
- پس چرا به من چیزی نگفت؟
- بعد از اینکه با تو صحبت کرد،به من زنگ زد.گفت: امروز حضرت زهرا تو جسمش حلول کرده،انگار به تو هم گفته.
- با تعجب می گویم:چی!مطمئنی گفت حضرت زهرا؟
- آره چند مرتبه هم گفت.
- ولی به من گفت: یه فرشته تو جسمش حلول کرده، بدجوری قاطی کرده.این قدر این روزا دروغ می گه که خودش یادش می ره به کی چی گفته.
- چطور به خودش اجازه می ده این حرفا رو بزنه؟
- باید باهاش چیکار کنیم؟
- کاش می دونستم
- راستش دیگه نمی تونم درست قبولش کنم. اصلا حالا بیشتر ردش می کنم تا قبول ص۶۷۰

 

 

رمان جذاب,رمان متفاوت,رمانی درباره فرقه ها'فرقه شناسی'رمان فرمانروای مه'

فرمانروای مه ، نویسنده : مهدیه­ ارطائفه

فضای مه ،گرفته اگرچه ظاهرا لطیف است

اما ماندن در آن وحشتناک و وهم ­آور است؛

فضایی است که قدرت دید انسان را کور می ­کند.

و تو مست طراوت آن از پس و پیش و بالا و پائینت بی­ خبر می­ مانی.

و نه می­ بینی و نه کسی می ­تواند تو را دریابد.

خلاصه کتاب فرمانروای مه :

داستان زنی است که ادعای ارتباط با عالم غیب دارد.

مردم را (چه متدین و چه بی ­دین) دور خودش جمع می­ کند با اطلاعات و اذکار و اورادی که می­ دهد،

خبرهایی که از چند و چون زندگی افراد می­ رساند و حالات و اداهایی که در می ­آورد.

در رمان فرمانروای مه ، افرادی که در پی دریافت بیشتری از دین هستند و یا دنبال راه حلی برای راحتی ارتباط با مفاهیم دینی و یا …

دور او جمع می­ شوند و او با اذکاری که می ­دهد

و آن­ها مقید به انجامش هستند کاری می ­کند که گاهی نوری، خوابی، صدایی می­ شنوند و …

جالب این­جاست که اطرافیان نقص ­ها و بدی­ های زیادی هم در او می­ بینند اما چشم­ پوشی می­ کنند،

تا جایی که خودشان، همسر و فرزندان و زندگی­شان دچار خسارت­ های زیادی می ­شود اما باز هم بیدار نمی­ شوند.

با توجه به وضعیت موجود جامعه، هر جن و انسی، فرقه و گروه و تشکیلات و ادعا راه انداخته است

و مردم ما متأسفانه به دلیل عدم شناخت درست و ساده ­لوحی و دوری از مفاهیم اسلامی و همراهی با مفاهیم غربی بسیار زیبا، فریب می­ خورند و با ضررهای سنگینی هم مواجه می­ شوند،

خواندن این رمان توصیه می ­شود. کتاب فرمانروای مه ، رمانی است از زندگی چند خانواده اسیر در فرقه …

پیام اصلی :

گام های شیطان در منحرف کردن مسیر هر قشر

پیام فرعی:

_ اگر مسیر حق را نشناسی قطعا در مسیر باطل قرار می گیری و شکار می شوی.

_ مسیر انحراف را دشمن از زنان شروع می کند چون لطیف تر هستند و در صورت عدم کنترل این احساس و لطافت، شیطان بر او سوار می شود.
_ مسیر روشن است همان طور که آفتاب می تابد ولی آنهایی که خودشان را به خواب می زنند شیطان برایشان ورودی پیدا می کند.
_ انسان باید دنبال مسیر متقن و اصل باشد.
_ کسانی که دیگران را به غیر اهل بیت دعوت می کنند را باید تکفیر کرد.
_ اعمال و اذکار باید به نیت تطهیر نفس باشد نه دیدن نور و غیره .
_ باید بندگی کرد اگر اصلاح باشد که امام زمان (عج) را ببینی، می بینی.

نقاط ضعف و قوت کتاب فرمانروای مه:

  • قلمی قوی ندارد و زواید زیاد دارد. تکراری بحث می کند.
  • لقمه حلال و دنبال حق بودن واقعی باعث روشن شدن راه می شود.
  • با طولانی بودن متن کتاب نویسنده می خواهد بگوید گام های شیطان آهسته و پیوسته است شیطان خسته نمی شود و برای انحراف ما گام های مداوم برمی دارد، بی حساب وارد نمی شود و برای هرکسی خاص خودش برنامه دارد.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۷ ، ۲۰:۱۲
نمکتاب ...
جمعه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۰۰ ب.ظ

مسلخ عشق

مسلخ عشق :  بهائیت، واژه ای که قطعاً به گوش هر انسانی خورده است...

مسلخ عشق : بهائیت، واژه ای که قطعاً به گوش هر انسانی خورده است…

 

مسلخ عشق : مهناز رئوفی, نشر عهد مانا

 

ژالکین در آن نیم ساعت تمام شگردهایش را برای دلبری تمرین کرده بود .
پیراهن قرمز تمام کلوش وکوتاهی پوشیده وموهایش رامدل فرحی جمع کرده بود ،
آرایش ملایمی داشت وباکفش های پاشنه بلندش کشیده تر وبلند تر از همیشه نشان می داد.


برشی از کتاب:
گفتم که بهایی هستم وکمی از اعتقاداتم برایش گفتم. با صدای کلفت و لات منش خود گفت: بگو ببینم محرم و صفر عزاداری می کنییا نه ؟ گفتم اول ودوم محرم روزهای مبارکی هستند چون در اول محرم باب متولد شده و در دوم محرم بهاد. این دو روز را جشن می گیریم . برای امام حسین هم عزایی به پا می کنیم چون معتقدیم که زمان دین اسلام به پایان آمده ودیانت جدیدی استوار شده . یکدفعه مثل فنر پرید یعنی شما اول و دوم محرم جشن می گیرید ؟ مرد چنان عصبانی شد که گفتم الان با یک ضربه ی مشتش جان به جان آفرین تسلیم می کنم.اما او با عصبانیت گفت اگر زن نبودی می دانستم چطور دهانت را مهر وموم کنم حیف که زن هستی. یک امام حسین هست وملیون ها نوکر. حماسه او هرگز کهنه نمی شود وهرگز منسوخ نمی شود.  صفحه176

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۳۱ ب.ظ

فریب

کتاب فریب
نویسنده: مهناز رئوفی
انتشارات کیهان

معرفی :

💎دین چیست؟
فرقه ها کدامند؟
چه تفاوتی باهم دارند؟
کدام راه و روش می تواند انسان را خوش بخت کند؟
آرامش کجاست؟
بیشترین لذت ها را از کدام مسیر زندگی می توان چشید؟
این ها و سوالات زیاد دیگرتان را با خواندن این رمان جذاب پاسخ گویید.




یکی تبلیغ دین مسیحیت می کند، آن دیگری جزوه های تبلیغی وهابیت را شبانه درخانه‌ها می اندازد. در خیلی از شهر ها هم فرقه بهائیت دارد با تمام توان جوان‌ها را جذب می کند . رمان فریب داستان زندگی خانوادگی دختر جذابی به نام ساحل است که برای رسیدن به اهدافشان بهائی می شوند.

خلاصه کتاب:
 دختری به نام ساحل که در خانواده‌ای بی قید زندگی می کند با الهام که بهائی بوده آشنا می‌شود . الهام خانواده ی آنها را به سمت بهائیت می کشاند و زندگی عاشقانه ساحل را از هم می پاشاند. آنها از ایران می روند و ساحل در آنجا دچار زندان می شود و پسرکوچکش هم مورد تجاوز بهائی ها قرار می گیرد. بهایی ها خانه شان را در ایران بالا می کشند و ساحل دست به انتقام می‌زند.

برشی از کتاب:
صدای خنده و شادی در فضای اتاق پیچیده بود. درحالی‌که میز را می‌چیدیم از شادی در پوست خودم نمی گنجیدم . با اینکه می دانستم دانشگاه آزاد هزینه زیادی دارد. اما بالاخره قبول شده بودم ولی این شادی دوامی نداشت.                                                           

 

      تازه خوردن شام را شروع کرده بودیم که یکدفعه زنگ خانه به صدا در آمد و در را باز کردیم. همه ی نگاه ها به سمت در بود که یکباره صدای هیاهو ، جیغ و سوت شادی از بیرون به گوش می رسید ، جوانان بهائی تصمیم گرفته بودند ما را غافل‌گیر کنند و خبر قبول شدنمان را به ما بدهند. الهام و المیرا و نوید و وحید هم که جزو آنها بودند همگی با خانواده من دست دادند و دست هایشان را به طرف من و رضا هم دراز کردند.....  صفحه132
 
 
 
 
 

عکس نوشته هایی قشنگ و دلفریب از کتاب فریب

 

عکس نوشته هایی قشنگ و دلفریب از کتاب فریب نوشته ی مهناز رئوفی

کاش آن روزها می دانستم که بهاییت همه ی شاخص های یک فرقه را داراست.
در واقع بهاییان روش های جذب افراد را به خوبی آموخته اند و او، به خوبی از عهده ی آن بر آمده است.

ثروت امتحان بزرگی است که همه از آن سربلند بیرون نمی آیند و استفاده درست از ثروت کار راحتی نیست.

ساحل دختر هجده ساله ای است که بعد از دیپلم گرفتن به اصرار خانواده تن به ازدواجی می دهد .
که خود از ته دل رضایتی به آن ندارد و برای احترام به پدر و مادرش نه نمی آورد و ازدواج می کند.
زندگی مشترک او پایدار نیست و طولی نمی کشد و بعد از ۵ سال با یک بچه مجبور به طلاق می شود.
او بعد از طلاق تصمیم به رفتن دانشگاه می گیرد و در کلاس های کنکور شرکت می کند.
در آموزشگاه با دختری بهایی به نام الهام آشنا می شود.
آن دو در پی رفت و آمدها با هم صمیمی می شوند که…

هیچ وقت به ازدواج فکر نکرده بودم و هنوز معیارهای اصلی انتخاب همسر را برای خودم مشخص نکرده بودم.
به مسائل جزئی پرداختم و گفتم : شما که منو ندیده بودید چه طور به خواستگاری من آمدید؟
او هم خیلی سطحی و نپخته گفت: حالا که دیدم . خیلی هم پسندیدم.
با شرم لبخندی زدم و گفتم : اما با یک بار دیدن که…

کاش می شد زمان را مثل عقربه ی ساعت به عقب برگرداند و از نو شروع کرد.

گاهی فکر می کنم اگر آن قدر بی اطلاع نبودم؛ هرگز به دینم شک نمی کردم.
همان یک لحظه که به خاتمیت پیامبر اسلام شک کردم، مثل افتادن در پرتگاهی یک باره رها شدم و هیچ گونه دستاویزی که بتواند مرا از پرتاب نجات بخشد نیافتم.

او حتی نمی دانست که یک دل نه صد دل، در نگاه اول فقط یک هوس بود و عمر هوس خیلی کوتاه…

چندین چراغ دارد و بی راهه می رود، بگذار تا بیفتد و ببیند سزای خویش.

زندگی که باری به هر جهت نمی شود.

 

 

فریب : داستانی واقعی به قلم یک نجات یافته

 

سیستمی دارند این بهایی ها که فقط و فقط مخصوص خود اسرائیلشان است.
و سیستمی داریم ما مسلمان ها که قطعا برای ما نیست و معلوم هم نیست از کدام جهنم دره ای آمده،
روال ما بی خیالی و سستی و تنبلی و در نتیجه کم کاری است، هرچند که تمام و کمال به ضرر خودمان تمام شود و هست و نیستمان را به باد بدهد
و روال آن ها، جنگیدن به هر قیمتی با هر بهانه ای برای دست پیدا کردن به همه چیز است؛
فریب قطعا یک رمان خیالی نیست.

داستان های زیادی است که در شهرهای ما و برای افراد زیادی هم اتفاق افتاده و «فریب» یکی از آن هاست.

دختری که نه عقده ای ست نه تحت فشار دین که بگویند از دین زده شده است؛ خانواده ای راحت و آزاد ….جریان های دردناک و سختی که در زندگی این دختر جوان اتفاق می افتد با آزادی کامل و با اختیار خودشان رقم می خورد.

قلم داستان روان و ساده است و محتوای خوبی هم دارد و البته دختر زیبای داستان دچار دردسرهای زیادی می شود که نتیجه روندی ست که خودش و خانواده اش دست می گیرند.

 دست به دست چرخیدن رمان فریب بین دوستان تاییدیه ی جذابیت بالای آن است. وقتی که صفحاتش را ورق می زنید دلتان آرام می گیرد که جای شخصیت اول داستان نیستید و دائم در فکرید که چگونه پدر و مادر عقل و فکرشان را کنار گذاشتند و با نشانه های خطر زیادی که سر راهشان سبز می شود باز هم ادامه می دهند و با پای خودشان به سمت چاه می روند هر چند که در احوالات مردم اطراف اگر بنگرید پر است از این حماقت ها و بی عقلی ها و البته دردهایی که گاه درمانش امکان پذیر است!

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۷ ، ۲۳:۳۱
نمکتاب ...
جمعه, ۳ فروردين ۱۳۹۷، ۰۳:۰۲ ب.ظ

سایه شوم

 

سایه شوم

سایه شوم


درباره کتاب:
شاید اکثر افراد نسبت به فرقه‌ی بهائیت هیچ اطلاعی ندارند و تمایلی هم به خواندن در مورد این فرقه اخود نشان ندهند اما، مطالعه‌ی این کتاب می‌تواند حس جدیدی ایجاد کند و زوایای جالب و عجیب زیادی از نوع روابط و تفکر آن‌ها را نشان دهد هک دانستن آن بسیار جذاب است.

خلاصه کتاب :
داستان در مورد دختری است به نام «رها» از یک خانواده بهایی، پسری در همسایگی این خانواده که مسلمان بودند زندیگی می‌کردند به نام «پرویز». پرویز و رها عاشق هم می‌شوند، پرویز بر اعتقادات رها مؤثر واقع می‌شود اما به دلیل اختلاف مذهب روابطشان منجر به ازدواج نمی‌شود. مدت‌ها بعد رها با پسر دیگری که بهائی بود ازدواج می‌کند که راضی از این ازدواج نبوده اما همین ازدواج مسیر زندگی هردوشان را به کلی تغییر می‌دهد.

عکس نوشته های کتاب سایه شوم

عکس نوشته سایه شوم

عکس نوشته های کتاب سایه شوم

عکس نوشته های کتاب سایه شوم نوشته ی مهناز رئوفی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۷ ، ۱۵:۰۲
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۵۶ ب.ظ

پسران دوزخ فرزندان قابیل

 

رمانی زیبا و در عین حال پاسخی دندان شکن به داعش و... : پسران دوزخ

رمانی زیبا و در عین حال پاسخی دندان شکن به داعش و… : پسران دوزخ

 

داعش، طالبان­، القاعده. . . چنان سر و صدا راه می­اندازند که گوش عالم را کر می­کند. این رمان با همین چند صفحه داستان جذاب، تو خالی بودن طبل هایشان را برایت روشن می کند و همچنین قدرت و عظمت تو را


دلم می خواست پول داشتم ،این کتاب را دست تمام برادران و خواهرانِ اهل سنتم می دادم.
بعد از تمام شدن کتاب دلم خواست گریه کنم به خاطر #مظلومیت #اسلام بین ما پیروانش.
حتما بخوانید
تا حالا فکر کردید واقعا اهل سنت و شیعه چه تفاوتی باهم دارند؟
یا اینکه داعش از کجا سر و کله اش در آمد؟
این کتاب جواب سوال شماست...

 


برای دانلود با کیفیت کتاب " پسران دوزخ فرزندان قابیل" روی عکس کلیک کنید.


برشی_از_یک_کتاب ✂️
 « این نماز است ام‌جمیل! روزه است! رضای خداست!
این یک اعدام مذهبی است! یک اعدام اعتقادی! تو فقط برای رضای خدا این زن را می‌کُشی!
حتی آن موقع که چاقو را می‌‎گذاری زیر گلویش...
هیچ نباید به عمه حمیرا فکر کنی؛ نه عمه حمیرا و نه هیچ کسِ دیگر... فقط خدا...
عمه حمیرا هم یک بهانه است تا رضایت خدا به دست آید!»

📚 #پسران_دوزخ_فرزندان_قابیل
✍️ #مجید_پور_ولی_کلشتری

 

عکس نوشته های جذاب کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل

عکس نوشته های جذاب کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل

عکس نوشته های جذاب کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل

قرار است با دست های خودم زنی را بکشم و در سحرگاه پاییزی او را زیر درخت سیب دفن کنم.
کشتن یک آدم خیلی سخت است.
این بزرگ ترین حقیقت کشف ناشده ی دنیاست که قاتل کسی را در یک لحظه
می کشد و خودش را طی سالیان سال!
با دشمن خدا مدارا نکن، ایمانت را قوی و محکم کن و بدان همواره
پیروزی از آن حق است.
عمق عشق,حقیقت عشق
حس می کنم توی عشق باید چیزهای بزرگتری هم وجود داشته باشد،
چیزی بیشتر از شیفته صدای کسی شدن…
توی عقیده باطل تو هر چه قدر معتقدتر باشی گمراه تری
سه: باهاش حرف نزن… حتی یک کلمه. دو: کوچکترین تکونی خورد بهش شلیک کن. یک: در تمام لحظات لوله اسلحه طرفش باشه،سه تا نکته مهم یادت نرود.
یک دریا به خودی خود معجزه نیست! یک فنجان هم به تنهایی معجزه نیست! اما اگر بتوانی از یک فنجان به اندازه یک دریا آب بیرون بکشی این معجزه است.

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۵۶
نمکتاب ...