نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۶۴۶ مطلب با موضوع «2. جوان» ثبت شده است

يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

یک فتوا یک اراده

یک فتوا یک اراده : روایتی داستانی و کوتاه درباره ی یک واقعه ی مهم تاریخی و نام آشنا

 

یک فتوا یک اراده
نویسنده: مجید ملکان
انتشارات: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

بریده کتاب:

ناصر الدین شاه وقتی وارد حرمسرا شد قلیان ها را شکسته دید.
با تعجب پرسید:
این قلیان ها برای چه شکسته شده اند و زنان در پاسخ اظهار کردند:
که براساس فتوای میرزا چنین کاری کرده اند. شاه از خشم به خود پیچید و با عصبانیت حرمسرا را ترک کرد. با تیره و تار شدن اوضاع ناصرالدین شاه که دیگر مستاصل شده بود و وضعیت روحی اش به هم ریخته بود برای استراحت عازم شکارگاهی در جاجرود شد!
یکی از روزها قاصدی خبر آورد که حکم میرزا در سراسر کشور منتشر شده، اکنون همه ی شهرها حکم تحریم تنباکو را رعایت می کنند.

حتی داش مشتی ها و اوباش که در منظر خاص وعام مرتکب هر نوع گناه و کار زشتی می شوند، همگی چپق های خود را شکسته اند و در جلوی عمارت کمپانی رژی انباشته اند و یکی از آنان فریاد می کشید: من شراب را علنی و بر ملا می خورم واز هیچ گناهی باکی ندارم ولی چپق را تا میرزا حلال نکند دم نخواهم زد. من عرق را به امید شفاعت صاحب الزمان می خورم، چپق را به چه امید بکشم؟
ناصر الدین شاه با خود گفت: آخر این چه بلایی بود سر ما آمد؟

بریده کتاب(۲):

امین السلطان با اجازه ی شاه وارد اتاق شد و پس از ذکر مقدماتی اصل قرارداد امتیاز را به شاه ارائه کرد. در زمانی که ناصرالدین شاه مشغول مطالعه ی امتیاز نامه بود، امین السلطان به شاه گوشزد کرد که بابت امضای قرارداد، ۲۵ هزار لیره پاداش خواهد گرفت. ولی همچنین ابراز داشت که هر سال ۱۵ هزار لیره هم عاید شاه خواهد شد. سرانجام ناصر الدین شاه به امضای قرارداد راضی شد و مبلغی را هم به امین السلطان انعام داد. البته امین السلطان و اعتماد السلطنه قبلا بابت راضی کردن شاه برای امضای قرارداد رشوه های کلانی دریافت کرده بودند. ص ۲۰

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
شنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

هدیه مسیح

کتاب هدیه مسیح : سیری در زندگی سوپر میلیاردر معروف ایتالیایی

کتاب هدیه مسیح
نویسنده: مصطفی غفاری ساروی
انتشارات: مرکز اسناد انقلاب اسلامی

معرفی:

ادواردو آنیلی فرزند جوان سوپرمیلیاردر ایتالیایی، با پدری مسیحی کاتولیک و مادری یهودی و… به رغم تهدید به محرومیت از ثروتی افسانه ای… تصمیمی می گیرد که همه را مبهوت می کند.
و چقدر جوان های زیادی هستند که دوست دارند جای او باشند…
حتی شما !

بریده کتاب:

امام در حضور آیت ا.. خامنه ای… بر پیشانی او بوسه زدند، از آن پس همیشه با شور و شعفی غیرقابل توصیف از آن دیدار یاد می کرد.

بریده کتاب(۲):

اعمال محدودیت گاه تا آنجا می رسید که نگهبان خانه اجازه داشت در برابر اصرار ادواردو برای خروج ازخانه، او را مورد ضرب وشتم قرار دهد.
در برابر این همه تحقیر و توهین، مهدی هیچ گاه مقابله به مثل نکرد و با اخلاقی کریمانه، با همه مخالفانش درخانواده و حتی نگهبانان خانه برخورد می کرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

تنها زیر باران

 

 

 

عکس نوشته هایی دلنشین از کتاب تنها زیر باران

 

عکس دلنشین طعم آزادی,قفس
همیشگی نبود
حالت پرنده ای را داشت
که طعم آزادی را چشیده
و دوباره افتاده توی قفس.
عروسک,مامان
مامان می نشست و با حوصله از تکه پارچه ها، عروسک درست می کرد.
خوشگل بودند و به چشم ما بهتر از عروسک های گران قیمت بازار.
کتاب خوراک روح
کتاب،
خوراک روحمان بود.
ذهن فعال و تحلیل گر
ذهن فعالی داشت، مدیر و برنامه ریز بود و مسائل را خیلی خوب تحلیل می کرد.
شاید به این دلیل که زیاد کتاب می خواند.

از کتاب تنها زیر باران

صبر و حوصله مهدی زین الدینمهدی

که پیمانه صبر و حوصله اش به این سادگی ها پر نمی شد.

شهید مهدی زین الدین
جذب بالای شهید مهدی زین الدین

خلق و خو، رفتار و کردار،
حتی لباس پوشیدنش،
طوری بود که آدم را
جذب خودش می کرد.


شهید مهدی زین الدین

بیشتر…
۱۰۰ خاطره زیبا و جذاب از شهید مهدی زین الدین

نگاه و فکر و کلام او
هر جا به تنگنا می افتادیم و فکر می کردیم زمین به آسمان رسیده،
نگاهش، خنده اشف دو سه کلام حرفش، زیر و رویمان می کرد.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

هاجر در انتظار

کتاب هاجر در انتظار
این بی بی بزرگوار(شهید عباس کریمی از نگاه همسر)
نویسنده: سعید عاکف
انتشارات ملک اعظم

معرفی:

تا حالا شده؟
بله خب حتما تا حالا برات پیش اومده…
یه وقتایی دوست داری از کنار مشکلات زندگیت رد بشی و بهشون لبخند بزنی، دوست داری هرچی سختی میبینی کم نیاری!
دوست داری وقتی همه ملتهب اند، تو آروم باشی… راضی باشی از زندگی…!
اینا یه حس واقعیه که بعد از خوندن کتاب بهت دست میده و می فهمی “آدم” اگه “چه جوری” باشه… خوشبخت میشه!

بریده کتاب:

قرار شد جلسه بعدی خواستگاری توی مغازه پدرم باشد. با عباس قرار گذاشت. من پشت کیف و چمدان ها قایم شده بودم. آنها طوری چیده شده بود که به راحتی می تواسنتم او را ببینم. عباس بعداً به من گفت تا اومدم مغازه فهمیدم این نقشه توئه و تو قایم شدی و داری منو نگاه می کنی…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

یک صدف از هزار

کتاب یک صدف از هزار: کمی آشنایی بیشتر با پدر مهربانمان، عزیزتر از جانمان…

کتاب یک صدف از هزار
نویسنده: مرتضی دانشمند
انتشارات: بوستان کتاب قم

معرفی:

شب قدر که می شود، همه از جان و دل گدای امیر المومنین می شوند چون سرنوشت یک یکشان نوشته می شود. امام قبل و بعدش به مولا کاری ندارند.
این کتاب کمی و فقط کمی شما را با پدر مهربانت، امیرالمومنین آشنا می کند.

بریده کتاب(۱):

یا امیرالمومنین! کوفیان بیچاره شده اند. سیل هستی شان را تباه ساخته است. چاره کار تنها به دست شماست. امام روبه قبله ایستاد. با حالتی عجیب نماز خواند. این همان دست هایی است که به سر یتیمان کشیده شده است. برای خدا شمشیر زده است و حالا هم برای خدا بالا می رود. نماز امام تمام شد و برخاست . از محل نمازش چوبی برداشت، فرات کف بر لب آورده بود. چند بار با چوب به آبها زد. ای آبها شما به فرمان خدایید، به امر او آمده اید حالا هم با اجازه و قدرتش فرو روید. یک باره انگار چیزی به هم خورد.
مردم به آبها نگاه کنید، دارد پایین می رود. ص ۷۲

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

یک شب هزارشب میشه

کتاب یک شب هزارشب میشه
نویسنده: پژوهشگران مرکز حیات طیبه
انتشارات: حدیث راه عشق

معرفی:

بین آن چه خدا می خواهد و آن چه ما انجام می دهیم چقدر فاصله است؟

بریده کتاب:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به حضرت علی علیه السلام می فرمایند: ولیمه برای ۵ مورد قرار داده شده است:
۱- جشن عروسی ۲- جشن ولادت ۳- ختنه کردن ۴- خرید خانه ۵- بازگشت از مکه
خویشاوندان، شاخ و برگ های یک درختند، پس ارتباطشان لازم است و این کار نیک و ساده آن قدر مفید است که گاهی تقدیر الهی به خاطر آن عوض می شود.
پس چرا با این انگیزه در مراسم عروسی شرکت نکنیم و شاد نباشیم.
صفحه ۳۱

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

زغال سرخ

کتاب زغال سرخ : حق گرفتنی ست… حتی اگر نوجوانی باشی در روستا

 

تاب زغال سرخ
نویسنده: سیدحسن حسینی ارسنجانی
انتشارات: شهرستان ادب

بریده کتاب:

شجاع نفس راحتی کشید و به راه افتاد… اما دویست سیصد متر بیشتر نرفته بود که راهزن‌ ها یکی پس از دیگری با اسب‌ هایشان آمدند و هر کدام تکه‌ ای از پیراهنش را پاره کردند و به رسم نارنگی با خودشان بردند…ص۸۸

بریده کتاب(۲):

پشت گوشش را خاراند و گفت: چه عرض کنم؟ اول صبحی تیمور خان و یک زن و مرد انگلیسی آمدن، بعدش هم سر و کله ی استوار جرعه‌ نوش پیدا شد که سالار خان به زور کشاندشون توی حمام. چشمان درشت و عسلی شجاع گرد شد دستی به موهای مجعدش کشید و حرص خورد: حالا چرا توی حمام؟ باغ به اون بزرگی را ول کردن و چسبیدن به این یک ذره حمام! ص۱۰۹

بریده کتاب(۳):

مدتیه «تل خاکی» را سپردم به دست آن‌ها. افتادند به جان تل و هر چیز عتیقه‌ که از زیر خاک درمی‌ آورند، صندوق می‌ کنند که بفرستند انگلستان. چند روز پیش براش پیغام دادم که این تپه باستانیه و چیزایی که این‌ها درمی‌ آورند میراث فرهنگی این آب‌ و خاکه. جواب داده بود که این‌ها از طرف دولت آمده‌اند و دارند تحقیقات می کنند…ص۱۱۲

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۲۷ ب.ظ

یادش

کتاب یادش : زندگینامه بعضی را که میخوانی نگاهت به زندگی دیگر مثل سابق نیست…

 

کتاب یادش
نویسنده: مهدی قرلی
انتشارات: میراث اهل قلم
زندگینامه حجت الاسلام دکتر اسکندری

معرفی:

دیشب و پریشب که آمده بود مسجد دستش سبز بود. امشب هم. پرسیدم حاج آقا چرا دستتون سبزه؟
لبخند همیشگی به خنده تبدیل شد و گفت: خانمم یه عالمه سبزی خریده، گفتم بذار باشه خودم پاک می کنم، خودم هم خردش می کنم. الان سه روزه مشغولم. گفتم: حاج آقا شما هم؟
گفت: مردی که توی خونه زن ذلیل نباشه که مرد نیست ص ۶۷

بریده کتاب(۱):

ژیگول و رپ، با موهای روغن زده و فرق های باز، با بچه های شهرک نفت مسابقه ی فوتبال داشتیم، شهرک شهید محلاتی و شهرک نفت. وسط های مسابقه حاج آقا اسکندری آمد. روی نیمکت ها جای خالی را برایش باز کردیم. نگاهی به ما کرد و نگاهی به تیم شهرک نفت. رفت و روی نیمکت آنها نشست. عبایش را درآورد و با بوق بزرگی شروع کرد به تشویق کردن. همه هاج و واج بودند ….
ژیگول و رپ با موهای روغن زده و فرق های باز، با بچه های شهرک نفت آمده بودند تشییع جنازه حاج آقا. همه هاج و واج بودند ….

بریده کتاب(۲):

استاد که داخل کلاس شد در همان نظر اول توجهش به طلبه ی جوانی جلب شد کلاس زبان انگلیسی بود.
استاد گفت الحمدلله روحانیت در همه زمینه ها پیشرو شده، حتی در تحصیل علوم دانشگاهی مخصوصا زبان انگلیسی.
لحنش طوری بود که چند نفر نیشخند زدند. بعد رو کرد به حاج آقا و با اینکه جلسه اول بود و هنوز درسی داده نشده بود گفت: حاج آقا میشه شما درس رو بخونید. پچ و پچی توی کلاس افتاد. حاج آقا بسم الله گفت و شروع کرد. مثل یک انگلیسی از روی کتاب می خواند، پچ و پچ کلاس آرام شد. روی پیشانی استاد عرق نشسته بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۲۷
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

زندگی به سبک جهادی

کتاب زندگی به سبک جهادی : زندگی جهادی که باشد هم متفاوت است هم لذت بخش…

 

کتاب زندگی به سبک جهادی
گردآورنده: محمد تاجیک رستمی
سخنران: سید علی خامنه ای
انتشارات شهید کاظمی

بریده کتاب(۱):

مادر از هر سازنده ای سازنده تر و با ارزش تر است.
بزرگترین دانشمندان، ممکن است مثلا یک ابزار بسیار پیچیده الکترنیکی را به وجود بیاورند، موشک های قاره پیما بسازند، وسایل تسخیر فضا را اختراع کنند، اما هیچ یک از آنها اهمیت آن را ندارد که کسی یک انسان والا به وجود بیاورد.
او مادر است.

بریده کتاب(۲):

در میدان جنگ قبل از آن که پاهای ما، که سست عنصرهستیم، به طرف عقب جبهه مشغول دویدن و فرار شود، دل ما فرار کرده. این دل ماست که جسم ما را به فرار وادار می کند. و الا اگر دل ایستاده باشد، جسم می ایستد.(ص۸۷)

بریده کتاب(۳):

اگر روحیه جهاد و مقاومت در مقابل دشمنی‌های دشمن باشد،
این جوان هر جا هست در پادگان، در دانشگاه، در حوزه علمیه، در بازار، در کارخانه، در محیط‌های گوناگون… مجاهد فی‌ سبیل‌الله است پاسدار ارزش‌ها و پاسدار دین است و این امر به حمدالله وجود دارد.
این را قدر بدانید. ص ۴۷

بریده کتاب(۴):

اگر از عوامل معنوی و آنچه خدای متعال وعده آن را به مؤمنان و مجاهدان راه حق داده است هم صرف‌ نظر کنیم، بر حسب قوانین عادی زندگی جوامع بشری، هر جامعه‌ای عزتش، قدرتش، آبرو و حیثیتش، هویتش بستگی دارد به مجاهدت و تلاش، با تنبلی و تن‌ آسایی هیچ ملتی نمی‌ تواند مقام شایسته‌ ای را در میان ملت‌ های عالم یا در تاریخ پیدا کند.ص۷۲

بریده کتاب(۵):

وقتی مرحوم آقا شیخ عبد الکریم حائری از دنیا رفت، همان چند صد طلبه ای هم که در قم بودند، متفرق شدند. گرسنه و بی پول بی منشا درآمد و ترسان، روز ها بیرون شهر قم می رفتند و در باغ های اطراف قم مباحثه می کردند، شب به مدرسه فیضیه یا به خانه هایشان بر می گشتند. اما درمیان همان طلاب آواره پراکنده ی ترسان مرعوب از اقتدار دستگاه وزیر فشار شدید اقتصادی وحیثیتی وسیاسی، کسی مثل امام خمینی بیرون آمد. ص۱۵۷و۱۵۸

بریده کتاب(۶):

وقتی که راحع به سلول های بنیادی شبیه سازی و این طور کارها آقایان حرف زدید و بنده یا دیگری هم تجلیلی از این کار کردند، مقامات امریکایی اعلام کردند که برای علوم ژنتیک هم باید شورای حکامی به وجود بیاید!
این معنایش چیست؟ دشمن از این که شما در این رشته دارید حرکت می کنید، دردش آمده است. ص۱۳۴

بریده کتاب(۷):

دو خطر عمده اسلام را تهدید می‌ کند (دشمن خارجی) کسی که بیرون از مرزهاست و… (اضمحلال درونی)، درون نظام است و مال خودی هاست، خودی هایی که ممکن است در یک نظام بر اثر خستگی براثر اشتباه در فهم راست و درست، براثر مغلوب احساسات نفسانی شدن و بر اثر نگاه کردن به جلوه‌های مادی و بزرگ انگاشتن آن‌ها ناگهان در درون، دچار آفت‌ زدگی شوند؛ جهاد، راه مبارزه با این خطرات است.ص۴۹

بریده کتاب(۸):

هر انسان به تنهایی خودش محور همه حوادث عالم است.
سود را برای خود می‌خواهد و ضرر را از خود دفع می کند.
اصل برای او این است. لذا تعارض‌ها و بی‌اخلاقی‌ها و بی صداقتی ها و دشمنی‌ها پیش می آید.
آن جایی که حرکت و روح جهادی وجود دارد انسان در ایمان و آرمان و خدمت به دیگران حل می‌شود و خود را فراموش می کند. ص ۷۲

بریده کتاب(۹):

دشمنان جهانی ما هیچ منتی بر ملت ایران ندارند که بگویند ما می‌توانستیم فلان ضربه را به شما بزنیم و نزدیم.
نه، هر که به ما ضربه ای نزده نمی‌توانسته.
اقتدارات علم مساوی است با قدرت.
هر ملتی که عالم باشد می‌تواند فرمان‌روایی کند؛ هر ملتی که دستش از علم تهی باشد باید خود را آماده کند که دیگران بر او فرمان‌روایی کنند. ص ۱۱۴

بریده کتاب(۱۰):

زن در تعریف غالباً شرقی؛ همچون عنصری در حاشیه و بی‌ نقش در تاریخ‌ سازی و در تعریف کاملاً غربی به مثابه موجودی که جنسیت او بر انسانیتش می‌چربد و ابزاری برای بهره جویی برای مردان و در خدمت سرمایه داری جدید است معرفی می‌شد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم «زن نه شرقی نه غربی است» زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد می‌توان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و درعین‌ حال در متن و در مرکز بود‌.ص ۲۰۹

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
سه شنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

یک سبد گل محمدی

کتاب یک سبد گل محمدی
گردآورنده: محسن حدادی
سخنران: سیدعلی خامنه ای
انتشارات: بامداد کتاب

معرفی:

از آن خرابکارهای حرفه ای بود. به زندان که آمد ریشش را تراشیدیم. قیافه اش دیدنی بود، صورتش را که شست خیلی عادی انگار که اتفاقی نیافتاده به سمت سلولش رفت. سرفه ای کردم و گفتم: ریشات کو آ شیخ؟ سرش را به طرف من چرخاند و گفت: بد هم نشد، خیلی وقت بود چانه ام را ندیده بودم! خنده روی صورتم یخ زد…

بریده کتاب:

شنیده بودم آقا آمده از قم برای عیادت آیت الله بهاء الدینی. وقتی به منزل آقای بهاء الدینی رسیدم از ایشان پرسیدم، آقا دیروز اینجا بودند؟ نگاهی به من کرد و بعد گفت: بله! دیروز خورشید چند دقیقه ای اینجا تابید و رفت…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...