نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۹۱ مطلب با موضوع «3. کودک :: کودک-موضوع» ثبت شده است

جمعه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۳۸ ق.ظ

شهید حججی و دو آرزو

شهید حججی و دو آرزو : معرفی یک الگوی بی نظیر برای کودکان با یک کتاب بی نظیر

شهید حججی و دو آرزو محسن حججی کتاب شعر کودک حمید جیحانی نشر باران عشق

شهید حججی و دو آرزو : معرفی یک الگوی بی نظیر برای کودکان با یک کتاب بی نظیر

 

شهید حججی و دو آرزو : حمید جیحانی ، نشر باران عشق

معرفی:

دلم نمی خواهد این کتاب را تبلیغ کنم.
نه اینکه بد باشد نه…
اما آنقدر خوب است که هر چه بگویم حق مطلب را ادا نکردم.
از تصویرگری بی نظیر و بی نقصش گرفته تا محتوای کامل و جامعش
فقط می‌گویم در خانه هر کدام مان باید یکی از این کتاب باشد.

بریده کتاب:

از پسرش علی می خواد جدا شه
با اینکه دیوونه ی خنده هاشه
چسبیده توی بغل باباییش
انگاری تا ابد باباش باهاشه
همسر با وفای محسن آقا
جون و دلش فدای محسن آقا
چشاش پر از اشک خداحافظی
شوهرشو سپرده دست خدا
بارش بسته که بره سوریه
کشوری که تو ظلم و رنجوریه
دلش اسیر حرم زینبه
عاشق که باشی دلت اینجوریه
محسن آقا بدجوری گرم کاری
کمتر به ما محل میذاری
گل پسرت فقط باباش میخواست
میخواد بازم سر به سرش بذاری
محسن آقا! الهی رو سفید شی
خدا نمی ذاره تو ناامید شی
دو آرزو داری، چقد زرنگی
میخوای دو بار واسه خدا شهید شی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۸ ، ۰۹:۳۸
نمکتاب ...
شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۴۳ ب.ظ

بابای بچه ها

کتاب بابای بچه ها : غلامرضا حیدری ابهری، نشر جمال

معرفی:

قرآن کریم، پیامبر را به عنوان الگوی همیشگی بشریت معرفی کرده است. در فرآیند تربیت، ارائه ی یک الگوی جامع اهمیت ویژه دارد. برای آن که کودکان مان راه و روش پیامبر را الگوی زندگی خویش سازند، در آغاز باید به آن دلبستگی و علاقه پیدا کنند.
کتاب بابای بچه ها با هدف عمیق کردن محبت کودکان به پیامبر است، پیامبری که این روزها در فضای مجازی خیلی زیاد برعلیه آن تبلیغ می‌شود، اما کودکی که از خردسالی با عشق قلبی و شناخت نسبت به پیامبر بزرگ شود در نوجوانی درگیر شبهات نمی‌شود.

بریده کتاب:

حضرت محمد (ص) خیلی خوب بلد بود که چطور بچه ها را خوشحال کند. این، هنر پیامبر بود.
پس از چند دقیقه، نگاه ام خالد به علامتی افتاد که روی کمر پیامبر بود. این علامت شبیه مهر بود آن را خدا روی کمر حضرت محمد (ص) قرار داده بود تا کسانی که می خواهند آخرین پیامبر را بشناسند، راحت او را پیدا کنند.
ام خالد می خواست به آن علامت دست بزند. به طرف رسول خدا رفت و دستش را روی علامت پیامبری حضرت محمد گذاشت. با انگشتان کوچکش آن را لمس کرد. پیامبر از این کار ام خالد ناراحت نشد. رسول خدا به او اجاره داد که هر چه دلش می خواهد با آن علامت بازی کند. البته پدر ام خالد از کار دخترش ناراحت شد. با عصبانیت ام خالد را عقب کشید و با او دعوا کرد. اما پیامبر به پدر ام خالد فرمود: “با او کاری نداشته باش.” ام خالد که مهربانی پیامبر را دید خیلی خوشحال شد.
سال ها گذشت. ام خالد، خاطره ی آن روز را بارها برای مردم تعریف کرد. او هیچ وقت مهربانی آن روز پیامبر را از یاد نبرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۴۳
نمکتاب ...
جمعه, ۸ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۳۶ ب.ظ

امیر مهربان

کتاب امیر مهربان : روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)

کتاب امیر مهربان : روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)

 

کتاب امیر مهربان

معرفی:

روایت هایی ساده و روان از زندگی مولای مهربانی ها، امام علی (ع)
این کتاب با بیان داستان هایی ایشان را به کودک معرفی می‌کند.
در این داستان ها به عدالت، جوانمردی و مهربانی حضرت اشاره دارد…
خواندن این کتاب را به تمام شیعیان امیرالمؤمنین توصیه می‌کنیم.

بریده کتاب(۱):

قاضی به امام گفت: آیا دلیلی داری که حرفت را ثابت کند؟
امام فرمود: نه‌
قاضی گفت: پس حق با مرد نصرانی است، مرد نصرانی خوشحال شد سپر را برداشت و رفت، اما دلش راضی نشد… برگشت و ماجرا را تعریف کرد…
گفت: در جنگ سپر از اسب امام افتاده و او برداشته
مرد نصرانی با دیدن رفتار امام مسلمان‌ شد، امام نیز سپر را با یک اسب به او بخشید…

بریده کتاب(۲):

حالا دشمن تشنه بود، رودخانه دست یاران امام بود، سربازان معاویه ضعیف شدند، تشنگی بی حالشان کرده بود… رفتند نزدیک آب..
امام دستور داد را آب را باز کنند.
سربازان تشنه با ترس خود را به رساندند و آب برداشتند و با تعجب به سمت لشکر معاویه رفتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۳۶
نمکتاب ...
دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۲۴ ب.ظ

دست های نیرومند

کتاب دست های نیرومند : دفاع شیرین و جانانه امام علی(ع) در دوران کودکی از پیامبر اکرم

کتاب دست های نیرومند : دفاع شیرین و جانانه امام علی(ع) در دوران کودکی از پیامبر اکرم

 

 

کتاب دست های نیرومند : غلامرضا آبروی، نشر حضور

 

معرفی:

گاهی انسان‌ دستش، پایش، چشمش، زبانش، قلمش، خلاصه تمام افعالش برای یاری دین خدا و یاری و دفاع از حجت خداست…
داستان دست های نیرومند، داستان دفاع شیرین و جانانه امام علی علیه السلام در دوران کودکی از پیامبر اکرم است مقابل کودکانی که ایشان را می آزردند.
داستانی ساده و روان که بر جان و دل کودک می نشیند

بریده کتاب(۱):

پسر بزرگتر گفت: او محمد است، زود باشید سنگ جمع کنید.
یکی از بچه ها گفت: پدرم می گوید او دیوانه است، خدایان ما را قبول ندارد.
پسر بزرگتر گفت : پدر من نیز همین را می گوید و سفارش کرده که هر جا او را دیدید با سنگ بزنید.
پسر بزرگتر سنگی برداشت و دستش را بالا آورد تا سنگ ها را به سوی پیامبر پرتاب کنند…

بریده کتاب(۲):

علی با خشم به آن ها نگاه کرد و گفت:هر کس به رسول خدا آزار برساند سزایش همین است.
دو پسر گریه کنان از آنجا رفتند.
کوچه خلوت بود، خورشید در دل آسمان لبخند میزد و نور می پاشید، هیچ صدایی جز صدای نرم قدم های پیامبر وعلی در کوچه نمی آمد…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۲۴
نمکتاب ...
شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۸، ۱۰:۲۵ ق.ظ

درباره خدا

کتاب درباره خدا : کتابی برای تقویت قدرت تفکر در کودکان پیرامون خداشناسی

کتاب درباره خدا : کتابی برای تقویت قدرت تفکر در کودکان پیرامون خداشناسی

کتاب درباره خدا : ناصر نادری، نشر مدرسه

 

معرفی:

دین اسلام دین تفکر است و به پرسش های انسان دقیق و کامل می‌دهد.
فرزندان ما عموما اهل تفکر نیستند و می خواهند لقمه آماده در دهان فرو ببرند.
این کتاب که به اصلی ترین مسأله یعنی شناخت خداوند می پردازد سعی دارد قدرت تفکر کودک را در نظام آفرینش به کار بیندازد و با دلایل عقلی و منطقی متناسب با فهم کودک را ارائه کند.
تصاویر عروسکی و جذاب از خشک و بی روح بودن کتاب جلوگیری کرده و مثال های ساده درک آن را آسان می‌کند.
این کتاب با محتوا را به هیچ عنوان از دست ندهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۸ ، ۱۰:۲۵
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۱۲ ق.ظ

عید غدیر

کتاب عید غدیر : توصیف حال و هوای عید به همراه تشریح وقایع این روز به زبان شعر

کتاب عید غدیر : توصیف حال و هوای عید به همراه تشریح وقایع این روز به زبان شعر

 

معرفی:

همیشه برای کودکان کم سن و سال تر کتاب های شعر جذابیت بیشتری دارد و دلنشین تر است…
این کتاب با توصیف حال و هوای دید و بازدید های عید غدیر و همچنین تشریح وقایع روز غدیر خم به زبان شعر می‌تواند عیدی خوبی برای عید غدیر به کودکان تان باشد…
تصویرگری شاد و جذاب نیز از ویژگی های هنری کتاب است.

 

 

بریده کتاب:

بابا بزرگم شاد است و خندان
در خانه دارد او چند مهمان
هم روز عید است هم روز تعطیل
در خانه ی او جمعند فامیل
بابابزرگم با رسم دیرین
هم کوچه کرده، هم خانه‌ آذین
بوی گلاب و مُشک است و عنبر
گویی که اینجاست ساقی پیمبر (ص)

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۱۲
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۵ ق.ظ

جشن بزرگ برکه

جشن بزرگ برکه : داستان غدیرخم به زبان شیرین رنگ آمیزی…

 

جشن بزرگ برکه : علی باباجانی، نشر بهاردلها

معرفی:

داستان غدیر خم را اینبار با رنگ آمیزی…
روایتی ساده و صمیمی از عید غدیر با زبانی کودکانه و تصویر های شاد و جذاب

بریده کتاب:

پرنده جلو آمد و گفت : یک خبر خوب دارم، پیامبر مهربان قرار است این جا نماز بخواند و سخنرانی کند…

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۰۵
نمکتاب ...
شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۵۰ ق.ظ

کتاب بچه ها غدیر

کتاب بچه ها غدیر : داستان آخرین حج پیامبر و واقعه غدیر خم این بار از زبان دو کودک…

 

معرفی:

داستان آخرین حج پیامبر و واقعه غدیر خم اینبار از زبان دو کودک…
هاجر و اسماعیل دو کودک که با پدر و مادرشان همراه می‌شود و در آخرین حج پیامبر با قافله ایشان همراه می‌شود…
تصویر های این کتاب به صورت رنگ آمیزی است و کودک با سلیقه و خلاقیت خودش رنگ آمیزی می‌کند .

بریده کتاب:

موضوع آن قدر مهم بود که عده ای سوار بر اسب حرکت کردند تا به آن ها که جلوتر رفته بودند خبر بدهند که برگردند همه ایستادند از شتر ها و اسب ها پیاده شدند و برای خود جا آماده کردند، آفتاب با حرارت زیاد می تابید، راه رفتن روی سنگ های داغ دشوار بود، آن طرف تر آبگیری بود من و هاجر رفتیم تا از آب زلال برکه بخوریم…

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۸ ، ۰۹:۵۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ

زیباترین عید، زیباترین جشن

زیباترین عید، زیباترین جشن : روایت زیباترین عید مسلمانان وماجرای برپایی جشنی زیبا

زیباترین عید، زیباترین جشن : روایت زیباترین عید مسلمانان وماجرای برپایی جشنی زیبا

 

زیباترین عید، زیباترین جشن : سیدمحمد مهاجرانی، نشر جمکران

معرفی:

بچرخان، بچرخان
کتاب را می‌گویم
بله درست حدس زدید این کتاب دو داستان دارد و دو جلد و از دو طرف خوانده می‌شود
داستان زیباترین عید روایتگری روز عید غدیر خم است.
و زیباترین جشن داستان برپایی جشن در محله توسط بچه هاست که با فراز و نشیب های جالبی رو به روست…
این کتاب با قطع بزرگ و تصویرگری انیمیشنی و زیبا می‌تواند بهترین و ماندگار ترین عیدی، عید غدیر کودکتان باشد.

زیباترین عید، زیباترین جشن : روایت زیباترین عید مسلمانان وماجرای برپایی جشنی زیبا

بریده کتاب:

بوی عطر شله زرد حیاط را پرکرده است.
مادرم می گوید:«ماشاالله! چه دیگ بزرگی! مگر چندنفر مهمان دارید؟»
مادربزرگ می گوید:«پنجاه و پنج نفر.»
– شله زرد این دیگ برای دویست نفر هنم زیاد است!
می خواهم بین همسایه ها و اهل محله و رهگذران هم تقسیم کنم.
– چه با سلیقه اید!
اشک از گوشه ی چشم مادربزرگ سرازیر می شود و می گوید:

«امام حسین(ع) در عیدغدیر، غذا کمی پخت و در بین مردم تقسیم می کرد»

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

خدا و قصه هایش

خدا وقصه هایش : تقویت ایمان فطری کودکان با استفاده از تعالیم دینی

خدا وقصه هایش : تقویت ایمان فطری کودکان با استفاده از تعالیم دینی

 

خدا وقصه هایش : غلامرضا حیدری ابهری، بهار دلها

معرفی:

نباید فکر کنیم که ایمان به خدا، فقط یک بحث اعتقادی است و ربطی به واقعیت های زندگی ما ندارد و در تربیت کودک ما نقش ندارد.
ایمان، چراغی است که همه زوایای زندگی را نورانی می سازد و روح را از همه تاریکی ها مخصوصا نا امیدی و ترس رهایی می بخشد.
پس ما وظیفه داریم که کودک خود را به شکلی درست و منطقی از زلال تعالیم توحیدی پیامبران برخوردار کنیم و ایمان فطری آنان را، با آموزش هایی درست تقویت کنیم، مجموعه ای که پیش روی شماست با همین هدف تنظیم شده است.
هر جلد از این مجموعه، پنج داستان دارد که برخی مربوط به اثبات خدا برخی مربوط به صفات پروردگار و برخی دیگر نیز یاد آور حضور خدا در متن زندگی است.
تصویرگری خوب این کتاب از جمله ویژگی هایی است که می‌توان به آن اشاره کرد.

بریده کتاب:

روزی حضرت سلیمان و یارانش به اطراف شهر می رفتند تا در آنجا برای باریدن باران دعا کنند.
حضرت سلیمان در راه مورچه ای را دید که او نیز دست هایش را بالا برده بود و دعا می کرد: خدایا ما آفریده های تو هستیم و آب و غذایی که تو می دهی، نیاز داریم، به خاطر گناهِ انسان ها، ما را نابود نکن.
حضرت سلیمان به یارانش گفت: برگردید، دیگر نیاز نیست ما دعا کنیم به خاطر دعای این مورچه به زودی باران خواهد بارید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...