نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۹۰ مطلب با موضوع «7. چند رسانه ای(صوتی-تصویری)» ثبت شده است

سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ

رهبروم آ سید علی

 

دانلود

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۸ ، ۱۰:۰۰
نمکتاب ...
شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ

ما می توانیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۸ ، ۱۰:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۱۴ تیر ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

دل باید چی داشته باشه؟

 

دانلود

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
سه شنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

ترومن

 

دانلود

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
دوشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

فرعون کوچک

 

دانلود

 

امام حسین می‌دانی برای چی شهید شد؟! شما وقتی که بهتان می‌گویند اخلاق اجتماعی یاد چی می‌افتید؟! اگر یک کسی با من بد اخلاقی کرد او را ببخشم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...

 

 

دانلود

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۸ ، ۲۲:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۷ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ب.ظ

سلام آقا فدای تو

 

دانلود

 

کلیپ پایانی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۸ ، ۲۲:۰۰
نمکتاب ...
دوشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

لبیک علمدار

 

 

دانلود

 

لبیک علمدار

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
شنبه, ۱ تیر ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

دعوت نامه های دخترانه

(برای دریافت فایل باکیفیت روی عکس کلیک کنید.)

 

دختران پدری

 

بهار آمده است
و تمام می شود فصل های خدا!!!
اما هنوز؛
فصل انتظار تو ادامه دارد.
دیگر همه بی تاب شده اند.
این خبر از حادثه ای بزرگ می دهد.
ما تمام می کنیم فصل انتظار تو را...

*****

 

امام من

روحم را، ذهنم را

و قلبم  را

به تو می سپارم

می دانم خوشبختی در سایه امام بدست می آید

و

تلاش می کنم تا یاوری برای شما باشم.

و جوانان کشورم را با کتاب آشنا می کنم

و می دانم این کار گامی بلند در راستای ظهور شماست.

مولایم بر عهدم با تو می مانم

 

 

 

***************************

دختران مادری

 

بعضی تو را دوست دارند
به خاطر منفعت خودشان؛
 پس تا فایده داری با تو مهربانند.
بعضی تو را دوست دارند به خاطر خودت؛
 پس تا خوبی با تو خوبند.
اما بعضی تو را دوست دارند به خاطر خدا...
پس همیشه محبت بین او و تو،
 حرف اول را می زند.
محبت بین من و فاطمه.
مادرم زهرا...

 

********

مادران زهرایی

 

راست و درست زندگی کردن؛
قاعده های خوشبختی را در کسی دیدن؛
چندساعتی،
لحظاتی،
 با یک عزیز بی همتا گذراندن،
و چشم دنبالش داشتن، فکر و ذهن را میزبان صحبت هایش کردن، دل را در کنارش بزرگ کردن
تا بی نهایت... یک آرزوست!
میخواهیم اندازه ی قطره ای مهمان خانه مادر عالم شویم.

دعوتید به همایش بزرگ مادران زهرایی


تنها نیا باخودت یار بیاور

 

 

******

دختران کریمه

 

آسمان دور می شود...

دور دست نایافتنی؛

تا اینکه تو مهمان زمین شدی...

حضور تو در اینجا تولد بهار بود در بهار

تو از سمت بزرگواری و کرامت آمدی...

و آسمان را با خودت مهمان زمین کردی؛

و من حالا در بهشت حضور تو آرام...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۱۷ ق.ظ

پر پرواز

 

کتاب پر پرواز : اگر به دنبال دلایل نماز خواندن هستید این کتاب را بخوانید.

کتاب پر پرواز : اگر به دنبال دلایل نماز خواندن هستید این کتاب را بخوانید.

کتاب پر پرواز : اصغر آیتی | حسن محمودی، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج)

معرفی:

ما برای خیلی از کارها ارزش قائلیم درحالیکه ممکنه هیچ قیمتی نداشته باشه،
کاش یکی بود به ما میگفت باارزش ترین و بی ارزش ترین کارها چیه. تا اینکه این چند روز کوتاه زندگی مون هدر نره…

خلاصه:

همه می گویند ما مسلمان هستیم، اما یک عده نماز می خوانند و یک عده ازکنارش می گذرند. آن عده دوم بی دلیل و با دلیل بی خیال روزها را می گذرانند، اما گاهی ته دلشان این سوال پیش می آید که واقعا باید نماز بخوانند، یا چرا خدا نماز را واجب کرده است، و یا اصلا حس خواندن ندارند…
اما من فکر می کنم که اگر مسلمان هستیم باید کمی دقت کنیم که خدا چه دستوراتی می دهد و چرا می دهد؟ البته که یکی از چراهایش توسط دانشمندان گفته شده است.
کتاب پر پرواز صرفا راجع به نماز است.

 

 

بریده کتاب(۱):

جوان که قد بلندی داشت و آستین لباسش را بالا کشیده بود؛ طناب بلندی به دست گرفته وآن را از در خانه ای تا مسجد پیامبر«ص»می کشید. عابران با تعجب به او نگاه می کردند اما جوان، مشغول کار خودش بود.
یکی از رهگذران پرسید: مشغول چه کاری هستی؟
جوان بدون اینکه دست از کار بکشد، گفت: پیرمرد نابینایی که همسایه ی ماست از من درخواست کرده طنابی را از درخانه اش تا مسجد بکشم تا بتواند با گرفتن طناب به مسجد ونماز جماعت برسد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۸ ، ۱۱:۱۷
نمکتاب ...