نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اهل بیت-پیامبر اکرم(صلی الله علیه)» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

همنام گلهای بهاری

 

همنام گلهای بهاری: نگاهی نو به زندگی یک آقای بهاری…عطرش همه را مدهوش می کند

همنام گلهای بهاری
نویسنده: حسین سیدی ساروی
انتشارات: نشر معارف

معرفی:

گل اگر تازه باشد روح را نوازش می کند و لطیف؛
این کتاب به تازگی یک گل روحتان را نوازش می دهد و لطفش زندگی را شیرین

بریده کتاب:

داستان من و شما، همانند مردی است که آتشی (برای گرما بخشی و روشنایی) افروخته است… پروانه ها در آن می افتند و او سعی می کند آنها را حفظ کند، من کمربندتان را می گیرم تا در آتش (دوزخ) نیفتید و شما از دستم می گریزید. حضرت محمد (ص)

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۴۳ ب.ظ

بابای بچه ها

کتاب بابای بچه ها : غلامرضا حیدری ابهری، نشر جمال

معرفی:

قرآن کریم، پیامبر را به عنوان الگوی همیشگی بشریت معرفی کرده است. در فرآیند تربیت، ارائه ی یک الگوی جامع اهمیت ویژه دارد. برای آن که کودکان مان راه و روش پیامبر را الگوی زندگی خویش سازند، در آغاز باید به آن دلبستگی و علاقه پیدا کنند.
کتاب بابای بچه ها با هدف عمیق کردن محبت کودکان به پیامبر است، پیامبری که این روزها در فضای مجازی خیلی زیاد برعلیه آن تبلیغ می‌شود، اما کودکی که از خردسالی با عشق قلبی و شناخت نسبت به پیامبر بزرگ شود در نوجوانی درگیر شبهات نمی‌شود.

بریده کتاب:

حضرت محمد (ص) خیلی خوب بلد بود که چطور بچه ها را خوشحال کند. این، هنر پیامبر بود.
پس از چند دقیقه، نگاه ام خالد به علامتی افتاد که روی کمر پیامبر بود. این علامت شبیه مهر بود آن را خدا روی کمر حضرت محمد (ص) قرار داده بود تا کسانی که می خواهند آخرین پیامبر را بشناسند، راحت او را پیدا کنند.
ام خالد می خواست به آن علامت دست بزند. به طرف رسول خدا رفت و دستش را روی علامت پیامبری حضرت محمد گذاشت. با انگشتان کوچکش آن را لمس کرد. پیامبر از این کار ام خالد ناراحت نشد. رسول خدا به او اجاره داد که هر چه دلش می خواهد با آن علامت بازی کند. البته پدر ام خالد از کار دخترش ناراحت شد. با عصبانیت ام خالد را عقب کشید و با او دعوا کرد. اما پیامبر به پدر ام خالد فرمود: “با او کاری نداشته باش.” ام خالد که مهربانی پیامبر را دید خیلی خوشحال شد.
سال ها گذشت. ام خالد، خاطره ی آن روز را بارها برای مردم تعریف کرد. او هیچ وقت مهربانی آن روز پیامبر را از یاد نبرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۴۳
نمکتاب ...
دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۲۴ ب.ظ

دست های نیرومند

کتاب دست های نیرومند : دفاع شیرین و جانانه امام علی(ع) در دوران کودکی از پیامبر اکرم

کتاب دست های نیرومند : دفاع شیرین و جانانه امام علی(ع) در دوران کودکی از پیامبر اکرم

 

 

کتاب دست های نیرومند : غلامرضا آبروی، نشر حضور

 

معرفی:

گاهی انسان‌ دستش، پایش، چشمش، زبانش، قلمش، خلاصه تمام افعالش برای یاری دین خدا و یاری و دفاع از حجت خداست…
داستان دست های نیرومند، داستان دفاع شیرین و جانانه امام علی علیه السلام در دوران کودکی از پیامبر اکرم است مقابل کودکانی که ایشان را می آزردند.
داستانی ساده و روان که بر جان و دل کودک می نشیند

بریده کتاب(۱):

پسر بزرگتر گفت: او محمد است، زود باشید سنگ جمع کنید.
یکی از بچه ها گفت: پدرم می گوید او دیوانه است، خدایان ما را قبول ندارد.
پسر بزرگتر گفت : پدر من نیز همین را می گوید و سفارش کرده که هر جا او را دیدید با سنگ بزنید.
پسر بزرگتر سنگی برداشت و دستش را بالا آورد تا سنگ ها را به سوی پیامبر پرتاب کنند…

بریده کتاب(۲):

علی با خشم به آن ها نگاه کرد و گفت:هر کس به رسول خدا آزار برساند سزایش همین است.
دو پسر گریه کنان از آنجا رفتند.
کوچه خلوت بود، خورشید در دل آسمان لبخند میزد و نور می پاشید، هیچ صدایی جز صدای نرم قدم های پیامبر وعلی در کوچه نمی آمد…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۲۴
نمکتاب ...