نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جوان» ثبت شده است

جمعه, ۲۸ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ب.ظ

دوستی های قبل از ازدواج

کتاب دوستی های قبل از ازدواج : بررسی روابط دختر و پسر با استدلال های خودمانی

کتاب دوستی های قبل از ازدواج : بررسی روابط دختر و پسر با استدلال های خودمانی

 

کتاب دوستی های قبل از ازدواج : سید مجتبی حورایی، دکلمه گران

معرفی:

این کتاب را خانم نیلچی زاده در برنامه ی سمت خدا معرفی نموده است. کتاب خوبی است با استدلال های خودمانی ..

بریده کتاب(۱):

هیچ وقت فکر نکرده اید زمانی که حضرت یوسف با زلیخا تنها شدند و زلیخا به یوسف پیشنهاد ارتکاب گناه داد، چرا یوسف شروع به اصلاح و ارشاد نکرد؟ مگر او پیامبر نبود و پیامبران برای ارشاد مردم نیامده اند؟
بله، ولی آنجا ( خلوت با نامحرم ) جای هدایت و راهنمایی نیست، بلکه یوسف فرار کرد. قهرمان اخلاقی و پاکی و تقوا با همه قدرت و توان روحی عالی و معنویت فوق العاده اش، فرار کرد، نصیحت نکرد.

بریده کتاب(۲):

وقتی مردی می فهمد که همسرش با مرد دیگری در ارتباط است و همسرش در نبود و غیبت او به او خیانت می کند یکباره به هم می ریزد. تمام وجودش را نفرت و خشم می گیرد.
وقتی زنی پی می برد نگاه هرزه ی شوهرش مدام دنبال این و آن است و با هر زن زیبایی که دستش برسد مراوده و ارتباط دارد و .. به شدت از لحاظ روحی آزرده می شود و احساس می کند تمام هستی اش بر باد رفته و بی وفایی شوهرش، او را از درون ویران می کند. گذشته از اینها آیا احتمال نمی رود کسی که امروز به دیگری خیانت می کند فردا به شما هم خیانت کند.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۸ ، ۲۲:۰۰
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۸، ۰۷:۰۰ ق.ظ

دعا

کتاب دعا : باب دعا را به روی خودتان باز کنید...

کتاب دعا : باب دعا را به روی خودتان باز کنید…

 

کتاب دعا از نظر حضرت آیه الله العظمی سید علی خامنه ای مد ظله العالی : علیرضا برازش، انتشارات انقلاب اسلامی

معرفی:

اگر می خواهید در مقابل دشمن، استوار باشید باید باب دعا را به روی خودتان باز کنید. اگر می خواهید از کسی و چیزی نترسید باید رابطه ی خود را با خدا قوی کنید. اگر می خواهید در مقابل جلوه های مادی تکان نخورید ونلغزید، باید خود را با دعا و تضرع بیمه کنید.

بریده کتاب:

دعا رقیب ابزارهای مادی نیست. اینطور نیست که وقتی انسان می خواهد به مسافرت برود یا با خودرو یا قطار وهواپیما عازم شود و یا با دعا برود! همچنین اینطور نیست که اگر انسان بخواهد وسیله ای به دست آورد یا پول خرج کند یا اگر پول نداشت به دعا متوسل شود و آن وسیله را به دست آورد! معنای دعا این است که شما از خدا بخواهید تا او این وسایل را جور بیاورد. آن وقت عمل مادی هر کدام در جای خودشان قرار می گیرند. دعای مستجاب اینگونه است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۸ ، ۰۷:۰۰
نمکتاب ...
دوشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۷، ۰۴:۱۰ ب.ظ

دخترم ناهید

دخترم ناهید : دختری ست و دنیای پر زرق و برقش... دنیای متفاوت یک دختر را بخوان!

دخترم ناهید : دختری ست و دنیای پر زرق و برقش… دنیای متفاوت یک دختر را بخوان!

دخترم ناهید : حسین علی جعفری، نشر فاتحان

دخترها! دنبال این هستند که خودشان را شبیه کسی بکنند ! یک قهرمان! یک فردی متفاوت! ناهید دختر متفاوتی است که باید عکسش را قاب گرفت.
 


برشی از کتاب:
غیرت محمد زبان‌زد بود.یادش می آمد که مزاحمی داشت به نام خالد.به محمد گفت "من دختر فاطمه زهرایم عمه جانم زینب است,اگر غیرت نداری من خودم.."محمد دست زنش را گرفت و پیشانی اش را بوسید و گفت"من هم نوکر مادرت هستم ,هم نوکر عمه ات"و با کمربند نظامی افتادم به جان خالد.آن روز همه  سنندج فریاد محمد را شنید که به قرآن قسم خورد هر کس به ناموسش چپ نگاه کند,جلو چشم همه سرش را می‌برد...                                 صفحه52

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۷ ، ۱۶:۱۰
نمکتاب ...
جمعه, ۳ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۱۳ ب.ظ

حکایت زمستان

حکایت زمستان : حکایت از روزهای سرد است ولی گرم می کند دلمان را به قوی مردانش

حکایت زمستان : حکایت از روزهای سرد است ولی گرم می کند دلمان را به قوی مردانش

حکایت زمستان : سعید عاکف، نشر ملک اعظم



درباره کتاب:
خیلی از آدمها از بهار زندگی شان کلی خاطره تعریف می کنند اما از پاییز و زمستان های روح و جسمشان جز افسردگی و خستگی هیچ ندارند.
خیلی باید متفاوت باشی تا بتوانی زمستان زندگیت را مثل بهار با شور بگذرانی!

برشی از کتاب:
تکه گوشت را به دو سیخ کشیدم و گرفتمش روی آتش. بعد زودی صدای جیلیز و ویلیزش بلند شد. همزمان با بلند شدن این صدا کف های تاید شروع کرد به قلپ و قلپ کردن و بالا آمدن .
بالاخره با هر فیلم و زینگی که بود ، کباب چنجه درست شد. مخصوصا کمی هم آن را سوزاندم تا اثر کف های تاید از رویش محو شود . تا جایی که می شد بهش نمک زدم .
بسم اللهی گفتم و سیخ را دادم دست جک بالانس.
لقمه اول را که فرو داد گفت حِلو حِلو ابومشاکل.
می دانستم یکی از تاثیرات فوری تاید ،گرفتار کردن فرد به اسهال است .
 جک بالانس هنوز از آشپزخانه بیرن نرفته بود که تنگش گرفت و گرفتار اسهال خونی شد...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۱۳
نمکتاب ...