نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نشر میراث اهل قلم» ثبت شده است

شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

اشک باید رازدار باشد

اشک باید رازدار باشد: دیدگاهی متفاوت و عمیق درباره ی عزاداری امام حسین

اشک باید رازدار باشد
نویسنده: سیدمرتضی مفیدنژاد
انتشارات میراث اهل قلم

معرفی کتاب اشک باید رازدار باشد :

درباره عزای حسینی و قیام امام حسین(ع) همواره مطالب مختلفی می ‌شنویم. اما اگر می‌ خواهید دیدگاهی متفاوت و عمیق در این باب به دست آورید، کتاب “اشک باید رازدار باشد” را بخوانید. یک کتاب کوچک و پرمحتوا.
هدف قیام امام حسین واقعا چه بود؟ حکومت یا شهادت یا هیچ کدام؟
جایگاه هنر در عزاداری چیست؟
نقاط آسیب ‌پذیر و آسیب ‌زننده عزاداری کدامند؟

خلاصه:

-هدف امام حسین(ع) از قیام، نه صرفاً تشکیل حکومت بود، نه صرفاً شهادت. این‌ها نتیجه بودند، نه هدف. هدف ایشان از قیام این بود که: هر گاه جامعه اسلامی از روند کلی خود خارج شود، باید در مقابل آن انحراف ایستادگی کرده و جامعه را به وضع اول خود برگرداند.

-اهمیت شهدای کربلا به موقعیت حساسی بود که در آن شهید شدند. اگر شهید نمی ‌شدند، طومار دین در هم پیچیده می‌شد. هم‌ چنین، قیام در برابر آن ظلم فراگیر دل و جرات می ‌خواست. حتی نزدیکان پیامبر مانند ابن عباس و … در خانه ماندند.

-امام حسین(ع) یک الگوی همیشگی برای آزادگان جهان است. او همواره مصباح الهدی و سفینه النجاه است. برای انقلاب ما نیز سرمشق بزرگی بوده است.

-سه عنصر در حرکت امام حسین(ع):

۱.منطق و عقل: وقتی شرایط مناسب بود، وظیفه مسلمان اقدام است‌. نباید سکوت کرد.
۲. حماسه و عزت: در اوج مظلومیت امام حسین(ع) چهره را که نگاه می‌ کنی، یک چهره حماسی و عزتمند است.
۳. عاطفه: در فضای عاطفه است که می ‌توان خیلی از حقایق را فهمید که در خارج از آن فضا نمی‌ توان.

-باید از ظرفیت عظیم محرم و سفر برای تبلیغ استفاده کرد‌. باید یک ارگان و نهادی ایجاد شود تا یک برنامه‌ ریزی کلی برای تبلیغ در این دو ماه، مبتنی بر نیازهای روز جامعه ترتیب دهد و به همگی مبلغان ابلاغ شود.

-توجه به مسئله هنر در عزاداری و تاثیر عمیقی که هنر در ناخودآگاه انسان می‌ گذارد (مِن حیث لایشعر). البته کار هنری باید محتوای خوب هم داشته باشد.

-شرط ‌های عزاداری:

۱.محتوا متناسب با عاشورا باشد و شعر خوب سرود (مقامات و مناقب اهل بیت).
۲. محتوای گمراه ‌کننده نباشد.
۳. آمیخته به حرام نباشد.

-آسیب‌های عزاداری:

اشعار بی‌محتوا، دروغ‌ پردازی، آزار همسایگان، چشم و هم‌ چشمی هیات‌ ها.

بریده کتاب:

هدف آن بزرگوار، عبارت بود از انجام دادن یک واجب عظیم از واجبات دین، که آن واجب عظیم را هیچ کس قبل از امام حسین حتی خود پیغمبر انجام نداده بود. نه پیغمبر این واجب را انجام داده بود، نه امیرالمومنین، نه امام حسن مجتبی. آن واجب این است که اگر نظام اسلامی از خط اسلام خارج بشود، به وسیله‌ ی قدرتمندان، زورگویان، منافقان و … قیام برای بازگرداندن به وضع اول فرض و تکلیف است. این تکلیف حسین بن علی و ماهیت قیام عاشورا است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۸ فروردين ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

میرزا تقی خان امیر کبیر

کتاب میرزا تقی خان امیر کبیر : گذر به گذشته ای که نمی شود دید ولی می شود خواند

 

کتاب میرزا تقی خان امیر کبیر
نویسنده: مینا چوپانی
انتشارات میراث اهل قلم

معرفی:

آدم با خوندن بعضی کتابها میتونه تا حدی نبودش رو تو بعضی زمان ها جبران کنه مثل خوندن این کتاب…

بریده کتاب:

سربازان به سختی غائله را خواباندند. از امیر خواستند تا لباس عثمانی بپوشد واز شهر بی مزاحمت عبور کند. امیر پاسخ داد: « هیهات! با چون من پخته ای، زهی خیال خامی است که کردید. نعوذ بالله! من بدون لباس ایران به بهشت جاودان هم نخواهم رفت. » هرکه جای امیر بود، نه با لباس عثمانی بلکه با جامه و چادر زنانه! خود را از آن معرکه ی خونین به در می کرد. ( صفحه ۱۳ )

بریده کتاب(۲):

در لندن نمایشگاه بین المللی از کالاهای تمام کشورها برگزار می شد. دولت ایران هم به این نمایشگاه دعوت شده بود… دوره ی صدر اعظمی امیر بود. امیر با سلیقه ی هر چه تمام، بهترین کالاها را رهسپار لندن کرد. قالی ایرانی، شال ایرانی… ترمه، پوست، قلم کار، حریر، مخمل، اطلس، ابریشم، خاتم کاری…، کالاهای ایرانی در نمایشگاه بین المللی لندن چشم همه را خیره کرده بود… در بازار مردم به دنبال شال ایرانی بودند و محلی به شال کشمیری نمی گذاشتند. زنان با قلم کارها، ابره ها، اطلسی ها، … به یکدیگر پز می دادند ودر مهمانی ها با ظروف چینی و بلور تهران و قم، به یکدیگر فخر می فروختند… .( صفحه ۴۱ )

بریده کتاب(۳):

امیر آرزوی محدود کردن صادرات را در سر داشت. امّا حق تجارت آزاد و قراردادهای پادشاهان پیشین با دولت خارجه، تیرهای او را به سنگ می زد. پس شروع به فرهنگ سازی کرد. شخصاً جبه هایش را از پارچه های ایرانی دوخت و دستور داد که لباس سربازان را نیز با پارچه ی ایرانی بدوزند. مردم چشم به امیر، لباس هایشان را با پارچه های ایرانی می دوختند و پول هایشان را در بازار برای کالای ایرانی خرج می کردند. ( صفحه ۳۸ )

مرتبط با کتاب میرزا تقی خان امیر کبیر 👇🏻👇🏻👇🏻

بیشتر بخوانیم…
چای خوش عطر پیرمرد : زندگینامه یک انسان خاص. نامش به گوشتان آشناست.

بیشتر ببینیم…
انسان ۲۵۰ ساله

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۲۷ ب.ظ

یادش

کتاب یادش : زندگینامه بعضی را که میخوانی نگاهت به زندگی دیگر مثل سابق نیست…

 

کتاب یادش
نویسنده: مهدی قرلی
انتشارات: میراث اهل قلم
زندگینامه حجت الاسلام دکتر اسکندری

معرفی:

دیشب و پریشب که آمده بود مسجد دستش سبز بود. امشب هم. پرسیدم حاج آقا چرا دستتون سبزه؟
لبخند همیشگی به خنده تبدیل شد و گفت: خانمم یه عالمه سبزی خریده، گفتم بذار باشه خودم پاک می کنم، خودم هم خردش می کنم. الان سه روزه مشغولم. گفتم: حاج آقا شما هم؟
گفت: مردی که توی خونه زن ذلیل نباشه که مرد نیست ص ۶۷

بریده کتاب(۱):

ژیگول و رپ، با موهای روغن زده و فرق های باز، با بچه های شهرک نفت مسابقه ی فوتبال داشتیم، شهرک شهید محلاتی و شهرک نفت. وسط های مسابقه حاج آقا اسکندری آمد. روی نیمکت ها جای خالی را برایش باز کردیم. نگاهی به ما کرد و نگاهی به تیم شهرک نفت. رفت و روی نیمکت آنها نشست. عبایش را درآورد و با بوق بزرگی شروع کرد به تشویق کردن. همه هاج و واج بودند ….
ژیگول و رپ با موهای روغن زده و فرق های باز، با بچه های شهرک نفت آمده بودند تشییع جنازه حاج آقا. همه هاج و واج بودند ….

بریده کتاب(۲):

استاد که داخل کلاس شد در همان نظر اول توجهش به طلبه ی جوانی جلب شد کلاس زبان انگلیسی بود.
استاد گفت الحمدلله روحانیت در همه زمینه ها پیشرو شده، حتی در تحصیل علوم دانشگاهی مخصوصا زبان انگلیسی.
لحنش طوری بود که چند نفر نیشخند زدند. بعد رو کرد به حاج آقا و با اینکه جلسه اول بود و هنوز درسی داده نشده بود گفت: حاج آقا میشه شما درس رو بخونید. پچ و پچی توی کلاس افتاد. حاج آقا بسم الله گفت و شروع کرد. مثل یک انگلیسی از روی کتاب می خواند، پچ و پچ کلاس آرام شد. روی پیشانی استاد عرق نشسته بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۲۷
نمکتاب ...
جمعه, ۲ آذر ۱۳۹۷، ۰۴:۳۳ ب.ظ

مرتضی مطهری

کتاب مرتضی مطهری : معلمی متفاوت و عالمی پر دغدغه، مطهری را با این کتاب خیلی دقیق بشناسید.

کتاب مرتضی مطهری : معلمی متفاوت و عالمی پر دغدغه، مطهری را با این کتاب خیلی دقیق بشناسید.

کتاب مرتضی مطهری ، نشر میراث اهل قلم

معرفی: یه خورده به خودت تکان بده، نترس لاغر نمی شی
آدم بزرگ شدن نیاز به همین تکان های کم داره.
این کتاب داستان یک بزرگ است که می شود برای ما الگو باشد

بریده ای از کتاب:
برای امتحان شفاهی استادی دانشکده رفته بود .
ممتحن کتاب را باز کرد و بحثی را مطرح کرد . مرتضی شروع کردبه توضیح، بحث از اشارات کشید به اسفار ملاصدرا .
ممتحن متعجب نگاهش کرد و گفت : صبرکن ! صبرکن ! از بیست که بالاتر نداریم بیا بیست! حالا ادامه بده تا استفاده کنیم . جاها عوض شده بود! استاد شاگرد بود و شاگرد استاد. (ص ۱۸)

۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۷ ، ۱۶:۳۳
نمکتاب ...