نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۶، ۰۸:۵۷ ق.ظ

آقای سلیمان می شود من بخوابم


آقای سلیمان می شود من بخوابم / سید محمدرضا واحدی / عهد مانا

انتشار نهمین چاپ رمان پرفروش
❤️آقای سلیمان می‌شود من بخوابم❤️
نوشته سیدمحمدرضا واحدی

در #عهد_مانا


در مورد کتاب
باید کاری بکنی تا بتوانی دنیا را به کام خودت بسازی. پسر ارمنی عاشق می شود و می خواهد؛ اما دختر نه! یکی دنیایش را می سازد و یکی می سوزاند....


خلاصه کتاب...

 

این رمان روایتگر زندگی دختری به نام نغمه است که نسبت به همسایه که هم دانشکده ای اش هم است علاقه پیدا می کند.روبیک هم او را دوست دارد اما با این تفاوت که او ارمنی است...

 

روبیک دانشجوی ادبیات است و شعرهای زیبایی را برای نغمه ایمیل می کند...

روز به روز گرمای این عشق در آن ها شعله ورتر می گردد تا اینکه...

نغمه نامه ای دریافت می کند که در آن روبیک برای مدتی یا برای همیشه از نغمه خداحافظی کرده و به مونیخ رفته است...

تردید در این که نکند عشق او به نغمه مسلمانش کند و به خاطر او مسلمان شود...

 

✂️برشی از کتاب📝
چه می توانستم بکنم که دوباره به بازی شطرنجی دعوتم کرده بودی که خودت پای آن حضور نداشتی. رفته بودی تا از دور، شاهد کیش شدنم باشی. من که گفته بودم با نبودنت کیش می شوم و با بودنت مات... نگفته بودم؟
گفته بودم که عاشق این مات شدنم. پس همیشه باش... نگفته بودم؟

 

نقد رمان آقای سلیمان می شود من بخوابم : داستانی از تحول دو جوان و نقدی به وضعیت جامعه

نقد رمان آقای سلیمان می شود من بخوابم ، نویسنده سید محمد رضا واحدی

کمترین نقش این رمان برای «آقای سلیمان» است.
نقش های اصلی داستان عبارتند از :
دختری به نام نغمه که خودش، روحش، حرف هایش، زندگی و تحولات چپکی و راستکی اش محور این رمان هستند و پسری به نام روبیک که ارمنی مذهب است.

روبیکِ عاشق:
می نوازد، می نویسد، شعر می گوید و البته سالی یک بار هم زیر دیگ شله زرد اربعین را روشن می کند.
روبیک آداب دان است.
 یک سال و نیم هجرت می کند تا بفهمد فرق دین مسیح و دین محمد (صل الله علیه و آله وسلم) در چیست.
جلو می رود و زندگی اش را جلو می کشششششششد تا مسلمان شدن؛ و در این زمان یک سال و نیم:
نغمه، عقب می کشد تا معترض شدن و قید مسلمان بودن را زدن…

کلاً کتاب خوبی است.
برای ۱۶ سال به بالا مقبول می افتد.
استقبال دانش آموزان و دانشجویان هم خوب بوده که به چاپ هفتم رسیده.

به هر حال کتاب فرعیات خوبی هم داشت.
نقد کوتاهی به فضای دانشگاهی و حوزوی داشته است.
نگاهی به:
روحیات جوان ها،
عناصر خراب کننده ی نفوذی در دانشگاه ها مثل سامان و اساتید،
و عدم پرداخت درست به فرهنگ غنی اسلامی،
کم کاری مسئولین تبلیغی مذهبی و …
دارد.

فقط یک تاسف ته دل می ماند:
ای کاش همان قدر که روبیک ارمنی گشت و گشت تا «حق» و «راست و درست» را پیدا کرد و «مسعود» نام گرفت، جوان های خودمان شبهات را برای اندک مدتی در دفترچه ای پنهان می کردند و می گشتند و می گشتند تا رسیدن به جواب صحیح.
حداقل برای فهم و عقل و زندگی خودشان
که قرار است مدت معلومی (تا مرگ) با آن باشند، به درستی راه را طی کنند.

در پایان باید گفت:
این کتاب ارزش دو، سه بارخواندن را دارد…

 

 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۶ ، ۰۸:۵۷
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۳۴ ب.ظ

شیرین ترین دیدار



«شیرین ترین دیدار و پنج قصه دیگر» روایت کننده داستان های زیبا از
رفتار ائمه اطهار (ع) با نیازمندان است...

برشی از کتاب:
مرد فلج بود. با دو عصایی که زیر بغلش گرفته بود، آرام آرام راه می رفت. خسته شده بود....بالاخره کنار خانۀ پیامبر ایستاد....با لبخندی شیرین در زد. پیامبر با صدای در از جا بلند شد. بعد از چند لحظه همراه مرد بیمار وارد اتاق شد....
محمود پوروهاب
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۳۴
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۲:۲۳ ق.ظ

«من» به قدرت رسید

 

درباره کتاب:
برای شناخت بیشتر با تاریخ و تمدن اروپا از رنسانس (قرن 15) تا دوره روشنگری (قرن 18). برای کسانی که در روز وقت کمی دارند اما علاقه به آشنایی با تاریخ غرب را دارند  حتی کسانی که علاقه به تاریخ ندارند! کتاب بسیار پرسودی است چون به سادگی تاریخ آن دوره از اروپا را توضیح داده که برای همه جذاب می‌باشد.


خلاصه کتاب:
مبنای فکری فرهنگ غرب از دوره‌ی رنسانس شکل گرفت. رنسانس به معنای بازگشت است. بازگشت به ارزش‌های روم و یونان باستان. این بازگشت بر همه‌ی زمینه‌ها از جمله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و مذهبی و دیگر زمینه‌ها تأثیر گذاشته بود. اما دوره رنسانس هم چندان قوی نبود که پایدار بماند و وقایعی شکل گرفتند که به آغاز دوره‌ی روشنفکری انجامید. برای آشنایی با تاریخ اروپا کتاب بسیار خوبی است، حتی برای کسانی که اشتیاق چندانی به کتاب‌های تاریخی ندارند.


بریده ای از کتاب :
رنسانس با آشوب‌های سیاسی هم راه بود و اروپا دوره ناآرامی را گذراند. این ناآرامی‌ها هزینه‌ای بود که مردم اروپا برای رهایی از حکومت کلیسا می‌پرداختند. حاکمان، کاتولیک یا پروتستان مذهب بودند، اما نمی‌خواستند براساس قوانین کلیسا و دیانت حکومت کنند. بورژوازی هم کاملا مسلط شده بود و مردم می‌خواستند بدون قید و شرط پول درآورند و دیگر قوانین دست و پاگیر کلیسا را نمی‌پسندیدند. تجارت پر رونق شده بود و جنگ‌ها بیشتر بر سر مستعمرات و برای به دست آوردن طلا و سرزمین‌های جدید پیش می‌آمد. صفحه 73.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۶ ، ۰۲:۲۳
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۱:۲۳ ق.ظ

من محمد رضا 22 ساله هستم

من محمدرضا ۲۲سال دارم: زندگی نامه آقای شاه از زبان دوست صمیمی اش.

من محمدرضا ۲۲سال دارم: زندگی نامه آقای شاه از زبان دوست صمیمی اش.

 

از ایرانِ زمان محمدرضا چی میدونی؟ اصلا میدونی مردم ایران تو چه وضعیتی بودن؟ 

از خانوده شاه چی میدونی؟ خوندن این کتاب خیلی چیزا رو برات روشن می کنه؟

 

 

 خلاصه کتاب :

 

این کتاب شامل خاطرات محمد رضا پهلوی از زمان کودکی، تحصیل تا به سلطنت رسیدن و بعد از آن را از زبان حسین فردوست (تنها کسی که محمد رضا او را دوست صمیمی معرفی می‌کند) بیان میکند.

 

بریده ای از کتاب :

 

- -محمدرضا رژیم اسرائیل را به رسمیت شناخت و همین کافی بود تا اسرائیل به طور غیررسمی سفارت خود را در تهران دایرکند. این روابط به حدی گسترش یافت که محمدرضا چندین پایگاه برون مرزی خود با کشورهای عربی منطقه را به اسرائیل واگذار کرد و سازمان اطلاعات اسرائیل فعالترین سرویس اطلاعات درایران شد. اسرائیل رژیم محمدرضا را نه تنها دوست و متحد خود در منطقه تلقی می کرد و لذابه آموزش ساواک کمک شایانی نمود ولی محمدرضا به خاطر فرهنگ اسلامی مردم ایران و به خاطر حساسیت مردم عرب منطقه جرات نکرد روابط خودواسرائیل را رسمی کند. آمریکا و انگلیس نیز این کار را صلاح نمی‌دانستند زیرا ایران با نقش فوق بهتر می‌توانست بهترین حلقه اتصال اسراییل و کشورهای عرب باشد..

 

 

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۲۳
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۱:۱۰ ق.ظ

دختر شینا

 

 

دختر شینا: عاشقانه ای از زمین که وصل به آسمان می شود.

دخترشینا : بهناز ضرابی زاده

معرفی:

عزیز دردونه پدر بود وهروقت حرفی از خواستگار می آمد اخم پدر جواب ردی محکم به همه بود تا اینکه عاشقی دلباخته دختر فراری را همراه دلش می کند و معمای زیبا طرح های دلنشینی بر لحظه های زندگیشان می نشاند …
اگر مشتاقید بدانید، بخوانید…

 

درباره کتاب:


داستان دختری به نام قدم خیر که با به دنیا اومدنش حال پدر مریضش خوبِ خوب میشه و میشه عزیز دردونه پدر.
هر وقت خواستگار براش میومد پدرش قبول نمیکرد. تا اینکه یکی از پسرای فامیل عاشقش میشه، ولی قدم خیر هروقت پسر عاشق رو میدیده پا به فرار میذاشته. قضیه شون شده بود قضیه ی جن و بسم ا...
حالا اگر مشتاقید بدونید عشق اونا به کجا میرسه از صفحه40 به بعد رو حتما بخونید

بریده ای از کتاب:
چند روز بعد از عقد خدیجه زن برادرم من را به خانه شان دعوت کرد.
موقع خواب گفت: قدمخیر برو رختخواب بیار ....
رختخوابها در اتاق تاریکی بود که چراغ نداشت اما نور ضعیف اتاق کناری آن را روشن میکرد ...
وارد اتاق که شدم حس کردم صدایی می اید  میخواستم سکته کنم
گفتم: کیه؟
صمد بود گفت منم نترس. بنشین میخواهم باتو صحبت کنم باز میخواهی فرار کنی؟ گفتم بنشین
گفتم: تو را بخدا خوب نیست الان برادرهایم می آیند. تو را به خدا برو،آبرویم میرود.
گفت: زن برادرهایت میدانند. خدیجه خانم دعوتم کرده، آمده ام که باهم حرف بزنیم. ناسلامتی ماه دیگر عروسیمان است من شده ام جن وتو بسم الله محال است قبل از اینکه حرفهایم را بزنم وحرف دلت را بشنوم پای سفره عقد بیایم ...
فقط بگو دوستم داری یانه؟
جواب ندادم ....
گفت: قدم گفتم دوستم داری یانه؟ اینکه نشد هر وقت مرا میبینی فرار میکنی بگو ببینم کس دیگری را دوست داری؟
گفتم: وای نه نه. جان حاج اقایم نه، من کسی را دوست ندارم  فقط از شما خجالت میکشم
نفس کشید گفت:دوستم داری؟
گفت :میدانم دختر نجیبی هستی ومن این نجابت وحیایت را دوست دارم جان حاج اقایت جوابم را بده دوستم داری؟
اهسته گفتم: بله...
انگار منتظر همین یک کلمه بود گل از گلش شکفت وگفت:
به تو احتیاج دارم تو باید تکیه گاهم باشی...
صفحه 40

 

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۶ ، ۰۱:۱۰
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۱۱:۰۳ ب.ظ

اخمویی که لبخند زد



خرس کوچولو عضو جدید مدرسه جنگل بود. معلم بسیار به خرس کوچولو توجه میکرد و مراقب رفتار او بود. خرس کوچولو با هم کلاسی هایش اخمالو بود. معلم از خرس کوچولو خواست تا از مهارت ماهی گیری خودش به بقیه یاد دهد و این باعث شد تا خرس با بقیه حیوانات بیشتر دوست شود....

مژگان میرمحمد صادقی


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۰۳
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۴۵ ب.ظ

اول میگم بسم الله

کتاب اول میگم بسم الله :بیان یک مفهوم اصیل و مهم با زبان شیرین شعر


ما همیشه به یاد او که تمام زیبایی ها از اوست هستیم...و در تمام کارها از او یاری می خواهیم و لب هایمان را با نام قشنگ او باز می کنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۴۵
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۳۹ ق.ظ

خواب باران

 

کتاب خواب باران : باران زندگی را زلال می کند...هرقدر که گل آلود و کدر شده باشد...

کتاب خواب باران نویسنده: وجیهه سامانی انتشارات: کتابستان

کتاب خواب باران : باران زندگی را زلال می کند…هرقدر که گل آلود و کدر شده باشد…

کتاب خواب باران
نویسنده: وجیهه سامانی
انتشارات: کتابستان

معرفی:

باران خواب ندارد! این آدم ها هستند که خودشان را به خواب می زنند اما باران که خیسشان کند شاید بیدار شوند. مخصوصاً دختر داستان ما که باران زندگیش را جاری کرد. باران محبت

بریده کتاب:

پاک بودن توی محیط امن و سالم، هنر نیست.هنر اینه که آدم تو دل نا پاکی ها، شرافت خودشو حفظ کنه..ص۱۳۶

«باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد»
«گاهی بهشت در دل آتش میسر است»

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۳۹
نمکتاب ...
سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۰۴ ق.ظ

آن ها



چای می‌نوشم که با غفلت فراموشت کنم

 

 

چای می نوشم ولی از اشک، فنجان پرشده است

 

 

آن ها: مجموعه غزل عارفانه،عاشقانه و آئینی

آن ها: مجموعه غزل عارفانه،عاشقانه و آئینی

بریده ای از کتاب(۱):

ما را کبوترانه وفادار کرده است                          آزاده کرده است و گرفتار کرده است
خوشبخت، آن ولی که گناه نکرده را                      در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است
تنها گناه ما، طمع بخشش تو بود                          ما را کرامت تو گنه کار کرده است
چون سرو، سر فرازم و نزد تو سر به زیر            قربان آن گلی که مرا خوار کرده است.

بریده ای از کتاب(۲):

نا گزیر از سنگرم، بی سرو سامان چون باد!         به”گرفتار رهایی”نتوان گفت آزاد…!
اینکه”مردم”نشناسند تو را، غربت نیست             غربت آن است که”یاران”ببرندت از یاد!
چشم بیهوده به آیینه شدن دوخته ای….             اشک آن روز که آیینه شد از چشم افتاد…!


#فاضل_نظری
#آن_ها

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۶ ، ۰۶:۰۴
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۷:۰۸ ب.ظ

رنج مقدس

رمانی برای زندگی متفاوت: رنج مقدس

رمانی برای زندگی متفاوت: رنج مقدس

رنج مقدس
نرجس شکوریان فرد

عهدمانا


اگر از خواندن رمان­های بی محتوا و معمولی چیزی گیرت نیامده جز خیال­های طولانی بی سرانجام.این رمان لذت بودن های  عاشقانه ، ایستادن پای محبت­های عمیق و زندگی شیرین را برایت ملموس می­کند.




برش از کتاب

حس می کنم که دیگر می توانم قد بکشم،بلند بالا بشوم
فقط باید برای همیشه زیر سایه بمانم
که راه را نشانم بدهد.
دست گیری کند به وقته لغزیدن
پاک کند هنگام آلوده شدن...

 

عاشقانه ای عاقلانه,رمان عاشقانه

 

پوستر کتاب " رنج مقدس" را از اینجا دانلود کنید

5 دقیقه با رمان رنج مقدس را از اینجا بخوانید.

بنر رنج مقدس را از اینجا دانلود کنید.

 

نقد رمان رنج مقدس: رنج مقدس داستان یک زندگی است که بر ریلی، آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

 

نقد رمان رنج مقدس نوشته ی نرجس شکوریان فرد
رنج مقدس یک رمان نیست، یک زندگی است که بر ریلی آرام آرام تو را از سر زمین ‌ها عبور می‌دهد.

در این مسیر همراهانت را به خوبی به تصویر می‌کشد و تو را در وادی زندگی از تنهایی بیرون می‌آورد.

لیلا شخصیت اول این رمان نماد دختر باوقار و با محبت ایرانی، که سال هاست جایش در رمان و داستان بلند و فیلم‌ های ما خالی بوده است.

و اگر جامع‌ تر بخواهیم بگوییم جای چنین خانواده‌ای در بین رمان های ما خالی بوده است. این سال ها هر چه از زنان ما در محیط خانواده ترسیم می‌شده ، نمادی از زن نادان، فریبنده و بی‌هویت بوده است. اما آنچه که در این کتاب لذت‌بخش است نشستن شخصیت‌ها در قالب‌ها و شاخص‌های درست و دل‌نشین است.

شاید باید گفت نویسنده قید تمام بایدهای تمدن و فرهنگ وارداتی و تعصب و تقیدهای بی پایه‌ی متحجرانه داخلی را زده و (زن و مرد ) را در جایگاه خود نشانده و خانواده‌ای به تصویر کشیده که بی‌نظیر است، اما قطعا دور از دسترس و تنها یک آرزو نیست.

نه گرفتار تقدس زایی شده است و نه گرفتار غرب زدگی‌. هر کدام از شخصیت‌های داستان ممکن‌ الخطا هستند و می‌توانند در مسیری که خودشان می‌خواهند بروند و در مسیر زندگیشان نه بن بستی است و نه آزادی بی عکس‌العمل.
 لیلا دختری که نه با جسمش دلربایی می‌کند و نه عقل کل است، بلکه یک جوان است با معضلات خودش.
شیرین و صحرا هم نماینده‌ی گروهی دیگر با افکار و منشی دیگر…
خلاصه که داستان زندگی لیلا هم شیرین است و هم پر رنج اما یک رنج مقدس .

۱۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۹:۰۸
نمکتاب ...