نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۵۶ ب.ظ

پسران دوزخ فرزندان قابیل

 

رمانی زیبا و در عین حال پاسخی دندان شکن به داعش و... : پسران دوزخ

رمانی زیبا و در عین حال پاسخی دندان شکن به داعش و… : پسران دوزخ

 

داعش، طالبان­، القاعده. . . چنان سر و صدا راه می­اندازند که گوش عالم را کر می­کند. این رمان با همین چند صفحه داستان جذاب، تو خالی بودن طبل هایشان را برایت روشن می کند و همچنین قدرت و عظمت تو را


دلم می خواست پول داشتم ،این کتاب را دست تمام برادران و خواهرانِ اهل سنتم می دادم.
بعد از تمام شدن کتاب دلم خواست گریه کنم به خاطر #مظلومیت #اسلام بین ما پیروانش.
حتما بخوانید
تا حالا فکر کردید واقعا اهل سنت و شیعه چه تفاوتی باهم دارند؟
یا اینکه داعش از کجا سر و کله اش در آمد؟
این کتاب جواب سوال شماست...

 


برای دانلود با کیفیت کتاب " پسران دوزخ فرزندان قابیل" روی عکس کلیک کنید.


برشی_از_یک_کتاب ✂️
 « این نماز است ام‌جمیل! روزه است! رضای خداست!
این یک اعدام مذهبی است! یک اعدام اعتقادی! تو فقط برای رضای خدا این زن را می‌کُشی!
حتی آن موقع که چاقو را می‌‎گذاری زیر گلویش...
هیچ نباید به عمه حمیرا فکر کنی؛ نه عمه حمیرا و نه هیچ کسِ دیگر... فقط خدا...
عمه حمیرا هم یک بهانه است تا رضایت خدا به دست آید!»

📚 #پسران_دوزخ_فرزندان_قابیل
✍️ #مجید_پور_ولی_کلشتری

 

عکس نوشته های جذاب کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل

عکس نوشته های جذاب کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل

عکس نوشته های جذاب کتاب پسران دوزخ فرزندان قابیل

قرار است با دست های خودم زنی را بکشم و در سحرگاه پاییزی او را زیر درخت سیب دفن کنم.
کشتن یک آدم خیلی سخت است.
این بزرگ ترین حقیقت کشف ناشده ی دنیاست که قاتل کسی را در یک لحظه
می کشد و خودش را طی سالیان سال!
با دشمن خدا مدارا نکن، ایمانت را قوی و محکم کن و بدان همواره
پیروزی از آن حق است.
عمق عشق,حقیقت عشق
حس می کنم توی عشق باید چیزهای بزرگتری هم وجود داشته باشد،
چیزی بیشتر از شیفته صدای کسی شدن…
توی عقیده باطل تو هر چه قدر معتقدتر باشی گمراه تری
سه: باهاش حرف نزن… حتی یک کلمه. دو: کوچکترین تکونی خورد بهش شلیک کن. یک: در تمام لحظات لوله اسلحه طرفش باشه،سه تا نکته مهم یادت نرود.
یک دریا به خودی خود معجزه نیست! یک فنجان هم به تنهایی معجزه نیست! اما اگر بتوانی از یک فنجان به اندازه یک دریا آب بیرون بکشی این معجزه است.

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۵۶
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۴۸ ب.ظ

تن تن و سندباد

 

 

کتاب تن تن و سندباد : یک کتاب استراتژیک نوجوانانه…خواندنش خالی از لطف نیست.

کتاب تن تن و سندباد
نویسنده: محمد میرکیایی
انتشارات قدیانی

 

♻️ کتاب تن تن و سندباد در حوزه ی ادبیات نوجوان یک کتاب استراتژیک است.
با نگاهی دقیق و نافذ و زبانی روان و جذاب به صورت استعاری و  غیرمستقیم به مسئله ی «تهاجم_فرهنگی» غرب به شرق پرداخت است.
نگاهی که نسل امروز باید آن را عمیقا درک کنند.

 

برشی_از_یک_کتاب✂️

علاءالدین پرسید: «چطور از آسمان حمله کرده‌اند؟»
پیرمرد آهی کشید و گفت: می‌گویند با ماهواره. صنعت این قرن است.
آن‌ها اینبار از بالا به سرزمین قصه‌های مشرق زمین حمله کرده‌اند. می‌گویند قصد کرده‌اند با این دستگاه همه چیز ما را عوض کنند. می‌خواهند رنگِ‌رو، زندگی، حرف زدن، راه رفتن، خورد و خوراک؛ پوشاک و همه‌چیز ما را به جانبی که خودشان صلاح می‌دانند ببرند.

 

#برای_کودکانمان_کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
📚 #تن_تن_وسندباد
✍️ #محمد_میرکیانی

 

پوستر کتاب تن تن و سندباد را از اینجا دانلود کنید

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۴۸
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۱۸ ب.ظ

پنجشنبه فیروزه ای

 

#پنجشنبه_فیروزه_ای
#سارا_عرفانی

#نیستان



📚 📚 📚
عاشق ها فکر می کنند رنگ آسمان فیروزه ای است،پنجشنبه ها فیروزه ای است. شاید آنها از پشت پنجره ی خاصی آسمان را فیروزه ای دیده اند، شاید پنجره شان فولاد بوده پنجره انداخته اند به شبکه های پنجره و آسمان را دزدیده اند راست می گویند: از پشت پنجره فولاد آسمان عاشقان فیروزه است....

خلاصه ی داستان👇

"پنجشنبه فیروزه‌ای" رروایتی از یک #دانشجو ست که به سادگی مخاطب با آن هم‌ذات پنداری می کند؛ دانشجویی که اهل ادا در آوردن نیست.
رمان وارد رابطه ظریف چند دختر دانشجو می­شود که برای زیارت راهی #مشهد شدند.
نویسنده با زیرکی و در عین حال توجه به جنبه های مختلف، مخاطب را به درون تو در توی ذهن #دختران_جوان_دانشجویی می­برد که  در این سفر همراهند.

این رمان، از لحاظ بیان رویدادهای داستانی اثری به شدت #امروزی است.
 به عبارت ساده­‌تر این رمان در زمره آثار آپارتمانی و لوکس و شبه­ روشنکفرانه است.

#یه_پاراگراف_بی_مقدمه

🔻پدر مریم آرام به شهاب گفت:
«می دونی از صبح تا الان که اینجا نشستم چند نفر از فامیل و دوست و آشنا، پیام دادن که #عکس دخترمو با توی یه لا قبا توی سایت دیدن؟!

احتمالا مادر و خواهر که داری...
پس می فهمی چی میگم.

 حالا مثل بچه آدم بلند شو از جلو چشمم تشریف ببر تا ادبیاتم عوض نشده! »

 

 
 

نقد رمان پنجشنبه فیروزه ای : بیان داستان یک جوانمرد و پرداختن به آرزوها و آسیب های قشر دانشجو

نقد رمان پنجشنبه فیروزه ای ، نویسنده: سارا عرفانی
پنجشنبه هم پایان است، هم آغاز شیرین.
داستان پایان جوانی کردن یک جوان و آغاز زندگی یک جوانمرد.
قهرمان داستان جوانی خوش قد و قامت است.
او به سبک همه امروزی ها برای خودش دنیایی از عشق و موتور و موسیقی و درس ساخته است.
او با یک اتفاق و یک حرکتِ جوانمردانه مسیرش تغییر می‌کند.
نویسنده سعی کرده است در فضای دانشجویی موجود کشور، آرزوها و آسیب های این قشر را با نگاهی واقع گرایانه و دقیق به تصویر بکشد.
از طرفی وضعیت فرهنگی جامعه هم از نگاه تیزبین خانم عرفانی دور نمانده است و مورد نقد و بررسی مختصری قرار گرفته است.


پیام اصلی داستان:
(۱) در این کتاب افراد با اختیار و انتخاب های خودشان، مسیر زندگی و آینده شان را رقم می زنند.
انتخابی که از نوجوانی و جوانی تبلور حرکتی در زندگی افراد پیدا می کند و در طول عمر، خوشبختی و بدبختی فرد را رقم می زند.
(۲) البته، نویسنده عمده وقت و همت خود را روی زندگی جوانی به نام سلمان می گذارد.
او در مسیری حرکت می کند که چندان به خیر نیست. 
اما در جریانی که برایش رقم می خورد در وادی دیگری قدم می گذارد.
وادی که  او را به اوج می رساند و دیگران را هم با خود همراه می کند.

پیام فرعی داستان:
طی طریق از من تا او، از شر تا خیر و از ظلمت به نور مفهوم عمیق این کتاب است.
باز کردن زوایای پنهان روحیات و اخلاق فردی شخصیت ها به کتاب جذابیت خاصی داده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۱۸
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۴:۴۵ ب.ظ

ادواردو

رمانی واقعی از پسر پولدارترین مرد ایتالیا : ادواردو

رمانی واقعی از پسر پولدارترین مرد ایتالیا : ادواردو

📚 کتاب : ادواردو
📝 نویسنده : بهزاد دانشگر
🗂 نشر : عهد مانا


 

دانلود کلیپ از آپارات نمکتاب

داستان تک پسر امپراطوری ایتالیا، مدیر شرکت فیات و فراری،لامبورگینی و مازراتی، مدیر باشگاه یوونتوس در دنیا سر و صدایی به راه انداخت که مجبور شدند برای خلاصی از سر و صدا او را از بالای پلی مرتفع به پایین بیندازند.چرا؟ باید از نگاه ادواردو جهان را ببینی...

 

 

خلاصه کتاب

قصه پسر یکی از ثروتمندان ایتالی است که ثروت هنگفت آن و شهرت و جایگاه آن خانواده زبان زد عام و خاص است. او پسر رئیس شرکت فیات است به طور اتفاقی با قرآن آشنا می شود، مسلمان می شود و بعد از چند سال هم شیعه. کتاب هول مرگ مشکوک و ناگهانی ادواردو می چرخد از دید چهار محقق و مستندساز ایرانی و هم زمان خبرنگار ایتالیایی که از همان اول به گزارش پلیس مبنی بر خودکشی ادواردو شک کرد و دنبال شواهدی در عدم خودکشی اوست. شواهد مبنی بر به قتل رساندن ادواردو می باشد...

 

 

#برشی_از_کتاب ✂️
#ادواردو
می گوید:«وقتی ادواردو آمد توی سفارت ایران همه‌ی کارمندان سفارت هول شدند.
آن‌هایی که ایتالیایی بودندگیج و مبهوت شده بودند. می‌گفتند این ولی عهد ایتالیاست.
این جا چه کار میکند؟
 ادواردو وقتی مذهب شیعه راقبول کرده بود پرسیده بود این را باید توی رسانه ها هم اعلام کرد؟
گفته بودند :«که نه.»ا
ین یک داستانی است بین تو و خدای تو.
 گفته بود خانواده ی من با مسلمان شدنم مخالف بوده‌اند حالا اگر بفهمند شیعه هم شده ام شاید کلا من را از ارث محروم کنند.»
#بهزاد_دانشگر
#عهد_مانا

پوستر کتاب را از اینجا دانلود کنید

پوستر دوم ادواردو

پوستر سوم ادواردو

پوستر چهارم ادواردو

فایل لایه باز پویش

 

نقد رمان ادواردو: رمانی که جواب خیلی از سوال های نوجوان ها را می دهد.

 

نقد رمان ادواردو ، نویسنده: بهزاد دانشگر
ادواردو را دوست دارم. رمانش را نمی گویم،
شخصیت وجودی پسری جوان به نام ادواردو را می گویم:
پسر امپراطورِ پولدار ایتالیا،
سرپرست تیم یونتوس،
شاهزاده اروپایی،
نه به خاطر چهره ی زیبای اروپایی اش، یا قد و قواره زیبا یا ثروتمندی اش که باعث شده بود نخست وزیر ایتالیا برای دیدار با آنها وقت بگیرد؛ بلکه به خاطر آزاد بودنش، رهایی اش از هرچه مثل طوق دور گردن انسان می افتد و اسیرش می کند.

به خاطر اینکه خودش بود و خودش ماند، تا اینکه کشتنش (بخوانید شهیدش کردند)

 قبلا کتاب هدیه مسیح را درباره ی ادواردو خوانده بودم؛ کوتاه و ناقص، دلم می خواست روزی برسد که رمانی مفصل راجع به او ببینم و بالاخره آن روز فرا رسید….

رمانی که جواب خیلی از سوال های مرا داد و ادواردو را مانند یک قدیس در ذهن من بالا برد.
رمانی که تمام اتفاقاتش در ایتالیا افتاده و با مهارت نویسنده از چند لایه و زاویه نگاشته شده که بر جذابیتش افزوده و کشش بالایی برای خواندن در خواننده ایجاد می کند. هر چند نمی دانم چرا نویسنده رمان را رنگ و بوی سیاسی می دهد. چه چیزی را می خواسته در کنار حقیقت جویی ادواردو بگوید؟!
حقیقت زیبای این رمان جوانی به نام ادواردو است که از سه هوی و هوس می گذرد:

۱) از فضای باز و مست کننده دین مسیح و یهود می گذرد…

۲) از پول و رفاه می گذرد…

۳) از خوش نامی می گذرد، به او تهمت می زنند و تنها می ماند…

و دست آخر به شهادت می رسد .

و چقدر تفاوت است بین ادواردو و شخصیت سیاسی که در این کتاب چند باری از او یاد می شود. 

 

 

عکس نوشته های کتاب ادواردو

عکس نوشته های کتاب ادواردو

 

کار سخت تر شد…
باید از کسی دفاع کنی که دوستش نداری!
اسپاگتی اصلی یعنی این!!!
داشتند با لذت خاصی بستنی می خوردند…
همیشه انسان هایی بوده اند که می خواستند از روزمرگی فرار کنند و دنیایی دیگر بسازنند…
هوا انگار خیس است…!
از خیابان ها می گذریم….
صدای موسیقی ملایمی پخش شد توی گوشش !
پس کوه ها هم می ریزنند ولی بهتر است تو شاهد فرو ریختن کوهی نباشی.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۴۵
نمکتاب ...
يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۶، ۰۸:۱۸ ب.ظ

چرا خدا به زرافه گردن دراز داد؟




گورخری بخاطر دراز بودن گردن زرافه همیشه اورا مسخره می کرد.
 دوست او یعنی گوزن با او صحبت کرد؛ گورخر به اشتباهاتش پی می برد و از زرافه معذرت خواهی میکند...

حیدری ابری

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۱۸
نمکتاب ...
شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۵:۵۲ ب.ظ

قهرمان مهربان 1

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۵۲
نمکتاب ...
شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۵:۲۲ ب.ظ

قلقلی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۲۲
نمکتاب ...
شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۵۹ ق.ظ

زنی در جزیره گمنام

زنی درجزیره گمنام

زنی درجزیره گمنام



درباره کتاب:
بی‌تاب و ذوق‌زده گفت : پیکر زنی درجزیره‌ای پیدا شده ...
خب !
پیکر او هنوز سالم است !
درحالی‌که حا خورده بود ، مکث کرد وگفت : جسد مربوط به هزاران سال پیش است . سالها پیش از میلاد مسیح !
این رمان شگفت انگیز و عجیب را دنبال کنید...

خلاصه کتاب:
گروه باستانشناسی مدیترانه توانست پیکر زنی را داخل تابوت چوبی سالم و تازه از زیر خاک بیرون بشکد بدنی سالم بعد از هزاران سال این جسد مربوط به سال‌ها قبل از میلاد مسیح است.



برشی از کتاب:
و دیگر هیچ نتوانستم بگویم . بغضم ترکید و مثل بچه‌ها شروع کردم به گریه کردن . سرم را میان دست‌ها گرفتم و سعی کردم خود را از نگاه دوربین‌ها مخفی کنم . اما دیگر هیچ چیز دست من نبود . بعدها رکسانا گفت :" صحنه ی عجیبی بود پرفسور ! با اشک‌هایتان احساسی را منتقل کردید که با هیچ کلمه‌ای قابل بیان نبود ."
نمی‌دانم دوربین کی از من فاصله گرفت . اما عده ی زیادی شیون مرا دیدند و با گریه ی من اشک ریختند . وقتی سارنا را داخل خاک گذاشتیم ، انگار مادری را از دست داده بودیم . اشک به چشم های همه راه یافته بود . حسی پاک و ناشناخته ما را در بر گرفته بود . حسی که هم آشنا بود ، هم بیگانه . هیچ کدام از ما ، چنین لحظه‌ای را تجربه نکرده بودیم . چه نسبتی بین ما و سارنا برقرار شده بود ؟
 سارنا را در خاک گذاشتیم و بنای یادبودی برای او بنا کردیم . روی تکه چوبی تصویر سارنا حک شده بود . روی آن نوشته بود :«اسطوره ای باور نکردنی»

 

زنی در جزیره گمنام : تقدیس خلقت زن در سایه تسیبح الهی

 

زنی در جزیره گمنام ، زهرا زواریان

فراتر از تمام فضاسازی ها و جریان های تولیدی ذهن نویسنده باید بگویم کتاب زنی در جزیره گمنام ، رمانی ست که تقدیس خلقت زن در سایه تسبیح الهی را به تصویر می کشد.

خلقتی که از آغازین لحظه پیدایش حضرت حوا مبنایی الهی داشته ، نه نگاه پست جنسیتی
و این مبنا جریان می یابد تا فی الحال که زن ها دارند خودشان را می کشند تا درکسوت مردانه ارج و قربی پیدا کنند شاید!!!

….. اهل متافیزیک است و با این رمان مردان بزرگ را در مقابل عفت و پاکدامنی و جایگاه خدایی او به زانو در می آورد و روند خدایی شدن یک انسان (چه زن چه مرد) را هر چند ناقص اما در حاشیه یک “روایت” به تصویر می کشد، و گمشده بشریت که رسیدن به بینهایت توانمندی ست را در دایره عالم خلقت با معادله ها و سنت های الهی به گونه ای نشان می دهد که هر خواننده ای امیدوار است که این رمان عین حقیقت باشد.

بهر حال فرای توانمندی ذهنی و قلمی نویسنده رمانی که به گفته خودش ۱۵ سال کشیده تا ظهور پیدا کرده، (ای کاش که مفاهیم ناب را بیشتر از این به صحنه ورق می آورد و بیشتر پردازش می کرد)
این حقیقت را خواندن و لذت آن را چشیدن چیزی نیست که نادیده گرفته شود. در میان تمام آثار خانم زواریان این اثر درخشندگی ویژه ای دارد.

داستان در مورد زنی پری روی است که مورد طمع آشنا و غیر است. اما اهل غیرت به ناموس الهی است چون درک درستی از خدای خویش دارد و چنان دچار سختی می شود که هر که جز او بود به کفر می رسید و او که نوه ی پیامبر بنی اسرائیل است با تمام مردان طماع می جنگد و عفت خود را نگه می دارد هرچند که سرپناه، آبرو و آرامشش را ازدست می دهد.
و خدا او را می پذیرد و اعتلا می دهد چون قدیسه ای می شود که حتی پیامبر زمانش برای شفای قومش به او متوسل می شود
و این گونه است که زنی در جایگاه خویش معنا پیدا می کند.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۵۹
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۶، ۰۲:۱۵ ب.ظ

خدایا چگونه شاد باشم؟

 

خدایا چگونه شاد باشم؟ : قدرت اعجاز تربیت دینی در تولید سرور و نشاط

خدایا چگونه شاد باشم؟ : قدرت اعجاز تربیت دینی در تولید سرور و نشاط

خدایا چگونه شاد باشم؟ : زبیده خدائی، نشر قلم زنان

 

معرفی:

افسردگی شیوع پیداکرده، بی حوصلگی وتنبلی اراده را ضعیف کرده، لب های خندان تبدیل به لب های پرگله وشکایت شده است.
خیلی ها می گویند چگونه شادباشیم ؟؟؟

 

 

خلاصه:

با مطالعه این کتاب، از قدرت اعجاز تربیت دینی در تولید سرور و نشاط بهره مند شوید و تأثیر شگفت انگیز تغذیه در ایجاد احساس قشنگ خوشی و رضایت مندی را تجربه کنید.
تکنیک های شاد زیستن در حوزه های مختلف در دو بعد روح افلاکی و جسم خاکی.

 

 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۱۵
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۵۳ ق.ظ

پنجره چوبی

 
رمان پنجره چوبی : هان! ای عاشقان رمان عاشقانه بشتابید، خواندنی اش را برایتان آوردیم.

رمان پنجره چوبی : هان! ای عاشقان رمان عاشقانه بشتابید، خواندنی اش را برایتان آوردیم.

 

رمان پنجره چوبی : فهمیه پرورش، نشر کتابستان

خیلی وقت ها پشت پنجره ها دو کبوتر لانه میسازند و صدای گفتگوهای بغ بغو گونه شان لبخند را به لبت می نشاند.

کتاب پنجره چوبی، نوید عشق و امیدی شیرین را در زندگی دو جوان جاری می کند و...
 
 
 
بریده ای از کتاب :
 
با دست های لرزانم کلید را برداشتم و به زحمت توی قفل گرداندم. یک جعبه کوچک دیگر در کنار جانماز و قرآن کوچکی توی کشو بود. جعبه را برداشتم. یادداشت دیگری زیر آن چسبیده بود. آن را باز کردم. روی آن با خط درشت نوشته بود: « دوستت دارم». حالا پنج جعبه کادو شده کوچک که میدانستم داخل آنها چیست در دست هایم بود.
 
فهیمه پرورش
 
 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۶ ، ۰۰:۵۳
نمکتاب ...