رضا امیرخانی نوشته است بخوانید و لذت ببرید...
برشی_از_یک_کتاب ✂️
ما همواره گرفتار جنگ بودهایم...
شما ایرانیها نمیدانید جنگ یعنیچه...
جنگ شما فقط لب مرزها بود...
جنگ ما در خانههامان هم آتش میزد...
خانه جنگی بود...
امروز نسل جوان افغانی، یعنی یک جوان سی و پنج ساله، به جز جنگ هیچ ندیده است...
میفهمید یعنیچه؟ یعنی او اصل نمی داند آشتی یعنی چه... آرامش یعنی چه...
پشتون و هزاره و تاجیک و ازبک، شیعه و سنی، سی سال هم را زدهاند...
افغان این میانه معنایی نداشته است.
ما دچار پسماندهگی_فرهنگی شدهایم، آن وقت تو گپ فرهنگی میزنی؟!
میدانی سه سال تعطیلی لیسه (مدرسه) یعنی چه؟
بله... یعنی سه سال عقب_ماندگی ...
سه سال که مدرسه تعطیل شود، یک نسل درس نمیخواند...
بعد، این نسل به سن کار میرسد، نمیتواند کار نیکو کند...
بعد این نسل باید معلم شود برای نسل بعدی، اما سواد درست ندارد...
سه سال تعطیلی لیسه یعنی سی سال پسماندهگی...
حالا ما سی سال است که تعطیلیم ...
برای کسانی که دوستشان دارید به_اشتراک_بگذارید ♻️
#کتاب_بسیار_توصیه_میشود.جانستان کابلستان
رضا امیرخانی
پوستر کتاب جانستان کابلستان را از اینجا دانلود کنید
اسم کتاب با طرح جلد خبر از نوشته ای متفاوت میداد
اما با این حال رغبتی به خواندن آن نداشتم
گوشه ای از اتاق روی زمین کنار دیگر کتاب های تلنبـار شده برای مطالعه گذاشتم
بین خواب و بیداری بودم دستی دراز کردم سمت کتاب
سین اول
سین دوم
به ترتیب فصل های کتاب با وجودم عجین میشد
خواب از سرم پریده بود و دیگر کتاب را نمیتوانستم زمین بگزارم
گاه هق هق گریه وادار به نشستنم میکرد و گاه از غرق شدن در کتاب دراز میکشیدم، در شیرینی لحظات یک تازه عروس و داماد شریک شده بودم ، زندگی چند ساله ای که به سرعت همین کتاب خواندن میگذشت. هنوز غرق درشناختن حمید داستان بودم که شهادت فرصت نداد
کتاب تمام شد …..
اما من هم تمام شدم
ناقوس ها به صدا در می آیند
📚💐📚💐📚💐📚💐📚💐
#ابراهیم_حسن_بیگی
بعضی ها گنج دارند و باز هم در فقر و نداری زندگی می کنند.آن وقت کسان دیگری از این گنج بهره می برند. این کتاب نقشه آن گنج است.در بهره بردن از این گنج تردید نکن.
ابراهیم حسن بیگی نویسنده ی توانمند و دست به قلمی است که داستان کتابش نه تنها خواننده را خسته نمی کند بلکه به راحتی، با بازی با کلمات، روح و روان خواننده را نیز به تسخیر در می آورد.
داستان ناقوس ها به صدا در می آیند داستانی جذاب در ارتباط با قدیسی بی نظیرِ جهان؛ حضرت علی علیه السلام است که:
برای دانلود با کیفیت کتاب " ناقوس ها به صدا در می آیند" روی عکس کلیک کنید.
سیر داستان
داستان دلدادگی یک کشیش مسیحی است که در مسکو زندگی میکند. او کتابها و آثار خطی و قدیمی بسیاری دارد و به این کار عشق میورزد. وقتی یک نسخه قدیمی از مردی تاجیک به دست او میرسد، علاقهمند میشود که کتاب را از او بخرد، اما مرد تاجیک کشته میشود و از اینجا به بعد، کشیش روسی پا در مسیری میگذارد که به شناخت امام متقین، امیرالمؤمنین، علی (ع) منتهی میشود. کشیش به خاطر حفظ جان خود مجبور به ترک مسکو میشود و به بیروت میرود. او کودکیها و بخشی از عمرش را در این شهر گذرانده و پسر، عروس و نوهاش در آنجا زندگی میکنند. علاوه بر این، او در پایتخت لبنان، دوستان و محققان فراوانی از جمله «جرج جرداق» نویسنده کتاب «الامام علی صوتالعدالهالانسانیه» را دارد که میتوانند در کشف شخصیت امام علی (ع) به او کمک شایانی کنند. این کشیش روسی با مطالعه آثار فراوانی از نویسندگان مسیحی و اهل تسنن، امیر مؤمنان را به نیکی میشناسد و از موعظهها و پندهای آن امام در سخنرانیهای خود استفاده میکند. او همچنین، سخنان شیوای حضرت علی (ع) را سرلوحه زندگی خود قرار میدهد و توصیههایی در باب مرگ و جهان پسین به فرزندش دارد. داستان با دستگیری جنایتکارانی که به خاطر به دست آوردن نسخه خطی، هم دست به قتل مرد تاجیک زده و هم از کلیسا و منزل کشیش سرقت کردهاند، خاتمه مییابد و کشیش که آرامش از دست رفته را بازیافته است، همراه با همسرش به مسکو برمیگردد؛ گویی که او تعالیم علی (ع) را به عنوان بهترین و ارزشمندترین سوغات بیروت به خانه برده است؛ چرا که چمدان حاوی کتاب قدیمی و سایر آثار خریداری شده از سوی کشیش در فرودگاه جابهجا شده و او با چمدان دیگری به خانه رفته است.
برشی از کتاب: ✂️
جرج گفت: کلام همه پیامبران و عدالت خواهان جهان ،شبیه کلام علی ست.برای همین من اسم کتابم را گذاشتم علی صدای عدالت انسان .
کشیش گفت: برای همین امروز پیش تو هستم تا درباره ی علی بیشتر بدانم .
جرج گفت: برای شناخت علی باید به وجدان خودت رجوع کنی پدر و تعصب مسیحیت را از خودت دور کنی و علی را با هیچکس قیاس نکنی جز خودش...
«حسن» را تا به حال زیاد برایت معنا کرده اند: ...نیکو،پسندیده،کریم،مظلوم ...
یوما ، مریم راهی، انتشارات نیستان
معرفی:
دختری زیبا و دلرباست اما نه طنّاز و عشوه گر،
با اصل و نسب و بسیار ثروتمند اما نه مغرور و متکبر.
خواستگاران زیادی دارد از ثروتمندترین مردان تا قدرتمندترین مردانی که دختران زیادی آرزوی ازدواج با آن ها را دارند ولی او نه دنبال ثروت است و نه قدرت و تمام خواستگارانش را جواب کرده و منتظر خورشید بختِ خود است، نه شمع های بی فروغ…
خلاصه کتاب: کتاب «یوما» زندگی خدیجه دختر خویلد، همسر نبی خدا را روایت میکند. محبت مادری از ابتدا در سرش بود و برای همه مادر بود هم او که از اول «مادر» بود برای فامیل و اطرافیانش. زنی که مادر حضرت فاطمه (س) شد و خواست خدا بود که نسل پیامبر (ص) از ایشان و دختر ایشان باشد. دقیقا در زمانی که تمام مردان عرب داشتن دختر را مایه عیب و ننگ میدانستند.
برشی از کتاب: رسول خدا در حالیکه بر رخسار رنگی از شگفتی دارد، دست بر دست خدیجه میگذارد خدیجه سربلند میکند و به زیر
میافکن
دیگر تنهایی آزارم نمیدهد ... انگار تمام دنیا، یار و غمخوار من است.
خدیجه چشم از رسول خدا بر نمیدارد و او چشم از خدیجه.
:رسول خدا دست خدا دست خدیجه را میگیرد گرم -
16فرزندمان دختر است... فاطمه ... نه تنها برای ما که برای تمام دنیا خوش است و خوشقدم ... صفحه
معرفی کتاب «خاطرات سفیر»
شنیدید خانم ها هم باید در فعالیت ها شرکت کنند و در اجتماع نقش موثر داشته باشند...؛ این کتاب را خانم ها با لذت بخوانند و ببینند یک دختر جوان چطور می تواند در جامعه پر شور و پر شعور در جامعه باشد....داخل و خارج هم ندارد
همراه دختر داستان شوید در دانشگاه فرانسه...
خلاصه:
دختری ایرانی و باهوش که برای دکترا، بورس فرانسه می شود و در خوابگاه ، جریاناتِ زیادی برایش اتفاق می افتد. در دانشگاه و خوابگاه، افراد به عنوان یک ایرانی مسلمان، انتظارات زیادی دارند و او را خود ایران و اسلام می دانند که باید به سوالاتشان و تمام اعمال و رفتار مسلمانان و ایرانیان پاسخ دهد! که البته او به خوبی این سوالات را پاسخ می دهد و روشنگری می کند و تعصب بی جا هم نشان نمی دهد و افرادی را با خود همراه می کند و عده ای را به اسلام علاقمند می کند.
جمله حضرت آقا:
کتاب خاطرات سفیر را توصیه کنید که خانم هایتان بخوانند. این کتاب توسط سرکار خانم نیلوفر شادمهری نوشته شده و شامل خاطرات دوران تحصیل ایشان به عنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه است.
این اثر بخشی از مجموعه خاطرات نویسنده از دوران دانشجویی اش در کشور فرانسه به عنوان یک مسلمان ایرانی است.
این کتاب شامل خاطراتی است که ابتدا در وبلاگی به همین نام «سفیر» توسط نویسنده نوشته شده و سپس به مرور بر آن خاطرات افزوده شده است.
نویسنده می گوید: آن زمانی که من شروع به مکتوب کردن این خاطرات کردم تعدادی از دانشجویان را می دیدم که همان اتفاقاتی که برای من پیش آمده برای بعضی از این ها نیز افتاده بود. اینها در برخورد با این اتفاقات واکنش های خوبی بروز نداده بودند. زیرا در آنجا با پوشش و حجاب خانم ها برخورد خوبی ندارند از این رو تصمیم گرفتم خاطراتم را که بخشی از آن مربوط به برخورد با این گونه رفتارها بود را مکتوب کنم تا از این طریق آموزشی نیز داده باشم.
گزیده کتاب:
و من شدم «ایران»! من باید پاسخگوی همه نقاط قوت و ضعف ایران می بودم. انگار من مسئول همه شرایط و وقایع بودم . چاره ای نبود و البته از این ناچاری ناراضی هم نبودم. من ناخواسته واسطه انتقال بخشی از اطلاعات شده بودم و این فرصتی بود تا آن طور که باید و شاید وظیفه ام را انجام دهم. تصمیم گرفته شده بود! من سفیر ایران بودم و حافظ منافع کشورم و مردمش.
کتاب «یک دختر جلف» مجموعه داستانی است که در هر یک از داستانهایش دختری در آن نقش مهمی دارد. هر کدام از این دختران ویژگیهای خاصی دارند که مادر اطرافیان خود و در جامعه نمونههای بارزی از آنها را میبینیم.
برشی از کتاب:
....- تو دیگه چی میخوای؟ - من ... هیچی، مشکلی پیش اومده؟! خونتون همین اطرافه؟ میخواین براتون پتو بیارم...؟ - چقدر پول داری؟خوب منو شناختی!... تو هم مثل همونایی هستی که دو هفتهست باهاشون سر و کار دارم. همتون مثل همید... اولش عاشق آدم میشید ولی بعد که کارتون تموم شد مثل یه آشغال پرتم میکنید تو خیابون... بهتره به فکر یکی دیگه باشی آقا پسر! نمیدانم چرا حضور شخص سومی را حس کردم که از این گفتگوها لذت میبرد. سکوت مرگباری خیابان را پر کرده بود... - اشتباه میکنید ... من ... - ... گمشو کثافت! .... صبح نزدیک ساعت 8 بود که با جر و بحث پدر و مادر در آشپزخانه از خواب پریدم. - کشته بودنش؟ - نه بابا میگفتن از سرما یخ زده. - چند سالش بود؟ - 17-18 سال. - بردنش؟ - نه...! |
سریع کاپشنم را برداشتم و از خانه بیرون زدم، دائم به خودم میگفتم حتما زنده است...
کتاب باربی : اکبر مظفری، نشر معارف
معرفی:
عروسک دوست داشتنی بچه ها در نقش های مختلف که اگر کل باربی هایی را که تا به حال تولید شده در کنار هم قرار دهیم ۷ بار دور کره زمین دور خواهد زد.
راستی چه خوب است که راجع به آنچه دوستش داری اطلاعات هم داشته باشی. زندگی با چشمان باز خیلی بهتر از بودن در تاریکی هاست. این کتاب چشم هایت را می گشاید.
بریده کتاب:
زن معشوق آفریده شده است از این رو هنر دست یازی به دل مرد و در اختیار گرفتن آن را دارد. اما این گونه نیست که همه زنان استعداد شناخت و استفاده صحیح از مواهب طبیعی خود را داشته باشند و به راحتی بتوانند شعله آتش عشق را در دل مردان افروخته کنند. آیا قوانین و مقرراتی برای شکوفایی استعدادهای زنانه و صید دلهای مردان وجود دارد که باید زن ها به آموختن آن بپردازند؟
تردیدی نیست که چنین قوانینی هست اما در مغرب زمین برهنگی زنان عامل موثرترغیب مردان به جنس مونث شمرده می شود. مراکز بزرگ فرهنگی چنین القا و وانمود می کنند که زنی می تواند به آتش عشق مردان دامن زند که از دلربایی های جنس برخوردار باشد. از این رو داشتن یا به دست آوردن فریبندگی های جنسی جزء دل مشغولی های زنان غرب است.
ضمن اینکه تشویق و ترغیب سازمان یافته حکومت ها روند رو به رشد برهنگی را تزاید می بخشد.