ازدواج آگاهانه
کتاب ازدواج آگاهانه: ۱۱۴ راهکار عملی برای رسیدن به یک ازدواج موفق
کتاب ازدواج آگاهانه
نویسنده: مهدی منصوری
انتشارات مصاف عشق
بریده کتاب:
وقتی آمد خواستگاری نه سربازی رفته بود، نه کار داشت. طبیعی بود که خانواده ام قبول نکنند. مثل هر پدر و مادری دغدغه آینده دخترشان را داشتند. گفتند:« وقتی سربازی رفتی و کار پیدا کردی، بیا صحبت کنیم.» ولی مصطفی دست بردار نبود. دوسال آن قدر آمد و رفت که بالاخره پدر و مادرم را راضی کرد و ازدواج کردیم. شروع ازدواجمان ساده بود. شاید خدا به دلیل همین سادگی بود که هوایمان را داشت و دغدغه های پدر و مادرم زود محقق شدند؛ همان اوایل مصطفی با قانون قد و وزن از سربازی معافیت دائم گرفت. توی سازمان انرژی اتمی هم مشغول به کار شد.
شهید مصطفی احمدی روشن (ازدواج اگاهانه، ص۳۳، ۳۴)
بریده کتاب(۲):
زمان ما هم مثل همیشه، رسم و رسوم ازدواج زیاد بود. ریخت و پاش هم که بیداد می کرد. ولی ما از همان اول ساده شروع کردیم؛ خریدمان یک بلوز و دامن برای من بود و یک کت و شلوار برای مرتضی. چیز دیگری را لازم نمی دانستیم. به حرف و حدیث ها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم؛ خودمان برای زندگی مان تصمیم می گرفتیم. همین ها بود که زندگی مان را زیباتر می کرد. شهید سید مرتضی آوینی (ازدواج اگاهانه، ص۶۵، ۶۶)