نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۱۲ مطلب با موضوع «نقد کتاب :: حیف کاغذ» ثبت شده است

چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۰۰ ب.ظ

حال سگ

نقد رمان حال سگ: حال انسان هایی که در تمام زوایای زندگی شان همه کس را راه می دهند، تنها کسی که نمی بینند “خدا” است.

نقد رمان حال سگ نوشته ی زهره حکیمی
زیاد شنیده بودم که در بعضی زندگی ها چنان گره می افتد که تا آخر عمر، با دست که هیچ، با دندان هم باز نمی شود.
رمان “حال سگ”، دقیقا از این دست رمان هایی است که سراسرش، روایت سردرگمی آدم ها دردنیاست.

 سختی و رنج شخصیت اول داستان، فرای طاقت است و تمامی ندارد؛ تا جایی که او را در ورطه ی هلاک کردن خودش می اندازد. در این رمان یک شخصیت مثبت و خوب به زحمت پیدا می شود و پس از خواندنش دچار خستگی روحی خاصی می شوی.

اما بعد… 

  پیام اصلی داستان:
هر که از خدا روی گرداند، زندگی اش در سختی می افتد.
” وَ مَن اَعرَض عَن ذِکری فَاِنَّ لَهُ مَعیشتاً ضَنکا”
و واقعا هم همینطور است.


“حال سگ” حال انسان هایی است که در تمام زوایای زندگی شان همه کس را راه می دهند، همه چیزرا تدبیر می کنند، اما تنها کسی که نمی بینند و نمی خواهنش “خدا” است وخب سختی هم محصول خواستن و نخواستن انسان است و البته بی خدا، این رنج ها تو را تا ناکجا آباد می برد و نابود می کند.

پیام های فرعی داستان:
مثل نتیجه دوستِ بد، جز خواری و زاری نیست.
گول پسرها را نخورید، آن قدرنامردند که تو را بی پناه رها می کنند و می روند.
دنیا، دنیاست، چه در آلمان کنار مامی و شویش زندگی کنی، چه در ایران.
اگر اهل ایمان نباشی همیشه حالت خراب است و زندگی ات گره دار.
گاهی نعمت و موقعیت خوبی داری، اما قدرش را نمی دانی.
وقتی دوزاریت می افتد که دیر شده و …

شخصیت اول داستان، دختری به نام “جلاله” است که برادرش “ایوب”، پسری به نام  “بیژن” را می کشد. جلاله مجبور می شود با “بهمن” برادر بیژن ازدواج کند تا جلوی به دارآویخته شدن ایوب را بگیرد. جلاله، بهمن را دوست ندارد و بهمن عاشق جلاله است.
جلاله دختری معمولی است با هیچ ایده ای و هیچ برتری خاصی الّا زیبایی صورت.
همین هیچ بودن او باعث می شود که نتواند زندگی اجباری اش را خوب اداره کند.
بهمن با اصرار مادر و خواهرش می رود سراغ دختری دیگر و جلاله از ایران فرار می کند و اسیر مردی دیو صفت می شود.

این رمان ها فقط جهت پر کردن فرصت ها خوبند و چندان بار فکری و معنوی ندارند.
به هر حال، واقعا حالِ غیرخدایی بدی در کل رمان جریان دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۰۰
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۰۰ ب.ظ

سیگار شکلاتی

 

نقد رمان سیگار شکلاتی : رمانی پر از صحنه­ های خیالی و هوس­ آلود !!!

 

نقد رمان سیگار شکلاتی نوشته ی هما پوراصفهانی 
سیگار، همه جوره ­اش مضر است.
چه شکلاتی­ اش،
چه ماتیکی­ اش،
چه بهمن چه تیر؛
مخصوصا خارجی­ هایش.

هما پوراصفهانی، دلیل محبوبیتش بین جوان­ ها و این که ظرف یک­سال کتاب­ هایش تعدد چاپ پیدا می­ کند را تنها و تنها خلق صحنه ­های عاشقانه و پر احساس بین دست ­نوشته­ هایش می داند.
این کتاب هم مثل بقیه­ ی رمان­ هایش همین­ طور است.

سیگار شکلاتی داستان جوانی است که مشهور و نیروی ویژ­ه­ ی نظامی است و برای نفوذ در بین گروه­ های انحرافی هم جنس باز شده است.
در این میان عاشق دختری می­ شود و الی آخر…
که همه­ ی هفت­صد صفحه پر است از:
رابطه­ ها،
حس ­ها،
برخوردهای عاشقانه و…
یعنی بازگویی آن چه که نوجوان در این سن بسیار درگیرش است و حریص تجربه­ اش!!!

البته ایشان درفضای مجازی به گونه ­ای دیگر رمان را قلم می­ زد که با سانسور زیاد و تغییر رابطه ­ها مجوز چاپ گرفته است.

راستش در کل این هفتصد صفحه هر چقدر هم بگردید نمی­ توانید چیزی که نیاز روح و فکرتان باشد پیدا کنید و جملاتی بیابید که ذهن شما را به سمت و سوی بالا دستی ببرد.
اما تا دلتان بخواهد، فراوان، صحنه­ های خیالی و هوس­ آلود و گاهی گفتگوهای سطح پایین دارد.

 

می­ دانید فرق رمان­های خارجی با رمان­ های فارسی ما چیست؟

حداقل آن­ ها تفکر و فلسفه­ شان را هم تبیین می­ کنند :
یعنی خواننده در آخر کار با اندیشه­­ های هر چند نادرست آن ­ها آشنا می­ شود.
اما رمان­ های اینترنتی داخلی که به چاپ هم می­ رسند:
تنها انسان را جسم می­ دانند و پرهستند از خیال و رویا و درگیری­ های هوس و شهوت.
حس بدی به انسان می­ دهد وقتی می­ بیند که متوقف شده است در جسم و دو چشم و مو و نگاه­ های هوس آلود!!! یعنی جز این نمی­ شود که بشود.

پیام اصلی:

نیروهای ویژه بچه­­ های خوبی ­اند و برای نفوذ به گروه­ های نفوذی شبیه آن­ها می­ شوند .
اما باز هم وسط مأموریت دلشان می­ لغزد و همه چیز را به هم می­ ریزند تا به معشوقه­ شان برسند.
و اینکه بچه­ های نیروی ویژه نظامی قبلا خودشان مورد تجاوز قرار گرفته­ اند و همه­ اش درگیر مشکلات جسمی­ اند و به ناچاری در این وادی افتاده ­اند و خانواده­ های نابسامانی دارند .
و باز هم بی­ هوا عاشق می­ شوند و کنترل ندارند و پای عشق­شان که برسد… .

این رمان فضای خانواده­ های ایرانی را که اهل تدینند بسیار نابسامان نشان می ­دهد که انگار همه درگیر رابطه­ های مشروع هم جنس یا جنس مخالف هستند.
این قضاوت­ ها بسیار توی ذوق انسان می زند.

نمی­ دانم ایشان با بیان مفاسد در این رمان دنبال چه می­ گشت.

بهر حال جای تأمل داشت…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۰۰ ب.ظ

شاه شطرنج

نقد رمان اینترنتی شاه شطرنج : خلق خدای جدید و هدیه دادن آن به جوانان

 

ران خودشان را به راحتی در اختیار مردان قرار می‌دهند و مردها هم پس از آن چون مقید به این خیانتی که کرده اند هستند، با ازدواج این کار راجبران می‌کنند.
چیزی که در واقعیت و حقیقت جامعه جهانی نادر دیده می‌شود.

حداقل نویسنده های این رمان ها با مراجعه به مراکز مشاوره می‌توانند این خیانت عظیم را نکنند و از القا رابطه ی جسمی و سپس ازدواج قطعی امری نادرست و ناراست است.

من شاید فردی عابد و زاهد و دیندار نباشم اما یک نکته برایم عجیب است و اینکه چرا نویسنده یا نویسندگان محترم رمان های اینترنتی این طور پر قدرت خدا و قوانین دین را زیر سوال می برند و دلشان می‌خواهد خدای جدید خلق کنند و به جوانان هدیه بدهند.

اگر خدا خداست و خالق جهان از ریز و درشت است، پس خودش باید قوانین این جهان را تعریف کند.
ولی اگر خدا نیست که چه اصراری است که او را به جوانان معرفی کنی!!!

یا خدا هست و دستوراتش، یا خدا نیست که نیست.
با این حال در این دنیا با خدای جدیدی که در رمان شاه شطرنج هم همین گونه است انسان ها اصلا روی خوشی نمی بینند و دائما غرق در سختی ها و بدبختی های خودشان وغرق درخیانت و ظلم هستند.
شاه شطرنج رمانی است که هیچ قید و بند و قانون آسمانی ندارد.
داستان دست و پا زدن سربازان و فیل و اسب و وزیر است برای رسیدن شاهی به خودخواهی ها و ظلم هایش!

از شطرنج بیزار شدم؛
از اینکه شاهی را حفاظت کنم که ظالم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۰۰ ب.ظ

عقاید یک دلقک

نقد رمان عقاید یک دلقک
 

 

نقد رمان عقاید یک دلقک : دلقکی که پر است از تنش، سردرگمی، بدبختی، تلخی و نفهمی ها !!!

نقد رمان عقاید یک دلقک نوشته ی هاینریش بل

مالیخولیا را شنیده بودم،
اما کتابی که مالیخولیایی باشد نخوانده بودم.
دلقکی که خالی است از هر هدف و برنامه.
تنها یک دلقک که پر است از تنش، سردرگمی، بدبختی، تلخی و نفهمی ها !!!

کتاب عقاید یک دلقک برای خواننده، همان قدر سردرگمی و پوچی می آورد که در زندگی دلقک بیچاره جریان داشته است…

جوانی از خانواده ای پولدار امّا خسیس،
بی احساس،
بی هدف،
بی برنامه
و همیشه معترض به والدینش بر سر هر عقیده و ماجرایی که برایشان پیش می آید.
با دختری که عاشقش می شود زندگی جداگانه ای را آغاز می‌کند.

زندگی به سبک و فرهنگ غربی، یعنی جدا از خانواده (تا جایی که ۵ سال به والدینش سر نمی زند)
البته زندگی و همبستری بدون ازدواج رسمی و ثبتی، فقط بر مبنای لذت شخصی !!!

او می شود دلقکی که مالیخولیا دارد.
دختر پس از ۶ سال و بعد از ۲سقط او را رها می کند و با دوست پسر قبلی اش ازدواج می کند.
حالا دلقک قصه ما تنهاتر از قبل شده…
(((این تمام ماجرای یک داستان آلمانی است.)))

برای من عجیب است این استقبال پرشور و هیجانی جوانان ایرانی از خواندن و تعریف و به به و چه چه کردن از این کتاب!!!
درحالی که در سر تا سر کتاب سبک زندگی غربی توسط خودشان، رد و مورد نقد واقع می شود.
واقعا چقدر زندگی ها در اروپا سرد و تلخ پیش می رود.
مردمش چقدر بیچاره اند و جوانان ما با چه سرعتی به سمت این بیچارگی می تازند!!!
و زندگی پر از لذت و آرامش ایرانی اسلامی را رها می کنند

کاش و تنها کاش کسانی بودند تا از بین ادبیات خود چشم آبی ها، چشمان جوانان ایرانی را به روی حقایق باز می کردند…

***
من که این متن را می‌نویسم بیش از صدها جلد رمان خارجی خوانده‌ام و دوستانم رمان‌های برتر و به روز را اول برای من می‌آورند…
راستش دوستان زیادی عکس کتاب را دیده بودند و تبلیغ وسیع آن را.
خریدند و همه نصفه و نیمه رها کردند.
من اما تا ته کتاب را رفتم.
مدام دنده عوض کردم تا طاقت بیاورم و حداقل بتوانم تمامش کنم.
راست می‌گویند دوستان: که همه نباید فرهنگشان با ما هم‌سان باشد.
ایرانی تمدنش بی‌نظیر بوده و هست.
این اعتراف را در کتاب تاریخ ویل دورانت هم میتوانید بخوانید.
حیف است که من با این فرهنگ بالا و اصیل، بنشینم پای اعترافات یک نویسنده از فرهنگ بر باد رفته‌شان.
حتی در کتاب ، کشیش ها را خائن و هوسباز نشان می‌دهد. یعنی خودشان هم میدانند مسیر را اشتباه رفته‌اند و منتقدند و عجیب اینجاست که عده‌ای از مردم ما در مقابل نقد آنها، طرفداری از فرهنگ غرب می‌کنند. خودشان دارند می‌گویند به پوچی رسیدیم و معضل، عده‌ای ایرانی میگویند شما زیباترین زندگی را دارید😱
نظرم تغییر کرد:
عقاید یک دلقک کتاب خوبیست چون نشان می دهد فرهنگ و زندگی ها به باد فنا رفته‌اند و آزموده را آزمودن خطاست!
مبادا خودمان را شبیه کسانی کنیم که خودشان هم دچار مالیخولیا شده‌اند در آن مدل زندگی!
میزان مصرف قرص های آرام‌بخش، تشکیل وزارتخانه تنهایی در انگلستان برای ۹میلیون تنهای نا امید وافسرده، میزان خودکشی، میزان خشونت علیه زنان… در زندگی آنها باعث شد که نظر مثبت من به اندیشه آنها، بشود نظر محتاط و منتقد آزاد…
چون دلم می‌خواهد زندگیم را در آرامش پیش ببرم…
من فکر می‌کنم دوستی که نقد کرده است این کتاب را اصلا نخوانده.
و سوال من:
دلتان میخواهد جای شخصیت اول و دوم این کتاب باشید؟
جواب سوال من از طرف شاگردان مدرسه تیزهوشان:
مگر دیوانه‌ایم… اصلا

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۸، ۰۵:۵۵ ق.ظ

صد سال تنهایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۸ ، ۰۵:۵۵
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۴۱ ب.ظ

شب ممکن

 

نقد رمان شب ممکن : رمانی که سرگردان و افسرده ات می کند.

 

نقد رمان شب ممکن نوشته ی محمد حسن شهسواری
شب خیلی خوب است. شب ها همه خوبند چون خاصیت پوشانندگی دارند.
تمام آنچه که خورشید قادر است با پشتوانه نورش به رسوایی بکشد، شب می تواند با خاصیت ذاتی اش در خود فرو ببرد و تو تنها تاریکی مطلق را ببینی.
البته که ممکن است کسی بعدها آن چه که در شب پنهان شده بود را با قلمش هوار بکشد و نمایان سازد.

و “شب ممکن” دانسته یا ندانسته می خواسته چه چیز را فریاد بزند؟
امکان داشتن بودها و نبودها.
بودهای بد و هرزه ای که باید با چشم ندید و تنها با قلمِ مظلوم می شود مقابل چشمها تماشایی اش کرد.

شهسواری از نوشتن این رمان چه هدفی داشته است؟
می خواهد لذت های لجن را عادی سازی کند؟
یا غیر عرف ها را لذیذ جلوه دهد؟
از هر جهت که نگاه کنی ظلم بزرگی است. 

ولی یک چیز را خوب به تصویر می کشد؛ دریوزگی تمام آن هایی که خودشان را “هرز” داده اند و مثل یک کهنه پارچه گرد گیری، بی مقدارند و در به در.
فرقی هم نمی کند مرد و زنش،
همه سرگردانند،
منفعلند،
بی پناهند.
هر چند که در ظاهر مست و سرخوشند.

 شب ممکن، همان بوفِ کورِ پوچِ صادق هدایت است که کتاب هایش تو را سرگردان و افسرده می کند و به قول بچه های دبیرستانی می مانی که با این زندگی ات چه کنی!
خودکشی بهترین کار است!

هرچند که ادبیات و قدرت قلمش تو را پای کتاب بنشاند، محتوایش تو را به آخر خط می رساند و این همان “هیچ و پوچ” است.

داستان سه فصل دارد: شب شروع، شب واقعه، شب کوچک.

شب شروع : یک خیال است، پردازشی است برای کسی که از حال امروز و الان خسته است.
اصلا خیلی تنهاست و فکرش چیزی متفاوت می خواهد.
پس می رود دنبالش و چون می تواند، به آن می پردازد.
دختری پولدار و بی عار همراه مردی بی هدف، دنبال لذتی چند ساعته می روند و در نهایت به جدایی بعد از لذت می رسند.

شب واقعه و شب کوچک : می خواهند به تحلیل آن دو شب گذشته و اتفاقات بعد از آن دو شب بپردازند.

نویسنده، اول کتاب شعر حافظ را می نویسد که:

فریب جهان قصه ی روشن است                 ببین تا چه زاید، شب آبستن است  

و فریب خوردن انسان ها (از هر دو جنس) در مقابل لذت دنیا را به تصویر می کشد. 
مردمانی از هر وادی و طیف که درون و فکرشان به خاطر مبهوت شدن در برابر لذت، خالی است.

داستان این رمان به گونه ای است که هم خسته ات می کند و هم سر خورده و سر آخر تو می مانی و دنیایی که تو را در خود فرو می برد.
هرچند که انسان ها خودشان چاقو به دست دیگران می دهند تا ذبحشان کنند.
تو بسیار در اطرافت می بینی، سرهای آذین بسته شده، با موهای شینیون، که جدا شده است.
این همه گردن های بریده شده که صورت های عروسکی شان چشم نواز است،
این همه غیرت و حیای مُثله شده،
نتیجه قصه های پر فریب دنیاست که زایش دورشدن از تمدن خود و پیوستن به تمدن غربِ بی خداست.

اما نویسنده ی “شب ممکن” فهمیده یا نفهمیده هم به میخ زده و هم به نعل .
خواننده باید عاقل باشد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۴۱
نمکتاب ...
شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۳۸ ب.ظ

ر ه ش

 

نقد رمان رهش :امیرخانی رهش را نه هنرمندانه، که مبغوضانه نوشته است؛ بر هر چه هست.

نقد رمان رهش ، نویسنده : رضا امیرخانی

مقدمه:

کتاب را می‌ خری چون امیرخانی نوشته؛
کتاب را تا ته می‌ خوانی چون امیرخانی نوشته؛
متحیر می شوی؛
می‌ بندی و رویش فکر می‌ کنی و می‌ گویی یعنی این همان است که دو سه سال وعده داده بود؟!
متحیر می‌ مانی که یعنی امیرخانی نوشته بود!!!

البته شک نکنید که امیرخانی نوشته است،
چون ارمیا روح کتاب است؛ همان ارمیای معروف.

کلیت موضوع کتاب:

این نوشته ی امیرخانی، نقد اوضاع و احوال تهران نیست.
اوضاع و احوال به گند کشیده شده دنیاست که همه را در خود می‌ کِشد و می کُشد.

روح و جسم آدم ها را به مرور تسخیر خودش می‌ کند و با اثر گذاری نقطه نقطه خفه می‌ شوند،
بدون آن‌ که گناهی داشته باشند.

بی دین‌ ها، به معنای تام و تمام، بی اعتقادها حتی به نظم هستی، سوارکارند(سرمایه دارهای فئودال بی دین) و همه را هم، رام و همراه خودشان می‌ کنند.

همه ی بی دین‌ ها، همه ی بی خیال‌ ها، همه ی سست ایمان‌ ها، همه ی مدعان ایمان را

و حتی آدمی هم اگر مخالف این نظام می‌ شود،
نه از روی سبک و روش الهی است بلکه از روی نیاز به زنده بودن و حیات راه به جایی نمی‌ برند و محکوم به مرگند… مرگ تدریجی.

امیرخانی می خواست در قالب علا و ایلیا و لیا که یک خانواده‌ اند نظام از هم گسسته خانواده فعلی را در رمان رهش بیاورد،
در قالب شخصیت های متفاوت و کم، داستان نظام پاره پاره فعلی کشور را بگوید.

حرف آخر:

ساز زدن هر کسی برای خودش، نه برای مردم و ناتوان بودن مدیریت کلان نگر و خیانت ها و … حداقل نتواسته بود ذهن خواننده را منسجم نگه دارد. تشتت مدیریت کلان در تشتت نوشته های امیرخانی هم موج می زد.

ذهن و فکر خواننده به جایی می رسید که
فقط می خواست کتاب تمام شود تا بگوید کتاب امیرخانی را خوانده است.
همین بیان صحنه هایی که فقط فضای رمان را خراب می کند به خاطر آنکه نویسنده می خواهد بگوید فضای شهری این قدر تهوع آور است؛
مثل صحنه ی ترافیک و شماره یک…. پرواز و شماره یک و … که اصل حرف نویسنده است؛
ذهن را اذیت می کند و عصبانیت او از این مدل را نشان می دهد.

امیرخانی رمان رهش را نه هنرمندانه، که مبغوضانه و ….. نوشته است؛ بر هر چه هست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۳۸
نمکتاب ...
دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۰۰ ب.ظ

تام گیتس

 

نقد کتاب های تام گیتس : زیر سوال رفتن تمام ارزش های دینی و انسانی و نفی احترام دیگران!!!

 

نقد کتاب های تام گیتس نوشته لیز پیشون

این روزها در دست هر کودکی، فارغ از عقیده و تفکر خانواده، کتابی از مجموعه کتاب های تام گیتس را می بینیم.
این استقبال نشان می دهد که خانواده های ایرانی از آسیب های ویران کننده این کتاب اطلاعی ندارند.

مهم ترین دلیل استقبال از این کتاب، آن است که نویسنده از خلاقیتی با عنوان ترکیب متن و نقاشی استفاده کرده است؛ یک نقاشی سیاه و سفید خطی و بدون رنگ و لعاب!!!
که شاید سبک این نقاشی در حد نقاشی های کودکان مخاطب کتاب باشد، اما این نوآوری توانسته به خوبی خودش را در دل بچه ها جا کند و این اقبال شگفت آور را به همراه بیاورد.

همان طور که می‌ دانید کودکان هفت تا یازده سال به دنبال قهرمان یا کسی هستند که بتوانند او را الگوی رفتاری و گفتاری خود قرار دهند.
اما تام گیتس، بدترین الگوی رفتاری است.
که در ادامه به تاثیرات آن می پردازیم:

تام گیتس پسری است که تنها تفریح سرگرم کننده اش خراب کاری و آزار و اذیت دیگران است.
اما در این کتاب این کار را آن قدر جذاب و هیجان انگیز نشان می‌دهد که نه تنها بعد از اذیت دیگران عذاب وجدان نمی‌گیرد بلکه برای این موفقیت جشن هم می‌ گیرد.

پدر و مادر در نظر تام گیتس دو موجود احمق هستند که فقط استفاده ابزاری می‌ توان از آن ها کرد .
بنیان خانواده مسخره ترین بخش زندگی است.

تام گیتس حتی در دوستی با دوستانش هم وفادار نیست و خیلی راحت سرشان کلاه می‌ گذارد و مسخره شان می‌ کند.

معلم جایگاه ویژه و تربیتی خود را ندارد و صرفا شخصی است که راحت می‌ توان آن را مسخره کرد و با دیگران به او خندید.

مادربزرگ و پدربزرگ دو موجود مزاحم هستند که در حضورشان نباید سر و صدا کرد و…
در یک جای کتاب می‌ گوید :
من توی دلم پدربزرگ و مادربزرگ را عهد بوقی ها صدا می کنم، چون به نظرم آن ها خیلی پیر و قدیمی اند.

تقلب کردن، دزدیدن وسایل دیگران و کلک زدن در مسابقات را نشانه باهوشی و صداقت و درستی را نشانه ساده لوحی و خنگی می‌ داند…

همه این موارد را باید کنار این موضوع گذاشت که سبک زندگی تام گیتس یک زندگی غربی است و با تمام توان بدیهیات این زندگی مثل زندگی با سگ و گربه، دوستی های دختر و پسر، سردی و بی مهری در خانواده و …. در کتاب نمایان است.

به طور کلی در مجموعه کتاب های تام گیتسنه تنها تمام ارزش های دینی، بلکه حتی ارزش های انسانی هم زیر سوال رفته ی اصالت، لذت خود و نفی احترام به حقوق دیگران است.

 کودکی که بخواهد ازشخصیت تام گیتس الگو بگیرد، حساب والدین اش با کرام الکاتبین است…
در خانه که آتش به پا کنیم، انتظار نسوختن احمقانه است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۸ ، ۲۱:۰۰
نمکتاب ...
شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۰۰ ب.ظ

دون جووانی

 

دون جووانی : قانون مهم را فراموش نکنیم، زن­ های پاک­دامن برای مردان پاکند.

دون جووانی ، نویسنده: مهتابی ۷۵

چند نکته:

اگر یک ظرف تمیزی داشته باشی و آن را کسی از شما امانت بگیرد و یا برعکس از کسی ظرف تمیزی را امانت بگیری،

انصاف این است که موقع برگرداندن، همان گونه تمیز و پاکیزه تحویل داده شود.

اگر با کسی با مهربانی و ادب برخورد می ­کنی، عدالت این است که طرف مقابلت هم با تو مهربان و مودب باشد.

اگر به کسی… اگر به کسی… و این اگرهای بسیار را دیگر ادامه نمی ­دهم.

چون هر عقل سالمی این حرف­ها را قبول دارد و تأیید می ­کند.

انسان باید بالاخانه ی مبارکش خش داشته باشد تا این حرف ­های ساده و بدیهی را قبول نکند.

حرف حساب:

و حالا حرف من این است که:

دختری که پاک و باخداست آیا باید همسر مردی شود که تا اوج جوانی ­اش به تمام گناهان آلوده شده است ؟

یعنی نبوده که دختری را ببیند و دوری کند و برعکس پسری خوب و پاک نبوده که… ؟!

نمی ­دانم چه اصراری است در این رمان­ های ۹۸ ای ­ها که خلاف این را بگوید.

دون جووان: یعنی مردی که هوس­ باز است و هوسی را نبوده که تجربه نکرده باشد برخورداری از تمام روابط با تمام دخترانی که…

و حال این دون جووان که پسر شهید است با دختری که دور از هر گناهی است سر زندگی می ­رود و دختر هم با عشق و آگاهی تمام دل به این زندگی می ­دهد.

در حالی که خدای عادل می­ گوید: زن­ های پاک­دامن برای مردان پاکند.

و زن ­های آلوده ­دامن با مردان آلوده و این عین عدالت است.

در بین تمام مشاوره­ هایی که تا به ­حال داشته ­ام، نا بسامانی رفتاری و فکری و فرهنگی و تربیتی بسیار بوده که دو زوج درگیر آن بوده ­اند اما ندیده­ ام که ظرف ناپاک و ظرف پاک با هم…

منظورم ظرفیت روحی و روانی است که جسم را از مرداب بیرون می ­کشد.

به هر حال «خالکوبی»، «می­ گل»، «آسمان دیشب، آسمان امشب»، «دردم»، «دون جووانی» و … رمان­ هایی است که علاوه بر آنکه به شدت این امر را پشت و رو نشان می­ دهد.

هر چقدر هم که دستشان رسیده دین و خدا را زیر سؤال برده ­اند که این مقوله­ ی دیگری است.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۸ ، ۲۱:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۰۰ ب.ظ

شوهر آهو خانم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۸ ، ۲۱:۰۰
نمکتاب ...