نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۵۲ مطلب با موضوع «7. چند رسانه ای(صوتی-تصویری) :: 7.1 تصویر :: عکس نوشته» ثبت شده است

جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۱۰:۴۹ ب.ظ

مثبت یک

کتاب مثبت یک : روایت مسیری پرپیچ و خم و مقصدی جذاب

کتاب مثبت یک

نویسنده: نرجس شکوریان فرد

انتشارات عهد مانا

تبلیغ‌کتاب:
یه کتاب با ژست خاص نوجوونی و طعم لبخند و حس خوب امید…
متنی که زندگی لا به لای خط‌ ها و جمله‌ ها و حرف به حرفش جریان داره…
یه نوشته که باهاش می‌ شه بغض کرد و از ته دل خندید…
ورق می‌ زنیم سرگذشت خودمون رو، از زبان پنج‌ تا تفنگدار! با خوبی‌ ها و بدی‌ های خاص همه ‌مون.
یه مجموعه‌ ای از عجایب هفتگانه که دونه دونه‌ شون، هر کدوم یه دنیاست.
یه دورهمی شاگردانه و لحظات نابش…
انتخاب رشته‌ های دکتر وحید،
حال و قال جواد،
رسانیون وحشی!
و مدرسه‌ ای که خونه امید ما و اونهاست…
با مدال طلایی +1

بریده کتاب(۱):

_ می‌گم چرا همه‌ اروپا و آمریکا دلشون می‌ خواد سر به تن مردم ایران نباشه، ما رو کوه طلا می‌ بینند؟
_ همینه که همه ش با ما می‌ جنگند دیگه!
علیرضا گفت:
_ کو جنگ؟
_ من که همه ش توی مجازی‌ جات تحقیر دیدم و خوندم، و خراب‌ شده یه کلمه‌ ایه که اگه به من بگند جلوی ایران یه چیزی بنویس می‌ نوشتم: فقیر، خراب‌شده! اما این‌ جا یه حرف دیگه می‌ شنویم.
مصطفی ورقه‌ هایش را جمع‌ کرد و گفت:
_ فقط می‌ دونید چرا تو همه‌ چیز اگر ما رو تحریم می‌ کردند و خرید نمی‌ کردند، توی سنگ‌ آهن تحریم نکردند؟
جواد راحت گفت:
_ چون حتما یا فقط ما داشتیم یا بیشترش رو ما داریم، اونا نیازش دارند.

 

 

بریده‌کتاب(۲):

دکتر دست مهدوی را گرفت و گفت:
_ خیلی خوبه که بین بچه‌ هایی. هر چند تو، مخ بودی و الان باید توی شرکت دانش‌ بنیان می‌ بودی، نه این‌ جا!
مهدوی نگاهش را دوخت در چشمان دکتر سعید روان‌ بخش و آرام آرام گفت:
_ سعید، بنیان بچه‌ هامون رو دارند با رسانه خراب می‌ کنند. حال همه رو یه جوری خراب کردند. این‌ همه دارایی داریم، مثل گدا صدا می‌ زنیم! این‌ بچه‌ ها رو دیدی، همه چیز دارند و امید ندارند. بد نیستند و بد تعریف می‌ کنند. یه‌ سری آدم کثیف هستند که انگار هستند تا خراب کنند.
_ نفوذی‌ های خائن.
_ هم نفوذی‌ اند، هم خائن اند، هم جانی‌ اند که به خاطر لذت خودشون، حاضرند امید توی دل این‌ بچه ها رو بکشند. این‌ ها آن قدر فضا براشون سیاه شده که فکر می‌ کنند ایران خرابه است، ویرانه، جای زندگی نیست، جای رشد نیست، باید برند. اصلا برنامه‌ ای برای ایران ندارند، آینده‌ ای توی ایران نمی بینند. عمدا گفتم بیای، بعد بیاند پیش تو. و بعد هم می‌ خوام ببرمشون شرکت‌ های دانش‌ بنیان بچه‌ های دیگه که بفهمند چه خبره. رسانه‌ ها همه‌ چیز رو نمی‌ گند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۲۲:۴۹
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۳، ۰۶:۵۳ ب.ظ

پس از بیست سال

کتاب پس از بیست سال

کتاب: پس از بیست سال

نویسنده: سلمان کدیور
ناشر: شهرستان ادب

تبلیغ کتاب:
پس از بیست سال روایتی است داستانی از تاریخ و مردمانی که عجیب، شبیه ما بودند!
روایتی که تو را تا «کاخ علی» می برد، و با دیدن مسجدی از گِل و چوب، تو را حیرانِ مرکز فرماندهی امیرالمومنین می کند!
داستان آدم های ظاهرا خوبی که با کارهای بدشان، «فاجعه»هایی بزرگ آفریدند! و تاریخ چه عریان، اثبات می کند که بزرگترین یاران دشمن، دوستانِ «کم ایمان» اند، نه بی ایمان!
وقتی در کشاکش میدان نبرد، زیر تیغ شمشیر و هجوم نیزه ها، مردی را می بینی که فرمانده سپاه علی(ع) است و در دفاع از او دلیرانه می جنگد و بی مهابا حمله می کند، شاد می شوی! اما همین که نامش را می شنوی، یخ می بندی؛
«شمر بن ذی الجوشن»…
لابلای خطوط این صفحات، هم مالک اشتر را ملاقات می‌کنی و هم عمار یاسر را، هم شجاعت ابوذر را حس می کنی و هم طعم آشنایِ محبت و عدالتِ غریب ترین امام عالم را می چشی. حیرت، همنشینِ دائم توست در این داستان.
و عشق یعنی، با این که می دانی انتهای ماجرا چیست، آرزو کنی که ای کاش داستان عوض شود، علی تنها نماند… و عقل یعنی، بلند شوی و برای یاری فرزند علی، کاری کنی، که او هم مانند جدش غریب نماند!

 

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۳ ، ۱۸:۵۳
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۳، ۰۶:۴۹ ب.ظ

نشت نشا

کتاب نشت نشا

کتاب نشت نشا

کتاب: نشت نشا
نویسنده: رضا امیرخانی
ناشر: قدیانی

معرفی کتاب:
“نشت نشا”، کلمه برساخته امیرخانی، به جای کلمه “فرار مغزها” است. او در این کتاب با مثال‌ های کاملا جزئی و عینی، وجوه این مسئله را تحلیل می‌ کند و در انتها دو راه حل کلان (بومی ‌سازی علم) و خُرد (حمایت علمی و پژوهشی از نخبگان داخلی) را ارائه می‌ دهد. از نظر امیرخانی، نشت نشا یک فرآیند طبیعیِ محصول برخی عوامل است و تا علت‌ ها از بین نروند، معلول ‌ها را نمی ‌توان از بین برد.
رضا امیرخانی از معروف ‌ترین نویسندگان کنونی است که توانسته سبک خاص خود را خلق کند و با ذهن پویای خود، علاوه بر چندین رمان، تعدادی کتب تحلیلی و سفرنامه نیز به نگارش درآورد.
از جمله رمان‌ های امیرخانی، می ‌توان به “ارمیا”، “منِ او”، “بیوتن” و “قیدار” اشاره کرد. در زمینه کتب غیرداستانی و تحلیلی نیز، علاوه بر “نشت نشا”، “نفحات نفت” را منتشر کرده است. چند سفرنامه نیز از او در دسترس است: “جانستان کابلستان” و “داستان سیستان”.
نشت نشا، نوشته رضا امیرخانی، در سال ۱۳۸۳ توسط انتشارات قدیانی در ۱۰۲ صفحه منتشر شده است.

تبلیغ کتاب:
چند سالی است که اصطلاح فرار مغزها را می ‌شنویم. مواضع افراد نیز به این پدیده متفاوت است. اما بالاخره پدیده‌ ای است در حال رخ دادن. و بهتر است به جای مقصر دانستن معلول، به سراغ علت برویم و آن را اصلاح کنیم.
اگر می ‌خواهید با دیدگاهی موشکافانه و متفاوت نسبت به پدیده فرار مغزها آشنا شوید، خواندن این کتاب را توصیه می ‌کنم. مخصوصا قلم جذاب و سبک خاص و ذهن باز و اطلاعات گسترده امیرخانی، لطف خواندن کتاب را دو چندان می ‌کند.

 

 

خلاصه کتاب:

_ به پدیده فرار مغزها باید به عنوان یک فرآیند و یک مسئله کلان نگریست، که با دیگر بخش ‌ها در ارتباط است. ابتدا باید روابط علی_معلولی را بررسی کرد. تا وقتی علت را از بین نبریم، معلول پابرجا خواهد بود. باید ورودی‌ ها را درست کرد، تا خروجی ‌ها تصحیح شوند.
طبیعی است که با امکانات برتر خارج از مرزها، مغزهای ما مهاجرت کنند. و این مسئله، خاص کشور ما هم نیست‌. حتی اروپاییان نیز به امریکا مهاجرت می ‌کنند و حتی در خود امریکا، از ایالات فقیرتر به ایالات ثروتمندتر!

_ اگر در قرون سابق، بردگان را به زور به امریکا می ‌بردند و حتی از لاغرها و مریض ‌ها هم نمی ‌گذشتند، امروزه مغزها خودشان با پای خودشان می ‌روند و کشور مبدا نیز، فقط برترین ‌ها را گزینش می ‌کند. کسانی که در امریکا درس می‌ خوانند و به کشور خود باز می ‌گردند، تبدیل به نیروی امریکا در آن کشور می ‌شوند.

_ متون دانشگاهی ما، ترجمه شده متون غربی ‌اند. لذا علومِ آموخته شده، در داخل کاربرد ندارند. نتیجه می ‌شود مهاجرت به کشورهایی که آن علوم را تولید کرده ‌اند. علمِ ترجمه ‌ای، بیش از علوم تجربی، در علوم انسانی‌ است که خطرناک است.
نهایتا مقالات ما نیز در مجلات غربی چاپ می ‌شوند. یعنی در واقع ما بی‌‌ جیره و مواجب، به سوالات علمی غربیان پاسخ می ‌دهیم.

_ مهم‌ ترین مسئله این است که برای تولید علم بومی، باید سوال بومی داشته باشیم. هم‌ چنین روش نیز باید بومی باشد.

_ برای تصحیح فرآیند، باید نظام نخبه ‌یابی و ارج نهادنِ علمی را تغییر دهیم. ملاک نخبگی فقط راه یافتن به المپیادهای علمی و رتبه برتر کنکور نیست. که اینها فقط باعث فربه شدن موسسات کمک آموزشی و هدر رفتن عمر محصلین می ‌شود.
برای تقدیر از نخبگان، نباید به جوایز و تسهیلات نقدی اکتفا کرد. باید شخصیت آنها را ارج نهاد و فضای مناسب پژوهشی فراهم کرد.

_ نهایتا دو راه حل بلند مدت و کوتاه مدت می ‌توان بیان کرد:
راه حل بلند مدت: تولید علم بومی. چنان که اکنون مثلا اگر هنرمند قلم ‌زن یا طلبه حوزه علمیه قم به کشور دیگری مهاجرت کند، باعث نگرانی نمی ‌‌شود.
راه حل کوتاه مدت: بها دادن به مغزها، خارج از شعار. ابتدا نیز، باید به فکر نیروهای داخل باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۳ ، ۱۸:۴۹
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۹، ۰۸:۳۰ ق.ظ

من نه ما

رمان عاشقانه من نه ما : منی که تبدیل به ما می شود، ثمره ی یک عاشقانه ی دلچسب…

 

رمان عاشقانه من نه ما
نویسنده: نرجس شکوریان فرد
انتشارات عهد مانا

معرفی:

من نه ما، ماجرای دو انسان است که پله ‌پله گام بر می ‌دارند برای “ما” شدن! دو انسان با دو جنس مخالف، با دو دنیای متفاوت، سرشار از تفاوت و اختلاف نظر در احساسات و تجزیه و تحلیل‌ های گوناگون از زندگی که یاد می ‌گیرند چگونه بزرگ ‌شدن را تجربه کنند و با کنار گذاشتنِ “من”های خود، به یک حقیقت واحد می ‌پیوندند.
زهرا و محمد، یک زوج جوان و خوش ذوق هستند که عاقلانه، عاشق می‌ شوند و در این مسیر عطش فراوانی را تحمل می ‌کنند تا به پاسخ تک ‌تک مجهولات ذهن‌ شان دست یابند و درک و فهم ‌شان را از مفاهیمی چون زندگی، لذت، ازدواج، عشق و محبت، تکامل بخشند.

نویسنده در این کتاب، یک زندگی را مجسم کرده است.
یک زندگی، با تمام تلخی‌ها و شیرینی‌ها و درس‌ها و موفقیت ‌هایش! اگر تلخی ‌ها و سختی ‌ها را نشان می ‌دهد، راهِ بُرون رفتِ این تنگناها را نیز نشان می ‌دهد و آرامشِ عبور از این سختی ها را به کامِ این زوج جوان می‌ چشاند.
من‌ نه‌؛ ما آخرین اثر نرجس شکوریان فرد است که توسط نشر عهد مانا، منتشر شده است.

 
تبلیغ:

تاکنون فکر می ‌کردم مهم ‌ترین سرمایه ‌ی انسان، خودِ اوست.
می ‌اندیشیدم که این دنیا، بر “من”‌های گوناگون استوار شده و هر کس برای رسیدن به خواسته‌ های صحیح یا غلطش، می ‌تواند مجاز به انجام هر کاری باشد.
این کتاب نگاهم را به “من‌” تغییر داد‌.
همه ‌ی ما انسان ‌ها، “من”‌هایی هستیم که برای رسیدن به حقیقت و آرامش ، باید به یک “ما” برسیم‌‌…
می ‌ارزد که این کتاب را بارها بخوانی و برای “ما” شدن، تمام تلاشت را به ثمر برسانی…

کتاب من نه ما
خلاصه:

کتاب من نه؛ ما ماجرای زندگی دو جوان، به نام‌ های محمد و زهرا را نشان می ‌دهد که سرنوشت‌ شان به هم گره می‌ خورد و برای یکی ‌شدن و‌ پیوندی مقدس، روزهای شیرین و گاه تلخی را سپری می ‌کنند‌.
محمد جوانی منطقی و اهل کار و تلاش است و زهرا، دختری است که برای‌ خوشبختی ‌اش اهداف بلند و والایی را در سر می ‌پروراند.
اما نقطه‌ ی اشتراک‌ شان در این است که هر دو، عقل را به جای هوس، به عنوان فرمانروای روح‌ خود برگزیده‌اند.
این دو جوان، وارد مهم ‌ترین مناظره‌ ی زندگی خود می ‌شوند و برای شناختِ زوایای پنهانِ شخصیت یکدیگر، تمام تلاش خود را به کار می ‌برند.

اینجاست که با معجزه‌ ی توکل و بهره‌ مندی از عقل و منطق، بنای زندگی عاشقانه را می‌ سازند و در این راه تجربیات فراوانی کسب می‌ کنند و برای رسیدن به لذت‌ های واقعی و زیبایی ‌های والای زندگی، فرمان خدا را بر تفکرات غلط بعضی آدم‌ ها، ترجیح می‌ دهند.
این کتاب، روایتِ عشقی است که روز به روز، به سوی خدا گام برمی‌ دارد و از این روست که هرگز، رنگِ زنگار و کهنگی به خود نمی ‌گیرد‌…

کتاب من نه ما

از زندگی یکنواخت خسته شدی؟
دلت یک تجربه‌ ی شیرین می‌ خواد؟
یک رمان پرماجرا و هیجان ‌انگیز می‌ خوای؟
می‌ خوای به جای من‌‌ بودن، ما شدن رو تجربه کنی؟ با این کتاب همراه شو

بریده کتاب:

اگر دل من به همین راحتی قابل تسخیر شدن بود که خدا من را زن نمی ‌آفرید.
من نازی دارم که خریدار باید اول خودش را اثبات کند.
نه که با نگاهی و دو کلامی حراجی باز کنم! و واقعا چرا زن‌ های جهان حراجی شدن را ترجیح داده ‌اند به کنار، اصلاَ اصالت خودشان را چگونه تغییر داده‌ اند و به این جا رسیده ‌اند؟

بریده کتاب(۲):

در ذهنم همیشه این بوده که خواهان باید برای طلب خواسته‌ اش کمی تلاش کند و به راحتی آنچه را که می ‌خواهد در مشت خودش نبیند. ده‌ها بار دست مشت کند و باز کند، بخواهد و نیابد، بیاید و برود، سری کج کند در طلب؛ تا شاید کمی رو ببیند از آن‌ که طالبش بوده، آن وقت اگر رسید، می ‌شود گفت که واصل شده است. من این را برای جنس خودم یک شأنیت می ‌دانم.

کتاب من نه ما
بریده کتاب(۳):

برایم شیرین است که قد چند صد تومان که نه، اندازه تمام ذهنش من بوده ‌ام که این را دیده و خریده. خیلی خوب است. به قول پدر، مرد‌ها خیلی وقت‌ ها ابراز احساسات زبانی ندارند. زبان محبت ‌شان، خرید برای خانه و خانواده است. شما از هر کالایی که تهیه می‌ کنند، یک دو سه کلمه محبت‌آمیز دریافت و برداشت کنید. می ‌شود قطره‌ های زیبای باران احساس را روی صورت زندگیم دید و این یعنی یک شروع رحمت الهی.

بریده کتاب(۴):

بازگشتِ همه به سوی اصل است و کاش همه هم، بودن را کنار همان اصل می ‌خواستند.
انسان‌ ها خدا را نخواستند و از دستورات و اوامر خدا فرار کردند، به امید رسیدن به لذت خاصی که حس می ‌کردند در دوری از خداست؛ اما غافل بودند که خالق لذت خداست و هر چه دور از خداست، بدلی و تقلّبی است. دل به دستورات خدا ندهی، تن به دستور شیطان می‌ دهی و نابود می ‌شوی!

بریده کتاب(۵):

تو بزرگترین آرزوت پوشیدن لباس عروس و داشتن یه خونه ‌ی بزرگه؟
یا اومدن امام زمان و نجات همه‌ ی مردم جهان؟
سوالش را از هر کسی بپرسی که ذره ‌ای محبت به امام زمان نه، ذره‌ ای وجدان داشته باشد خیلی صریح جواب می دهد:
– آقام رو به هیچ چیزی نمی ‌فروشم.
– وقتی گناه، اشتباه، خودخواهی، بی‌ وجدانی می‌ کنی ضربه می‌ زنی به منجی عالم، به قدرتمندی او!

کتاب من نه ما
بریده کتاب(۶):

انسان ‌ها زندگی ‌شان را با خواسته ‌هایشان می ‌سازند.
بی‌ خود و بی ‌جهت عدالت خدا را زیر سوال می‌ برند و قید بندگی را می ‌زنند…
انتخاب انسان بر اساس خواسته‌ های انسان است. یکی نفس پرست و هوا پرست است، یکی خداپرست!
خدا اما سر راه همه مدام راهی باز می ‌کند و همه را دعوت به مهمانی خودش می‌ کند. انسان ‌ها خودشان روبرمی‌ گردانند.

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۹ ، ۰۸:۳۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

می شکنم در شکن زلف یار

می شکنم در شکن زلف یار : حکایات همواره شنیدنی اند، مخصوصاً اگر بدانی از دل حقیقتند.

می شکنم در شکن زلف یار نویسنده: حسین سروقامت نشر معارف

می شکنم در شکن زلف یار : حکایات همواره شنیدنی اند، مخصوصاً اگر بدانی از دل حقیقتند.

می شکنم در شکن زلف یار
نویسنده: حسین سروقامت
نشر معارف

 

فکرش را بکنید در یک مهمانی دوستانه شرکت کنید و بی اختیار مسیر زندگی ات عوض شود.
آقای قنبری شب قبل به مهمانی دوستش رفته و حالا همسر دوستش با او تماس گرفته:«من دیشب عاشق اخلاق شما، دیانت و معنویت شما شدم. نجابت شما مثال زدنی است. من در ازدواجم شکست خورده ام. از این مرد فرزندی ندارم…»
حتما دوست داری بدونی ادامه اش چی می شه! مطمئن باش از دونستن ادامه ی ماجرا لذت می بری. پس حتما کتاب می شکنم در شکن زلف یار رو بخون. کتابی که حکایت های زیبا و حقیقی رو مقابل چشمات می ذاره. حکایاتی که شاید یک روز برای من و تو هم…

 

معرفی:

کتاب «می‌شکنم در شکن زلف یار» نوشته‌ی «حسین سروقامت» و چهارمین دفتر از مجموعه‌ «کتاب‌های پرسمان» است که در سال ۱۳۸۸ توسط دفتر نشر معارف در ۲۸۶ صفحه منتشر شد.

این کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه است که با نگاهی انتقادی به مسائل اجتماعی می‌پردازد. گفتنی است که این کتاب در ادامه کتاب “جوانی در ۱۸۰ ثانیه” نگاشته شده است.

 

 

بریده کتاب(۱):

مشکل اصلی من ازحدود یک سال پیش شروع شد. پدرو مادرم به دلیل اینکه من تنها فرزند خانواده هستم و ضمناً وضع مادیشان هم خوب است، دخترخاله ام را که در خانواده ای متوسط زندگی می کند و هم سن خود من است، به سرپرستی قبول کردند. ازآن تاریخ به بعد، خانه ی آرام و ساکت ما که در طول روز، کسی جز من در آن زندگی نمی‌کرد، تبدیل به محل زندگی پسری شد با دختری که به مراتب از شیطان حرفه ای تراست!
البته فکر می‌کنم همه این بدبختی ها به خاطر این است که من مقداری زیبا هستم. فکر می‌کنم اگر این موهای طلایی و پوست روشن را نداشتم، حتماً این مشکل سرم نمی آمد.

 

عکس نوشته کتاب می شکنم در شکن زلف یار

عکس نوشته کتاب می شکنم در زلف یار

عکس نوشته کتاب می شکنم در شکن زلف یار

کس نوشته کتاب می شکنم در شکن زلف یار نوشته ی حسین سرو قامت

دوستی می گفت حرف مثل کلینکس است، یکی را که بگویی، دیگری هم پشت سرش می آید.

زمان متوقف نیست….
می گذرد؛
بی آنکه تاملی کند که ما ارزش آن را می دانیم یا نه!

شما هم اگر یادداشت های روزانه کنفسیوس را ورق بزنید شاید به این جمله برخورد کنید که:
“به تعلیم و تربیت آکادمیک بسنده کردن، وقت تلف کردن است.
بزرگان هر جامعه ای باید با رفتار خویش مردم را تربیت کنند…”

زندگی سکه ای است که دو رو دارد،
گاه این روی خویش را به ما می نمایاند، گاه روی دیگرش را.

ما پیرامون خویش حصاری کشیده ایم
و نمی خواهیم قدمی از آن بیرون بگذاریم.
در حالی که تا این حصار را نشکنیم،
امکان ندارد به آنچه می خواهیم برسیم.

شما هم اگر یادداشت های روزانه کنفسیوس را ورق بزنید شاید به این جمله برخورد کنید که:
“به تعلیم و تربیت آکادمیک بسنده کردن، وقت تلف کردن است.
بزرگان هر جامعه ای باید با رفتار خویش مردم را تربیت کنند…”

جامعه ای زنده است که در میان افراد آن، امید به آینده موج بزند.

امان از مشکل بی مشکلی،بعضی افراد انگار می گردند تا با فربه کردن آن اعصاب خود و دیگران را خرد کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
دوشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

مهمانی باغ سیب

کتاب مهمانی باغ سیب : داستان حماسه… حماسه ای تاریخی، بی نظیر و پر از افتخار

کتاب مهمانی باغ سیب
نویسنده: داوود امیریان
انتشارات عهد مانا

بریده کتاب:

«همه با فریاد حمزه از جا پریدند. از چشمان حمزه انگار آتش زبانه می‌کشید. پوست گندمگونش تیره و کمان در دست راستش می‌لرزید.
حمزه رو به ابولهب فریاد زد:
تو برادر منی، عموی محمّدِامین هستی؟
فرزند عبدالمطلب هستی؟ ننگ بر تو.
غیرتت کجاست؟
به او حمله کنند، دشنامش بدهند و تو لال شوی و هیچ کاری نکنی؟
کجاست آن بی‌غیرتی که جرئت کرده به عزیزتر از جان من توهین کند؟

حمزه چشم گرداند.
ابوجهل مثل مرده، سفید شده و می‌لرزید.
حمزه جلو رفت.
چنگ انداخت و یقۀ ابوجهل را گرفت و بلندش کرد.»

 

 

عکس نوشت زیبا از کتاب مهمانی باغ سیب

 

مهمانی باغ سیب

عکس نوشته مهمانی باغ سیب
ما همه از نسل آدم هستیم. و پیش خدا آن کس محبوب تر و عزیز تر است
که با تقوا و پرهیز کارتر باشد.
عکس نوشته مهمانی باغ سیب
مرگ و زندگی
دست خدای بی همتاست، آن یگانه مهربان.
عکس نوشته مهمانی باغ سیب
من افتخار می کنم
که در هوایی نفس می کشم که
عطر علی با آن آمیخته است.
کتاب مهمانی باغ سیب
عکس نوشته مهمانی باغ سیب
قدر سکوت صحرا و کوهستان را بدان،
بسیار فکر کن،
به آفرینش جهان هستی و خودت…
عکس نوشته مهمانی باغ سیب
ما همه از نسل آدم هستیم.
و پیش خدا آن کس محبوب تر و عزیز تر است که
با تقوا و پرهیزکارتر باشد…
عکس نوشته مهمانی باغ سیب
هر کس مومن و مسلمان خوبی باشد،
بر هر ثروتمند و زیبارویی برتری دارد…

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
شنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۵۳ ق.ظ

عبدالمهدی

 

کتاب عبدالمهدی: روایتی خواندنی از یک مرد مخلص… شهیدی از تبار حاج قاسم

 

کتاب عبدالمهدی نویسنده: نرجس شکوریان فرد انتشارات عهد مانا

 

 

 

 

دانلود از آپارات نمکتاب

بریده کتاب:

روز خرید بازار عبدالمهدی گفته بود هرچه عروس دوست دارد بگیرد. هرچه می‌ خواهد.

بانو خودش زیر بار خرید گران و کلان نرفته بود. به ذائقۀ خانواده‌ ها نگاه نکرده بود. به اندازۀ نیاز اندک و ارزان خریده بود. نیازش نگاه خدا بود دنبال زندگی‌ شان، نه طلا و پارچه و چرم گران وسط خرت و پرت‌ های خانه‌ شان!

به همین راحتی هم عقد کردند و هم عروسی. آخر شب عبدالمهدی رفت تا عروسش را بیاورد. دست عروس سفید پوشش را که گرفت، چادر عروسش را که روی صورتش کشید، آرام آرام کنار گوشش زمزمه کرد:

  • آخر شب آمده‌ام دنبالت که چشم نامحرمی به خانمم نیفتد… آدم باید یک جایی دلش را تحویل عشق بدهد و پله پله برود بالا تا خدا!

    خانه اجاره‌ ای، وسایل مورد نیاز، شروع زندگی شیرین و … 

    بعد هم سکونت در ۲ اتاق خانۀ عموی عبدالمهدی. عروس و داماد زندگی را زیر سایه‌ی خدا و نگاه خدا شروع کرده بودند.
نرجس شکوریان فرد,کتاب از او جلد 5,کتاب عبدالمهدی

بریده کتاب(۲):

یک‌بار بانو غذایی طبخ کرد تاریخی، شور و سوخته!😝 بغض کرده منتظر آمدن عبدالمهدی بود. آمد اما نه بویی شنید، نه رویی در هم کشید، خوشی همیشگی را داشت و نشست کنار سفره‌ ای که بانویش بغض کرده چیده بود. تا خواست بخورد بانو عذر خواست.😓 عبدالمهدی خندید و خورد. بانو معترض شد:

  • چه‌طور داری می‌خوری. 🤔

    عبدالمهدی لب زد: 

    – نعمت خدا و دست پخت خانممه.🙃 غذا می‌خورم که جون داشته باشم، برای لذتش نیست که. با این حس بخور، نه سوختگی می‌ فهمی نه شوری!
    خورد و سفره را جمع کرد. بانو رفت تا ظرف ها را بشوید، عبدالمهدی ایستاد مقابل ظرف‌ شویی و گفت: 
    – شما خسته‌ ای، ظرفا رو من می‌ شورم!
آغوش خدا,محبت,تنهایی
کسی که در آغوش خدا نباشد و بیرون بیاید،
هم کمبود، او را خفه می کند و هم تنهایی!

بریده کتاب(۳):

وقت اذان که می‌ شد کفایت می‌ کرد همراه عبدالمهدی باشی تا دلت با نوای خدا آشتی کند. 
فرقی هم نمی‌ کرد پشت موتور بود، سر مغازه بود، مسجد بود، خانه و خیابان … 
همراه بلند گویی که دعوت‌ نامه‌ ی خدا را پخش می‌ کرد. او هم دعوت نامه را بلند بلند اعلام می‌ کرد. 
شاید خیلی‌ ها برایشان این کار شیرین نیاید؛ اما آدم‌ ها نمی‌ دانند در سر و صدای کر کننده‌ ی دنیا، روح‌ ها چقدر تشنه‌ ی شنیدن دو کلمه‌ی آرام‌ بخش از صاحب روح است.

زندگی زیبا,برداشتن بار
طوری زندگی کنیم که خدا باری را به وسیله ما از روی دوشی بردارد.

می توانید این کتاب را تهیه کنید تا خود و اطرافیانتان راه و رمز عبدالمهدی شدن را بفهمید:

لینک خرید کتاب ناب عبدالمهدی با ۲۵ درصد تخفیف

داستان زندگی شهید مغفوری,کتاب عبدالمهدی,نرجس شکوریان فرد
خرید کتاب عبدالمهدی اثری ناب ازنرجس شکوریان فرد

مرتبط با کتاب عبدالمهدی 👇👇👇

بیشتر بخوانیم…. کتاب حاج قاسم : قاسم باشی و قاسمی زندگی کنی می شوی عزیز هم دنیا و هم آخرت

بیشتر ببینیمخاطره‌ی جالبی از رد شدن حاج قاسم سلیمانی در گزینش سپاه…

سر و صدا,زندگی,آرامش
در سر و صدای کر کننده دنیا،
روح ها چقدر تشنه شنیدن دو کلمه آرام بخش از صاحب روح است.
مومن,خودخواه,خرج کردن
مومن خودخواه است،
خودش را حیف غیر خدا نمی کند،
خرج خدا می کند.
دل,عشق,پله پله تا خدا

آدم باید یک جایی دلش را تحویل عشق بدهد
و پله پله برود تا خدا…

 

خدا,الهه زندگی,دل تو الهه ای که می تواند دل تو را ببرد،
زمین و زمان تو را شیرین کند،
الهه ای که بی نظیر است
و تبسم و تبسم و ترنم زندگی تو بوده
از اول تا کنون،
خداست…

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۹ ، ۱۰:۵۳
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

توقف ممنوع

کتاب توقف ممنوع: نقشه راه می خواهی؟ یک نقشه حساب شده برای مسیر قشنگ زندگی ات

 

کتاب توقف ممنوع
نویسنده: اسماء حیدری
انتشارات شهید کاظمی

سخن آقا,هوش ملت ایران
بریده کتاب:

شوق جوانی، نورانیت جوانی، صفای جوانی، دینداری و ایمان در جوانان؛ پدیده ای که از اول انقلاب تا امروز به طور مستمر مثل یک رودخانه زلال و پر خروش درجریان بوده است.

سخنان آقا به جوانان,علم,تقویت اراده,جوان ایرانی
بریده کتاب(۲):

نه این که من از وجود جریان ها وحرکات بد آموز در میان جوانان بی اطلاع باشم. نه! من می دانم چه می گذرد؛ اما زیر این کف ها و این گل و لای ها، من جریان عظیم و خروشان نجابت، دیانت، اصالت و نورانیت را هم مشاهده می کنم.

درس خواندن,سخن رهبری,امام خامنه ای
بریده کتاب(۳):

آلودگی هایی که در طول زندگی به سراغ انسان ها می آید و زنجیر هایی بر دست و پای روح آنان می بندد و آنان را از حرکت و عروج و تکامل باز می دارد، در مورد جوانان یا وجود ندارد و یا بسیار کم است.

سخن آقا,وظیفه دانشجو,مقابل دشمن
بریده کتاب (۴):

پذیرش آسان، اعتراض صادقانه و اقدام بی دغدغه را شما کنار هم بگذارید، ببینید چه حقیقت زیبایی به وجود می آید وچه کلیدی برای حل مشکلات است.

سخن رهبر انقلاب,پیروزی,امید
بریده کتاب(۵):

بخشی از تکالیفی که ما متوجه جوانان می دانیم، تکالیف شخصی آنهاست.
خودسازی علمی، خودسازی اخلاقی، خودسازی جسمی، اینها تکالیف مهمی است.

سخن آقا,جوانی,حوصله کردن

بریده کتاب(۶):

شما حتما بهتر بیشتر از من می دانید که آن ها با عوامل نا آگاه و غافل خودشان در مدارس چه کار هایی می کنند. جوان ما در مقابل این توطئه ها بیدار است و آن جایی که نشانه ی حضور و سر انگشت دشمن را ببیند، او را در زیر پای خویش لگد و له می کند.

سخن آقا,نظام اسلامی,ملت ایران

بریده کتاب(۷):

آینده کشور روشن است. افق ها بسیار تابان است. اما به اراده شما بستگی دارد… به پرداختن شما به خودسازی؛ خودسازی علمی، خودسازی دینی، پاک نگه داشتن دامان روح و دل نورانی- که خدابه شماداده است- در همه میدان ها.

سخن مقام معظم رهبری,جوانی

مرتبط با کتاب توقف ممنوع 👇🏻👇🏻👇🏻

بیشتر بخوانیم…
پهلوانان نمی میرند ورزش می کنند: ورزش از نگاه رهبرمان

بیشتر ببینیم…
بشارتی که رهبر انقلاب به جوانان دادند..!

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

چهل تدبیر

عکس نوشته هایی پرمحتوا و متفاوت درباره مقاطع حساس تاریخ انقلاب از کتاب چهل تدبیر

 

مقام معظم رهبری با تاکید بر تغییر روند دیپلماسی ایران در پرونده هسته ای در دولت نهم فرمودند:
پس از مدت ها سرانجام غربی ها اذعان کردند که مسئله سلاح هسته ای مسئله آن ها نیست و آن ها با دستیابی ایران به «فن آوری صلح آمیز هسته ای» مخالفند، که این حرف برای ما به هیچ وجه شنیدنی نیست.
واکنش امام خمینی (ره) به سازمان مجاهدین در حالی که برای خیلی‌ ها هنوز ماهیت اصلی‌ اش نا شناخته بود:
من از مجموع اظهارات و نوشته‌ هایشان به این نتیجه رسیدم که این جمعیت به اسلام اعتقاد ندارد، لیکن چون می‌ داند که در کشوری مثل ایران که بیش از هزار سال است اسلام در رگ و پی این ملت ریشه دوانیده است جز با نام اسلام نمی‌ توان پیشرفت کرد، لذا اسلام را ملعبه کرده اند.

بیشتر…
نکنه گرفتار غرور بشویم، خاطره ای درباره غرور بادکنکی را از دست ندهید.

در تاریخ انقلاب اسلامی پس از گذشت زمان، شاهد گروه‌ ها و افرادی بودیم که مانند خوارج از دل انقلاب به دشمنی با آن پرداختند چنان‌ که امام خمینی در نامه عزل آقای منتظری در ۶ فرودین ۱۳۸۸ تصریح فرمودند:
“تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام”.
رادیو ضدانقلاب لوس آنجلس به تندرو ها توصیه کرد:
اصلاح طلبی را نباید با هدف های فردی و انحرافی مشغول کرد، بلکه باید آن را به سمت رو در رویی با ولایت فقیه برد.
ام خمینی(ره):
آقای رئیس جمهور حدودش در قانون اساسی چه هست، یک قدم آن ور بگذارد من با او مخالفت می کنم.
نمی‌شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم، قانون تو را قبول ندارد!
نباید از مردم پذیرفت، از کسی پذیرفت، که ما شورای نگهبان را قبول نداریم،
نمی‌ توانی قبول نداشته باشی مردم رای دادند به این‌ ها.

ضعف عمده دولت بازرگان:
۱. بینش آن ها قدرت تجزیه و تحلیل و درک درست واقعیت ها و شرط انقلاب را نداشت.
۲. نبود برنامه برای تغییر شرایط و کنترل حوادث.
۳. ناتوانی در وحدت نیروهای انقلاب برای حفظ دستاورد آزادی و حکومت ملی و مردمی
۴. ناتوانی در ایجاد حرکت سالم در مردم برای تشکیل واستقرار نهاد های مردمی، شورا و مجلس موسسان.
۵. عدم درک شرایط انقلابی وهماهنگی با آن
۶. ایجاد زمینه رقابت سیاسی جناح ها

منبع: کتاب چهل تدبیر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ۰۳:۰۰ ب.ظ

حاج قاسم

کتاب حاج قاسم : قاسم باشی و قاسمی زندگی کنی می شوی عزیز هم دنیا و هم آخرت…

 

کتاب حاج قاسم
نویسنده: نرجس شکوریان فرد
انتشارات: عهد مانا

 

دانلود کلیپ از آپارات نمکتاب

 

بریده کتاب(۱):

✅ یک ویژگی هست که خاص شهداست؛ زنده اند … ما را مشاهده می‌ کنند…
همین هم می شود کلید قفل🔐 رمز آلودی که فقط مسلمانان می‌ فهمندش!

🍃حاج قاسم و یاران شهید امام زمان عجل‌الله تعالی فرج الشریف نظاره‌ گر کارهای ما هستند. چه کاری؟ چگونه؟ چرا؟…⁉️⁉️

🔹و چقدر دلشان می‌ خواهد که ما هم، مثل خودشان زندگی‌ مان را به ظهور حضرت صاحب، متفاوت از میلیارد ها آدم ببندیم!
فرج آقا که بشود آدم‌ها حسرت می‌ خورند😔 که چرا کم کار کردن در دوران غیبت.
چون بهترین عمل بوده و…
همراه شهدا می‌شود کارها 💪 کرد؛ حسرت‌ زده نمانی…

عکس نوشته هایی از سردار قهرمانمان حاج قاسم سلیمانی …

عکس نوشته هایی از سردار قهرمانمان حاج قاسم سلیمانی …

خستگی را خسته کرده بود!
خدای متعال به اخلاص بندگانش برکت می دهد.

 

دانلود از آپارات نمکتاب

بیشتر بخوانیم:
وبلاگی با کلیپ هایی زیبا و پیشنهادات و مطالبی عالی برای آنها که اهل نشان دادن فیلم و صحبت درباره ان هستند.

 

مرگ برای همه است! خوشا شهادت…
تمام بی حجاب ها، دختران منند…
این آقای حاج قاسم هم از آن هایی است که شفاعت می کند، ان شاالله
«امام خامنه ای»

بیشتر بخوانیم:
کتابی متفاوت درباره قاسم سلیمانی: حاج قاسم … حتما این کتاب زیبا را تورقی بکنید.

حاج قاسم اگر دل ها را تسخیر کرد، چون خودش، راحتی اش، امکاناتش و لذتش، اولویتش نبود!
قاسم را خدا نگه داشت برای ماموریت های بزرگ.
فرمانده که باشی، نیروهایت را می شناسی!
نمی گویی: می شود؟ می توانی؟
می گویی: انجام بدهید.
این کار خودش بار معنایی خاصی دارد. یعنی شما می توانست.
یعنی کار برای مومن بار نیست. شروع حرکت است.
ایران امن ترین کشور دنیاست.

زلزله، امنیت، فرامرز…
سپاه
سازندگی سپاه

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۸ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...