نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۷۱ مطلب در آبان ۱۴۰۳ ثبت شده است

جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۲۳ ق.ظ

داستان های یک روانشناس

کتاب داستان های یک روانشناس

 

کتاب داستان های یک روانشناس

نویسنده: زهرا وافر

ناشر: معارف

بریده ۱:

• انتقاد هیچ گاه نباید در جمع و در حضور دیگران باشد.

• همراه با حفظ ادب و احترام باشد و حتی المقدور با لحن صمیمانه بیان شود.

• هنگام انتقاد نباید کل شخصیت و هویت طرف مقابل را نشانه گرفت، بلکه باید به رفتار، حرکت یا سخن خاصی اشاره کرد.

• از جملاتی مانند «به نظرم بهتر است…» یا «اگر به جای…» استفاده شود:

«به نظرم بهتر است به نظم و ترتیب توجه بیشتری داشته باشید.»

« اگر به جای بلند حرف زدن، با لحن و صدای آرام تری صحبت کنید، کلام شما تاثیر بیشتری خواهد داشت.»

• با اشاره به یک ویژگی مثبت آغاز کنید:

«اخلاق خوب شما قابل تحسین است، اما به نظرم…»

• از کلماتی مانند «همیشه» و «هرگز» استفاده نکنید:

«تو همیشه آدم نامنظمی هستی!»

«تو هیچ وقت هیچ چیز رو سرجاش نمی ذاری!»

• به جای «جمله ی تو» از «جمله ی من» استفاده کنید. زیرا هنگام استفاده از جمله تو، فرد احساس می‌ کند مورد حمله قرار گرفته و به شکل ناهوشیارانه وارد فاز دفاعی می‌ شود و دیگر حالت پذیرش نسبت به انتقادات شما نخواهد داشت؛ اما اگر از جمله من استفاده کنید، فرد به شکل ناهوشیار وارد فاز همدلی می‌شود و پذیرش افزایش پیدا می‌کند و کلام شما تاثیر بیشتری خواهد داشت:

مثال جمله تو: «تو واقعاً آدم بی‌ ملاحظه‌ ای هستی که جلوی دیگران این حرف رو به من زدی!»

مثال جمله من: «من اون روز جلوی دیگران واقعاً خجالت زده و غمگین شدم از حرف شما…»

در واقع در جمله تو یا «پیام تو»، ما به نوعی به شخصیت فرد حمله می‌ کنیم، در حالی که در «پیام من»، از احساسات و افکار خودمان حرف می‌ زنیم برای افزایش درک و همدلی طرف مقابل.

انتقاد و بازخورددهی باید با نیت و لحن دلسوزانه و با هدف اصلاح و کمک به طرف مقابل باشد، نه تخلیه خشم و نفرت!

کتاب داستان های یک روانشناس، ص ۵۰

بریده ۲:

در این جا چند مورد از اصول کمک خواستن از همسر در کارهای خانه را برای شما بیان می کنیم؛

۱-مقایسه نکنید.

متاسفانه بسیاری از خانم ها برای تشویق یا وادار کردن همسرانشان به کار در منزل، آنها را با مردهای دیگر مقایسه می کنند، مثلا: «از شوهر خواهرم یاد بگیر! ببین چقدر به خواهرم کمک می کنه!» گفتن جملات این چنینی اغلب نه تنها فایده ای ندارد، بلکه موجب ایجاد رنجش و کدورت در رابطه تان می شود.

۲-ایراد نگیرید.

اگر همسرتان برای کمک به شما کاری انجام داده است، تا حد امکان از کارش ایراد نگیرید. جملاتی مثل این که: «این چه وضع ظرف شستنه؟ کاش خودم ظرف ها رو شسته بودم!» یا «یه جارو کردن هم بلد نیستی؟!» فقط باعث دلسرد شدن همسرتان می شود و او را از کمک دوباره پشیمان می کند!

۳- قدردانی کنید.

وقتی همسرتان در کارهای خانه به شما کمک می کند، حتی کمکی بسیار کوچک، او را به گونه ای تشویق کنید که خاطره ای خوب در ذهن او شکل بگیرد و‌ برای یاری رساندن دوباره انگیزه پیدا کند.

داستان های یک روانشناس،صفحه ۵۵

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۰۹:۲۳
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۲۲ ق.ظ

منم یه مادرم

کتاب منم یه مادرم

 

کتاب منم یه مادرم: روایت هایی از سبک تربیتی مادران شهدا

نویسنده: جمعی از نویسندگان به دبیری مریم حلاج

ناشر: راه یار

 

بریده

مصطفی به عرق کارگری ریختن برای پدر عادت کرده بود، اصلا به آن افتخار می کرد، سرش را بالا می گرفت و می گفت‌: توی سازمان انرژی اتمی هر موقع می دیدم دارن خرج اضافه ای می تراشن، بلند می شدم و آستین هام رو بالا می زدم و می گفتم من افتخارمه که با این دست ها ماشین شستم، برای بابام پنچرگیری کردم و روغن مینی بوس عوض کردم. من لای پر قو بزرگ نشدم. مثل مردم عادی زندگی کردم و نمی تونم چشمم رو روی یه سری ولخرجی ها ببندم.

ص ۴۲

 

به پای آب رفتن عمر و جوانی من قد کشیده بودند. برای این که خوب تربیت شوند، تا آن جا که به عقلم می رسید و به دستم، کم نگذاشتم. قید شاغل شدن را هم زدم که تربیتشان در نبودنم ضربه نخورد. هیچ وقت دلم نمی خواست سمتش بروم. دوست داشتم شوهر و بچه هایم که از در می آیند، بوی غذا توی خانه پیچیده باشد، بوی زندگی، گرمای حضور مادر. با بیرون رفتن من از در خانه، بچه ها از تنهایی ضربه می‌ خوردند یا با آمدن پرستار به خانه، زیر دست تفکر دیگری بزرگ می شدند.

ص ۴۳

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۰۹:۲۲
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۲۰ ق.ظ

آسنا و راز کنیسه

کتاب آسنا و راز کنیسه : گره خوردن زندگی یک دختر یهودی با نام علی (ع)

کتاب آسنا و راز کنیسه

نویسنده: سمانه خاکبازان

ناشر: مهرستان

مخاطب: نوجوان

بریده کتاب آسنا و راز کنیسه :

آسنا به فکر فرو رفت. بعد، دستی به گردنبند نقره اش کشید و گفت: آری، اصرار داشت این گردنبند را به گردنم بیندازم. وقتی پیغام را به من داد، این گردنبند را گردنم انداخت و گفت: اگر نیامدم، گمان نکن تنهایی. برایت یک همراه دارم. ماریه لبخندی زد و گفت: پدربزرگت راست گفته. همیشه که همراه آدم نیست. شک ندارم درون این گردنبند، برایت دعایی گذاشته. گاهی دعا همراه بهتری است و از بلا بیشتر دور نگهت می دارد. بازش کن.

ص ۱۵۱

 

شمعون جلوی صدقیا نشست. رخ به رخ او شد و آرام گفت: راست می گویی پیرمرد. ما پیرو شریعت یهودا هستیم. موسی همان زمان که در کوه طور مرد، برای قومش هم مرد.

صدقیا اخمی کرد و گفت: برای تو مرد، نه من. پسر یهودا، می دانی چه چیزی باعث شده روی من دست بلند کنی؟ ترست. تو از آن چه محمد در روز غدیر گفت ترسیده ای. می دانی اگر علی ولی شود، دیگر فرزندی از یهودا بر زمین باقی نمی ماند. اما بدان نه تو کاره ای هستی و نه من. همه کاره خدای محمد و موسی است.

ص ۵۸

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۰۹:۲۰
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۱۵ ق.ظ

چمدان های باز

نقد کتاب چمدان های باز : داستان جوانی نخبه که رشد تحصیلی و کار برایش بیش از هر چیزی اهمیت دارد

نقد کتاب چمدان های باز
نویسنده کتاب: سید محسن روحانی
ناشر: جام جم

نویسنده کتاب یک جوان درس خوان نخبه است که اولویتش در زندگی، رشد تحصیلی و شغلی است و چندان کاری به مفاهیم ارزشی و اولویتشان در زندگی ندارد. یعنی مسلمان است اما برای خودش، نه برای مواجهه با جهانی که در آن زندگی می کند. آزادی بیان در آمریکا خیلی برایش جذاب است و معتقد است فضای تحصیل در آمریکا به شدت پیشرفته است.
اما نویسنده تحلیل جامع و عمیقی از فضای آمریکا ندارد، و فقط ظواهر را می بیند. اگر در آمریکا ظاهرا آزادی بیان وجود دارد، اما آیا مثلا یک کارگردان می تواند به راحتی علیه صهیونیست ها و ظلم هایی که دارند می کنند و به نفع مسلمانان، فیلم بسازد؟ اگر در آمریکا رفاه وجود دارد، این هیچ ارتباطی به غارت منابع نفتی کشورهای دیگر ندارد؟ ربطی به سودهای حاصل از فروش اسلحه ندارد؟ آمریکا با استفاده از ابزار بسیار قوی رسانه، و با ظاهر چشم پرکنی که از خود ارائه می دهد، اجازه نمی دهد مردم به پس پشت حقیقتش پی ببرند.

برای نمونه، مثال هایی از نظرات نویسنده را ذکر می کنم:
ص ۱۰۵: رسیدن به ظاهر برای دانشجویان فرنگی اهمیتی نداشت، فقط تمیزی و مرتبی نسبی کافی بود؛ فرهنگی که تلویحا می گفت: «به جای وقت تلف کردن برای پوششت، بشین درسِت رو بخون.» این جا بوی زیاد (مثل بوی عطر و ادکلن) تعدی به حقوق بقیه است. نرمال این است که از تو هیچ بویی متصاعد نشود که حریم بقیه را نقض کند!
ص ۱۳۵: کاش از لوک (هم خوابگاهی اش) وسط درد دل هایش، تعارف سیگار کشیدن هم بگیرم، حتی اگر بعدش به سرفه بیفتم و گلویم بسوزد.
ص ۱۳۶: قطر بزرگترین حامی مالی تحصیلی جهان است. (بعدش از جمله حمایت‌ های مالی قطر، گسترش سواد در کشورهای جهان سوم را می گوید، بدون اشاره به این که این کشورها را همین آمریکا عقب مانده نگه داشته، مانند کشورهایی که به آنها حمله کرده یا استعمارشان کرده است، مثل آفریقا!)
ص ۶۲: بیشترین آمار کشتار مسلمان ها در چین است! (یعنی اصلا هیچ چیز از نقش آمریکا در وضعیت فلاکت بار کشورهای مسلمان نمی گوید! چین به عراق و افغانستان حمله می کند؟ چین به یمن و سوریه حمله می کند؟ تنها کشور شیعه جهان یعنی ایران، توسط چین تحریم های فجیع می شود؟ هیچ چیز در این موارد نمی گوید…)
ص ۱۶۰: (یکی از دانشجوها، یعنی هم کلاسی نویسنده می گوید): من بیمه اوباما گرفتم و آمدم سراغ دانشگاه. این جا (آمریکا) همه چیز در بهترین حالتش در اختیارت هست. این بیمه اوباما واقعا عالی است! من توی تصادفم رفتم بیمارستان، فهمیدم سرطان دارم، چند ماهی که شیمی درمانی شدم، حتی کرایه ماشینم را بیمه می داد. (چه کشور خوبی! آمریکایی که کشورهای دیگر را غارت می کند، تا به مردم خودش خدمات ارائه دهد! ما مشابه این خدمات را در کشور خودمان هم داریم، با وجود همه تحریم هایی که همین آمریکا اعمال کرده است و پول‌های بلوکه شده ما در دیگر کشورها. در ایران هم بیمه سلامت ایرانیان، به صورت رایگان ارائه می شود.)
ص ۱۷۰: (نویسنده رفته به قبرستانی در لس آنجلس سر قبر شعبان بی مخ، دارد لایو می گیرد برای ایرانی ها، که ناگهان صدای یک ایرانی را در همان قبرستان می شنود که می گوید): شعبان هم کشورش را دوست داشت، دلش می خواست آینده اش خوب باشد و توش با عزت و لذت زندگی کند! (بعدش هیچ توضیحی درباره شعبان بی مخ و نامردی هایش نمی دهد! شعبان اگر کشورش را دوست داشت، در کودتای آمریکایی 28 مرداد همکاری نمی کرد.)
ص ۱۸۶: (یک خانم حقوقدان آمریکایی می گوید:) این کشورهای جهان سومی مثل ایران، بنگلادش و… وقت برایشان هیچ اهمیتی ندارد، برای همین همه اش توی فضای مجازی اند! … مشکل از مردم کشورهای جهان سومی است که دغدغه ندارند، برنامه و انگیزه ای برای تکامل خودشان ندارند! (این آقای نویسنده کتاب هم یک کلمه دفاع نمی کند و نمی گوید که ایران جزو باهوش ترین و اتفاقا مترقی ترین کشورها از لحاظ علمی بوده در دوران رشد اسلام و اگر الان مردمش آن قدر درگیر فضای مجازی اند، به این خاطر است که روی آنها برنامه ریزی شده و دارند زیر بار تهاجم فرهنگی شما له می شوند. در عوض خیلی راحت می گوید): درست می گی! واقعیت همینه… سکوت کردم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۰۹:۱۵
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۱۵ ق.ظ

دایره کامل

نقد کتاب دایره کامل :اثر دانیل استیل

نقد کتاب دایره کامل
نویسنده کتاب: دانیل استیل

خلاصه
رمان “دایره کامل” نوشته دانیل استیل، نویسنده امریکایی است و در دهه ۸۰ میلادی منتشر شد. داستان درباره دختری است که تمایلی به ازدواج ندارد. او در طی سال ها تبدیل به حقوقدان مشهوری می شود و در شهر خودش به شهرت می رسد. اما در چهل سالگی وقتی نگاهی به خودش می اندازد، می بیند شهرت دارد، به مدارج تحصیلی دست یافته و وکیل موفقی است که می تواند داد مظلوم را بگیرد، اما حس می کند چیزی در درونش کم است؛ حس می کند نیاز دارد به یک مرد تکیه کند و برای فرزندش مادر باشد. با همین حس، به سرعت ازدواج می کند و در طی سه سال، دو فرزند می آورد. اگر چه زایمان در سن بالا سخت تر است، اما او نسبت به زندگی جدیدش حس خوبی دارد و دیگر به موفقیت های ظاهری گذشته اش افتخار نمی کند.

نقد
دانیل استیل یک نویسنده موفق و پرکار امریکایی است. اما او بعد از یک دهه نویسندگی، در دهه ۸۰ میلادی کتابی می نویسد که شخصیت زن داستان، موفقیت های مادی اش او را ارضا نمی کند و به دنبال این است که یک همسر و مادر باشد تا حس شادی و رضایت داشته باشد.
اما در جامعه ما زن که جایگاه همسری و مادری را از گذشته دارا بوده، امروزه آن را نمی خواهد؛ می خواهد همه را رها کند و به دنبال مدرک تحصیلی و جایگاه شغلی برود. حتی تن به ازدواج و مادر شدن نمی دهد، و روح خود را در روابط کوتاه مدت، پژمرده و به نگهداری از حیوانات خانگی بسنده می کند.
در صورتی که از دیدگاه خداوند، تفاوتی بین جایگاه و ارزشمندی زن و مرد نیست. زن اگر به ارزشمندی خود پی ببرد، نیاز نیست برای دستیابی به جایگاه برابر با مردان، تلاش بیش از توانش کند و بر زنانگی خود پا بگذارد؛ و یا برای جلب توجه مردان خود را در تنگنا قرار دهد و به هر دستاویزی متوسل شود.
(این کتاب به طور کلی مفهوم خوبی دارد، اما به علت برخی جزئیات نامناسب، در مجموعه نمکتاب عرضه نمی شود.)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۰۹:۱۵
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۱۴ ق.ظ

مثل نهنگ نفس تازه می کنم

نقد کتاب : مثل نهنگ نفس تازه می کنم اثری از معصومه امیرزاده

نقد کتاب مثل نهنگ نفس تازه می کنم
نویسنده کتاب: معصومه امیرزاده

خلاصه
داستان دختری جنوبی، درس‌ خوانده، موفق در پروژه های پژوهشی و اجرایی، چادری، جهادی، تعزیه خوان، بسیار متدین، راهیان نور رفته، مدیر و مدبر، تکیه همه و مورد رشک بقیه، که با پسری تهرانی، متدین، هیاتی، بسیجی، جهادی، مقبول و زیبا ازدواج می کند. دختر و پسر عاشق هم می شوند و ازدواج می کنند و صاحب دو


فرزند می شوند، اما در پایان تمام آرزوهای دختر هیچ و پوچ می شود! دختر که موفقیت را در فعالیت های اجتماعی می داند، اصلا از بارداری اش راضی نیست و داستان حول مواجهه این زن با شرایط زندگی اش پیش می رود.

نقد
_ داستان ‌های کتاب، مجموعه ‌ای از تفکرات نویسنده است. تفکرات، باعث شکل گیری حس ها و حس ‌ها باعث بروز رفتارها می شود؛ این کتاب هم همین است.
– شخصیت اصلی، خود را فقط با تفأل آرامش می ¬دهد، و راه حلی برای مشکل مطرح نمی کند!
– دیالوگ های یک کتاب، نقش مهمی در تصویرسازی ذهنی دارد و اثر مهمی بر اندیشیدن می گذارد. حتی گاهی برای مخاطب تبدیل به تکیه کلام می شود. اما متاسفانه در این اثر آن طور که باید، روی دیالوگ ها کار نشده است.
– جریان دل عاشق این دختر و خیال پردازی ها و توصیفات عاشقانه اش درباره یک پسر نامحرم (از موها و حالات و روحیاتش تا خیال پردازی نوازش و…)، با توجه به هیاتی و مذهبی بودن هر دو، اصلا در شأنشان نیست.
– مرد مومن هیاتی مسجدی، بی خیال، سرد، بی توجه به خانواده، کم محبت به زن و بچه ها و راحت طلب است.
– دختر چادری اهل قرآن هم پرحرص، حسرت¬ خور، کم  حوصله، پرخاشگر، جنگجو، خودخواه و متکبر است.
– گفتگوهای این دو در دعوا بسیار سخیف است؛ خصوصا زن که در ادبیات کلامی اش رعایت شان و اعتبار همسرش را نمی کند.
_ خانواده شوهرِ مومن، نفهم، حسود و زخم زبان زن هستند.
– زن، موفقیت را در فعالیت اجتماعی می داند. باردار که می شود، ناخودآگاه دنبال سقط می رود و برای سقط کردن عجیب تلاش می کند. (بند یک و سه در نظرتان باشد.)
– در میان کم کاری ها و بی خیالی های شوهرش، دومی را هم باردار می شود. زنی پرکینه، حسود، منفی باف، خسته، پر از غر و تشر و تندی، مادر دو بچه! این زن در دوران قبل ازدواج، با همه سوابق الهی که در بالا شمردیم، مقابل حرف پدرش می ¬ایستد (و البته پدری بددهان و بداخلاق دارد)، و همه کارهای جهادی و الهی اش را خلاف نظر پدرش پیش می برد.
– در مورد فرزندآوری درست نیست این قدر سخیف و سطح پایین نوشته شود. فرزند یک هدیه‌ الهی است، هدیه ‌ای که نظیری در زندگی ندارد. نوع نگاه به این هدیه، بستگی به تعالی روح یا عکس آن دارد. مادران و پدرانی که روح والا دارند، فرزندانشان را هم متعالی می ‌بینند و متعالی تربیت می ‌کنند.
_ تعامل این زن به ظاهر فهمیده آن قدر با بچه هایش نامطلوب است، و آن قدر اندیشه اش منفی و جهانبینی اش غلط است، که مخاطب از بچه داری متنفر می شود.
_ توصیف اذیت های بچه ها بسیار است و توصیف لحظات آرامش و شیرینی بچه ها بسیار اندک است.
_ آن قدر حسرت هایی که زن می خورد، در چند صد صفحه گفته می شود و گفته می شود و گفته می شود، که ذهن خواننده خراب می شود و آشفتگی روحی به او دست می دهد.
_ آن قدر از بچه داری لحظات بدی در ذهن می ¬ماند، که در سی صفحه آخر هم که نویسنده مثلا دربست ترمیم می کند، باز هم در واقع هیچ ترمیمی صورت نمی گیرد.
_ توصیف لحظات دو نفره با همسرش ضرورت چندانی ندارد، که متاسفانه در کتاب فراوان است.
_ توصیف وقایع مطب پزشک زنان و استفاده از بعضی از تعابیر ضرورت ندارد، که متاسفانه در کتاب آمده است.
_ بیان کلمات اعضای بدن زن در هنگام شیر دادن فراوان آمده است که اصلا ضرورت ندارد.
_ ارتباطش با اساتید مرد و تعاریف آن بسیار است!
_ نهایتا این که کسی که این کتاب را می خواند، چندان به نتیجه نمی رسد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۰۹:۱۴
نمکتاب ...
جمعه, ۱۸ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۱۲ ق.ظ

مجموعه ی نیاکان ما

نقد مجموعه ی نیاکان ما : سه گانه ای فلسفی که در فضای سورئال جریان دارند

ایتالو کالوینو، نویسنده ایتالیایی، سه گانه ای فلسفی از خود به جا گذاشته است به نام “نیاکان ما” ( بارون درخت نشین، ویکنت دو نیم شده، شوالیه ناموجود)، که در فضایی سوررئال جریان دارند. کالوینو اگر چه مسائل فلسفی و اخلاقی مهم و بنیادینی را مطرح می کند، اما پاسخ کاملی به آنها نمی دهد و نوعی بدبینی به بشریت در آثار او جریان دارد. او در ویکنت دو نیم شده، ماهیت خیر و شر آدمی را به تصویر می کشد، و هیچ تلاشی هم نمی کند که تمثیلش تمیز از آب در بیاید! در نگاه اول به نظر می رسد در حالی که نیمه شر آدمی مصیبت زاست، حتما نیمه خیرش به روی دیگران لبخند می زند و زندگی را برایشان شیرین می کند. اما کالوینو معتقد است نه شر مطلق و نه خیر مطلق خوب است. بلکه آدمی باید آمیزه ای از هر دو باشد.
کالوینو در «بارون درخت نشین» می خواهد یک انسان طراز را عرضه کند، اما موفق نمی شود. چون شخصی که به تصویر می کشد، در دنیای واقعی نمی تواند وجود داشته باشد؛ انسانی که از لوث همنشینی با انسان ها دامن برچیند و در مکانی بالاتر جا گیرد. چنین انسانی اگر چه نگاه متعالی ای پیدا می کند، موجبات رشدش فراهم می شود، اما وقتی در فضایی دیگر زندگی می کند، چگونه می تواند مردمان را بفهمد؟
این نویسنده ایتالیایی اگر چه در پی ارائه انسان کامل است، اما به آن دست نمی یابد. چنان که در «شوالیه ناموجود»، صراحتا می گوید انسانی که ویژگی های خوب را داشته باشد، اساسا موجود نیست و خواص انسانی ندارد!
دستیابی به انسانی کامل و والا، آرزویی بوده به پهنه تاریخ. اما یافتن او در هر جایی ممکن نیست. به همین علت، آنها که نتوانستند بر این آرزو چشم بپوشند و به تفکر در این باره پرداختند اما او را نیافتند، وارد عرصه خیال پردازی در این باره شدند. اما قد انسان کامل، بلندتر از خیال آدمی است. و چون خیال به او قد نمی داده، اساسا وجود خارجی او را منکر شده، یا هیبتی معوج از او عرضه داشته اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۰۳ ، ۰۹:۱۲
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۳:۰۳ ب.ظ

کتاب گیاهخوار

نقد کتاب گیاهخوار

نویسنده: هان کانگ

سلام نمکتابی‌های دوست‌داشتنی.
با یک اثرنوشت دیگه همراهتونیم.
هر کتابی حتما اثرگذاره!

این روزا گیاهخواری مد شده و خیلی‌ها لب به گوشت نمی‌زنند. امروز می‌خوایم با هم کتاب “گیاه‌خوار” رو مرور کنیم، نوشته هان کانگ.
این کتاب، داستان زندگی یک زن جوان، ساکت، بی‌امید و بی‌هدفه که خواب‌های عجیبی می‌بینه.

توی خواب‌هاش گوشت خام و خون و سگ اونقدر کریه جلوه می‌کنه که از خوردن هر چی گوشته متنفر می‌شه، به گیاه‌خواری رو میاره و همین هم زندگی خانوادگی‌ش رو تحت تاثیر قرار می‌ده؛ نهایتا هم خودکشی، تیمارستان و دیگر هیچ!

هان کانگ، یک نویسنده‌ کره‌ایه که جایزه‌ جهانی می‌گیره. عده‌ای از داخلی‌های ما هم که اهل «هیچ» هستند، می‌گند مثل صادق هدایت نوشته.
کتاب پر از سردرگمیه، پر از سکوت تلخ، پر از پوچی. توصیف داره، شخصیت‌پردازی داره، فضاسازی داره، اما محتوا نداره!

هر کسی انتظار داره بعد از این که ساعت‌ها عمرش رو پای کتابی می‌ذاره، به امید و آرامش برسه؛ یا که حداقل سرگرمی مفیدی براش باشه. اما این کتاب حتی همین هم نیست.

خستگی و تنهایی و ناامیدی که به انسان تلقین می‌کنه، قطعا آرامش روانی رو به هم می‌زنه.

شخصیت‌های داستان در عصر تکنولوژی زندگی میکنند، امکانات هست؛ روابط انسانی و غریزی هست؛ اما همه‌شون تنها هستند طوری که خواننده دوست نداره جای اونا باشه! و همزادپنداری سخت و تلخه.
نمی‌دونم وقتی بوف کورخون‌ها می‌گن بعد از خوندن این کتاب به خودکشی فکر کردند، چرا از این کتاب تعریف می‌کنند!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۳ ، ۱۵:۰۳
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۳:۰۲ ب.ظ

کتاب تولستوی و مبل بنفش

نقد کتاب تولستوی و مبل بنفش

نویسنده: نینا سنکویچ

خلاصه:

کتاب تولستوی و مبل بنفش درباره‌ی زنی است که خواهر عزیزش مرده است، برای رهایی از این غم و اندوه

۳ سال راه های مختلف مثل سفر، موسیقی، تفریح، شنا، محبت دیگران و غیره را امتحان می کند، اما به آرامش نمی رسد.

نهایتا تصمیم می گیرد به مدت یک سال هر روز یک کتاب بخواند. این کار را با موفقیت انجام می دهد و بعد از یک سال به این نتیجه می رسد که واقعا کتاب خواندن او را به آرامش رسانده است. او در صفحات کتاب، در مورد تک تک کتاب هایی که خوانده، حرف می زند.

سبک زندگی غربی در تمام کتاب به صورت پررنگ وجود دارد؛

مثل نوع خوراکی که این روزها همه را تشویق به ترکش میکنند به خاطر سرطان و چاقی، موسیقی، مشروب، سگ و گربه، روابط و غیره.

نقد

_ نویسنده جملات اثرگذاری از کتاب های مختلف، من جمله از شخصیت های امریکایی نقل می کند، که تماما ریشه دینی دارد و در اسلام هم مطرح شده است.

اما چون مخاطب ما آگاهی ندارد، به آن شخصیت ها علاقه پیدا می کند، نه به دین مبین اسلام.

در بسیاری از کتاب‌ هایی که نقل می کند، مفاهیمی وجود دارد که تماما بیانگر تفکر غرب گرایانه است. مثلا بعضی از کتاب ها درباره اشخاصی است که از کشورهای مختلف با مشکلات و زجرهای فراوانی مواجه بوده اند و برای فرار از این وضعیت مصیبت بار، به آمریکا پناهنده می شوند و این مهاجرت برایشان پر از امنیت و آرامش می شود! یا کتاب های تاریخی که در مورد کشورهایی است که قبلا مستعمره کشورهای اروپایی بوده اند. اما اصلا نمی گوید مثلا مردم نیجریه یا آنگولا یا ویتنام، توسط چه کسانی شکنجه شده اند و به قتل رسیده اند! فقط می گوید اینها مرده اند یا شکنجه شده اند! انگار مثلا بلای آسمانی سر اینها آمده و اروپایی های وحشی هیچ نقشی در این قتل و کشتار نداشته اند.

شخصیت اصلی کتاب که مادر ۴ پسر است و اتفاقا یک خانواده موفق و خوشبخت را مدیریت می کند، توضیح می دهد که قبل از ازدواج با همسر کنونی اش، ۶ بار عاشق شده و با هر کدام هم مدتی و تا حدودی رابطه داشته، ولی نهایتا فهمیده که نمی خواهد با آنها ازدواج کند! بالاخره با همسر کنونی اش ازدواج کرده و بسیار هم خوشبخت و آرام و در حال رشد هستند! علاوه بر این، می گوید پدر و مادرش هم ۶ سال با هم رابطه داشته اند و بعد ازدواج کرده اند. در حالیکه روانشناسان غربی خودشان اذعان می‌کنند روابط ازاد چه آسیب‌هایی زده است و…

۴. البته نکات مثبت مثل همدلی، کمک به یکدیگر، ارزش داشتن خانواده، فرزندآوری و فرزندپروری درست، تشویق شدید به کتابخوانی و نکات مثبت دیگری در کتاب وجود دارد.‌ اما خواننده، همه آن نکات منفی را هم که در موارد قبل اشاره کردیم، در کنار نکات مثبت می پذیرد که خیلی راحت در آینده تبدیل به باورها و رفتارهایش می‌شود، که خیلی خطرناک است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۳ ، ۱۵:۰۲
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۳:۰۱ ب.ظ

خودم را به که بسپارم؟

کتاب خود را به که بسپارم؟

نویسنده: مجتبی حیدری
ناشر: امام خمینی
موضوع: مدیریت خانواده

بریده کتاب(۱) :

برخورداری از استقلال فکری، از پیش‌ نیازهای مهم مدیریت موفق بر خانواده است.

استقلال فکری به این معناست که فرد بتواند با وجود مشورت با دیگران و شنیدن نظر آنان، خود به تنهایی و بدون تاثیرپذیری از ایشان تصمیم بگیرد.

ص۳۲

بریده کتاب(۲) :

در آغاز ازدواج، بسیاری از مردان و زنان از این ویژگی برخوردار نیستند و در نتیجه، تحت تاثیر سخن اطرافیان همچون مادر و خواهر قرار می‌ گیرند و ممکن است با ناپختگی و بی‌ تجربگی، در برابر همسر خود موضع‌ گیری کنند

یا بدون مشورت با او تصمیم‌ هایی بگیرند. این کارها به تدریج، زن و شوهر را از یکدیگر دور می‌ سازد و صفا و صمیمیت آنان را کاهش می‌ دهد.

زن و شوهر می‌ باید این نکته را درک کنند که آنها نزدیک‌ ترین رابطه را با هم دارند و نباید تحت تاثیر سخن هیچ‌ کس دیگری قرار گیرند.

زن و شوهر می‌ باید در هر امری که ممکن است میان آنان کدورت ایجاد کند، با یکدیگر به گفتگو بنشینند و مانع ایجاد سوءتفاهم یا دخالت دیگران در زندگی زناشوییشان شوند.
ص ۳۲

بریده کتاب (۳) :

روش صحیح مدیریت در هر سازمانی از جمله در خانواده، روش آزادمنشانه و مشارکتی است. در این شیوه، مرد می‌ باید با آن که مدیریت خانواده را بر عهده دارد، همسر را نیز در تصمیم‌ گیری‌ ها و امور مربوط به خانواده مشارکت بدهد؛

به گونه‌ ای که زن به هیچ‌ وجه خود را در اداره خانواده، بدون نقش و بی‌ مسئولیت احساس نکند.

در این حالت، زن و شوهر هر دو در اداره خانواده نقش دارند. مرد، کارهای مربوط به بیرون از خانه، و زن، کارهای درون خانه را بر عهده دارد. فضای خانواده به گونه‌ ای است که یکی خود را رئیس و فرمانروا و دیگری خود را زیردست و فرمانبر احساس نمی‌ کند. در چنین خانواده‌ ای مرد هر چند بر اساس آیه “الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ” سرپرست خانواده است

هیچ‌ گاه از این سمت سوءاستفاده نمی‌ کند و به همسر و فرزندان زور نمی‌ گوید. در چنین وضعیتی، مرد تا جایی که مصالح خانواده اجازه دهد، در تصمیم‌ گیری‌ ها، نظرها و خواسته‌ های همسر را در نظر می‌ گیرید، و در مواقعی که اختلاف نظر وجود داشته باشد، با بحث و گفتگوی منطقی، به دور از تعصب و لجاجت، در جهت حل مشکل و رفع اختلاف می‌ کوشد و از این که همواره نظر خود را بر همسرش تحمیل کند، می‌ پرهیزد؛

چون در این خانواده، آن چه مهم است مصالح خانواده است، نه نظر و دیدگاهی خاص و به کرسی نشاندن عقیده خود.

از این رو، چنین خانواده‌ ای در مسیر رشد و تعالی گام برمی‌ دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۳ ، ۱۵:۰۱
نمکتاب ...