نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۱۲ مطلب با موضوع «نقد کتاب :: حیف کاغذ» ثبت شده است

پنجشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۱، ۰۶:۵۷ ب.ظ

جاده بهشت

 

نقد کتاب جاده بهشت : مطالبی عقیدتی و عدم ارتباط گیری جذاب با مخاطب

نقد کتاب جاده بهشت

۱-

در این کتاب محتوای مربوط به امام رو در حالی به مخاطب میده که انگیزه لازم برای دریافت و پذیرش اون رو در مخاطب بوجود نیاورده به همین دلیل هم مخاطب خیلی اثر خاصی ازین مطالب نمیگیره. یعنی مطالب عقیدتی کتاب حالت کلیشه ای داره و خواننده باهاش همزاد پنداری نمیکنه

۲-

در دو جای کتاب خیلی صریح بیان شده که کم فهمی و جهل مردم نسبت به امام شناسی و معارف دینی، تقصیر علما و از کم کاری علماست. این نکته شاید به خودی خود ایرادی نداشته باشه اما وقتی درکنار نکته بعدی قرار بگیره، نشان دهنده یک جهت فکری خاص هست:

۳-

نکته سوم : در دو یا سه جای کتاب، از زبان آدم های مقبول و شخصیت های خوب کتاب، بیان‌ میکند که آدم نباید به مسائل سیاسی کاری داشته باشه و هیچ کس روی زمین عرضه مدیریت آدم ها رو نداره و اصلا روی زمین نباید از کسی پیروی کرد و دور کسی جمع شد، فقط باید دنبال امام بگردی تا امام بیاد و جوامع رو درست کنه.
در این ‌میان هیچ اشاره ای به ولی فقیه و حکومت حقی که الان در عالم وجود داره نمی کند بلکه با تاکید بالا آن را نفی هم می‌ک ند. انگار کلا هیچ حکومت حقی روی کره زمین نیست و انسان ها بدون هیچ بروز و ظهوری از حق و رهبری اسلامی دارن زندگی می کنن. همچین میگه که آدم ها نباید دور هیچکس بروند و فقط باید دنبال امام باشند

۴-

شخصیت های مختلف کتاب گرچه شغل ها و تحصیلات مختلفی دارن ولی همشون درمورد امام مثل یک عالم و استاد دانشگاه و سخنران حرف می زنن!
همین‌ نکته هم پذیرش سخنان این شخصیت ها رو به شدت پایین میاره چون مخاطب احساس می کنه نویسنده بیشتر از اینکه بخواد شخصیت پردازی کنه و داستانشو بیان کنه، دنبال اینه که از زبون این شخصیت ها، حرف های خودشو بزنه!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۱ ، ۱۸:۵۷
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۱، ۰۶:۵۷ ب.ظ

کافه چرا

نقد کتاب کافه چرا

مردی که از زندگی روزمره خسته شده و می خواهد کمی حال و هوا عوض کند، سوار بر اتومبیل خود در جاده ای بیابانی سرگردان می شود، تا این که در ناکجا آباد به کافه ای برمی خورد. وجود کافه در دل سرگردانی، امیدی به او می دهد و وارد کافه می شود. پیش خدمت، فهرست غذا را جلوی او می گذارد؛ فهرستی که اگر چه نام غذاها در آن نوشته شده است، اما سه سوال مهم هم در بالای آن به چشم می خورد:
– چرا به این جا آمده ای؟
– آیا از مرگ می ترسی؟
– آیا راضی هستی؟
مرد به مرور در طی صحبت با افراد حاضر در کافه، به جوانب مختلف و پاسخ سوال ها می رسد و درهای جدیدی به رویش بازمی شود.

 

 ۱-کتاب “کافه چرا”،

نوشته جان. پی. استرلکی، را می توان در زمره ادبیات تعلیمی محسوب کرد. نویسنده به جای این که قلم در دست گیرد و مخاطب را با زبان وعظ و خطابه به سوی دیدگاه صحیح به زندگی رهنمون سازد، سخنانش را در قالب دیالوگ های بین شخصیت های داستان گنجانده است؛ مسائلی مانند:
– انتقاد به رسانه ها و نظام سرمایه داری و خرید کردن های زیاد.
– اگر به هدف وجودی ات دست پیدا کنی، دیگر از مرگ نمی ترسی.
– اگر خودت هدفت را مشخص نکنی، بقیه برایت مشخص می کنند.
اما مهم تر از همه، “کافه چرا” بنیادی ترین سوالاتی که انسان برای وجود و زندگی اش در دنیا باید از خود بپرسد را مطرح می کند. سوالاتی که اگر انسان به پاسخ صحیح و کاملی از آن ها دست یابد، می تواند یک انسان سعادتمند باشد. اما آیا پاسخ هایی که شخصیت اول داستان در کافه چرا دریافت می کند، صحیح است؟
بیایید با هم یکی از سوالات را مرور کنیم: “چرا این جایی؟” پاسخی که “کافه چرا” به این سوال می دهد، این است: “زندگی برای این نیست که تمام زندگی ات را صرف کار کردن و پول درآوردن و خرج کردن کنی و نهایتا به هیچ یک از آرزوهایت نرسی.” تا این جایش درست. اما جایگزین ایده آلی که ارائه می دهد چیست؟ این که: به دنبال کارهایی بروی که همیشه دوست داشتی انجام دهی.

۲-

اما آیا انجام کارهای مورد علاقه (رفتن به سفر، همنشینی با دوستان و…) نهایت هدف آدمی از آمدن به این دنیاست؟ گیرم که این کارها را انجام دهیم و یک دو روزی هم خوش باشیم، آن وقت چه؟ اگر هدف خداوند از خلقت این دم و دستگاه عالم، خوشی دو روزه ما بوده، اصلا چرا ما را از بهشت به این دنیا آورده؟ اگر توی همان بهشت می ماندیم که بهتر و بیشتر می توانستیم به این هدفمان برسیم! علاوه بر این ها، آیا این که من به دنبال خوشی هایم بروم، ممکن نیست باعث آسیب رساندن به دیگران و رها کردن مسئولیت هایم شود؟
اما نکته مهم تر در مورد پاسخ های “کافه چرا” به بنیادین ترین سوالات وجود آدمی، این است که معتقد است: آدم ها برای یافتن این پاسخ ها، روش های مختلفی دارند؛ اما جواب آماده ای وجود ندارد. هر کس خودش باید تلاش کند تا به جواب برسد.

۳-حال سوال من این است که

آیا انسان با علم ناقص و محدودی که هنوز حتی نتوانسته رمز و راز بدن خودش را کشف کند و یک ویروس فوق العاده کوچک او را از پا در می آورد، می تواند به سوالی به پهنه هستی پاسخ بدهد؟ آیا برای یافتن پاسخ هایش، نیازمند موجودی نیست که بر جهان تسلط داشته باشد و همه جوانب امور را بداند؟

“کافه چرا” اگر چه سوالات مهمی را مطرح می کند و پاسخ نسبتا خیالی می ‌دهد، پاسخی که در لحظه فرد را ساکت می ‌کند اما راهی نشان نمی دهد که کامل باشد وبرای یک زندگی هدفمند فرد را پر انرژی کند. انگار در ابتدای جمله نقطه گذاشته و جمله اش را به پایان نرسانده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۱ ، ۱۸:۵۷
نمکتاب ...
شنبه, ۶ شهریور ۱۴۰۰، ۱۱:۳۲ ب.ظ

افسانه دل

نقد کتاب افسانه دل : داستان ظلم پدری ثروتمند در حق فرزندش ...
 

نقد کتاب افسانه دل: داستان ظلم پدری ثروتمند در حق فرزندش…

نقد کتاب افسانه دل
فریده رهنما

“افسانه دل” داستان دختری است که پدر تاجرش در حق او ظلم می‌ کند و نمی‌ گذارد با خواستگاری که دوستش داشته ازدواج کند. دختر ۱۸ سال از عمر خودش را می سوزاند و تباه می کند و راضی به ازدواج نمی شود.

مادرش از شدت غصه او بیمار می شود، اما او همچنان سماجت دارد در عدم ازدواجش و هدر دادن عمرش. نهایتاً با خواستگارش روبه ‌رو می‌ شود، در حالی که همسر سابقش را طلاق داده است و یک دختر دارد. آن دو بالاخره با هم ازدواج می کنند، اما در ادامه داستان، مشکلات زیادی پیش می‌ آید.

نمی‌ شود گفت که این کتاب درس آموز نیست، اما بهتر است بگوییم کتاب نتایج ساده و واضحی دارد، ساده نوشته شده و پر از نوشته هایی است برای سرگرم شدن طولانی. هر چند که بهتر از تلویزیون دیدن است. اما کلاً از کتابی که پر از مصیبت و بی تدبیری است، خسته می شوم. جای عقل را هیچ وقت نباید خالی گذاشت…!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۰۰ ، ۲۳:۳۲
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

عظمت خود را دریابید

 

نقد کتاب عظمت خود را دریابید: «من». «من» به معنی کسی که همه چیز و همه کس است!

قد کتاب عظمت خود را دریابید
وین دایر
ترجمه:محمدرضا آل یاسین

می ‌دانید در این کتاب ‌ها چه چیزی موج می زند؟

«من». «من» به معنی کسی که همه چیز و همه کس است!
اگر مشکل در زندگی از «من» است و رفع مشکل با من است، علت عالم هستی «من» هاست. یعنی یک مشکل، یک آرزو، یک موجود موثر، یک هدف، یک برنامه در عالم است که فقط انسان است و لاغیر.
برای انسان هم اصل باید خودش باشد؛ یعنی من باید از این دنیا و در این دنیا بهره مند بشوم، دیگران خیلی مهم نیستند و بسیاری از اوقات اصلاً در اولویت نیستند. این با اندیشه درست ما نمی خواند.

اول این که

چرا دروغ است را بگویم. سوال من این است که: این طور که کتب روانشناسی به وفور دارد در کشور ما ترجمه و چاپ می‌ شود، در آمریکا و اروپا با تیراژ بالاتر موجود است و با وجود این که این همه روانشناس موفق، دائم برای مردم جلسه و سخنرانی و کتاب و… دارند، پس چرا آمارهای خودشان چیزی غیر از آرامش مردمشان را نشان می‌ دهد؟

میزان مصرف داروهای آرامش بخش و اعصاب و روان، آمار بالای قتل و خشونت، زندانیان، مصرف مشروبات و مواد مخدر، خشونت علیه زنان و کودکان، آمار بالای زندگی های بدون ازدواج و…؛
این آمار انسان را قانع می‌کند که اگر «من» در اولویت باشد، موفق نخواهد بود.

اندیشه صحیح می گوید:

همان که تو را خلق کرده است، از نیستی هست کرده، هیچ نداشتی و همه چیز به تو داده، او باید محور باشد؛ خدا! و البته دستورات خدا. این کتب روانشناسی سرشار از دستورات و توصیه های فراوان اند، اما این نکته جالب است که چرا ما انسان‌ ها از توصیه‌ های خداوند رو بر می گردانیم و دستوراتش را انجام نمی‌ دهیم، اما دنبال دستورات این نویسندگانی هستیم که مثل خود ما هستند و پر از اشتباهات. بشر با حماقت خودش، خودش را ویران کرده است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
دوشنبه, ۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

قلعه محافظان

 

نقد کتاب قلعه محافظان: داستانی مرموز متشکل از پارامترهای نادرست

نقد کتاب قلعه محافظان

ناشر کتابستان معرفت

نویسنده فاطمه مسعودی

نکات کتاب:

بسیاری از اسامی و شخصیت‌ هایی که نامشان در این کتاب آمده است، نمادهای مثبتی در اسلام هستند که در روایات به خوبی از آن ها یاد شده است؛ اما در کتاب، همه آن ها شخصیت منفوری اند و یا با بدی ذکر شده‌ اند.
در روایات ما آمده است که خروس تسبیح خداوند می‌ گوید.
و یا این که طاووس حیوان مثبتی بیان شده است.

حتی روایت داریم که “المهدی طاووس اهل الجنه”، یعنی امام زمان (عج) طاووس و بهترین اهل بهشت است، یا هدهد پرنده ‌ای است که جزو یاران حضرت سلیمان محسوب می ‌شود. نام ملک سلیمان را هم که همه شنیده ‌ایم و می‌ دانیم که حکومت حضرت سلیمان (ع) بسیار باشکوه بوده است.

این سه نام به صورت مرموزی در کتاب ذکر شده اند. در کتاب، خروس حیوانی است که صدایش همه را اذیت می کند و هدهد بسیار بداخلاق است. طاووس حیوان خوبی نیست و سلیمان فرصت نکرد کار درست را راه بیندازد.
هم‌چنین در این کتاب آمده است باید کتاب مرجع از بین برود. در صورتی که بین ما شیعیان کلمه مرجع یادآور کتب مهم مستند و رساله که کتاب مرجع تقلید است. اما در این داستان، “کتاب مرجع” کتاب منحوسی است که باید از بین برود.

علاوه بر این،

علی شخصیتی از داستان است که در طی داستان دچار مشکل می‌ شود و به سراغ مهره‌ های قدرت، ثروت و… می ‌رود، که بد است.
نهایتاً در عید غدیر به جای بیان یک پیام مثبت، پیامی ناامیدانه به مخاطب می ‌رساند: تو نمی ‌توانی علی‌ وار زندگی کنی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

کاهن معبد جینجا

 

نقد کتاب کاهن معبد جینجا: پیرامون سفرنامه ای به کشور ژاپن

نقد کتاب کاهن معبد جینجا
نوشته ی وحید یامین پور

 

نقد کتاب کاهن معبد جینجا، نوشته وحید یامین‌پور.
“کاهن معبد نینجا” سفرنامه ‌ای است به کشور ژاپن، کشوری که از نظر پیشرفت و امکانات و… مطرح است. آقای یامین پور در ابتدای کتاب، ژاپن را طوری توصیف می کند که این بت‌ شکسته می‌ شود.
آقای یامین پور از روابطش با همراهان مشهورش می نویسد، از درون گرا بودن خودش، از آداب و عادات ژاپنی ها که خیلی برای مردم ایران به عنوان الگو یاد می شوند و البته در سیر خوراک و نظم و حرکات و عاداتشان، مخصوصاً دوستی و دشمنی شان صحبت می شود.

 

در کل یک “سیروا فی الژاپن” برای خواننده اتفاق می افتد که خالی از لطف نیست.
جالب است بدانید ژاپن در برنامه بزرگداشت کشته‌ شدگان حمله اتمی، که ۱۰۲ هزار نفر بوده اند، از سفیر آمریکا هم دعوت می ‌کند و او حتی به عنوان سخنران صحبت هم می کند و با پررویی تمام می ‌گوید: در جهان باید صلح برقرار شود!!!

حتی وقتی از اوباما پرسیدند: حاضرید به خاطر بمب هسته ‌ای از کشور ژاپن عذرخواهی کنید؟ گفت: نه!
آقای یامین پور در این کتاب جواب این سوال را از زبان ژاپنی ‌ها می‌ دهد. سوال این است: “چرا آن قدر طرفدار آمریکا هستید و چرا نمی‌ خواهید از آن ها انتقام بگیرید؟”
و جوابی که می ‌‌شنود:

۱- آمریکایی‌ ها زخمی ‌های این حادثه را درمان کرده ‌اند. (البته باید گفت پول‌ شان را هم گرفته ‌اند.)
۲- ما ژاپنی‌ ها می‌ خواهیم کینه ‌ای نباشیم.

حتی بعد از این که ایرانی‌ ها استدلال می‌ آورند، ژاپنی ‌ها می‌ گویند: ادامه ندهیم!
چرا ژاپنی ‌ها این طور خودشان را خوار و خفیف می‌ کنند؟!
این کتاب نقاط مثبت زیادی داشت، اما از این مورد هم نمی ‌توان گذشت که یک صفحه و نیم درباره قلیان کشیدن صحبت شده است. در صورتی که باید درباره آن دقت نظر بیشتری می ‌شد. چرا قلیان‌ خانه ‌ها آن قدر تبلیغ می ‌شوند؟! آیا نویسنده حاضر است فرزندش روزی یک بار به این مکان ‌ها برود و قلیان بکشد؟

خوب است قسمتی از متن کتاب که درباره قلیان کشیدن است را با هم بخوانیم:

“به عادت همیشگی سراغ کافه‌ ای را می‌ گیرم که دمی بیاساییم زین حجاب ‌های ظلمانی. کافه‌ ای که کاری به کارمان نداشته باشد، زن و الکل نداشته باشد و فقط قهوه ‌ای و قلیانی و سکوت و خنکای کولر. نیست، یافت می‌ نشود. گویا ژاپن قهوه‌ خانه و قلیان ندارد. خسران و فقدان بزرگی است.

کاش می‌ توانستم به آن ها بگویم بد نیست بعضی کلاب‌ ها را به شکل قهوه‌ خانه ‌های ایرانی تغیر کاربری بدهند. مردهای خسته ژاپنی می‌ آمدند و چای داغ می‌ نوشیدند و دستی به زیر چانه، قلیانی دود می‌ کردند و در حرمان شاهد و حوری، شعرهای عاشقانه می ‌سرودند.‌ اگر هم به عادت همیشگی شان می ‌گفتند که وقت‌ مان تلف می ‌شود، می ‌گفتم ارزشش را دارد.

خرید و اجاره کردن چیزی که در طلب آنی، لذت کمتری دارد نسبت به آن جواهری که در طلب آن می‌ سوزی و می ‌گدازی؛ بد می ‌گویم؟ به خوانندگان بهداشتی این کتاب که از عنایت نویسنده به قلیان برآشفته ‌اند عرض می ‌کنم به گمان این حقیر قلیان، عارفانه‌ هایی دارد که باید در متن ادبیات و تاریخ تصوف و عشق و مهجوری، آن را یافت.

فقط به همین فقره فکر کنید که در همین ایران خودمان اگر بنا بود چیزی را جایگزین همین کلاب‌ های خاک‌برسری کنیم تا مرد خسته ایرانی بیاساید و انبساط خاطری به دست آورد، آن وقت بدون زن و الکل و رقص و مستی، چه چیز قابل ‌ارائه ‌ای غیر از قلیان وجود داشت که به او عرضه شود؟ خلاصه این که عرصه را آن قدر تنگ نکنید که فیل مرد اصیل ایرانی هم یاد هندوستان یا روپونگی و شیبویا کند.

به این می ‌اندیشم که اگر یکی از مسئولان کشور ژاپن از وزیر فرهنگ و ارشاد ایران بپرسد راهکار شما برای سرگرم کردن جوانان چیست، چه خواهد شنید؟ کشوری که بار و کلاب و لاوهتل و هوستس و اتاق ماساژ ندارد، پس دقیقا چه پیشنهاد جایگزینی برای دورهمی‌ های ارزان‌ قیمت و کم‌ حاشیه جوانان پیشنهاد می‌ دهد؟ پیشنهادی که هم تعرض و مزاحمتی در آن نباشد، هم امکان گفت‌ و گوی جمعی را محال نکند و هم دخلی به ارتکاب نواهی و رفتارهای خاک ‌برسری نداشته باشد.” (صفحه ۱۹۴- ۱۹۵)

یک سوال:

تا ده سال پیش که این همه قهوه خانه ها در ایران تبلیغ نشده بود و کشور ما که کشوری پر جوان است.
یعنی جوانان ما افسرده بودند چون تفریحی به نام قلیان نداشتند؟ در حالیکه خودمان هم می دانیم که جوان ده سال پیش نه افسرده بوده نه تنبل و ثمرات پر تلاشی آن نسل را حالا داریم می بینیم. این استدلال چندان خوشایند و به جا نیست!

در آخر نقد کتاب کاهن معبد جینجا

باید گفت آیا با وجود این که از نظر علمی برخی مضرات قلیان ثابت شده، باز هم باید از آن دفاع کرد؟ برای نمونه از مضرات قلیان می‌ توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- ابتلا به سرطان ‌های ریه، لب، دهان، حنجره،‌ مری، معده،‌ لوزالمعده، کبد و روده بزرگ از عوارض مصرف قلیان است.

۲- مواد سمی قلیان نه تنها کمتر از سیگار نیست، بلکه بعضی مواد خطرناک از جمله قیر یا دوده (ماده سرطان زا)، منوکسیدکربن (نوعی آلاینده) و نیکوتین (ایجادکننده وابستگی) موجود در دود آن از سیگار بیشتر است.

۳- در قلیان، برای گرم‌کردن تنباکو از زغال استفاده‌ می‌ کنند که باعث ایجاد دود حاوی میزان بالای مونوکسید کربن، هیدروکربن ‌های چندحلقه‌ ای آروماتیک سرطان‌زا (PAH) و دیگر مواد سرطان‌ زا می‌ شود. مطالعات دریافتند افرادی که قلیان می‌ کشند، سطح بالاتری از آنتی ‌ژن کارسینوامبریونیک (CEA) در خون خود دارند که با ایجاد تومور در ارتباط است.
باید دانست که آب قلیان هیچ محافظتی در مقابل دود ناشی از سوختن تنباکو ایجاد نمی ‌کند.

۴- تنباکو های تحت عنوان میوه ای و عطری نه تنها بی ‌ضرر نیستند، بلکه عوارض بیشتری نسبت به تنباکو های ساده دارند، زیرا ترکیبات حلقوی معطر موجود در آنها با سوخته شدن، خاصیت سرطان ‌ زایی و سمی پیدا می ‌کند و علاوه بر این، بو و مزه بهتر آنها باعث گرایش بیشتر جوانان و نوجوانان به سمت این مواد و ایجاد وابستگی در آنها می ‌شود.

خواندن این کتاب برای یک بار خوب است!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۲۵ تیر ۱۴۰۰، ۰۶:۲۱ ب.ظ

سه پنجره، سه زن

 

نقد کتاب سه پنجره، سه زن: داستان پرفراز و نشیب زندگی یک دختر

 

نقد کتاب سه پنجره، سه زن
نویسنده: مژگان رفیعی
نشر علم

“سه پنجره، سه زن” داستان دختری است که ماجراهایی را پشت سر می‌ گذارد و دچار بلاهایی می شود. دختر با پیرمردی که ۶۰ سال بزرگتر از او است، به اجبار ازدواج می کند. پیرمرد که می میرد، ارثیه اش به دختر می‌ رسد و ثروتمند می شود؛ پس با شاهزاده ای ازدواج می کند. شاهزاده هم به جنگ می رود و کشته می‌شود.
در ادامه کتاب، خواهر شوهرش داستان خودش را می گوید و…

کتاب پر فراز و نشیبی است و برای افرادی که به دنبال سرگرمی می گردند خوب است و ۲۰ ساعتی مشغول شان می کند. اما اگر بخواهیم بگوییم واقعا مفید است یا نه، باید گفت: نه، سرگرمی است و برای کسانی که ذهن و فکر و عمرشان را دوست دارند توصیه نمی شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۰ ، ۱۸:۲۱
نمکتاب ...
جمعه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۰، ۱۰:۰۰ ب.ظ

کف خیابان2

 

نقد کتاب کف خیابان ۲ : خشت اول گر نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج. . .

مجموعه اطلاعات‌؛‌ چه سپاه،‌ چه… باید به یک مدل برسد. مدل ارائه واضح از حضور و وجود خودشان در اذهان مردم و در فضای جامعه! اگر این کار را زودتر انجام ندهند،‌ به همین زودی،‌ با یک پازل نامرتبی روبرو خواهند شد از نویسنده ­ها و انگیزه­ هایشان،‌ قلمشان،‌ اندیشه­ شان و البته اگر نگوئیم اغراض و امراضشان،‌ که دیگر جمع نخواهد شد! باید بپذیرند که مدیریت محتوا را از هر قلم به دستی بگیرید و در محدوده و چارچوب تعریف شده­ ای دربیاورید تا نخواهند بعدها هزینه کنند!

شاید بتوان گفت آقای حدادپور شروع مسیرکجی هست که با ‌پشتیبانی، کم ­اطلاعی، صفحات مجازی، بد قلمی، ساده ­­گی مخاطب، این سیر را افتتاح کرده­ است و متاسفانه جای پایی هم بین طرفداران انقلاب و کم کتاب خوانده ­اند و هبجانات را دوست دارند باز کرده است!

نفرات بعدی هم در راه هستند. دیر یا زود. (کتاب”برنگرد” را بخوانید. این کتاب ماجرای گروهک ضدانقلاب خارج از کشور و مدیریت و آموزش و اجرای برنامه اش در داخل کشور را بازخوانی می­ کند، و البته بیش­تر جنگ و موفقیت “مجازیات” و اثر آن بر روی اذهان عمومی و استفاده از نیروهای جوان و ناآگاه و گول­خورده را نشان می ­دهد)

چند نکته:

۱- اینکه نویسنده تلاش کرده تا اطلاعات عمومی مردم و آگاهی­ سازی نسبت به مکر دشمن را انجام دهد. درست اما:

الف: قلم ایشان… و کوچه ­بازاری! خودشان هم می­ گویند نویسنده نیستند،‌ پس چه اصراری­ست که بنویسد.

این مدل نوشتن،‌ مثل مجلات زرد است،‌ حیف این موضوعات با این سطح!

ب: آقای حدادپور را باید یک دور از صحنه ­ها و الفاظ پورن ‌پاک­سازی کنند. چرا باید این کلمات،‌ این صحنه­پردازی­ ها،‌ این…

یک حیایی در جامعه مومنین بود که این کلمات یا شوخی­ ها یا تصویرسازی ­ها را نداشتند،‌ اما همین جامعه مومنین به یک نویسنده به اصطلاح طلبه اعتماد می­ کند،‌ کتابی با موضوع به اصطلاح نیروهای انقلابی و سربازان گمنام دست می­ گیرد تا بخواند…

نتیجه:

صحنه­ ها و کلمات و فضاسازی­ هایی را مطالعه می­ کند که تا به حال یا نداشته یا اگر در کتابی دیگر دست فرزند خودش می­ دید،‌ اسمش را می ­گذاشت: کتب مستهجن یا ضاله!

کتب این آقا مثل برنامه خندوانه است. برنامه ­ای که در قالب ظاهرا موجه، موسیقی را به خانه مومنین تزریق کرد. هر کس که مراقب بود موسیقی در ذهن و قلبش ننشیند، ‌با یک ترفند ساده صدا وسیما و البته گاهی دعوت از مهمانانی مثل: جانبازان و خانواده شهدا و… موسیقی را هم پذیرفت. بعد رامبد جوان پشت کرد به همه آرمان­ های همین شهدا و کشف حجاب همسرش رو راحت رسانه ­ای کرد، رقص رو، عدم افتخار به ایرانی بودن رو….

ج: نیروی اطلاعات برای مردم ‌ناشناخته ­اند و بوده ­اند،‌ در سیر کتب آقای جهرمی و البته این کتاب،‌ راحت دستتان می ­آید چند چیز:

۱-داخل خانه مهربانند و زن­دوست(خوب است) اما

۲-بیرون عصبی،‌ بدبرخورد،‌ گاهی وحشی

۳-شکنجه، اصلی در اعتراف و بازجویی­ است

۴-بی­ برنامگی و سر دنبال دشمن­ داشتن و دور خوردن­ ها،‌ از چند زن و مرد جوان!

۵-آسیب­ پذیر بودن

۶- غالبا وقتی به خودشان می­ آیند که چند بار رو دست خورده اند و کم­ آورده­ایم!

۷-خلاصه این­که بی­ برنامگی و عدم تسلط را با توسل می­ شود حل کرد!

د: خوب است که ما تسلط اطلاعات برون ­مرزی­مان را کمی به رخ بکشیم نه این­که تنها تعقیب­ کننده خوبی باشیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۰۰
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

نادیا

 

نقد کتاب نادیا: کتابی از نویسنده ای که خودش به هیچ رسیده و همه وجودش گم است .

 

نقد کتاب نادیا

کلیتی درباره کتاب:

چه بخواهیم چه نخواهیم انسان موجودی دو وجهی است: هم جسم و هم روح.

روح را خیلی ها: اندیشه، قلب، ذهن و فکر هم معنا کرده اند.

روح سرگردان، تنها و شبح وارِ بی مزه فروید و راسل،
احساسات مرده و زندگی خشک و بی روح، تردیدها، دربه دری ها، ناتوانی ها را به همراه می آورد.
سرگرمی های ناآرام، همه ماحصل بی توجهی به روح و مهم دانستن جسم و اولویت داشتن لذات جسمانی است.

در مقدمه این کتاب نویسنده در پنج، شش صفحه تلاش می کند که به خواننده بقبولاند که اگر در میان سطر و پاراگراف و صفحه عصبی و بی حوصله و گم شوی تقصیر خودت است.

و می گوید: کتاب بر اساس تردید و شبح، بر اساس اندیشه راسل، بر اساس رویداد انگاری، براساس حقایق ناشناخته، اتفاق و احتمال عینی، بر اساس سورئالیسم، بر اساس… نوشته شده است.

فصل اول:

فصل اولش سرگردانی هویت نویسنده و نقش اول داستان است که می خوانی و نمی دانی!

نویسنده چون خودش به هیچ رسیده و همه وجودش گم است ، در ضمنی که فلسفه ها را خوانده و نخوانده، فهمیده و نفهمیده، می خواهد قلمی اش کند، فصلی تولید می کند که از اولش خسته ای و تا آخرش نه می فهمی و نه می دانی خودت کیستی وخودش که بود.
این همان سرگردانی بشر در مدل زندگی بی خدا و غربی …است.

فصل دوم:

فصل دوم زنی به نام نادیا، کنار مرد بی هویت فصل اول قرار می گیرد که فقیر است و زیباست.
دیوانه است و دلبر است
و آخرش هم ساکن تیمارستان!

تمام تلاش نویسنده این است که صحنه هایی عاشقانه در سطور سرگردانی قلمش بکارد تا خواننده همراهش بیاید اما باز هم حرف یکی است، بشری که نمی داند از زندگی اش چه می خواهد:

زن، شراب، مواد، تئاتر، موسیقی و… آخرش هم هیچ.

در پایان:

آندره برتون، شاعر، نویسنده، رسانه نگار، منتقد فرانسوی و نظریه پرداز جنبش سورئالیسم است و…
و پدیدآورنده سرخوردگی ها و سردر گمی ها!

خواندن کتاب نادیا برای بی هویت و بی کارها هم توصیه نمی شود، چه برسد به اندیشمندان و فرهیختگان .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۹ آبان ۱۳۹۹، ۰۳:۰۰ ب.ظ

افغانستان تا لندنستان

 

نقد کتاب از افغانستان تا لندنستان: آیا این کتاب واقعا اعترافات یک جاسوس و نفوذی است؟

 

نقد کتاب از افغانستان تا لندنستان

خلاصه ای از کتاب:

داستان مربوط به پسری مسلمان است، که به همراه خانواده‌ اش در شمال  آفریقا زندگی می کند.

پدر خانواده که از تامین معاش زندگی شان ناتوان است؛

این پسر را برای ادامه تحصیل به یکی از مدارس مسیحی در اروپا می فرستد.

در همین زمان مادر خانواده به علت بداخلاقی های پدر، از او جدا می شود.

به همین علت پسر بعد از بازگشت به خانواده حسی را که به کشور و خانواده ‌اش داشته از دست می ‌دهد .

و به‌ دلیل تحصیل در مدرسه ای مسیحی اهل روابط نامشروع، خوردن شراب و تغییر در سبک و ظاهر زندگی می ‌شود.

با این تفاوت که برادر بزرگترش نسبت به اسلام تعصب خاصی داشته

و مرتباً از پسر تقاضا می کرده که به اسلام برگردد و از کارهای اشتباهش دست بردارد،

پسر بخاطر صحبت های برادرش و بدون اراده و خواست قلبی دوباره شروع به نماز خواندن می کند.

اما وقتی به اروپا بر می گردد به روش قبل خود رفتار می نماید تا جایی که حتی به فروش مواد مخدر روی می ‌آورد.


بعد از مدتی که پسر به خانه رفت و آمد می ‌کند،

متوجه تبدیل خانه به پایگاهی نظامی برای گروهی به اسم جهاد اسلامی می ‌گردد،

گروهی که هم به دنبال خرید اسلحه بودند،

هم سعی می کردند افکار خودشان را از طریق مجلات به دست مردم برسانند.

با این حال پسر سکوت کرده و حتی گاهی برای خرید تسلیحات به آنها کمک می ‌کند.

و در این میان برای آسیایی ها هم در خرید اسلحه واسطه گری می کند؛

و سود این کار را برای خودش هزینه می ‌کند.

این ماجرا تا زمانی که پسر احساس خطر می کند ادامه پیدا می کند

و او به سفارت فرانسه پناهنده می شود.

آنجا درخواست می کند تا به مادر و برادر کوچکش پناهندگی بدهند و فرانسه قبل از این کار از او می خواهد تا برایشان جاسوسی بکند.

ریزبینی های مهمی از رمان از افغانستان تا لندنستان :

فضای داستان به شکلی رقم خورده که گویا

اصلاً سازمان جاسوسی فرانسه از این جریانات اطلاعی نداشته و اخبار را توسط این پسر دریافت می کرده

و البته با وجود خدماتی که این پسر در اطلاع رسانی به سفارت فرانسه انجام می دهد،

فرانسه به او خیانت می کند ،

ولی این اتفاق در داستان خیلی کمرنگ بیان شده به شکلی که مخاطب حق را به طرف فرانسوی می دهد.

در جریان یک بمب گذاری که در فرانسه اتفاق می‌افتد،

پلیس فرانسه اهالی خانه را بازداشت می‌کند اما پسر موفق به فرار می شود.

و دستگاه اطلاعاتی فرانسه را تهدید می کند و اجبارا ماموریت می گیرد و به افغانستان می رود و عضو گروه های جهادی در این کشور می شود.

در نگاه پسر اعضای گروه های جهادی اشخاصی مومن، باتقوا و عامل به معارف دین، اهل ورزش و محبت کردن به هم هستند

و این اخلاق و مرام باعث شده بود از کشورهای مختلف برای عضویت در این گروه به افغانستان مهاجرت کنند از جمله کشورهای چین، انگلیس و…

او مدتی در افغانستان زندگی می کند

و پس از اطلاع از تمام اسرار و چم و خم فعالیت های این گروه جهادی و نحوه ساخت اسلحه توسط آنها،
اظهار خستگی کرده، به فرانسه باز می‌گردد.

و درباره این که می خواهد ازدواج کند صحبت می کند.

سفارت فرانسه از او می خواهد درباره نحوه ساخت اسلحه توسط گروه جهادی به آنها اطلاعات بدهد

و فرانسوی ها  از شنیدن نحوه کار این گروه و اینکه مسلمانان با هم اختلاف دارند و مرتباً در پی کشتار هستند اظهار تعجب و بی اطلاعی می کنند

و از پیشرفت گروه جهادی شگفت زده می شوند.

نکاتی مهمی که در این داستان به چشم می خورد:

۱. این که اروپایی ها مردمان خوب و متمدنی هستند.

و از نحوه پخش اسلحه در اروپا میان مسلمانان به هیچ وجه اطلاع ندارند.

این رمان کلا غرب و آمریکا را در تشکیل گروه طالبان بی طرف دانسته،

به نحوی که حتی این طور نشان می دهد که اروپایی ها اخبارشان را توسط این پسر دریافت می‌کردند.

۲. در این داستان علت کشتار مسلمانان را خود مسلمانان معرفی شده

و اختلاف دیدگاه بین آنها را دلیلی برای کشتار و خونریزی میان خودشان می‌داند.

۳. در سیر داستان گروه جهادی که در افغانستان مشغول به فعالیت هستند را افرادی باتقوا و اهل محبت به همدیگر معرفی می کند.

با این اوصاف

چه کسانی در افغانستان پاکستان و کشورهای دیگر عامل کشتار عده زیادی از مسلمانان و غیرمسلمانان شدند؟

۴.  آن چیزی که مسلمانان از آن به عنوان استکبار یاد می کنند در حقیقت توهمی بیش نبوده و خودشان عامل مشکلات و گرفتاری های خودشان هستند.

۵. در داستان هیچ اشاره ‌ای به اینکه مسلمانان اسلحه ها و مواد اولیه برای انفجار را از کجا تهیه می کردند نشده

و اینکه اصلاً به نقش اروپا در تشکیل طالبان اشاره نشده

و روسیه به عنوان کشوری که باید مسلمانان هدف شان را به سمت او متمرکز کنند معرفی می شود.

۶.  در این داستان سعی شده دستگاه های امنیتی اروپا را بدون پیچیدگی و هیچ گونه قصدی برای آزار مسلمانان نشان دهد.

آنها گویا فقط به دنبال امنیت مردم خودشان هستند .

و هرگونه برخورد آنها با مسلمانان برای تامین امنیت مردم خودشان است.

۷. با توجه به نقش آفرینی اسرائیل در تمام اتفاقاتی که در جهان مربوط به مسلمانان است،

در این داستان هیچ گونه اشاره ای به اسرائیل، نقش او و کارهای ضد بشری او نشده تنها به روسیه به عنوان یک کشور استعمارگر اشاره می شود.

سخن آخر:

به هر حال این کتاب نه اعترافات یک جاسوس و نفوذی است

بلکه این طور به نظر می رسد که کتاب از افغانستان تا لندنستان یک کتاب ساختگی باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۹ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...