نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۲۳ مطلب با موضوع «7. چند رسانه ای(صوتی-تصویری) :: 7.1 تصویر» ثبت شده است

دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۶:۴۸ ب.ظ

تن تن و سندباد

 

 

کتاب تن تن و سندباد : یک کتاب استراتژیک نوجوانانه…خواندنش خالی از لطف نیست.

کتاب تن تن و سندباد
نویسنده: محمد میرکیایی
انتشارات قدیانی

 

♻️ کتاب تن تن و سندباد در حوزه ی ادبیات نوجوان یک کتاب استراتژیک است.
با نگاهی دقیق و نافذ و زبانی روان و جذاب به صورت استعاری و  غیرمستقیم به مسئله ی «تهاجم_فرهنگی» غرب به شرق پرداخت است.
نگاهی که نسل امروز باید آن را عمیقا درک کنند.

 

برشی_از_یک_کتاب✂️

علاءالدین پرسید: «چطور از آسمان حمله کرده‌اند؟»
پیرمرد آهی کشید و گفت: می‌گویند با ماهواره. صنعت این قرن است.
آن‌ها اینبار از بالا به سرزمین قصه‌های مشرق زمین حمله کرده‌اند. می‌گویند قصد کرده‌اند با این دستگاه همه چیز ما را عوض کنند. می‌خواهند رنگِ‌رو، زندگی، حرف زدن، راه رفتن، خورد و خوراک؛ پوشاک و همه‌چیز ما را به جانبی که خودشان صلاح می‌دانند ببرند.

 

#برای_کودکانمان_کتاب_بخوانیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
📚 #تن_تن_وسندباد
✍️ #محمد_میرکیانی

 

پوستر کتاب تن تن و سندباد را از اینجا دانلود کنید

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۸:۴۸
نمکتاب ...
دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۴:۴۵ ب.ظ

ادواردو

رمانی واقعی از پسر پولدارترین مرد ایتالیا : ادواردو

رمانی واقعی از پسر پولدارترین مرد ایتالیا : ادواردو

📚 کتاب : ادواردو
📝 نویسنده : بهزاد دانشگر
🗂 نشر : عهد مانا


 

دانلود کلیپ از آپارات نمکتاب

داستان تک پسر امپراطوری ایتالیا، مدیر شرکت فیات و فراری،لامبورگینی و مازراتی، مدیر باشگاه یوونتوس در دنیا سر و صدایی به راه انداخت که مجبور شدند برای خلاصی از سر و صدا او را از بالای پلی مرتفع به پایین بیندازند.چرا؟ باید از نگاه ادواردو جهان را ببینی...

 

 

خلاصه کتاب

قصه پسر یکی از ثروتمندان ایتالی است که ثروت هنگفت آن و شهرت و جایگاه آن خانواده زبان زد عام و خاص است. او پسر رئیس شرکت فیات است به طور اتفاقی با قرآن آشنا می شود، مسلمان می شود و بعد از چند سال هم شیعه. کتاب هول مرگ مشکوک و ناگهانی ادواردو می چرخد از دید چهار محقق و مستندساز ایرانی و هم زمان خبرنگار ایتالیایی که از همان اول به گزارش پلیس مبنی بر خودکشی ادواردو شک کرد و دنبال شواهدی در عدم خودکشی اوست. شواهد مبنی بر به قتل رساندن ادواردو می باشد...

 

 

#برشی_از_کتاب ✂️
#ادواردو
می گوید:«وقتی ادواردو آمد توی سفارت ایران همه‌ی کارمندان سفارت هول شدند.
آن‌هایی که ایتالیایی بودندگیج و مبهوت شده بودند. می‌گفتند این ولی عهد ایتالیاست.
این جا چه کار میکند؟
 ادواردو وقتی مذهب شیعه راقبول کرده بود پرسیده بود این را باید توی رسانه ها هم اعلام کرد؟
گفته بودند :«که نه.»ا
ین یک داستانی است بین تو و خدای تو.
 گفته بود خانواده ی من با مسلمان شدنم مخالف بوده‌اند حالا اگر بفهمند شیعه هم شده ام شاید کلا من را از ارث محروم کنند.»
#بهزاد_دانشگر
#عهد_مانا

پوستر کتاب را از اینجا دانلود کنید

پوستر دوم ادواردو

پوستر سوم ادواردو

پوستر چهارم ادواردو

فایل لایه باز پویش

 

نقد رمان ادواردو: رمانی که جواب خیلی از سوال های نوجوان ها را می دهد.

 

نقد رمان ادواردو ، نویسنده: بهزاد دانشگر
ادواردو را دوست دارم. رمانش را نمی گویم،
شخصیت وجودی پسری جوان به نام ادواردو را می گویم:
پسر امپراطورِ پولدار ایتالیا،
سرپرست تیم یونتوس،
شاهزاده اروپایی،
نه به خاطر چهره ی زیبای اروپایی اش، یا قد و قواره زیبا یا ثروتمندی اش که باعث شده بود نخست وزیر ایتالیا برای دیدار با آنها وقت بگیرد؛ بلکه به خاطر آزاد بودنش، رهایی اش از هرچه مثل طوق دور گردن انسان می افتد و اسیرش می کند.

به خاطر اینکه خودش بود و خودش ماند، تا اینکه کشتنش (بخوانید شهیدش کردند)

 قبلا کتاب هدیه مسیح را درباره ی ادواردو خوانده بودم؛ کوتاه و ناقص، دلم می خواست روزی برسد که رمانی مفصل راجع به او ببینم و بالاخره آن روز فرا رسید….

رمانی که جواب خیلی از سوال های مرا داد و ادواردو را مانند یک قدیس در ذهن من بالا برد.
رمانی که تمام اتفاقاتش در ایتالیا افتاده و با مهارت نویسنده از چند لایه و زاویه نگاشته شده که بر جذابیتش افزوده و کشش بالایی برای خواندن در خواننده ایجاد می کند. هر چند نمی دانم چرا نویسنده رمان را رنگ و بوی سیاسی می دهد. چه چیزی را می خواسته در کنار حقیقت جویی ادواردو بگوید؟!
حقیقت زیبای این رمان جوانی به نام ادواردو است که از سه هوی و هوس می گذرد:

۱) از فضای باز و مست کننده دین مسیح و یهود می گذرد…

۲) از پول و رفاه می گذرد…

۳) از خوش نامی می گذرد، به او تهمت می زنند و تنها می ماند…

و دست آخر به شهادت می رسد .

و چقدر تفاوت است بین ادواردو و شخصیت سیاسی که در این کتاب چند باری از او یاد می شود. 

 

 

عکس نوشته های کتاب ادواردو

عکس نوشته های کتاب ادواردو

 

کار سخت تر شد…
باید از کسی دفاع کنی که دوستش نداری!
اسپاگتی اصلی یعنی این!!!
داشتند با لذت خاصی بستنی می خوردند…
همیشه انسان هایی بوده اند که می خواستند از روزمرگی فرار کنند و دنیایی دیگر بسازنند…
هوا انگار خیس است…!
از خیابان ها می گذریم….
صدای موسیقی ملایمی پخش شد توی گوشش !
پس کوه ها هم می ریزنند ولی بهتر است تو شاهد فرو ریختن کوهی نباشی.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۴۵
نمکتاب ...
شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۵۹ ق.ظ

زنی در جزیره گمنام

زنی درجزیره گمنام

زنی درجزیره گمنام



درباره کتاب:
بی‌تاب و ذوق‌زده گفت : پیکر زنی درجزیره‌ای پیدا شده ...
خب !
پیکر او هنوز سالم است !
درحالی‌که حا خورده بود ، مکث کرد وگفت : جسد مربوط به هزاران سال پیش است . سالها پیش از میلاد مسیح !
این رمان شگفت انگیز و عجیب را دنبال کنید...

خلاصه کتاب:
گروه باستانشناسی مدیترانه توانست پیکر زنی را داخل تابوت چوبی سالم و تازه از زیر خاک بیرون بشکد بدنی سالم بعد از هزاران سال این جسد مربوط به سال‌ها قبل از میلاد مسیح است.



برشی از کتاب:
و دیگر هیچ نتوانستم بگویم . بغضم ترکید و مثل بچه‌ها شروع کردم به گریه کردن . سرم را میان دست‌ها گرفتم و سعی کردم خود را از نگاه دوربین‌ها مخفی کنم . اما دیگر هیچ چیز دست من نبود . بعدها رکسانا گفت :" صحنه ی عجیبی بود پرفسور ! با اشک‌هایتان احساسی را منتقل کردید که با هیچ کلمه‌ای قابل بیان نبود ."
نمی‌دانم دوربین کی از من فاصله گرفت . اما عده ی زیادی شیون مرا دیدند و با گریه ی من اشک ریختند . وقتی سارنا را داخل خاک گذاشتیم ، انگار مادری را از دست داده بودیم . اشک به چشم های همه راه یافته بود . حسی پاک و ناشناخته ما را در بر گرفته بود . حسی که هم آشنا بود ، هم بیگانه . هیچ کدام از ما ، چنین لحظه‌ای را تجربه نکرده بودیم . چه نسبتی بین ما و سارنا برقرار شده بود ؟
 سارنا را در خاک گذاشتیم و بنای یادبودی برای او بنا کردیم . روی تکه چوبی تصویر سارنا حک شده بود . روی آن نوشته بود :«اسطوره ای باور نکردنی»

 

زنی در جزیره گمنام : تقدیس خلقت زن در سایه تسیبح الهی

 

زنی در جزیره گمنام ، زهرا زواریان

فراتر از تمام فضاسازی ها و جریان های تولیدی ذهن نویسنده باید بگویم کتاب زنی در جزیره گمنام ، رمانی ست که تقدیس خلقت زن در سایه تسبیح الهی را به تصویر می کشد.

خلقتی که از آغازین لحظه پیدایش حضرت حوا مبنایی الهی داشته ، نه نگاه پست جنسیتی
و این مبنا جریان می یابد تا فی الحال که زن ها دارند خودشان را می کشند تا درکسوت مردانه ارج و قربی پیدا کنند شاید!!!

….. اهل متافیزیک است و با این رمان مردان بزرگ را در مقابل عفت و پاکدامنی و جایگاه خدایی او به زانو در می آورد و روند خدایی شدن یک انسان (چه زن چه مرد) را هر چند ناقص اما در حاشیه یک “روایت” به تصویر می کشد، و گمشده بشریت که رسیدن به بینهایت توانمندی ست را در دایره عالم خلقت با معادله ها و سنت های الهی به گونه ای نشان می دهد که هر خواننده ای امیدوار است که این رمان عین حقیقت باشد.

بهر حال فرای توانمندی ذهنی و قلمی نویسنده رمانی که به گفته خودش ۱۵ سال کشیده تا ظهور پیدا کرده، (ای کاش که مفاهیم ناب را بیشتر از این به صحنه ورق می آورد و بیشتر پردازش می کرد)
این حقیقت را خواندن و لذت آن را چشیدن چیزی نیست که نادیده گرفته شود. در میان تمام آثار خانم زواریان این اثر درخشندگی ویژه ای دارد.

داستان در مورد زنی پری روی است که مورد طمع آشنا و غیر است. اما اهل غیرت به ناموس الهی است چون درک درستی از خدای خویش دارد و چنان دچار سختی می شود که هر که جز او بود به کفر می رسید و او که نوه ی پیامبر بنی اسرائیل است با تمام مردان طماع می جنگد و عفت خود را نگه می دارد هرچند که سرپناه، آبرو و آرامشش را ازدست می دهد.
و خدا او را می پذیرد و اعتلا می دهد چون قدیسه ای می شود که حتی پیامبر زمانش برای شفای قومش به او متوسل می شود
و این گونه است که زنی در جایگاه خویش معنا پیدا می کند.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۶ ، ۰۹:۵۹
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۶، ۰۲:۱۵ ب.ظ

خدایا چگونه شاد باشم؟

 

خدایا چگونه شاد باشم؟ : قدرت اعجاز تربیت دینی در تولید سرور و نشاط

خدایا چگونه شاد باشم؟ : قدرت اعجاز تربیت دینی در تولید سرور و نشاط

خدایا چگونه شاد باشم؟ : زبیده خدائی، نشر قلم زنان

 

معرفی:

افسردگی شیوع پیداکرده، بی حوصلگی وتنبلی اراده را ضعیف کرده، لب های خندان تبدیل به لب های پرگله وشکایت شده است.
خیلی ها می گویند چگونه شادباشیم ؟؟؟

 

 

خلاصه:

با مطالعه این کتاب، از قدرت اعجاز تربیت دینی در تولید سرور و نشاط بهره مند شوید و تأثیر شگفت انگیز تغذیه در ایجاد احساس قشنگ خوشی و رضایت مندی را تجربه کنید.
تکنیک های شاد زیستن در حوزه های مختلف در دو بعد روح افلاکی و جسم خاکی.

 

 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۶ ، ۱۴:۱۵
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۵۳ ق.ظ

پنجره چوبی

 
رمان پنجره چوبی : هان! ای عاشقان رمان عاشقانه بشتابید، خواندنی اش را برایتان آوردیم.

رمان پنجره چوبی : هان! ای عاشقان رمان عاشقانه بشتابید، خواندنی اش را برایتان آوردیم.

 

رمان پنجره چوبی : فهمیه پرورش، نشر کتابستان

خیلی وقت ها پشت پنجره ها دو کبوتر لانه میسازند و صدای گفتگوهای بغ بغو گونه شان لبخند را به لبت می نشاند.

کتاب پنجره چوبی، نوید عشق و امیدی شیرین را در زندگی دو جوان جاری می کند و...
 
 
 
بریده ای از کتاب :
 
با دست های لرزانم کلید را برداشتم و به زحمت توی قفل گرداندم. یک جعبه کوچک دیگر در کنار جانماز و قرآن کوچکی توی کشو بود. جعبه را برداشتم. یادداشت دیگری زیر آن چسبیده بود. آن را باز کردم. روی آن با خط درشت نوشته بود: « دوستت دارم». حالا پنج جعبه کادو شده کوچک که میدانستم داخل آنها چیست در دست هایم بود.
 
فهیمه پرورش
 
 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۶ ، ۰۰:۵۳
نمکتاب ...
سه شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۶، ۰۸:۴۹ ب.ظ

پایی که جا ماند

 

 

پایی که جا ماند: روایاتی دقیق و پرکشش از زندان های مخفی عراق

پایی که جا ماند: روایاتی دقیق و پرکشش از زندان های مخفی عراق



امام خامنه ای:
تا کنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیده ام که صحنه های اسارت مردان ما در چنگال نامردمانِ بعثی عراق را ،آنچنان که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد.
این یک روایت استثنایی از حوادثی تکان دهنده است...

خلاصه کتاب :
خاطرات اسارت یک آزاده جانباز است که در عراق به عنوان یک اسیر مفقود الاثر بوده و فراز و نشیب های زیادی را در زندان-های عراق گذرانده اند که در این بین یکی از پاهاشون در یکی از بیمارستان های عراق قطع می شه که به همین دلیل نام این کتاب پایی که جا ماند نامیده شده است و جالب تر اینکه این کتاب را به شخصی که از همه بیشتر تو اسارت شکنجشون کردن تقدیم کردن ...


بریده ای از کتاب :
سرهنگ گفت: شما می خواستید انقلابتون روبه کشور ما صادر کنید؟!
نمی دانم چرا بیشتر عراقی ها این قدر روی موضوع صدور انقلاب حساس بودند. زیادی روی این موضوع در عراق و بین نظامیان شان تبلیغ شده بود. از بس درد داشتم برای اینکه پای مجروحم را با پوتینش فشار ندهد بهش گفتم: ماکی خواستیم انقلاب مونو به شما صادرکنیم؟ مگرحزب بعث عراق چشه, خلایق هرچه لایق
-هنوزهم بااین وضعیتی که داری به خمینی پای بندی؟
درجواب ستوان گفتم:هرکس رهبرخودش را دوست داره یعنی شما می خواید بگید صدام رودوست ندارید اسارت عقیده روعوض نمی کنه عقیده رومحکم می کنه.
-روزهای بعد بچه ها تدبیربه خرج دادندوباپس وپیش کردن کلمات شعاردادند وقتی بچه هاشعارمی دادند عراقی ها تا چند هفته ای خوشحال بودند تا اینکه عراقی ها فهمیدندبچه هابه جای مرگ بر...می گویند: مرد مرد خمینی یا مرداست خمینی,درسوله ی سه بچه هابه جای مرگ بر..می گفتند:برق رفت خمینی!
عراقی هاوقتی فهمیدندبچه هابه جای کلمه مرگ ازمردوبرق استفاده می کنند به جان مان افتادندوحسابی اذیت مان کردند.
آن روز ناهار برنج وخورش کلم بود.دریک چشم به هم زدن افسرعراقی ظرف غذارا از دستش گرفت به زمین پرت کرد اورابه دیوار چسباند و با مشت محکم به صورتش کوبید.نفهمیدم چه کارش داشتند دلم می خواست بدانم چرا افسرزندان با او اینگونه رفتارکرد.کمتر پیش می امد نگهبان ها هنگام تحویل غذا اسیری رابزنند.فاضل مترجم آن جاحاضرشدبیشترکه  دقت کردم نوشته ی روی استین پیراهنش افسرراعصبانی کرده بوداسیرایرانی قبل ازاسارت بارنگ فشاری روی استین پیراهنش نوشته بود:بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد!
-حیدر با همان لهجه ی ترکی دوست داشتنی اش دوبارتکرارکرد:سیدی!سنی ننه وین جانی ایکی داناشالاق ویر(جون مادرت دوتاکابل دیگه هم بزن)؟
کابل هابه سرتون خورده گیج شدید خواهش نمی خواهد.
حامددرحالی که به هرکداممان دوکابل دیگرکوبیدگفتهذااثنین.این هم دوکابل دیگریالابریدگم شید ازجلوچشمم دورشید)!
وقتی برگشتیم بازداشگاه گفتم حیدرمثل اینکه راستی راستی حالت خوش نیست چراگفتی دوکابل دیگربزنن؟حضرت عباسی نفهمیدی چرا؟
نه
خواستم رند بشه ارزشش رو داشت که به بهانه اربعین اقا امام حسین(ع)هرکدوممون هفتاددوکابل بخوریم خداوکیلی ارزش نداشت؟صفحه 192

سید ناصر حسینی

 

 

 

دانلود پوستر کتاب پایی که جا ماند نمونه1

دانلود پوستر دوم کتاب پایی که جا ماند

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۴۹
نمکتاب ...
يكشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۳:۵۸ ب.ظ

التیام

التیام

التیام

 

این کتاب ، کتابی است که پس از چاپ ، مورد هجمه ی رژیم صهیونیستی در فصای مجازی قرار گرفت.

 

خرید از طریق👇👇👇👇

 @sefaresh_namaktab

خلاصه کتاب:

کتاب التیام روایت کوتاه از تاریخ قرآنی فرزندان حضرت ابراهیم است که گروه‌هایی از آنان در تاریخ به درجه‌ای از عصیان در برابر خدا رسیدند که مورد لعنت خدا قرار گرفتند. این کتاب حاصل جلسات فیلمنامه حضرت موسی با مرحوم سلحشور است.

التیام، یک دشمن‌شناسی دقیق است. دراین کتاب خواهید دید که  بایددشمن را به صورت واقعی و درست شناخت؛ او را نه آن‌قدر بزرگ کرد که دیگر نتوان اسمش را آورد و آن‌قدر کوچکش کرد که آسیب‌پذیر و خواب‌آلود شویم. یکی از مصادیق دشمن که قرآن معرفی می‌کند یهود است. که دراین کتاب به آن پرداخته شده است و آن را بخوبی تشریح کرده است اگر می‌خواهید سرنوشت یهود و عملکرد آنها رابدانید این کتاب را بخوانید.


برای دانلود باکیفیت بنر کتاب " التیام" اینجا کلیک کنید.

بریده ای از کتاب :

یهود مهاجر و منتظر احمد (ص) پس از ظهور آن حضرت نه تنها درایمان برمشرکان پیشی نگرفت بلکه به علل نفسانی و ویژگی‌های روحی خود دربرابر آن گرامی ایستاد.گزارش قران از انتظار یهودیان مدینه پیش از ظهور و حتی تولد پیامبر وامیدهای خفته دراین انتظار این ادعا را تایید می‌کند.اما گویی انتظار و ناسازگار پس از به سرآمدن انتظار و ظهورآن که منتظرش بوده‌اند قصه ی تکراری تاریخ است.این خطر خطیر ویژه ی یهود نیست ودرکمین دیگر منتظران نیز است.


نویسنده  کتاب:رضا مصطفوی

 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۵۸
نمکتاب ...
جمعه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۵۴ ب.ظ

اقیانوس مشرق

 
 
 
جوان است و عاشق و سر به هوا
 
همه ی لذت های دنیا را با هم می خواهد
 
به هیچ چیز هم اعتقاد ندارد جز شنیده هایش
 
دنبالش برود حتما به آن می رسد ، قدرت و انگیزه جوانیش را بر می دارد و می افتد دنبال عشقش....
 
 
برای دانلود با کیفیت کتاب " اقیانوس مشرق" روی عکس کلیک کنید.
 
بریده ای از کتاب :
 

    شمشیردار با نوک شمشیر سکه های بر زمین افتاده را پس و پیش می کند.

- باقی اش کو؟

    پینه دوز نگاهش می کند. 

- باقی؟ تنها همین بود؟

-  دروغ نگو پیرمرد. تمام دارایی تو تنها همین دو کیسه است؟ می خواهی باور کنم؟

-  شمشیردار نگاهش را تیز می کند و شمشیرش را بالا می آورد و به راحله اشاره می کند.

-   و آنکه در دست های توست؟!

پینه دوز سر تکان می دهد:

-  او با خود کیسه ای ندارد.

-   شمشیردار می خندد: خودش را می گویم، خودش از هزار سکه بیشتر می ارزد، نمی ارزد؟!

     پینه دوز ترسیده ، راحله را تنگ در آغوش می گیرد.

      -  هرگز اجازه نمی دهم.

     راحله ترسیده، در خود می لرزد

      -  پدر.. مبادا بر من دست یابد!

                 ص 139

 

اقیانوس مشرق: جوانی است و جوانی کردنش، عاشقی کردنش.

اقیانوس مشرق: جوانی است و جوانی کردنش، عاشقی کردنش.

 


پوستر کتاب اقیانوس مشرق نمونه 1
کلیپ اقیانوس مشرق

 

عکس نوشته های کتاب اقیانوس مشرق

عکس نوشته های کتاب اقیانوس مشرق

 

 
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۱۲
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۷
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۶
 

اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۵
 
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۳
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۱
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۱۷
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۱۶
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۱۵
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۱۴
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۱۳
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۸
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۹
 
اقیانوس مشرق-عکس نوشته-۱۰
 
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۵۴
نمکتاب ...
يكشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۰۱ ب.ظ

دانلود لایه باز کارت ویزیت کتاب

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۰۱
نمکتاب ...
يكشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۶، ۰۸:۳۸ ب.ظ

دانلود پوستر و کارت پستال عیدانه کتاب

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۶ ، ۲۰:۳۸
نمکتاب ...