نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۲۳ مطلب با موضوع «7. چند رسانه ای(صوتی-تصویری) :: 7.1 تصویر» ثبت شده است

جمعه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۰۴ ب.ظ

من دیگر ما

 

 

🎧|لینک دانلود👈🏻 قسمت اول

🎧|لینک دانلود👈🏻 قسمت دوم

🎧|لینک دانلود👈🏻 قسمت سوم

🎧|لینک دانلود👈🏻 قسمت چهارم

🎧|لینک دانلود👈🏻 قسمت پنجم

🎧|لینک دانلود👈🏻 قسمت هفتم

🎧|لینک دانلود👈🏻 قسمت هشتم

🎧|لینک دانلود👈🏻 قسمت نهم

🎧|لینک دانلود👈🏻 قسمت دهم

🎧|لینک دانلود👈🏻 قسمت یازدهم

 

کتاب صوتی من دیگر ما (جلد دهم)

 

🎧|لینک دانلود👈🏻قسمت اول

🎧|لینک دانلود👈🏻قسمت دوم

🎧|لینک دانلود👈🏻قسمت سوم 

🎧|لینک دانلود👈🏻قسمت چهارم

🎧|لینک دانلود👈🏻قسمت پنجم

🎧|لینک دانلود👈🏻قسمت ششم

🎧|لینک دانلود👈🏻قسمت هفتم 

 



 

مجموعه کتاب من دیگر ما

نویسنده: محسن عباسی ولدی

انتشارات آیین فطرت


فرزند ما از ما جدا نیست، او خود ماست: اما در اندازه‌ای کوچک‌تر.
بدون تردید، پدر و مادر، پیشوای تربیتی فرزندان هستند، پس باید برای تربیت خود و توجه به رفتارهایی که دارند، تلاش ویژه¬ای داشته باشند.

 

من دیگرما: اصول تربیتی، شیرین و کاربردی.

من دیگرما: اصول تربیتی، شیرین و کاربردی.

خلاصه:

«منِ دیگرِ ما» تلاش می کند با تکیه بر مبانی دینی، مهارت های تربیت فرزند در دنیای امروز را با قلمی ساده و روان به پدران و مادران آموزش دهد.

بریده کتاب(۱):

خداوند برای کسانی که اهل تلاش هستند و به آنچه که می­دانند، راه هدایت را گشوده و زمینه ی فهم بهتر را فراهم می­کند [(سوره عنکبوت، آیه ۶۹).
و سخنی را از امام باقر علیه السلام، «هر کس بدانچه که می­داند عمل کند، خداوند آنچه را که نمی­داند به او خواهد آموخت.»] پس از همین حالا تصمیم بگیریم، آنچه را در مسیر تربیت فرزند آموخته ایم، بدون از دست دادن فرصت عمل کنیم تا خداوند راه آموختن مهارت­های تربیت فرزند را برای ما هموار کند.

 

 

من دیگر ما به روایت عکس نوشت

 

من دیگر ما

محبت,هدیه
هدیه، ماندگارترین راه ابراز محبت
به صورت رفتاری آن است.
واژه محبت آمیز,راه ابراز محبت
ساده ترین راه ابراز محبت، بیان واژه های محبت آمیز است.
محبت و احترام,تربیت فرزند
رفتار ما با فرزندان باید دو پیام اصلی
” محبت و احترام”
را با خود داشته باشد.
بازی با کودکان,ابراز محبت
یکی از اصلی ترین
راه های ابراز محبت ما به کودکان،
بازی کردن با آن هاست.
خانواده خوب,محبت
خانواده ی خوب و رشد یافته،
خانواده ای است که همه اعضای آن به هم محبت دارند.
تربیت دینی,محبت
محبت اصلی فراموش نشدنی و مسئله ای کاملا بنیادین در تربیت دین است.
# من دیگر ما

 

 

بریده کتاب(۲):

در روان­شناسی مادی­ گرا، بُعد معنوی انسان و جهان نادیده گرفته شده است. به همین دلیل نمی­تواند راه کار درستی برای حل مشکلات روانی ارائه دهد.

بریده کتاب(۳):

ماهواره، واقعیتی است که نمی­توان آن را انکار کرد. امروزه بسیاری از شبکه­ های ماهواره­ ای اهداف تربیتی را دنبال می­کنند. این یک فکر ساده ­لوحانه، خنده ­دار است که فکرکنیم دیگران دلشان به حال ما سوخته و برای پر کردن اوقات فراغتمان به دنبال راه چاره­ای می­گشتند، از همین رو تصمیم گرفتند برای ما شبکه­ های فیلم و سریال راه بیاندازند.
امروز رسانه­ ها یکی از اصلی ­ترین وظایف خود را تربیت مخاطب، متناسب با اهداف نظام سلطه می­دانند.

بریده کتاب(۴):

هر اندازه عوامل منفی تأثیرگذار بر تربیت فرزندانمان بیش­تر می­شود، نیاز به وقت گذاشتن برای آن­ها هم بیش­تر می­شود. اما متأسفانه برخی از والدین به دلایل … که چه عرض کنم، به بهانه­ های مختلف از این مسأله شانه خالی کرده و کمترین وقت را به تربیت فرندانشان اختصاص می­دهند.

بریده کتاب(۵):

دیدن یک فیلم و یا سریال در هر روز یعنی صرف حداقل چهل دقیقه تا یک ساعت و نیم زمان. چگونه است که یک مادر یا پدر برای دیدن سریال یا فیلم در هر روز وقت دارد، اما برای مطالعه کتاب در زمینه ­ی اصلی­ ترین وظیفه ی خود یعنی تربیت فرزند وقت ندارد؟

بریده کتاب(۶):

برخی از گزاره­ های منفی، واقعا یک دفعه ­اش هم خطرناک است. گزاره­ ی تصویری مثبت معمولاً برای تأثیرگذاری نیازمند تکرار است به طور کلی تخریب، آسان­تر از ساختن است و به زمان کمتری هم نیاز دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۷ ، ۱۲:۰۴
نمکتاب ...
پنجشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۷، ۰۵:۵۴ ب.ظ

بنر کار تشکیلاتی

برای دانلود فایل ها در کیفیت اصلی روی عکس کلیک کنید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۷ ، ۱۷:۵۴
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۳۵ ب.ظ

نیمه پنهان ماه 9 (شهید چمران)

 

نیمه پنهان ماه ۱
چمران به روایت همسر شهید
نویسنده: حبیبه جعفریان
انتشارات: روایت فتح

تا به حال از عشق‌هایی خوانده اید یا شنیده اید که آغاز آن دنیا و مقصدش آسمان است . زندگی شهید چمران با همسرش ؛ حس لطیف تنفس یک جان در جانی دیگر .
این حس گمشده رادر خود بیابیم .


 


برشی از کتاب:
پرسید شمع ، چرا شمع ؟ اشکم ریخت . گفتم : « نمی‌دانم ، این شمع ، این نور ، انگار در وجود من است ، من فکر نمی کردم کسی بتواند معنای شمع و از خود گذشتگی را به این زیبایی بفهمد و نشان بدهد » مصطفی گفت : « من هم فکر نمی‌کردم یک دختر لبنانی بتواند شمع و معنایش را به این خوبی درک کند » پرسیدم این را کی کشیده ؟ من خیلی دوست دارم او را ببینم . گفت : من. تعجب کردم . شما کشیده اید ؟! شما که در جنگ و خون زندگی می کنید ، مگر می‌شود ؟ فکر نمی کنم شما بتوانید این قدر احساس داشته باشید . بعد اتفاق عجیب تری افتاد . مصطفی شروع کرد به خواندن نوشته های من از حفظ . گفت : هر چه شما نوشته اید خوانده ام و دورادور با روحتان پرواز کرده‌ام و اشک هایش سرازیر شد ص 16و 17

 

پوستر کتاب نیمه پنهان ماه شهید چمران

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۷ ، ۲۳:۳۵
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۳۱ ب.ظ

فریب

کتاب فریب
نویسنده: مهناز رئوفی
انتشارات کیهان

معرفی :

💎دین چیست؟
فرقه ها کدامند؟
چه تفاوتی باهم دارند؟
کدام راه و روش می تواند انسان را خوش بخت کند؟
آرامش کجاست؟
بیشترین لذت ها را از کدام مسیر زندگی می توان چشید؟
این ها و سوالات زیاد دیگرتان را با خواندن این رمان جذاب پاسخ گویید.




یکی تبلیغ دین مسیحیت می کند، آن دیگری جزوه های تبلیغی وهابیت را شبانه درخانه‌ها می اندازد. در خیلی از شهر ها هم فرقه بهائیت دارد با تمام توان جوان‌ها را جذب می کند . رمان فریب داستان زندگی خانوادگی دختر جذابی به نام ساحل است که برای رسیدن به اهدافشان بهائی می شوند.

خلاصه کتاب:
 دختری به نام ساحل که در خانواده‌ای بی قید زندگی می کند با الهام که بهائی بوده آشنا می‌شود . الهام خانواده ی آنها را به سمت بهائیت می کشاند و زندگی عاشقانه ساحل را از هم می پاشاند. آنها از ایران می روند و ساحل در آنجا دچار زندان می شود و پسرکوچکش هم مورد تجاوز بهائی ها قرار می گیرد. بهایی ها خانه شان را در ایران بالا می کشند و ساحل دست به انتقام می‌زند.

برشی از کتاب:
صدای خنده و شادی در فضای اتاق پیچیده بود. درحالی‌که میز را می‌چیدیم از شادی در پوست خودم نمی گنجیدم . با اینکه می دانستم دانشگاه آزاد هزینه زیادی دارد. اما بالاخره قبول شده بودم ولی این شادی دوامی نداشت.                                                           

 

      تازه خوردن شام را شروع کرده بودیم که یکدفعه زنگ خانه به صدا در آمد و در را باز کردیم. همه ی نگاه ها به سمت در بود که یکباره صدای هیاهو ، جیغ و سوت شادی از بیرون به گوش می رسید ، جوانان بهائی تصمیم گرفته بودند ما را غافل‌گیر کنند و خبر قبول شدنمان را به ما بدهند. الهام و المیرا و نوید و وحید هم که جزو آنها بودند همگی با خانواده من دست دادند و دست هایشان را به طرف من و رضا هم دراز کردند.....  صفحه132
 
 
 
 
 

عکس نوشته هایی قشنگ و دلفریب از کتاب فریب

 

عکس نوشته هایی قشنگ و دلفریب از کتاب فریب نوشته ی مهناز رئوفی

کاش آن روزها می دانستم که بهاییت همه ی شاخص های یک فرقه را داراست.
در واقع بهاییان روش های جذب افراد را به خوبی آموخته اند و او، به خوبی از عهده ی آن بر آمده است.

ثروت امتحان بزرگی است که همه از آن سربلند بیرون نمی آیند و استفاده درست از ثروت کار راحتی نیست.

ساحل دختر هجده ساله ای است که بعد از دیپلم گرفتن به اصرار خانواده تن به ازدواجی می دهد .
که خود از ته دل رضایتی به آن ندارد و برای احترام به پدر و مادرش نه نمی آورد و ازدواج می کند.
زندگی مشترک او پایدار نیست و طولی نمی کشد و بعد از ۵ سال با یک بچه مجبور به طلاق می شود.
او بعد از طلاق تصمیم به رفتن دانشگاه می گیرد و در کلاس های کنکور شرکت می کند.
در آموزشگاه با دختری بهایی به نام الهام آشنا می شود.
آن دو در پی رفت و آمدها با هم صمیمی می شوند که…

هیچ وقت به ازدواج فکر نکرده بودم و هنوز معیارهای اصلی انتخاب همسر را برای خودم مشخص نکرده بودم.
به مسائل جزئی پرداختم و گفتم : شما که منو ندیده بودید چه طور به خواستگاری من آمدید؟
او هم خیلی سطحی و نپخته گفت: حالا که دیدم . خیلی هم پسندیدم.
با شرم لبخندی زدم و گفتم : اما با یک بار دیدن که…

کاش می شد زمان را مثل عقربه ی ساعت به عقب برگرداند و از نو شروع کرد.

گاهی فکر می کنم اگر آن قدر بی اطلاع نبودم؛ هرگز به دینم شک نمی کردم.
همان یک لحظه که به خاتمیت پیامبر اسلام شک کردم، مثل افتادن در پرتگاهی یک باره رها شدم و هیچ گونه دستاویزی که بتواند مرا از پرتاب نجات بخشد نیافتم.

او حتی نمی دانست که یک دل نه صد دل، در نگاه اول فقط یک هوس بود و عمر هوس خیلی کوتاه…

چندین چراغ دارد و بی راهه می رود، بگذار تا بیفتد و ببیند سزای خویش.

زندگی که باری به هر جهت نمی شود.

 

 

فریب : داستانی واقعی به قلم یک نجات یافته

 

سیستمی دارند این بهایی ها که فقط و فقط مخصوص خود اسرائیلشان است.
و سیستمی داریم ما مسلمان ها که قطعا برای ما نیست و معلوم هم نیست از کدام جهنم دره ای آمده،
روال ما بی خیالی و سستی و تنبلی و در نتیجه کم کاری است، هرچند که تمام و کمال به ضرر خودمان تمام شود و هست و نیستمان را به باد بدهد
و روال آن ها، جنگیدن به هر قیمتی با هر بهانه ای برای دست پیدا کردن به همه چیز است؛
فریب قطعا یک رمان خیالی نیست.

داستان های زیادی است که در شهرهای ما و برای افراد زیادی هم اتفاق افتاده و «فریب» یکی از آن هاست.

دختری که نه عقده ای ست نه تحت فشار دین که بگویند از دین زده شده است؛ خانواده ای راحت و آزاد ….جریان های دردناک و سختی که در زندگی این دختر جوان اتفاق می افتد با آزادی کامل و با اختیار خودشان رقم می خورد.

قلم داستان روان و ساده است و محتوای خوبی هم دارد و البته دختر زیبای داستان دچار دردسرهای زیادی می شود که نتیجه روندی ست که خودش و خانواده اش دست می گیرند.

 دست به دست چرخیدن رمان فریب بین دوستان تاییدیه ی جذابیت بالای آن است. وقتی که صفحاتش را ورق می زنید دلتان آرام می گیرد که جای شخصیت اول داستان نیستید و دائم در فکرید که چگونه پدر و مادر عقل و فکرشان را کنار گذاشتند و با نشانه های خطر زیادی که سر راهشان سبز می شود باز هم ادامه می دهند و با پای خودشان به سمت چاه می روند هر چند که در احوالات مردم اطراف اگر بنگرید پر است از این حماقت ها و بی عقلی ها و البته دردهایی که گاه درمانش امکان پذیر است!

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۷ ، ۲۳:۳۱
نمکتاب ...
چهارشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۷، ۰۸:۲۳ ب.ظ

مترسک مزرعه آتشین




مترسک مزرعه آتشین
نویسنده: داوود امیریان
انتشارات: کتابستان معرفت

اگر دلت می‌خواهد نوجوانی متفاوتی داشته باشی، از همه دوستانت سر شوی و همه حسرت تورا بخورند ،
 از توسری خوردن بیرون بیایی وبرای خودت آقایی کنی،
  دست از سر این کتاب برندار...


خلاصه:
داستان بچه‌های یک محله است که بینشان اتفاقاتی می‌افتد و قهرمان داستان پسر 15 ساله‌ای که درگیری‌ها و خواسته‌ها و قلدری‌ها و شیطنت‌های خاصی دارد. ترس‌ها و مبارزه‌ها و تو سری خوردن‌ها و دعواها، قد علَم کردن‌ها و سرآخر دور شدن از خانواده و بسیجی سمج و تخسی که در جبهه به زور خودش را جا می‌دهد و کل خلقش عوض می‌شود.



برشی از کتاب:
هنوز از پیچ کوچه نگذشته ام که گلوله‌ی برفی میخورد پس گردنم .برق از چشمانم می‌پرد کیفم را در پنجه میفشارم و میگویم : مگه مرض داری دیوونه؟
غلام چشم می‌دراند.
-  مث این که تنت میخاره غلام.
-   ی ی ی ...چه غلطا! نکنه تو میخوای تنمو بخارونی؟
-  آره من.
-  باشه پس بریم پشت خط اینجا مردم سوامون میکنن.
به پشت خط می‌رسیم .ناگهان لگد محکمی به کمرم می‌خورد و با کله توی برف  می افتم .کیفم را می‌اندازم و زودی بلند می‌شوم . به غلام حمله می‌کنم .کمرش را می‌گیرم و با آخرین توان بلندش می‌کنم ومی‌کوبمش زمین . غلام به موهایم چنگ می‌زند و با مشت به صورتم می‌کوبد.چند مشت به پک و پهلویش میزنم .می‌زندم زمین و مهلت بلند شدن نمی‌دهد.می‌نشیند روی سینه ام و چپ و راست مشت می‌کوبد به سر وصورتم .دستم به تکه سنگی می‌گیرد .محکم به زانویش می‌کوبم . از درد نعره می‌کشد. می افتد کنار .جوی خون از دهان و دماغم شره می‌رود.
خون را که می‌بینم دیوانه میشوم...

بعثیه شنیده بود ایرانیا آیه وجعلنا می‌خونن از چشم دشمن ایمن می مونن رفت و به سختی اون آیه رو حفظ کرد .چند روز بعد یک تانک ایرانی به بعثیه حمله کرد بعثی زرنگی کرد آیه وجعلنا رو خوند تا راننده تانک کور بشه. قدرت خدا همین طوری شد و راننده ایرانی اونو ندید و زیرش کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۷ ، ۲۰:۲۳
نمکتاب ...
سه شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۷، ۰۳:۰۰ ب.ظ

عریان در برابر باد

 
عریان در برابر باد : درخت گرچه کوچک باشد، ریشه اگر محکم بود هیچ بادی حریفش نیست

عریان در برابر باد نویسنده: احمد شاکری انتشارات: سوره مهر

عریان در برابر باد : درخت گرچه کوچک باشد، ریشه اگر محکم بود هیچ بادی حریفش نیست

 

عریان در برابر باد
نویسنده: احمد شاکری
انتشارات: سوره مهر

معرفی:

گاهی یک نفر کاری می کند که از صدها انسان بر نمی آید. و گاهی محبت ریشه ای می شود که هزاران هزار حیله و دشمنی نمی توانند آن را خشک کنند. آن یک نفر پسری جوان به نام “یوسف” است و آن ریشه، محبت در دل پسرها و دختران روستا.
تا دنیا دنیاست این شیوه پاسخ می دهد.

بریده کتاب(۱):

صدای خس خس نفس های یوسف از داخل اتاق شنیده می شد:
-امروز زودتر آمدی، سلام!
دلارام در را بازکرد، قدم به داخل اتاق گذاشت.
-سلام، این دفعه ازکجا فهمیدی؟ فکر کردم می توانم غافلگیرت کنم.
-مثل همیشه از عطر لاله های وحشی
دلارام به نرمی خندید. یوسف سرش را پایین انداخت. دست هایش بر بدن کهربایی کاسه شیر نشستند:
-عطر تو خواب را از چشم معلم این ده پرانده، انگار عطر گلی بهشتی است. هروقت به افکار افلاطون فکر میکنم، خودم را در غار تاریک او می بینم که پشت به دهانه ی غار، تو را که چون سایه ای بر دیواره ی آن می خرامی نگاه می کنم و سعی می کنم در تخیلم صورت واقعی تو را در عالم مثال تصور کنم.
دلارام روسری بلند اش را از سر برداشت و زمزمه کرد: فکر نمی کنم هیچ فیلسوفی در تاریخ، عاشق خوبی از آب درآمده باشد.
یوسف گفت:
برای من عشق به تو، عشق به تمام خوبی هاست و تمنای خوبی ها همان ذکر است.
نگاه متعجب دلارام بر تصویر نقاشی روی دیوار اتاق گشت و روی تصویر که تنها با دو رنگ سیاه و قرمز کشیده شده بود دوخته شد….

نقد رمان عریان در برابر باد : با مضمون کلی دفاع مقدس، اما با درون‌ مایه‌ای عرفانی – سیاسی.

نقد رمان عریان در برابر باد نوشته ی احمد شاکری
عریان در برابر باد، داستان بلندی است به نویسندگی احمد شاکری؛
با مضمون کلی دفاع مقدس؛
به روایت هم میهنان غیور کُردمان؛
اما با درون‌ مایه‌ای از طرفی عرفانی و از طرفی سیاسی.

پیام اصلی داستان:
۱) روایتگر دوران پس از دفاع مقدسند که رد آن بر روزگار ماست.
شهدای تپه برهانی، یوسف (شخصیت محوری داستان) که مدال جانبازی شیمیایی را از آن دوران بر سینه دارد.
ملا ادریس، پدر ابراهیم؛ که سرانجام پسر شهیدش، واسطه هدایت او به صراط مستقیم (ولایت علی بن ابی طالب)می شود.
۲) سیاست
کتاب، سویی نیز می‌افکند بر سیاست روز و فعالیت‌ها و تبلیغات وهابیت، اینکه با صرف پول‌های هنگفت و زد و بند با بزرگان روستا، در پی تطمیع و جلب مردم به سمت خود و جذب آن‌ها در نیروهای نظامی‌شان (به اسم پرچم اسلام و کمک به برادران مسلمان) هستند.
وهابیت اگر چه از دل اسلام درآمد، اما در تقابل با تمامی پیکره اسلام قرار می‌گیرد و تنها در اندیشه دنیای خود است و در لجنزار دنیا دست و پا می‌زند.

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۷ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
سه شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۷، ۱۰:۲۵ ق.ظ

شاهرخ

 

 

کتاب صوتی شاهرخ، حر انقلاب اسلامی

کتاب صوتی شاهرخ، حر انقلاب اسلامی را از اینجا دانلود کنید.

شاهرخ یه لات بود . حال لات های محله دیگه رو هم گرفته بود، تو کاباره یهودی ها کار می کرد.بعد از انقلاب حکم اعدامش هم اومد...

 

شاهرخ لوتی,شاهرخ داش مشتی

خرید کتاب شاهرخ(حر انقلاب):همیشه میشه برگشت…

11,000 تومان 9,000 تومان افزودن به سبد خرید

برشی از کتاب:
توی محل شاهرخ را همه می شناختند. خیلی قوی بود. اما برای اینکه جلوی کسی کم نیاره رفت سراغ کشتی.
...در مسابقات درخششش خیره کننده بود. جوان تهرانی قهرمان سنگین وزن مسابقات شد.
...همیشه چهار یا پنج نفر بدنبال شاهرخ بودند. همیشه هم او رفقا را مهمان می کرد. صاحب آنجا شخصی به نام ناصر جهود از یهودیان قدیمی تهران بود. یک روز بعد از اینکه کار ما تمام شد ناصرجهود من را صدا کرد و خیلی آهسته گفت: این جوانی که هیکل درشتی داره اسمش چیه؟! چیکاره است؟!...
در پس هیکل درشت و ظاهر خشنی که شاهرخ داشت، باطنی متفاوت وجود داشت که او را از بسیاری از همردیفانش جدامی‌ساخت...
-  شاهرخ به سمت کله پاچه رفت .بعد هم زبان کله را درآورد جلوی اسرا گرفت وگفت :این چیه !؟این زبان فرمانده شماست !!زبان ،می فهمید،زبان !!زبان خودش هم بیرون آورد ونشانشان داد بعد بدون مقدمه گفت :شما باید بخوریدش! ص77

پوستر کتاب شاهرخ

پوستر دوم کتاب "شاهرخ"

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۷ ، ۱۰:۲۵
نمکتاب ...
سه شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۷، ۱۰:۱۱ ق.ظ

شبیخون به خفاش

برای کسانی که رمان تعقیب و گریزی و پلیسی می خواهند: شبیخون به خفاش

برای کسانی که رمان تعقیب و گریزی و پلیسی می خواهند: شبیخون به خفاش

 

خلاصه کتاب:

از فتنه ها و دسیسه هایی می گوید که ناپیدا و نانوشته اند! فتنه هایی که در سال1358 در حساس ترین منطقه کشور، آذربایجان، آتش دشمنی را بر نهال نورسیده ی انقلاب بر افروخت تا هرگز قامت راست نکند. از پرونده های محرمانه ای می گوید که پر بود از نقشه های ظریف و ناجوانمردانه برای نابودی و زوال انقلاب اسلامی مان. حکایت هیجانی و جذاب شبیخون به خفاش حکایت مردانی است که در لحظه و به موقع، این دسیسه را شناختند و در عملیاتی شگرف،خواب عمال استکبار را آشفته کردند.این کتاب پرده از حقایقی بر می دارد که چیزی جز واقعیت نبوده است؛ حقایقی بزرگ از پشت صحنه های کوچه های تبریز انقلاب.



برشی از کتاب:
خیلی خونسرد ولی اخم آلود از ماشین پیاده شد که بلافاصله بچه‌ها ، گونی را از پشت روی سرش کشیدند و گفتند : اگر صدایت دربیاید ، یک گلوله حرامت می‌کنیم . به دستش دستبند زدیم و او را سوار ماشین خودمان کردیم . در یکی از کوچه باغ های اطراف، پس از بستن دهان و چشم و پاهایش ، او را در صندوق عقب جا دادیم و به سمت قراملک راه افتادیم. هنگام دستگیری می‌گفت من تبعه ی شوروی هستم ، شما حق ندارید مرا دستگیر کنید.... . صفحه90

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۷ ، ۱۰:۱۱
نمکتاب ...
سه شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۷، ۰۹:۵۵ ق.ظ

سلام بر ابراهیم

 

 



درباره کتاب:
هم درس‌خوان بود هم ورزشکار
جوانی خوش بر و رو و متفاوت با همه جوان‌ها...
اگر سودای متفاوت بودن در سر داری و می‌خواهی مثل همه نباشی با یک زندگی تکراری! چندساعتی همنشین و هم صحبت شو با ابراهیم

برشی از کتاب:
تا ابراهیم وارد باشگاه شد بهش گفتم تیپ وهیکلت خیلی جالب شده.تو راه دوتا دختر پشت سرت مدام از تو حرف می‌زدن. خیلی ناراحت شد. فردا که اومد باشگاه خنده‌ام گرفت . پیراهن بلند و شلوار گشاد پوشیده بود. و لباس‌هایش را به جای ساک ورزشی داخل کیسه پلاستیکی انداخته بود.

ببین دوست عزیز ، همسر تو برای خودته ، نباید اون رو جلوی دیگران به نمایش بذاری . می دونی چقدر جوونای مردم هستن که با دیدن همسر بد حجاب شما به گناه می افتن . یا اینکه وقتی شما مسئول کارمند توی اداره هستی نباید حرف های زشت یا شوخی های نامربوط اون هم با کارمندایزن داشته باشی . بعد هم ازانقلاب گفت ، از خون شهدا ، از امام و از دشمنان مملکت . ابراهیم آخر حرفاش گفت : ببین عزیز من ، این نامه انفصال از خدمت شماست و سپس نامه رو پاره کرد و ریخت توی جوی آب ، بعد گفت : دوست عزیز به حرفام خوب فکر کند . یکی دو ماه بعد ، از همان اداره گزارش رسید که : جناب رئیس بسیار تغییر کرده و اخلاق ورفتارش داخل اداره خیلی عوض شده . حتی خانم این آقا با حجاب کامل به محل کار مراجعه می کند .ص 53

 

پوستر کتاب "سلام بر ابراهیم"

 

کتاب صوتی سلام بر ابراهیم ۱

کتاب صوتی سلام بر ابراهیم1 را از اینجا گوش کنید.

کتاب صوتی سلام بر ابراهیم ۲

کتاب صوتی سلام بر ابراهیم2 را از اینجا گوش کنید.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۷ ، ۰۹:۵۵
نمکتاب ...
دوشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۲۴ ق.ظ

اینک شوکران 4 (شهید رنجبر)

 

 



در مورد کتاب
کتاب رنجبر به روایت همسر شهید، جلد چهارم از مجموعه کتاب های اینک شوکران می باشد. اینک شوکران 4 به زندگی شهید محمدعلی رنجبر و همسرش مرضیه کازرونی می پردازد و با این مقدمه آغاز می شود:
«روزی که با دستکش های سفید لباس عروسی دفتر عقد را امضا می کرد، نمی دانست شادی این رنگ، تنها 14 سال در زندگی او دوام می آورد. در تمام این سال ها چنان خوشبخت بود که دوست و آشنا بخت سپید او را مثال می زدند و به رسم کرمانی ها، از او می خواستند در مراسم ازدواج چادر سفید بر سر عروس بیندازد. اما سال های آخر، سپید رنگ لباس محمدعلی هم شد. بیمارستان، دکتر، در، دیوار، تخت. و وقتی چهره محمدعلی هم سپید شد و رویش را با ملافه ای همرنگ خودش پوشاندند، دنیا برای مرضیه سیاه شده بود. الان دیگر سیاه نیست. اما مرضیه تنهاست و تنهایی از نظر مردم خوشبختی نیست. دیگر او را برای مراسم عقد دعوت نمی کنند. اما مرضیه سپید را می بیند، در زندگی فرزندانش، دوستانش، اطرافش و حتی تنهایی هایش که حضور ناپیدای محمدعلی آن را پر کرده است. این کتاب، شرح حال سپیدی یک عشق است.» گفتنی است شهید رنجبر بر اثر عوارض شیمیایی و سرطان خون در مرداد 76 در بیمارستان شیراز به شهادت رسید.

برشی از کتاب
ص30-بین خانواده هامان معروف بودیم به زوج عاشق.به عروس و دامادهایشان می گفتند((مثل محمدعلی و مرضیه باشید))همیشه ما رامثال می زدند.
ص37-هردفعه که برمی گشت مهربان تر می شد همیشه فکر می کردم این لحظه ها تکرار نخواهند شد. وقتی نگاهم می کرد و می گفت ((دوستت دارم)) ازته دل می گفت واشک در چشم هایش جمع می شد.خالص و بی ریا می گفت که به قلبم می نشست.
خیلی با هم صحبت و درد ودل می کردیم. وقتی شروع می کردیم یکدفعه نگاه به ساعت می کردیم می دیدیم ساعت سه شب شده و ما هنوز داریم حرف می زنیم.

پوستر کتاب نیمه پنهان شهید رنجبر

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۷ ، ۱۱:۲۴
نمکتاب ...