نمکتاب

نمکتاب
امام علی(علیه السلام): کتاب غذای روح است.هر کس با کتاب آرامش یابد هیچ آرامشی را از دست ندهد.

قدمی برای تحول مطالعه کشورمان!

سایت نمکتاب:namaktab.ir
کانال نمکتاب: @namaktab_ir





در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۲۵ مطلب در خرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

سه شنبه, ۱۱ خرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

از چیزی نمی ترسیدم

کتاب از چیزی نمی ترسیدم : زندگینامه خودنوشت حاج قاسم سلیمانی
 

کتاب از چیزی نمی ترسیدم: زندگینامه خودنوشت حاج قاسم سلیمانی

 

کتاب از چیزی نمی ترسیدم
نویسندهقاسم سلیمانی
انتشارات مکتب سلیمانی

بریده کتاب:

در همسایگی ما خانه ای بود که آه در بساط نداشت. مادرم که نان می پخت، بچه های او می ایستادند به تماشا. هنوز ایستادن آن دو دختر در ذهنم مجسم است. مادرم چند دسته نان به آن ها می داد و این عمل هر روز تکرار می شد. حتی از شدت گرسنگی تکان نمی خوردند تا دسته های نان را دریافت کنند!

بریده کتاب(۲):

آن روز خیلی توجه نداشتم، بعداً فهمیدم در عشیرۀ بزرگ ما، هیچ کس مثل مادر و پدرم مهمان نواز نیستند. همیشه در خانۀ ما مهمان بود؛ درحالی که خودمان در هفته چند بار نان ارزن می خوردیم. آن روزها نان جو و ارزن، نان فقرا بود.
به هرصورت، به دلیل اعتقادی جدی که در خانه‌ مان وجود داشت که مهمان حبیب خداست، هرگز یادم نمی ‌آید که اخمی یا بی توجهی شده باشد!

بریده کتاب(۳):

در وسط معرکه، کودکی را دیدم که وحشت زده گریه می کرد. ناخودآگاه داد زدم و رو کردم به ساواکی که به او حمله ور شده بود. گفتم: ولش کن!
آن قدر با تندی و شدت این کلام را گفتم، احساس کردم لحظه ای مردد شد و ترسید. بچه را بغل کردم و از در غربی خارج شدم!

بریده کتاب(۴):

در تاریکی شب، کفش های پلاستیکی‌ مان که پاره بود و تا حالا چهار بار با انبر داغ آن را پینه کرده بودم، درحال لق زدن در پایم بود. همۀ سر انگشتان پایم، به دلیل برخورد با سنگ، شکسته و خونی بود. روزی نبود که خار در پایمان نرود.
روزها کارمان درآوردن خارها با سوزن بود.
از جوراب هم اصلا خبری نبود!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
دوشنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۳۰ ق.ظ

مسافر شهر طوس

کتاب مسافر شهر طوس : داستانِ آشنایِ سفر امام رئوف به ایران از زبان پرنده ای کوچک
 

کتاب مسافر شهر طوس: داستانِ آشنایِ سفر امام رئوف به ایران از زبان پرنده ای کوچک

 

کتاب مسافر شهر طوس
نویسنده: مرتضی عبدالوهابی
انتشارات براق

معرفی:

گاهی شنیدن داستان‌های ‌تکراری از زاویه و نگاهی دیگر دلنشینی و زیبایی خاص خودش را دارد.
این کتاب داستانِ آشنایِ سفر امام رئوف به ایران است که از زبان پرنده ای کوچک بخش هایی ازین اتفاق روایت شده است.

بریده کتاب(۱):

پرنده شکاری لحظه به لحظه به او نزدیک تر می ‌شد. پا قرمزی پشت سرش را نگاه کرد. با دیدن چنگال ‌های تیز پرنده شکاری سرعتش را بیشتر کرد. نزدیک مدینه دره کوچکی پر از درختان خرما قرار داشت. وقتی بالای دره رسید، ناگهان چنگال‌ های پرنده شکاری در پشتش فرو رفت…

بریده کتاب(۲):

آن شب مرد سیاهپوست در ایوان خانه مشغول صحبت با همسرش بود. پاقرمزی صدای آن ها را می‌ شنید. مرد گفت: امام رضا فردا صبح عازم مرو می ‌شود. باید با ایشان بروم.
زن گفت: من هم می‌ آیم!
مرد جواب داد: امام به تنهایی می ‌رود. هیچ کدام از اعضای خانواده اش را به همراه نمی ‌برد، بنابراین تو هم نمی‌ توانی بیایی.
پا قرمزی تا صبح خوابش نبرد. خیلی فکر کرد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۳۰
نمکتاب ...
شنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۰۰ ب.ظ

کیمیاگران نقش

کتاب کیمیاگران نقش : زندگی نامه داستانی هفت نقاش ایرانی
 

کتاب کیمیاگران نقش: زندگی نامه داستانی هفت نقاش ایرانی

 

کتاب کیمیاگران نقش
نویسنده: منیژه آرمین
انتشارات سوره مهر

بریده کتاب:

ص۱۱۸: به سراغ تلفن رفت و چند دقیقه بعد، مردی شرقی وارد اتاق شد. او امضای نقاش را خواند و به رئیس موزه گفت: «اسم نقاش، عیسی بهادری است.»
رئیس موزه دستی به پیشانی زد و گفت: «چرا تا به حال به این موضوع توجه نکرده ایم؟»
بعد رو به پیرمرد کرد و گفت: «شما عیسی بهادری را می شناسید؟»
پیرمرد کارتی از جیبش بیرون آورد و جلو چشم های رئیس موزه گرفت؛ بعد با لحنی قاطع گفت: «عیسی بهادری، خود من هستم.»

بریده کتاب(۲):

دکتر از روی صندلی بلند شد و به تابلوهای تازه ای که در اتاق بود، اشاره کرد و گفت: «تابلوی تازه خریده اید؟»

  • نه! این ها کار محسن است.
    دکتر با تعجبی ساختگی گفت: «جدی؟!»
  • بله! دیدم خوب کشیده است، دادم قاب کردند، زدم اینجا…
    دکتر در حالی که به صورت تولستوی اشاره می کرد، گفت: «خیلی عالی است! خب بچه به این بااستعدادی را چرا نمی گذارید به مدرسه نقاشی برود؟»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۰۰ ، ۱۵:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۷ خرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ب.ظ

سنگ محک

کتاب سنگ محک : این کتاب ماهی نمی ‌ده دستمون، بلکه به ‌مون ماهی‌ گیری یاد می ‌ده.
 

کتاب سنگ محک: این کتاب ماهی نمی ‌ده دستمون، بلکه به ‌مون ماهی‌ گیری یاد می ‌ده.

 

کتاب سنگ محک
نویسنده:  حجت‌الاسلام سید محمد حسین راجی
انتشارات نشر معارف

معرفی:

می ‌خوایم بریم آرایشگاه مو کوتاه کنیم، همینجوری اولین آرایشگاهی که سر راهمون بود میریم تو و زلفای پریشونمون رو میدیم دستش؟ یا که حداقل از چهار نفر پرس و جو می ‌کنیم، کارش رو می‌ بینیم، بعد موهامون رو همینجوری نمی ‌دیم دست کسی
به نظر شما حالا بعد چند سال سرنوشت خودمون و فرزندان ‌مون و پدر و مادر و خواهر و برادرمون رو می‌ خوایم بدیم دست کسی که نمی ‌شناسیم؟

این کتاب ماهی نمی ‌ده دستمون، بلکه به مون ماهی ‌گیری یاد می ‌ده. به‌ مون سنگ محکی می ‌ده برای ارزیابی کسانی که چند سال مملکت رو قراره بدیم دستشون.

بریده کتاب:

پس از این که شهید رجایی با رای ملت به ریاست جمهوری انتخاب شد، خدمت امام رسید. امام به ایشان فرمود: «شما رئیس جمهور ایران شدی، ولی باید بدانی که ایران گوشه ‌ای از آسیاست؛ آسیا گوشه ‌ای از زمین، کره زمین گوشه ‌ای از منظومه شمسی، منظومه شمسی گوشه‌ ای از کهکشان، و کهکشان گوشه ‌ای از …»

بریده کتاب(۲):

فردوست، رئیس دفتر ویژه اطلاعات شاه می نویسد: «اشرف رسماً پول می گرفت و شغل می داد. از وکالت تا وزارت و سفارت. هیچ ابایی نداشت. سپس دستور می داد در زمان اشتغال هر کاری می‌خواهی بکن و این قدر به من بده!»
حسین فردوست می‌ گوید: «در این مسئله من مدرک داشتم.

از رجال عصر‌ پهلوی و نوجوانان مورد علاقه ‌اش را با هزار حیله و کلک به دام شهوت خود گرفتار و اگر کسی جواب نه به او می‌ داد، مرگ در انتظارش بود. موضوع قتل فجیع پالانچیان به دستور اشرف که درخواست او را رد کرده بود، نمونه ‌ای از اقدامات جنون آمیز او بود. اشرف فرد دوم خانواده‌ پهلوی، زنی که در هر‌ زمینه در حد اعلای افراط و گستاخی است و می‌ توانم او را به حق “فاسد‌ترین زن جهان” بنامم. در تاریخ زنان فاسد جهان معادل اشرف یا نیست یا نادر است. البته نا‌گفته نماند اشرف یک زن همه چیز تمام بود. زده بود روی دست تمام هفت ‌خط‌ های روزگار. او معتاد، قاچاقچی مواد مخدر، عضو مافیای آمریکا و زنی بود که به قول خودش اگر هر شب یک مرد تازه نبیند خوابش نمی‌ برد.»

بریده کتاب(۳):

باور این که یک پل آبی به طول حدود ۱۴ کیلومتر را بتوان در ۱۸ روز، آن هم در هوای سرد زمستانی تمام کرد، غیر ممکن است. پلی که بعدها به «پل خیبر» معروف شد، از ابتکارات مهندس بهروز پورشریفی( فرمانده مهندسی رزمی جهاد سازندگی) بود. این پل یک سازه سبک از ترکیب فایبرگلاس و فوم بود که درون محفظه ای از ورقه های محکم فلزی قرار گرفت. این پل با سرهم کردن بیش از دو هزار قطعه ساخته و به دلیل وزن سبک هر قطعه در صورت بمباران بلافاصله تعویض می شد و باعث شد که تدارکات لازم به جزایر مجنون برسد که در عمق ۱۴ کیلومتری داخل هور (چیزی شبیه یک دریای کم عمق) قرار داشت.

بریده کتاب(۴):

شهید حسن طهرانی مقدم برای دوستش تعریف می‌ کند:
رفته بودیم روسیه یک موشک فوق پیشرفته ای را از روس‌ها تحویل بگیریم.
به افسر روسی گفتم: «فناوری ساخت این موشک را هم در اختیارمان بگذارید.» به من خندید و گفت: «این امکان ندارد. این تکنولوژی فقط در اختیار روسیه است.»
ولی بهش گفتم ما بالاخره این را می‌ سازیم.
باز هم خندید.
وقتی برگشتیم ایران، هر چه در توان داشتیم گذاشتیم؛ اما به در بسته خوردیم.
دست به دامان امام رضا (ع) شدم. سه روز در حرم برای پیدا کردن راهی متوسل حضرتش شدم، تا این که روز سوم در حرم طرحی در ذهنم جرقه زد.
سریع آن را در دفتر نقاشی دخترم کشیدم.
وقتی برگشتم عملیاتی اش کردیم. شد موشکی بهتر از موشک ‌های روسی.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۰۰ ، ۱۲:۰۰
نمکتاب ...
جمعه, ۷ خرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۴۵ ق.ظ

تکرار یا تغییر

کتاب تکرار یا تغییر : بخوان و بدان ک چه چیز سرنوشت کشورت را می سازد...
 

کتاب تکرار یا تغییر: بخوان و بدان ک چه چیز سرنوشت کشورت را می سازد…
 

کتاب تکرار یا تغییر
نویسنده: سید محمدحسین راجی، سید محمدرضا خاتمی، محسن فوجی
انتشارات نشر معارف

بریده کتاب:

همواره دو راه حل برای نجات اقتصاد در کشور ما مطرح بوده است:

  1. نگاه به درون: تقویت تولید ملی برای تامین نیازمندی های داخلی و خنثی سازی تحریم ها؛
  2. نگاه به بیرون: مذاکرات دیپلماتیک برای رفع تحریم ها و دستیابی به توان فروش نفت برای اداره بهتر کشور.
    هر دو راه برای نجات اقتصاد کشور ضروری است. طبق سیاست های اقتصاد مقاومتی، اقتصاد باید «درون زا» و «برون گرا» باشد. مسلما هیچ دولتی در جمهوری اسلامی ضرورت تقویت تولید داخل برای تامین نیازمندی های عمومی و همچنین متنوع سازی درآمدهای صادراتی را انکار نمی کند، چنان که در هیچ دولتی نیز روند مذاکرات سیاسی برای رفع تحریم ها متوقف نشده است، اما ناباوری برخی دولت ها نسبت به وجود ظرفیت ها در درون کشور، باعث شده تا آنها پیمودن مسیر تولید داخل را موکول به محقق شدن مسئله رفع تحریم ها کنند. چنین دولتی به دلیل این که از ظرفیت های درون کشور غافل است، اقتصادی قوی و متکی بر توانمندی های خود نخواهد داشت و به شدت تحت تاثیر درخواست ها و لطمات اقتصادهای بیرونی خواهد بود.
بریده کتاب(۲):

آن چه از تاریخ مذاکرات ایران برای برداشته شدن تحریم ها تا کنون به تجربه به دست آمده، از این حکایت می کند که مسیر رفع تحریم ها اگر همزمان با مسیر تقویت تولید داخل پیگیری نشود، نه تنها منتهی به برداشته شدن تحریم نمی شود، بلکه منجر به اعطای امتیازات پی درپی و کسب نتیجه «تقریبا هیچ» خواهد شد… آیا جز این است که بعد از برداشته شدن تحریم ها و دسترسی دولت به درآمدهای نفتی دوباره اقتصاد کشور با خام فروشی و واردات گسترده تخدیر شده و اقتصاد کشور نسبت به تحولات خارجی و نوسانات قیمت نفت شرطی می گردد؟

بریده کتاب(۳):

کشورهای توسعه یافته برای سرمایه گذاری در کشورهای در حال توسعه همواره تضمین هایی برای حداکثری کردن سود شرکت هایشان درخواست کرده اند؛ تضمین هایی از قبیل: کاهش دخالت و نظارت دولت در بازار و حذف مقررات ورود و خروج سرمایه از کشور، که همگی آنها ذیل عنوان «برنامه های تعدیل ساختاری» که برگرفته از مکتب اقتصادی نئولیبرالیسم است، به کشورهای در حال توسعه تحمیل شده و ضربات جبران ناپذیری بر اقتصاد این کشورها وارد کرده است.

بریده کتاب(۴):

اواخر دهه ۱۹۸۰ که نرخ رشد اقتصاد تثبیت شده بود، دولت های منطقه شرق آسیا از جمله دولت تایلند، سیاست هایی را برای ترغیب بیشتر سرمایه گذاری خارجی در پیش گرفتند. این اقدامات در سال های نخست تاثیر مثبت جدی بر افزایش ورود سرمایه های خارجی داشت، به نحوی که طی ۵سال، ۸۵ میلیارد دلار سرمایه به تایلند وارد شد. اما درست یک سال بعد، صرفا تحت تاثیر یک شایعه پیرامون عدم توانایی کشور تایلند در تامین دلار کافی برای حفظ ارزش پول خود، سرمایه های خارجی از این کشور به سرعت بیرون کشیده شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۴۵
نمکتاب ...